vibrato

/viˈbrɑːtoʊ//vɪˈbrɑːtəʊ/

(موسیقی) لرزانش، ویبراتو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: vibratos
• : تعریف: a vibrating or pulsating effect produced with the voice or on a musical instrument by slight and rapid changes in pitch.
مشابه: quaver

جمله های نمونه

1. It's just incredible to try to create their vibrato and note choice on guitar.
[ترجمه گوگل]این فقط باور نکردنی است که سعی کنید انتخاب ویبراتو و نت آنها را روی گیتار ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]باور نکردنی است که سعی کنید vibrato خود را ایجاد کنید و انتخاب خود را روی گیتار یادداشت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Characteristically White's opulent bass comes with a pronounced vibrato which tends to get exaggerated on disc.
[ترجمه گوگل]مشخصاً بیس مجلل White همراه با ویبراتوی برجسته است که تمایل دارد روی دیسک اغراق‌آمیز شود
[ترجمه ترگمان]بیس opulent s وایت با یک vibrato تلفظ می شود که تمایل دارد در دیسک اغراق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He whistles with a beautiful, steady vibrato.
[ترجمه گوگل]او با یک ویبراتوی زیبا و ثابت سوت می زند
[ترجمه ترگمان]او با لبخند زیبا و ثابتی سوت می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Vibrato, like all flavouring, needs very fastidious use on brass instruments.
[ترجمه گوگل]ویبراتو، مانند همه طعم‌دهنده‌ها، نیاز به استفاده بسیار دقیق در سازهای برنجی دارد
[ترجمه ترگمان]Vibrato مثل همه flavouring به استفاده بسیار دقیق از ابزار برنجی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She brought uncommon dedication and a throbbing vibrato to the sister who craves a normal existence.
[ترجمه گوگل]او فداکاری غیرمعمول و ویبراتوی تپنده ای را برای خواهری که آرزوی یک زندگی عادی را دارد به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]فداکاری غیر معمول و a برای خواهری که ارزوی یک زندگی معمولی را داشته بود به همراه آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. J: I like his vibrato.
[ترجمه گوگل]ج: من ویبراتوی او را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]جی: من vibrato را دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Vibrato, a shaking of the arm and hand adds a lot of work to your playing.
[ترجمه گوگل]ویبراتو، لرزش بازو و دست، کار زیادی را به بازی شما اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]تکان دادن بازو و دست دادن دست و دست کاره ای زیادی را به بازی شما اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Eventually, you'll exhaust all conventional vibrato approaches, all the ways you saw someone else do it.
[ترجمه گوگل]در نهایت، تمام روش‌های مرسوم ویبراتویی، تمام روش‌هایی را که دیدید شخص دیگری این کار را انجام می‌دهد، خسته خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]در نهایت همه رویکردهای متداول vibrato را از بین خواهید برد، تمام راه هایی که فرد دیگری آن را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The objective of vibrato in playing violin is to serve the artistic expression of music.
[ترجمه گوگل]هدف ویبراتو در نواختن ویولن خدمت به بیان هنری موسیقی است
[ترجمه ترگمان]هدف of در نواختن ویولن، خدمت به بیان هنری موسیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When not playing vibrato, use the palm of your right hand to work the key.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ویبراتو بازی نمی کنید، از کف دست راست خود برای کار کلید استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]زمانی که با vibrato بازی نمی کنید، از کف دست راست خود برای کار کردن کلید استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. With much vibrato and glissando, she depicted the vocal melodies and with just as much sensitivity and temperament she expressed the poesy of the pieces and her joy of life.
[ترجمه گوگل]او با ویبراتو و گلیساندو بسیار ملودی های آوازی را به تصویر می کشید و با همان حساسیت و خلق و خوی شعری قطعات و لذت زندگی خود را بیان می کرد
[ترجمه ترگمان]با vibrato و glissando، ملودی های صوتی و با همان اندازه حساسیت و خلق و خوی خود را به نمایش می گذاشت و شعر و شادی زندگی خود را بیان می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On the T3/B, an authentic Bigsby vibrato tailpiece is paired with a roller bridge for smooth functionality and an added dimension of sound.
[ترجمه گوگل]در T3/B، یک دم ویبراتوی معتبر Bigsby با یک پل غلتکی برای عملکرد صاف و افزایش ابعاد صدا جفت شده است
[ترجمه ترگمان]در تی T \/ B، یک Bigsby vibrato authentic با یک پل roller برای کارکرد روان و بعد اضافه شده از صدا، جفت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I encourage oboe and clarinet players to use plenty of vibrato.
[ترجمه گوگل]من نوازندگان ابوا و کلارینت را تشویق می کنم که از ویبراتو زیاد استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]من oboe و کلارینت را تشویق می کنم تا از مقدار زیادی vibrato استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In their accompaniments, the strings could have contributed greater warmth and colour - particularly by using more vibrato.
[ترجمه گوگل]در همراهی‌های خود، سیم‌ها می‌توانستند گرما و رنگ بیشتری را ایجاد کنند - به ویژه با استفاده از ویبراتوی بیشتر
[ترجمه ترگمان]سیم ها می توانند به ویژه با استفاده از vibrato بیشتر، گرما و رنگ بیشتری داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] ویبراتو پیرایه موسیقیایی که اساس آن بر تغییرات متناوب بسامد است که اغلب با تغییراتی در دامنه و شکل موج همراه است .

انگلیسی به انگلیسی

• tremulous musical effect caused by rapid changes in pitch
a vibrato is a rapidly repeated slight variation in the pitch of a musical note, produced in order to add expressiveness to the music.

پیشنهاد کاربران

vibrato ( it. ) ( موسیقی )
واژه مصوب: لرزش
تعریف: اُفت و خیز ملایم زیروبمیِ یک نغمه به منظور تقویت یا غنی کردن صوت

بپرس