پیشنهاد‌های ابراهیم حافظ نژاد (٤٧٠)

بازدید
١,٣٦٧
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چپر در زبان کردی به بزی می گویند که بچه اش مرده باشد کنایتا و از باب شوخی به مردی که زنش در خانه نباشد هم چپر می گویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان کردی دیو استعاره ای از ادم هیکل دار و پرخور و زورمند است که همه کارش برعکس باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شب گردی عملی بوده است که در آن شخص لباس سفید می پوشیده ودر وقت مناسب با معشوقه اش دیدار می کرده است. میر نوروز شاعر و عاشق مشهور لر با اشاره به عمل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

توتر در زبان کردی به سنگدان مرغ گفته می شود ودر زبان بختیاری به اسیاب سنگی که با ان دانه ها را خورد می کنند گفته می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسم چتیله که هم خانواده اسم چتال می باشد به معنای ماده گاوی است که سیر کمی دارد واصولا به هر انسان و حیوان ضعیف چتیله گویند چتال نام روستایی در بدره ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کله جوب یا ( کوله جوب ) به ابی گفته می شود که از زیر کوهی نسبتا کوچک در می اید در حقیقت کله خلاصه شده کوه له علامت تصغیر می باشد جو هم تلفظ ساده ی جو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وز در زبان کردی ایلامی به پیه پرده مانندی که شکمبه را پوشانده است ( وز ) گفته می شود کردها ولرها جگر رادر ان پرده می پیچند و روی اتش بریان می کنند که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درزبان کردی ایلامی سنگ نسبتا بزرگ را لته می گویند لت به معنای نصف هم هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسم منجیل از دو قسمت ( من ) بعلاوه جیل ) درست شده است باز من تلفظی دیگر از مان به معنای جایگاه است و ( جیل ) تلفظی دیگر از گیل یا گول به معنای ایگی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان کردی ایلامی به معنای قطره و چکه است .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چون هوده به معنای اتش گیره است و آتشگیره در زمان خود یکی از مهمترین نیازها بوده است واگر کسی هوده نداشته نمی توانسته آتش روشن کند ودر تاریکی می مانده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لاریجان به معنای ( سرزمین دره های آبدار ) می باشد چون اب اساس ابادی است. لار و لارستان و لرستان خواهر خوانده این اسم هستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هوتو منسوب به هوت ( ابگیر ) به ابگیر دست سازی گفته می شود که اب باران را در ان ذخیره می کنند ومعمولا در ته ان لجن وجود دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هوت به معنای ابگیر دست ساز برای ذخیره آب باران است وهوتانه جمع ان می باشد. منسوب به هوت ( ابگیر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هوتان به معنای ابگیران است که معمولا با دست ساخته می شوند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هوت به معنای آبگیر دست ساز برای ذخیره کردن اب باران می باشد ویا چاله ای طبیعی است که آب سیلاب در ان ذخیره می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هوتک به معنای ( ابگیر وگودال دست ساز برای ذخیره کردن اب باران ) است وربطی به حوت ( ماهی ) واسم هو ( خدا ) ندارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقله یک نوع سوارکاری است واز روی ان بچه ها نوعی بازی رادرست کرده اند که با جست وخیز وشادی اجرا می شود وبسیار شاد است ومعمولا قبل از عید نوروز خوانده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هندی جان و واندیگان یک واژه هستند وریشه هردو واژه اندود می باشد و روی هم به معنای سر زمین آب الود و نمناک می باشند اندیکا و اندان که نام روستایی در ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اندان نام دهی است از اصفهان ریشه این اسم از اندود می باشد یعنی مکانی که اب آلود ودارای زمین نمناک است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چکاوک را در زبان لری ( کر کلاو ) همان کلاهدار می گویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قمتر نوعی پوزبند است که به سر گوساله می زنند تا نتواند شیر مادرش را بخورد وبعد از شیر دوشی ان را از سرش باز می کنند قمتر کردن به نوعی یعنی نگهداری کر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درزبان کردی مردم ایلام بهقاطری که سواری نمی دهد وخیلی هم قدرتمند است تور می گویند به بزی که نمی توان ان را بگیری وشیرش را بدوشی تور می گویند تور رو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وند سار به معنای چشمه سار است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای ابگ یر وچشمه ای با اب زلال است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وندی به معنای جایگاه چشمه ها است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وند چال این اسم دوقسمت است وند بعلاوه چال وند به معنای ( چشمه ) است معنای چال هم به معنای ( گودی ) است پس روی هم وند چال می شود چشمه ای که در چاله ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تال ان به معنای غارت هم امده است گویند دزدها بر سر مردی ریختند وهمه ی اموالش را بردند وتنها صد تومن که مرد درزیرپالا ن خرش گذاشته بود نبردند مرد که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سقلابی در لرستان وایلام شده ( سگلاوی ) به نژادی از اسب گفته میشود که گردنی باریک دارد وموقع تاختن دهن باز می کند .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای حکیم معانی فراوان گفته شده است اصل معنای این لغت ( به کسی که تیر را درست به هدف میزند ) گفته می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای افول معانی زیاد هست اما اصل این معنی به ( بچه شتر و گاو که از شیر گرفته شده و لاغر شده می گویند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اوستا کتاب مقدس ایرانیان است اصل معنای اوستا ( بنیان جا افتاده ومحکم ) است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارتفاع برای ارتفاع معانی زیاد گفته شده است ولی در اصل ارتفاع به معنای ( برداشت محصول ) است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای افراط معانی زیادی درفرهنگها امده است اما اصل این لغت به معنای اسبی است که بر همه ی اسبها پیشی می گیرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

امد به جایی گفته می شود که آب بر روی زمین به وفور پخش شده وایستاده باشد شهر امدیه ایران که الان ان را ا میدیه می گویند از این ریشه است شهر امد در تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خره در زبان کردی به معنای زمین گلناک است که پا در ان فرو می رود ولی بویش بد نیست در برابر خره لیجه ( لجن ) وجود دارد که بد بو عموما سیاه است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خر قان با تلفظ دیگر ( خرگان ) به معنای سرزمین آبگیرهای لجن دار است یعنی ابگیرها وتالابهایی که در زمین گلناک به وجود آمده اند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اولین معنا که از اسم خر به ذهن متبادر می شود همان حیوان چهارپا و مشهور است ولی اگر همین اسم خر وهم خانواده هایش ( خر - خو ر - خیر - خار - ) بر اسم ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسم کالپوش به نظر میرسد اسمی است شبیه به قرمز پوش زره پوش سیاه پوش که معنی همگی معلوم است حال بر گردیم به کالپوش که از دو قسمت کال یا کول به معنا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هشل هف به معنای لجن آلود است این اسم درست شده است از هشل که تلفظی دیگر از ( هچل ) می باشد و هشل و هچل به معنای لجن زار است افتادم تو هچل همین جریان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اوش تلفظ دیگری از ( آش ) است و آش به غذایی گفته می شود که آبش از جامداتش زیاد تر باشد پس می شود نتیجه گرفت اوش به جایی می گویند که آب زیادی داشته با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گلنجیک گلنجک. و گلنجو هم خانواده هستند که همگی بر بدبویی دلالت دارند واگر بر اسم شهر یا منطقه دلالت کنند بعنی ان جا تالاب بد بو ( مانداب ) دارند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( گلنجوک ) نام شهری در ترکیه است وبه معنای ( ابگیر بد بو است ) این اسم با کمی اختلاف ( ، گلنجک ) نام روستایی در ایران است. گلنجو در زبان کردی به معنا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گلنجک به احتمال قوی به معنای ابگیر کوچک وبد بو است چون در زبان کردی به ادم ی که نظافت را رعایت نمیکند وبدنش بو می دهد ( گلنجو ) گفته می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گلون با تلفظ دیگر ( گلوم ) در زبان کردی به معنای ( ابگیر کوچک ) است که از اب باران تشکیل شده باشد و معمولا بد بو است و به مرور از بین میرود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ضمن احترام به تمام معانی گفته شده برای ساده این اسم در اصل بر کسی نهاده می شود که بدون آرایش زیبا باشد پس ساده می شود ( زیبا بدون آرایش )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به کوهی که بالای آن با وجود بلند بودن نسبت به اطرافش صاف وتخت با شد ( تت شهره میر ) نام منطقه ای عشایری در شهرستان دهلران می باشد در استان ایلام چ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با احترام به نظر محققین بنده اعتقاد دارم که کلمه چاپ به زمانی بر می گردد که مهر اختراع شده است و ز مانی که ان مهر رابر کاغذ یا پارچه می زده اند لفظ چ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( دزد کر ) این اسم دراصل وتلفظ اصلی دوقسمت بوده است دز بعلاوه کر دز به بافتهای کنگلومرا ( ماسه سنگ گفته می شود که اب را در خود نگه می دارند ومساعد ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیز تلفظی دیگر از دز است ودز به معنای منطقای که بافت اصلی آن م کنگلو مرا ( ماسه سنگ ) است که خاصیت نگهداری اب رادرخود دارد وبرای چاه زدن مناسب است و ...