پیشنهاد‌های آزاده (٢٣,٥٩٩)

بازدید
١٣,٩٦٤
پیشنهاد
٠

مهمونی اولش یه جورایی ناجور بود، ولی بعداً بهتر شد.

پیشنهاد
٠

دیشب یه جورایی یادم رفت تکلیفمو انجام بدم.

پیشنهاد
٠

اون رستوران جدید تا حدودی گرونه، ولی غذاش عالیه.

پیشنهاد
٠

اذیت میشی اینجا سیگار بکشم؟

پیشنهاد
٠

وقتی اون پیداش شد یه جورایی تعجب کرد.

پیشنهاد
٠

نه زیاد، یه جورایی برام خسته کننده ست.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یه جورایی برام خسته کننده ست.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یه جورایی برام خسته کننده ست.

پیشنهاد
٠

ببین ، سیگار یه ذره اذیتم میکنه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیگار یه ذره اذیتم میکنه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اینجا همچی سرده ها اینجا یه جورایی سرده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یه جورایی خوشم میاد ازش

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وضع مالیم همچین خوب نیست بگی نگی ورشکسته ام

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او یه جورایی احمقه. نه؟

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او یه جورایی احمقه. نه؟

پیشنهاد
٠

یه جورایی خوشحالم برنده نشدم.

پیشنهاد
٠

یه جورایی خوشحالم برنده نشدم.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تا حدی مفیده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تا حدی مفیده

پیشنهاد
٠

من شنیدم که مریم مقداری پول برنده شده است

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

صدها نفر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از گروهی از مردم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پر است از. . . . Popular culture is peopled with fictional heroes. فرهنگ معرف پر شده است از قهرمانان تخیلی.

پیشنهاد
٠

فرهنگ معرف پر شده است از قهرمانان تخیلی.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پر است از. . . .

پیشنهاد
٠

آن عادت موجب دردسر و گرفتاری {برایش} شد.

پیشنهاد
٠

من اگر جای تو بودم پنهان می شدم تا خطر رد بشود.

پیشنهاد
٠

جای تاسف هست که ما به مشکل بر خوردیم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ما به مشکل بر خوردیم

پیشنهاد
٠

قدم رنجه کن قدم رنجه بفرمایید لطفا

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قدم رنجه کن قدم رنجه بفرمایید

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ما در دردسر افتادیم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مشکل اش چیه؟ دچار چه مشکلی شده؟

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مشکل اش چیه؟ دچار چه مشکلی شده؟

پیشنهاد
٠

حلقه ای از کوه که شهر را احاطه کرده است

پیشنهاد
٠

باران تکذیب و تقبیح را برسر کسی فرود آوردن کسی را به باد انتقاد گرفتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او در حال ضعیف شدن است

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک بچه قشنگ pretty=adjective

پیشنهاد
٠

وقتی کِلی در خانه را زد، خانم آراسته ای بیرون آمد و پسر با دیدن او کمی دستپاچه شد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک مبلغ نسبتا هنگفت adverb=pretty

پیشنهاد
٠

فراموش کردم تابه را روغن مالی کنم، به همین خاطر کیک کاملا به تابه چسبیده.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

موهاش نسبتا بلنده.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بسیار خطرناک

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حرکت کسی را کُند کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حرکت کسی را کُند کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حرکت کسی را کُند کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بیسیم پلیس

پیشنهاد
٠

خدمه با پایگاه هوایی Yokota تماس رادیویی برقرار کردند تا به آن ها هشدار دهند

پیشنهاد
٠

از پنجره می توانست راه باریک پر از علف های هرز را تا دروازه ی جلویی ببیند.

پیشنهاد
٠

راه منتهی به اتومبیلم را پیاده برگشتم.