پیشنهادهای ابراهیم حافظ نژاد (٣٨٣)
اولین معنا که از اسم خر به ذهن متبادر می شود همان حیوان چهارپا و مشهور است ولی اگر همین اسم خر وهم خانواده هایش ( خر - خو ر - خیر - خار - ) بر اسم ر ...
اسم کالپوش به نظر میرسد اسمی است شبیه به قرمز پوش زره پوش سیاه پوش که معنی همگی معلوم است حال بر گردیم به کالپوش که از دو قسمت کال یا کول به معنا ...
هشل هف به معنای لجن آلود است این اسم درست شده است از هشل که تلفظی دیگر از ( هچل ) می باشد و هشل و هچل به معنای لجن زار است افتادم تو هچل همین جریان ...
اوش تلفظ دیگری از ( آش ) است و آش به غذایی گفته می شود که آبش از جامداتش زیاد تر باشد پس می شود نتیجه گرفت اوش به جایی می گویند که آب زیادی داشته با ...
گلنجیک گلنجک. و گلنجو هم خانواده هستند که همگی بر بدبویی دلالت دارند واگر بر اسم شهر یا منطقه دلالت کنند بعنی ان جا تالاب بد بو ( مانداب ) دارند
( گلنجوک ) نام شهری در ترکیه است وبه معنای ( ابگیر بد بو است ) این اسم با کمی اختلاف ( ، گلنجک ) نام روستایی در ایران است. گلنجو در زبان کردی به معنا ...
گلنجک به احتمال قوی به معنای ابگیر کوچک وبد بو است چون در زبان کردی به ادم ی که نظافت را رعایت نمیکند وبدنش بو می دهد ( گلنجو ) گفته می شود.
گلون با تلفظ دیگر ( گلوم ) در زبان کردی به معنای ( ابگیر کوچک ) است که از اب باران تشکیل شده باشد و معمولا بد بو است و به مرور از بین میرود
ضمن احترام به تمام معانی گفته شده برای ساده این اسم در اصل بر کسی نهاده می شود که بدون آرایش زیبا باشد پس ساده می شود ( زیبا بدون آرایش )
به کوهی که بالای آن با وجود بلند بودن نسبت به اطرافش صاف وتخت با شد ( تت شهره میر ) نام منطقه ای عشایری در شهرستان دهلران می باشد در استان ایلام چ ...
با احترام به نظر محققین بنده اعتقاد دارم که کلمه چاپ به زمانی بر می گردد که مهر اختراع شده است و ز مانی که ان مهر رابر کاغذ یا پارچه می زده اند لفظ چ ...
( دزد کر ) این اسم دراصل وتلفظ اصلی دوقسمت بوده است دز بعلاوه کر دز به بافتهای کنگلومرا ( ماسه سنگ گفته می شود که اب را در خود نگه می دارند ومساعد ا ...
دیز تلفظی دیگر از دز است ودز به معنای منطقای که بافت اصلی آن م کنگلو مرا ( ماسه سنگ ) است که خاصیت نگهداری اب رادرخود دارد وبرای چاه زدن مناسب است و ...
دزدک تلفظی اشتباه از ( دزک ) می باشد ودزک نوعی عارضه ی طبیعی است که خاصیت نگهداری اب را درخود دارد دزک همان ( کنگلومرا ) یا ماسه سنگ است. دزدک ابدا ...
دزدک ظاهرا به معنای دزد کوچک است تلفظ دیگر ودرست ان درنامگذاری ( دزک ) می باشد . دزدک نام روستایی از نوشهر دزدک نام روستایی ازرامیان دزدک نام روست ...
دز عارضه ای طبیعی است وان به بافتی از زمین گفته می شود که کنگلومرا ( ماسه سنگ ) می باشد دزاب به معنای ابی است که سر چشمه ان دز است
دزک به معنای دز کوچک است دز یا ( دج ) عا رضه ای طبیعی است وان به زمینی گفته می شود که بافت ان ماسه سنگ ( , کنگلو مرا ) است که خاصیت نگهداری اب را در ...
دز کان از دوقسمت دز بعلاوه کان درست شده است دز عارضه طبیعی است جایی که بافتش از ماسه سنگ است کان به معنای چشمه ای است که از شکاف بیرون می اید پس رو ...
دزک به معنای دز کوچک می باشد واصل کلمه دز یا دج نوعی عارضه طبیعی است وبه جاهایی گفته می شود که بافت عمومی ان کنگلومرا ( ماسه سنگ ) می باشد اگر دوستا ...
دز کوه با تلفظ دیگر ( دج کوه ) به کوهی گفته می شود که بافت عمومی ان ماسه سنگ ( کنگلومرا ) می باشد که این بافت خاصیت نگهداری اب رادرخود دارد ومستعد ای ...
دز با تلفظ دیگر ( دج ) در سراسر ایران بر مکان وروستاها نهاده شده است دز نوعی عارضه زمین شناسی است وبه منطقه ای گفته می شود که بافت اصلی ان ماسه سنگ ...
اشکان بدون شک اسم منطقه است واشکانیان به معنای اهل اشکان است همچون پارسیان که اهل پارس هستند این نام از عارضه طبیعی گرفته شده است وبعدهاچون درنظر نام ...
( دجک ) همان تلفظی دیگر از ( دزک ) می باشد که چندین روستا در ایران به این نام نامور می باشند و ( دج ) یک عارضه طبیعی است ومعمولا به تپه های بلندی گفت ...
دزدانه انجام دادن عملی دور از چشم بدگویان ورقبا و خیلی با دقت. بگذار از مقابل روی تو بگذریم / دزدانه در شمایل خوب تو بنگریم/ سعدی
دج به معنای لایه ای از ماسه سنگ ( کنگلومر ) است که به علت بافت خاص ان اب را در خود نگه می دارد وبرای چاه زدن در ان مناسب است تلفظ دیگر دج ( دز ) است ...
دیرا تلفظی دیگر از دورا یا دایره است وبر می گردد به ( آبگیردایره ای ) که باعث ابادی ان منطقه شده و با ارزش ترین نعمت خدا در ان منطقه بوده است اسم دور ...
دورک به معنای ( ابگیردایره ای ) می باشد که سبب ابادی این منطقه شده است چون اب اساس ابادی است
دورک به معنای ( آبگیر دایره ای ) می باشد اسم قبلی شادگان بوده است
دورک به معنای ( ابکیر دایره ای ) است که از یک طرف سر ریز می شود تلفظ دیگر ان دورق است که نام قبلی شادگان خوزستان بوده است آب اولین عنصر در نام گذاری ...
زان گه از دوقسمت ( زان ) به معنای زاینده و ( گه ) یا گاه پسوند مکان درست شده است اگر این اسم بر مکان نهاده شده باشد به معنای ( جایگاه اب زاینده ) ...
زنجان تلفظی دیگر از ( زانگان ) است زانگان دوقسمت می باشد ( زان ) به معنای زاینده گان علامت جمع و کثرت است از انجا که اساس نامگذاری در ایران عنصر ...
دورق یا دورک به جایی گفته می شود که اب در ان جمع واز یک طرف خارج می شود در زرین اباد دهلران روستای بردی چشمه ای به نام دیراقی وجود دارد که تلفظی دیگ ...
( موت ) در ترکیب موت اباد تلفظی دیگر از مات ( ارام و در جا و راکد ) است پس به این ترتیب چون اساس ابادی در ایران اب است این اسم به معنای ( منطقه ای اس ...
زالی چشمه. به معنای چشمه ای که دمای مناسبی برای زندگی کردن حیوان انگلی زالو دارد زال معمولا به اب بسیار زلال هم گفته می شود که ریگهای عمق ان پیدا هست ...
زالو اب ابی که زالو در انزندگی می کند
زالو اب نامی دیگر از زالو آب آبی که که دارای دمای مناسب برای زندگی کردن زالو است . این آب چون حامل زالو هستند وقتی حیوان از آنها می نوشد دچارزالو گرف ...
کانی عموما به چشمه ای می گویند که از شکاف کوه بیرون می اید در مناطق زاکرس نشین به وفور در نامگذاری روستاها به کار رفته است
آوینه از ( آو ) بعلاوه ( وینه ) درست شده است آو همان آب است وینه در کردی به معنای مثل ومانند است پس آوینه روی هم می شود ( مثل اب روشن ) اسم آیینه ف ...
وینه در زبان لری وکردی به معنای نمونه وهم شکل هم هست ژه ویه ت نی یه ده ی هورامانه / نمونه ات در هورامان پیدا نمی شود / ( هل وینه ) زن نمونه /
ابدال به نوعی از دراویش گفته می شوند که هر شب در جایی وهر روزدرمکانی به سر می برند ولباس رنگی می پوشند وبسیار قانع هستند تا همین سال ۱۳۵۰ در بین مردم ...
چمر یکی از مراسمات حماسی است که در بین مردمان استان ایلام اجرا می شود واجرا کنندگان در میدانی بزرگ به صورت چنبر در برابر هم سر پا می ایستند. وگروهی ا ...
اسمهای ونک در شمیران ونایی در اندیمشک وبروجرد وخرم اباد هم خانواده اسم وانان می باشند.
وانان دوقسمت است وان بعلاوه ان. جمع وان به معنای ( ابگیر ) است و هر وقت که ان. جمع بر سر ان بیاید می شود وانان ( آبگیران ) که اسم با مسمایی است چون ...
وانهش رها شده به کسی می گویند که او رابه حال خود رها کرده باشند وکسی کار ی به رفتارنیک وبدش نداشته باشد
وانه در زبان کردی به معنای منزل موقتی می باشند / ایله ل بار کردن چین وه وانه نو/ ایلها بار کردند وبه منزل نو رسیدند/
ونک دو قسمت می باشد ون بعلاوه ک تصغیر ون خلاصه شده وان است به معنای آبگیر و هر وقت ک. بر سر ان بیاید می شود ( ابکیر کوچک ) چون اب اساس نامگذاری واساس ...
وناوی تلفظی دیگر از ونایی است که از دوقسمت وان بعلاوه ی نسبت درست شده است این اسم با تلفظهای دیگر در ایران وجود دارد ونان قم ونایی بروجرد ونایی اسل ...
ونایی تلفظی دیگر از وان است این اسم به صورتهای مختلف در ایران وجود دارد ونان قم ونایی اندیمشک ونایی بروجرد ونایی اسلام اباد هرجا این اسم وجود دارد ...
ونان از دوقسمت درست شده است ون بعلاوه ان جمع ون تلفظی دیکر از ( وان ) آبگیر است . پس روی هم میشود ( ، ( وانان ) ( منطقه ابگیرها ) چون اب اساس نام ...
هور اگر برای نامگذاری مکان به کار رود بدون شک به معنای ابگیر وتالاب است هورالعظیم هور الهویزه در عراق وایران که از اب کرخه به وجود امده اند .