پیشنهادهای محمد (٤٥,٥١٤)
rudder carrier ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: حامل سکان تعریف: اتصالی در بدنۀ شناور که محور سکان را نگه می دارد و حامل وزن و فشارهای وارد بر سکان و ...
voluntary dehydration ( تغذیه ) واژه مصوب: کم آبی خواسته تعریف: کم آبی ناشی از نخوردن ارادی مایعات یا بالا بردن ارادی سطح تحرک
anharmonic ratio ( ریاضی ) واژه مصوب: نسبت ناهمساز تعریف: ← نسبت خاجی
latent image ( سینما و تلویزیون ) واژه مصوب: تصویر ظاهرنشده تعریف: تصویر ناپیدا و غیرقابل دیدن بر روی لایه نامیزۀ فیلم که پس از نوردهی با دوربین عکا ...
stigmatism ( فیزیک ) واژه مصوب: ناستیگماتی تعریف: وضعیتی که در آن پرتوهای نور دقیقاً بر روی شبکیۀ چشم کانونی می شود
Ardeola idae ( زیستشناسی - علوم جانوری ) واژه مصوب: حواصیلی ماداگاسکاری تعریف: گونهای از حواصیلیان و راستۀ لک لک سانان با پاهای بسیار قوی و منقار ...
reductant ( شیمی ) واژه مصوب: کاهنده تعریف: مادهای که به عنصر یا ترکیب الکترون دهد و بدینترتیب از ظرفیت مثبت آن بکاهد
internet of everything ( فنّاوری اطلاعات و ارتباطات ( فاوا ) ) واژه مصوب: اینترنت هرچیز تعریف: شبکه ای که در آن همة منابع اطلاعات به هم متصل هستند
pulpwood ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: چوب کاغذ تعریف: قطعات چوبی بریده شده که برای تولید خمیر چوب مناسب است
sauna ( عمومی ) واژه مصوب: گرم خانه 2 تعریف: اتاقی ویژه با حرارت زیاد که ورزشکاران و افراد عادی معمولاً برای کاهش وزن از آن استفاده میکنند
certified seed ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: بذر گواهیشده تعریف: بذر حاصل از تکثیر یکی از بذرهای مادر یا بهنژادگر یا گزیده یا ثبتش ...
recall ( علوم سیاسی و روابط بین الملل ) واژه مصوب: برکناری تعریف: برکنار کردن یک فرد انتخاب شده از منصبش، پیش از پایان دورۀ مقرر، با برگزاری انتخابا ...
product breakdown structure ( مدیریت - مدیریت پروژه ) واژه مصوب: ساختار ریزِ محصول تعریف: فهرست اجزای محصول پروژه در ساختاری سلسله مراتبی برای تسهیل ...
progressive myopia ( علوم پایۀ پزشکی ) واژه مصوب: نزدیک بینی پیش رونده تعریف: نوعی نزدیک بینی که به طرز نابهنجاری در بزرگسالی به سرعت افزایش می یابد
high vowel ( زبانشناسی ) واژه مصوب: واکۀ افراشته تعریف: واکه ای که زبان در تولید آن از حالت خنثی بالاتر است |||متـ . مصوت افراشته
periodontist ( پزشکی - دندان پزشکی ) واژه مصوب: لثه پزشک تعریف: دندان پزشکی که متخصص لثه پزشکی است|||متـ . متخصص لثه
degree of curvature ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: درجۀ قوس تعریف: اندازۀ زاوایه ای که با انحراف 30 متر از خط راست در امتداد قوس افق تش ...
project procurement management ( مدیریت - مدیریت پروژه ) واژه مصوب: مدیریت تدارک پروژه تعریف: شاخه ای از مدیریت پروژه، شامل برنامه ریزی تدارک و اعلا ...
flag state ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: کشور صاحب پرچم تعریف: کشوری که شناور در آنجا به ثبت رسیده است و قوانین همان کشور بر آن حاکم است
vibrato ( it. ) ( موسیقی ) واژه مصوب: لرزش تعریف: اُفت و خیز ملایم زیروبمیِ یک نغمه به منظور تقویت یا غنی کردن صوت
Jewish feminism ( جامعه شناسی ) واژه مصوب: فمینیسم یهودی تعریف: نوعی فمینیسم که به نقد قوانین و متون و بنیادهای مردمحور آیین یهود و پی ریزی رویکردی ...
syllable ( زبانشناسی ) واژه مصوب: هجا تعریف: واحد واجی شامل حداقل یک واکه و صفر تا چند همخوان
acoustic resonator ( فیزیک ) واژه مصوب: تشدیدگر آکوستیکی تعریف: محفظهای که تشدیدکنندۀ موج صوتی با بسامد خاص است
spherule ( زمینشناسی ) واژه مصوب: ریزکُره تعریف: کانی های دانهای به شکل کُره یا جسم کروی کوچک
suspension ( شیمی ) واژه مصوب: تعلیق تعریف: [شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] فرایند اختلاط ذرات ریز جامد یا مایع در یک مایع ی ...
emission ( علوم سلامت ) واژه مصوب: رانش 2 تعریف: تخلیۀ منی از اندام های داخلی تناسلی به سمت مجرای پیشاب راه
social consensus ( جامعه شناسی ) واژه مصوب: وفاق اجتماعی تعریف: توافق عمومی بر موضعی خاص یا نتیجه ای معین یا مجموعه ای از ارزش ها و هنجارهای اجتماعی ...
motif ( زیست شناسی - پروتگان شناسی ) واژه مصوب: بُن مایه 1 تعریف: بخش کوچکی از یک پروتئین که هم ساخت بخش هایی از دیگر پروتئین هایی است که کارکردی مش ...
mixer ( عمومی ) واژه مصوب: همزن 2 تعریف: وسیلهای برای هم زدن و مخلوط کردن مواد غذایی
induced character ( ریاضی ) واژه مصوب: سرشت القایی تعریف: فرمول دار|||متـ . سرشت القایی گروه induced character of a group
formal semantics ( زبانشناسی ) واژه مصوب: معنیشناسی صوری تعریف: مطالعۀ معنای عبارات یا جملهها در چارچوب نظام های منطقی یا ریاضی|||متـ . معناشناسی ...
bract ( زیستشناسی ) واژه مصوب: برگه 1 تعریف: هریک از برگ های تغییرشکل یافته در پای گل که حدواسط کاسبرگ و برگ های طبیعی است|||* مصوب فرهنگستان اول
abscissa ( ریاضی ) واژه مصوب: طول نقطه تعریف: مختص x ( افقی ) یک نقطه ( y و x ) در دستگاه مختصات دوبعدی|||متـ . طول 2
manure tea ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: کوداب تعریف: مایعی که پس از اضافه کردن آب به کود دامی از آن خارج می شود
windshield wash/wipe system ( قطعات و اجزای خودرو ) واژه مصوب: سامانۀ شیشه شوی جلو تعریف: سامانه ای که باعث پاشش آب به شیشۀ جلو و عملکرد برف پاک کن ...
fire camp ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: اردوی آتش نشانی تعریف: محلی برای استقرار و نگهداری وسایل آتش نشانی و پشتیبانی و ارائۀ ...
faunistic ( زیستشناسی - علوم جانوری ) واژه مصوب: زیاگانی تعریف: مربوط به زیاگان
adult's ski ( ورزش ) واژه مصوب: برف سُرۀ بزرگسالان تعریف: برف سُره ای به طول 165 سانتی متر که بزرگسالانی با وزن بیشتر از 45 کیلوگرم از آن استفاده می ...
arc strike ( جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب ) واژه مصوب: لکۀ قوس تعریف: ناپیوستگی ناشی از قوس ناخواسته بر روی فلز پایه که به صورت لکه بر روی سطح کار د ...
farinogram ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: خمیرنگاره تعریف: منحنی رسمشده توسط دستگاه خمیرنگار
flue gas ( مهندسی محیط زیست و انرژی ) واژه مصوب: گاز دودکش تعریف: گاز و مواد حاصل از احتراق که از راه دودکش یا مجرا از کوره خارج می شود
center of attraction ( فیزیک ) واژه مصوب: مرکز ربایش تعریف: نقطه ای که راستای نیروی گرانشی یا الکترواستاتیکی وارد بر یک ذره یا جسم همیشه از آن می گذ ...
dual sex therapy ( روانشناسی ) واژه مصوب: کامش درمانی دوسویه تعریف: درمان هر دو نفر از زوج هایی که یکی از آنها دچار دُشکاری است
starter ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: مرحلۀ شروع تعریف: اولین مرحلۀ یک وعده غذا
stump ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: کُنده تعریف: پایین ترین قسمت تنه که پس از قطع درخت بر روی زمین باقی می ماند
Goldschmidt's phase rule ( زمینشناسی ) واژه مصوب: قاعدۀ فاز گلدشمیت تعریف: ← قاعدۀ فاز کانی شناختی
cyber espionage ( علوم نظامی ) واژه مصوب: رایاجاسوسی تعریف: استفاده از رایانه یا دستگاه های ارتباطی رقمی برای دسترسی به اطلاعات حساس دشمن
string silencer ( ورزش ) واژه مصوب: صداگیر زه تعریف: ← لرزه گیر زه
evaporated milk ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: شیر تبخیری تعریف: شیری که با حرارت دادن، بخشی از آب آن تبخیر و پس از بستهبندی در قوطی، در دَمفشار ...
alerting ( مهندسی مخابرات ) واژه مصوب: هشداردهی تعریف: استفاده از نشانک در مدارهای مخابراتی برای آگاه کردن فرد یا تجهیزات طرف تماس از رسیدن تماس