ترجمه‌های محمد رضا علم طلب (٩٤)

بازدید
٢٠٥
تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
U. S. S. Kentucky is scheduled to come into port at noon.
دیدگاه
٠

قرار است ناو جنگی �یو، اس، اس کنتاکی� ظهر وارد بندر شود یا تکمل تر براساس برنامه ریزی انجام شده قرار است امروز ظهر ناو جنگی �یو، اس، اس کنتاکی� وارد ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Of 200 boats, only 20 are presently operational.
دیدگاه
٠

از این دویست قایق، در حال حاضر فقظ بیست عدد از آن ها قابل استفاده است. یا از این دویست قایق، در حال حاضر فقظ بیست تایی آن ها به کار گرفته می شوند. که ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The squadron is not yet operational.
دیدگاه
٠

گروهی از هواپیماها هنوز عملیاتی نشده است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The new system became operational in March.
دیدگاه
٠

سامانه جدید در ماه مارس عملیاتی شد

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The telephone is fully operational again.
دیدگاه
٠

به طور کامل تلفن دوباره راه اندازی شده است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Operational Research is a newly emerging subject.
دیدگاه
٠

تحقیقات کاربردی موضوعی نوظهور است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Turn hard right at the next junction.
دیدگاه
٠

در تقاطع بعدی به سمت راست گردش کنید. ( در ترجمه این جمله تلاش شده کمی از حالت خشونت آن کاسته شود )

تاریخ
١ سال پیش
متن
A programmer earns a pretty decent living.
دیدگاه
٠

برنامه نویسی درآمد بسیار عای دارد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The whole development cycle is streamlined when the programmer can visualise and monitor program execution.
دیدگاه
٠

فرآیند برنامه نویسی زمانی کامل می شود که برنامه نویس توانایی تجسم اجرای برنامه و پیش بینی اجرای آن را داشته باشد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Alternatively, all three persons, programmer, database developer and user, might be considered to be joint authors.
دیدگاه
٠

به عبارتی دیگر، هر سه فرد، برنامه نویس، توسعه دهنده پایگاه داده و کاربر را می توان به عنوان نویسندگان مشترک یک برنامه رایانه ای در نظر گرفت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I poured a little more bourbon into my glass.
دیدگاه
٠

یه کم بیشتر از ویسکی بوربن داخل لیوانم ریختم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
tabular rock
دیدگاه
٠

صخره تخت

تاریخ
١ سال پیش
متن
Ballistics: Science of propulsion, flight, and impact of projectiles.
دیدگاه
٠

بالستیک: دانش حرکت، پرواز و برخورد پرتابه ها می باشد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Save the text as an ASCII file.
دیدگاه
٠

متن را در یک فایل اسکی ذخیره کنید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Files can be exported in ASCII or PCX formats.
دیدگاه
٠

فایل‏ها را می توان در ساختارهای ASCII یا PCX بازگردنده شوند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
An ASCII file consists of pure text; letters or numeric characters alone.
دیدگاه
٠

متن یک فایل اسکی از حروف یا کاراکترهای عددی تشکیل شده است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Each man is the architect of his own fate.
دیدگاه
٠

هر انسانی معمار سرنوشت خویش است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I don't know the title but I recognize the tune.
دیدگاه
٠

عنوان آن را نمی دانم، امّا آهنگ آن کاملاً آشناست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The logical definition of the irrational number is rather sophisticated.
دیدگاه
٠

تعریف منطقی از اعداد گنگ بسیار پیچیده است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
It's also an irrational number, with an infinite number of decimal places and can't be written as a ratio of two whole numbers.
دیدگاه
٠

یک عدد گنگ با تعداد زیادی رقم اعشار را نمی توان به عنوان نسبت دو عدد کامل به دست آورد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The coach signed to the quarterback to call for a time out.
دیدگاه
١

مربی برای استراحت به مدافع تیم علامت داد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
A heart shape is the symbol of love.
دیدگاه

شکل قلب نمادی از عشق است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The plus sign is the mathematical symbol for addition.
دیدگاه
٠

علامت جمع، نمادی ریاضی به معنای �اضافه کردن� است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Do you handle appliances?
دیدگاه
٢

آیا شما از لوازم خانگی استفاده می کنید؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
In this job, you will have to handle various types of requests from customers.
دیدگاه
٠

در این شغل، می بایست به نوع متفاوتی از درخواست های مشتریان رسیدگی کنید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Try to clamp these two blocks of wood together.
دیدگاه

سعی کنید این دو تکه چوبی به یکدیگر چسبیده شوند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Clamp the pieces of wood together while the glue sets.
دیدگاه
١

تا چسب سفت نشده، تکه های چوب به یکدیگر چسبیده می شوند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Clamp the two pieces of wood together until the glue dries.
دیدگاه
٠

دو تکه چوب به یکدیگر چسبیده می شود تا چسب آن ها خشک شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The carpenter clamped the board to the bench while he worked.
دیدگاه

نجار برای انجام کار تخته را به نیمکت چسباند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The reading lamp is fastened to the side of the desk with a clamp.
دیدگاه
٠

چراغ مطالعه با گیره ای به کنار میز بسته می شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The doctor applied a clamp to the artery to stop the bleeding.
دیدگاه
٠

دکتر گیره ای روی شریان گذاشت تا خونریزی متوقف شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Most rooms have at least one light switch on the wall.
دیدگاه
١

حداقل یک کلید روشنایی بر روی دیوار بیشتر اتاق ها نصب شده است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I will send you a copy of the file.
دیدگاه
٠

رونوشتی از پرونده را برای شما ارسال خواهم کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Bad command or file name ! Go Stand in the corner.
دیدگاه
٠

فرمان یا نام فایل را بد وارد کرده اید! [به احتمال زیاد موشی یا با کلیدهای جهتی آن] را در گوشه ای نگه دارید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
What's the file name?
دیدگاه
٠

شناسه فایل چیست؟ یا شناسه پرونده چیست؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
Type in your file name and press return.
دیدگاه
٠

نام فایل مورد نطر را با صفحه کلید وارد کنید و کلید 'Return' آن را فشار دهید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The program requests a file name that we must assign to the network.
دیدگاه
٠

این برنامه نام اختصاصی فایل را از شبکه درخواست می کند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Key in the file name and press return.
دیدگاه
٠

[رایانه] شناسه فایل را انتخاب و کلید 'Return' صفحه کلید را فشار دهید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Type the file name, then press 'Return'.
دیدگاه
٠

[رایانه] نام فایل را وارد کنید و کلید 'Return' صفحه کلید را فشار دهید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Error 58: Invalid file name.
دیدگاه
٠

خطای شماره ۵۸:نام فایل معتبرنیست

تاریخ
١ سال پیش
متن
All these papers are waiting to be filed.
دیدگاه
٠

همه این اوراق در انتظار ثبت هستند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Have you filed your tax returns yet?
دیدگاه
١

آیا تاکنون اظهارنامه مالیاتی خود را ارسال کرده اید؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
She filed a complaint at the police station.
دیدگاه
١

او شکایت نامه ای را در ایستگاه پلیس تنظیم کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Quad, low-voltage, SPST analog switches with enable. 2 NO and 2 NC.
دیدگاه
٠

توضیحاتی تخصصی در باره �نوعی کلید الکترونیکی که توانایی قطع یا وصل سیگنال های آنالوگ را تنها در یک مسیر دارد. به طور معمول این نوع مدارهای مجتمع ( آی ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
Description: Low-Voltage, Single and Dual Supply, Quad SPST, High Performance Analog Switches.
دیدگاه
٠

توضیحاتی تخصصی در باره �نوعی کلید الکترونیکی که توانایی قطع یا وصل سیگنال های آنالوگ را تنها در یک مسیر دارد. این نوع مدارهای مجتمع ( آی سی ) قدیمی ب ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
Quad 2-input NAND gate with schmitt trigger inputs.
دیدگاه
٠

اصطلاحی تخصصی در آی سی های مدار منطقی به معنی: چهار گیت ناند با دو ورودی از نوع اشمیت تریگر. اشمیت تریگر به معنی محدوده ای از ولتاژ ورودی که خروجی در ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
Move the caret up one page, extending the selection.
دیدگاه
٠

[در رایانه] صفحه را به سمت بالا حرکت دهید تا صفحات بیشتری نشان داده شود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
the gear box of an automobile
دیدگاه
٠

جعبه دنده خودرو

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The hunter shot a deer with an arrow.
دیدگاه
٤

شکارچی تیری به طرف گوزن رها کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
An arrow whistled past my ear.
دیدگاه
٠

تیری از کنار گوشم گذشت.