پیشنهادهای Eis_gaming.yt (٣٣١)
مغز مداد، گرافیت، سرب مداد
قضاوت شده
مجهول، بی حس، تابع متضاد: active
خود ستایی، نازیدن، افتخار کردن، کبر فروشی
توخالی
نوک خودکار
لیف مثل موی خرگوش
پنجه ها
تخفیف دادن
مخالف ( عربی ) :بدایة اخر، پایان
یگانگی، بی همتایی، تکی
انرژی زمین گرمایی
شنونده مستمعان:شنوندگان
ذخیره گاه، منبع، مخزن غذا
بد، نافرخنده، نا مبارک
Architecture
A place where wild birds can live in saftly
ترمیم کردن، تعمیر کردم، درمان کردن
دوگانه، دوچندان، دوبرابر
بد، بدیمن، شوم، پلید
بیرون بردن، صادر کردن، نشر دادن
بحر=دریا بر ( عربی ) =خشکی
مصرف دوباره، بازیافت، به کار گیری مجدد
عیب کننده، کسی که کار عیب انجام میدهد
Signs of deasses علایم، نشانه ها
حالت تهوع
جوش، محل خارش
استفراغ کردن
اسحال
ترکیب، معجون،
خراب کردن، فاسد کردن
آلوده شده، آلوده Contaminated water:آب الوده
زهر، سم، زهر آلود
آلوده کردن
ابجو، ماالشعیر
قالب بندی
کسب کردن
انرژی برق اب
Change
پریز
اذیت، هیجان، جیغ، ترشرویی
باحال، خفن، سرد، خنک
کم خرد، کم عقل، سست، ضعیف
واگذاری، انتقال، حمل کردن، بردن
تا، تاوقتی که، تا اینکه
مداوم، پیوسته
اخیراً، تازگی ها، جدیدا
حصار، دیوار، خاکریز، پناه دادن
قایق ته پهن، کشتی بزرگ برای حمل بار یا کانتینر های بزرگ
چسباندن، پوشیدن، بستن، سفت کردن، چفت کردن