پیشنهادهای محمد (٤٥,٥١٥)
swash ( اقیانوس شناسی ) واژه مصوب: شویه تعریف: هجوم روبه بالای آب به ساحل در پی شکست موج
solution cleavage ( زمینشناسی ) واژه مصوب: رَخ انحلالی تعریف: رَخی که با رگه های بازماندۀ انحلال ناپذیر یا سوگیری ترجیحی دانه های طویل یا ورقه های ...
sonics ( فیزیک ) واژه مصوب: صوت پردازی تعریف: فنّاوری پردازش و تحلیل صوت
heated windshield ( قطعات و اجزای خودرو ) واژه مصوب: شیشۀ جلوی گرم شو تعریف: شیشۀ جلوی مجهز به گرم کننده برای بخارزدایی و یخ زدایی از روی سطح آن
glottalic airstream mechanism ( زبانشناسی ) واژه مصوب: سازوکار جریان هوای چاکنایی تعریف: فرایندی تولیدی که در شکل گیری آواهای گفتار در برخی از زبان ...
directed - energy protective measures ( علوم نظامی ) واژه مصوب: اقدامات حفاظت پرتوی تعریف: بخشی از جنگ پرتوی شامل اقداماتی از قبیل حفاظت از تجهیزات ...
sprocket roller ( سینما و تلویزیون ) واژه مصوب: چرخ دندانهدار تعریف: چرخ یا غلتکی مجهز به دندانه که سوراخ های حاشیۀ فیلم، در جهت حرکت فیلم، در سازو ...
time - sensitive targets ( علوم نظامی ) واژه مصوب: هدف های زمان حساس تعریف: هدفی که آشکارا خطرآفرین است و نیازمند واکنش فوری نیروهای خودی است
wing position ( حمل ونقل هوایی ) واژه مصوب: موقعیت بال تعریف: موقعیت ارتفاعی بال نسبت به تنه به ویژه در نگاه از روبه رو به هواپیما
structured information ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: اطلاعات ساختمند تعریف: اطلاعات تحلیل شده ای با اجزا و بخش هایی که خود دارای اجزا و بخ ...
branch number ( رمزشناسی ) واژه مصوب: عدد انشعاب تعریف: عددی که به عنوان معیاری برای سنجش قدرت پخش یک نگاشت به کار می رود
pumping radiation ( فیزیک ) واژه مصوب: تابش دمشی تعریف: تابشی الکترومغناطیسی که بر محیط فعال تابیده می شود تا ذرات آن را از حالت پایه به حالت برانگی ...
hot stripping ( خوردگی ) واژه مصوب: روت سازی داغ تعریف: برداشتن و زدودن لایۀ رنگ با فرایندی شیمیایی که معمولاً در آن از محلول قلیایی داغ استفاده می ...
intercalary meristem ( زیست شناسی - علوم گیاهی ) واژه مصوب: سرلاد میان گرهی تعریف: نوعی سرلاد که ویژۀ تیرۀ گندمیان است و در میان گره ها قرار دارد و ...
ophthalmoplegia ( علوم پایۀ پزشکی ) واژه مصوب: چشم فلجی تعریف: فلج ماهیچه های چشم
air sickness ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: هواپیماگرفتگی تعریف: تهوع ناشی از مسافرت با هواپیما
line map ( مهندسی نقشهبرداری ) واژه مصوب: نقشۀ خطی تعریف: نقشهای که در آن برای نمایش عوارض از خطوط استفاده می شود
hypervitaminosis ( تغذیه ) واژه مصوب: بیش ویتامینی تعریف: وضعیتی غیرعادی ناشی از دریافت بیش از حد یک یا چند ویتامین
phase point ( شیمی ) واژه مصوب: نقطۀ فاز تعریف: سامانه ای در فضای فاز که با یک نقطه نمایش داده می شود
hard kill ( علوم نظامی ) واژه مصوب: انهدام سخت تعریف: تخریب فیزیکی سلاح یا سامانه با به کارگیری فنون ضدالکترونیک یا بمب یا موشک
evaporation ( فیزیک ) واژه مصوب: تبخیر سطحی تعریف: تبدیل شدن مایع به بخار، قبل از رسیدن به دمای جوش
surface find ( باستانشناسی ) واژه مصوب: یافتۀ سطحی تعریف: یافتهای که از سطح زمین به دست می آید
vision ( علوم پایۀ پزشکی ) واژه مصوب: بینایی تعریف: حسی که ازطریق آن گیرنده های شبکیۀ چشم با دریافت نور بازتابیده از اشیای محیط پیرامون، آنها را به ...
hygroscopic compound ( شیمی ) واژه مصوب: ترکیب نمگیر تعریف: مادهای که قابلیت جذب آب از هوای محیط را دارد
phylogenomics ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری ) واژه مصوب: تبارژنگان شناسی تعریف: شاخه ای از ژنگان شناسی که در آن با استفاده از اطلاعات تکامل ...
research data ( فنّاوری اطلاعات و ارتباطات ( فاوا ) ) واژه مصوب: داده های پژوهشی تعریف: داده هایی که برای اثبات و ارائه و اعتبارسنجی یافته های پژوهش ...
speed limit ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: حد سرعت تعریف: حداکثر یا حداقل سرعت مناسب برای بخشی از راه که قانون آن را تعیین میکند
agranulocyte ( زیستشناسی ) واژه مصوب: گویچۀ سفید تکهستهای تعریف: گویچۀ سفیدی که فقط یک هستۀ منفرد در میانیاخته داشته باشد|||متـ . تکهستهای
biplane ( حملونقل هوایی ) واژه مصوب: هواپیمای دوباله تعریف: هواپیما یا بادپری که دارای دو بال فوقانی و تحتانی است|||متـ . دوباله
dispersing prism ( فیزیک - اپتیک ) واژه مصوب: منشورِ پاشان تعریف: منشوری که نور مرکب را به اجزای آن تجزیه کند
ammeter ( فیزیک ) واژه مصوب: آمپرسنج تعریف: اسبابی برای اندازهگیری شدت جریان الکتریکی مستقیم و متناوب، که معمولاً برحسب آمپر یا میلیآمپر یا میکروآ ...
malabsorption ( تغذیه ) واژه مصوب: بدجذبی تعریف: ناتوانی یا نارسایی رودۀ کوچک در جذب مواد مغذی
live part ( مهندسی برق ) واژه مصوب: قطعۀ برق دار تعریف: رسانا یا قطعه ای رساننده شامل یک سیم نول که از آن در وضعیت عادی برای انتقال برق استفاده می ک ...
forestry ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: جنگل داری تعریف: کلیۀ علوم و فنون و اَعمال مرتبط با ایجاد و اداره و کاربرد جنگل
absorption coefficient ( شیمی ) واژه مصوب: ضریب جذب تعریف: [شیمی] کسری از انرژی که در فرایند جذب در واحد طول مسیر در واحد غلظت ( مولار ) جذب می شود ...
molecular attraction ( شیمی ) واژه مصوب: ربایش مولکولی تعریف: نیرویی که در جهت کاهش فاصلۀ میان مولکول ها عمل می کند|||متـ . جاذبۀ مولکولی
boat trip ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: آب گشت تعریف: سفر آبی برای گذراندن اوقات فراغت
channel strip ( حملونقل ریلی ) واژه مصوب: نوارابزار مسیر تعریف: 1. سامانۀ فرستندۀ اطلاعات برای تعیین شمارۀ قطار و اطلاعات مفید دیگر دربارۀ واگن های ...
beam width ( فیزیک ) واژه مصوب: پهنای باریکه تعریف: ← زاویة باریکه
side drum ( موسیقی ) واژه مصوب: طبل کوچک تعریف: طبل دوطرفۀ کوچکی که بر روی پوست زیرین آن رشتههایی کشیده شده است
diathermal envelope ( فیزیک ) واژه مصوب: پوش گرماگذر تعریف: سطحی که سامانۀ ترمودینامیکی در حال تعادلی را در بر می گیرد و گرما را از خود عبور می دهد
coffee pack ( علوم و فنّاوری غذا - قهوه پژوهی ) واژه مصوب: قرص قهوه تعریف: قهوۀ کوبیده شده ای که پیش از عصاره گیری در سبد قهوۀ دستگاه اسپرسو ( espre ...
body politic ( علوم سیاسی و روابط بین الملل ) واژه مصوب: بدنۀ سیاسی تعریف: مردمی که در یک جامعۀ بسامان سیاسی زندگی می کنند و به عنوان یک موجودیت سیا ...
controls ( علوم سلامت ) واژه مصوب: شاهدها تعریف: ← گروه شاهد
boutique hotel ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: مهمان خانۀ اختصاصی تعریف: مهمان خانه/ هتلی غالباً کوچک، با طرحی نسبتاً جدید، که در آن خدمات ویژهای ...
communication strategy training ( شنوایی شناسی ) واژه مصوب: آموزش راهبرد ارتباطی تعریف: دستورالعمل هایی برای فرد کم شنوا یا مخاطب او که شامل راهبرده ...
conjugate arcs ( ریاضی ) واژه مصوب: کمان های مزدوج تعریف: دو کمان ناهمپوش از یک دایره که اجتماعشان یک دایرۀ کامل است
capillary crystal ( زمینشناسی ) واژه مصوب: بلور مویین تعریف: بلوری شبیه به مو یا نخ
radiologist ( پزشکی ) واژه مصوب: پرتوشناس تعریف: پزشک متخصص پرتوشناسی |||* مصوب فرهنگستان اول
concurrent dating ( روانشناسی ) واژه مصوب: ارتباط موازی تعریف: داشتن چند معشوق یا پیش بردن چند رابطه به صورت هم زمان