چکامه

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
the road to hell is paved with good intentions٢٣:٣٥ - ١٤٠٠/٠٦/٠٤به عمل کار برآید به سخندانی نیست کار هر بز نیست خرمن کوفتن گاو نر میخواهد و مرد کهنگزارش
5 | 1
he was mobbed by autograph hunters١٣:١٤ - ١٣٩٩/٠٦/٠٥افرادی که دنبال جمع کردن امضایش بودند، بهش فشار می آوردندگزارش
2 | 0
the first magnitude١٤:٣٠ - ١٣٩٩/٠٦/٠٤این یک اصطاح است به معنی بسیار بزرگ یا شاهکاری خارق العادهگزارش
2 | 0
companion piece١٩:٠٥ - ١٣٩٨/١٠/٠١گلچینی از آثار به کتاب یا قطعه ی موسیقایی که آثار یک نویسنده یا آهنگ ساز را به شکلی مختصر در برگرفته، اطلاق می شود.گزارش
2 | 0
any old how١٢:٠٦ - ١٣٩٨/٠٦/٠٣در هم برهم، الله بختکی، شرتی شلخته، شلخته وار ، قاتی پاتی ، به هم آمیختهگزارش
7 | 0
break into a jog١٠:٣٨ - ١٣٩٨/٠٣/٢١شروع کرد به تند تند راه رفتن سرعت راه رفتنش را زیاد کرد.گزارش
5 | 0
فهرست جمله های ترجمه شده
courage٢٢:٤٠ - ١٣٩٩/٠٦/١٩
• It took courage to attempt such a dangerous rescue.
دست زدن به چنین عملیات نجات خطرناکی شجاعت می طلبید32 | 1
bug١٩:٢٠ - ١٣٩٩/٠٦/١٧
• The screens keep most of the bugs from getting in.
این صفحات از ورود بیشتر حشرات جلوگیری می کنند.14 | 1
interim١١:٥٢ - ١٣٩٩/٠٦/٠٣
• In the interim between the wars, both nations had built up their armies.
در خلال جنگ هر دو کشور ارتش هایشان را تقویت کرده بودند9 | 1
dedication١٧:٥٠ - ١٣٩٩/٠٥/٢٦
• I admire her dedication to the job.
من فداکاری او را برای کارش تحسین می کنم7 | 0
councillor٢١:٤٢ - ١٣٩٩/٠٥/٢٥
• A councillor has no right to require an officer of the council to compile information for him.
یک عضو انجمن شورا حق ندارد تا از یک مقام رسمی شورا تقاضای جمع آوری اطلاعات داشته باشد2 | 0
correspondent١٧:٥٦ - ١٣٩٩/٠٥/٢٥
• A correspondent for Reuters news agency says he saw a number of demonstrators being beaten.
خبرنگار بخش خبری رویترز می گوید که دیده است تعدادی از تظاهرات کنندگان مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند5 | 1
congressional١٠:٢٦ - ١٣٩٩/٠٥/٢٥
• Most of the congressional races were very close in this year's election.
در انتخابات امسال بیشتر رقابت های کنگره خیلی به هم نزدیک بودند2 | 0
congratulate١٠:١٤ - ١٣٩٩/٠٥/٢٥
• Allow me to congratulate you on the arrival of the New Year and to extend to you all my best wishes for your perfect health and lasting prosperity.
اجازه بدهید تا به شما فرا رسیدن سال نو را تبریک بگویم و از صمیم قلب آرزوی سلامتی کامل و بهروزی بی پایان داشته نثارتان کنم7 | 0
compelling١٩:٣٨ - ١٣٩٩/٠٥/٢٣
• The evidence was so compelling that he felt constrained to accept it.
شواهد چنان قانع کننده بود که او احساس کرد چاره ای بجز پذیرش ندارد9 | 0
commissioner١٨:٠٧ - ١٣٩٩/٠٥/٢٣
• The commissioner presented his credentials to the State Department.
فرماندار اعتبارنامه خود را به وزارت امور خارجه تقدیم کرد7 | 0
commerce١٨:٠٢ - ١٣٩٩/٠٥/٢٣
• Dances were arranged to promote a certain amount of commerce between students of the two schools.
برای این که تا حدی میزان معاشرت بین دانش آموزان دو مدرسه گسترش پیدا کند، مجلس رقصی ترتیب داده شده بود2 | 0
commentary١٧:٣٨ - ١٣٩٩/٠٥/٢٣
• The commentaries of explorers provide a rich historical resource.
گزارشات جهانگردان منابع غنی تاریخی ای را فراهم کرده اند.7 | 0
columnist١٧:٢٣ - ١٣٩٩/٠٥/٢٣
• That newspaper columnist derides the mayor whenever he can.
آن مقاله نویس روزنامه از هیچ فرصتی برای مسخره کردن شهردار کوتاهی نمی کند5 | 0
charm١٤:٤٢ - ١٣٩٩/٠٥/٢٢
• With her darling smile and clapping hands, the baby charms everyone who sees her.
این بچه با لبخند دلبرانه و دست زدنش، هر کسی را که می بیندتش مجذوب خودش می کند12 | 1
chaos١٤:١٤ - ١٣٩٩/٠٥/٢٢
• Your desk is complete chaos--how do you find anything?
میزت کلا به هم ریخته است، چطوری چیزهات رو پیدا می کنی؟18 | 1
carve١٢:٣٨ - ١٣٩٩/٠٥/٢٢
• He taught himself to carve to a high degree of proficiency.
به خودش توصیه کرده بود تا به مدارج بالایی از تخصص دست پیدا کند9 | 0
carve١٢:٣٥ - ١٣٩٩/٠٥/٢٢
• He carved out a career in corporate finance.
او برای خودششغلی در امور مالی دست و پا کرد5 | 0
carriage١١:٤٦ - ١٣٩٩/٠٥/٢٢
• If you want to be a model, you'll have to work on your carriage.
اگر می خوای مدل بشی باید روی حالت سر و شانه و ایستادنت کار کنی2 | 1
carriage١١:٤٣ - ١٣٩٩/٠٥/٢٢
• The bride arrived at the church in a horse-drawn carriage.
عروس با کالسکه ی که اسب می کشید، وارد کلیسا شد16 | 1
bonus١٧:٤٠ - ١٣٩٩/٠٥/٢١
• He was awarded a cash bonus of £200.
او یک پاداش نقدی 200 پوندی جایزه گرفت7 | 0
archive٢٣:٢٢ - ١٣٩٩/٠٥/٢٠
• The archive is a goldmine for historians.
این آرشیو برای تاریخ نگاران مثل معدن طلا است5 | 0
alignment١٧:٣٤ - ١٣٩٩/٠٥/١٩
• His actions are not in alignment with his professed beliefs.
رفتارش با اعتقاداتی که ادعا می کند، همخوانی ندارد7 | 0