پیشنهادهای آزاده (٢٣,٥٩٩)
حس خوبی داشتم از گذروندن این دوره با خودم حال کردم که این دوره رو گذروندم کیف کردم
توله سگ خیلی کوچیک و بامزه بود
جاده مسدود بود، بنابراین مجبور شدیم دورِ مانع برانیم / از اطرافِ آن برویم.
دوندگان ماراتن دو دور دورِ دریاچه دویدند.
او در حضور افراد جدید کمی دستپاچه یا معذب است
او در حضور افراد جدید کمی دستپاچه یا معذب است
او در حضور افراد جدید کمی دستپاچه یا معذب است
همینجوری پای کوبان راه رفتن
حدود ۳۰ دلار قیمت داره.
حدود ساعت ۵ بعد از ظهر اونجا میام.
بچه این محل نیستم من این حوالی و دور و بر زندگی نمیکنم
بچه این محل نیستم من این حوالی و دور و بر زندگی نمیکنم
اطراف یعنی کمی بیشتر یا کمتر از
تو به خودت میای کنایه ایه تو این جمله
تو به خودت میای کنایه ایه تو این جمله
درکی از چیزی داشتن
اون ناراحتی پدرش رو حس کرد
نه عقل سالم یا عقل توو اون توپ خونت نیست ( یعنی همون کلت )
تئوری های توطئه بی پایه و اساس wild=افراطی/بی پایه و اساس
چشمان برافروخته
با من مشورت کن
ورود به اتاق
آن صندوق داره از من خواست که چک را امضا کنم.
او سال قبل یک شرکت جدید بنیان گذاشت.
کلیدهایم را زیر مبل پیدا کردم.
او یک شرکت نوپا موفق بنیان نهاد.
شهر رم در سال ۷۵۳ پیش از میلاد بنیان نهاده شد.
بوستون در سال 1630 توسط پیوریتن های استعمارگر انگلیسی بنا نهاده شد.
محققان راه جدیدی برای استخراج انرژی از نور خورشید پیدا کردند.
ما در حال برنامه ریزی شام برای جشن پنجاهمین سالگرد تاسیس شرکت هستیم.
او برایش مبلغ زیادی به ارث گذاشت تا او بتواند پناهگاه حیوانات تاسیس کند.
زن ثروتمند بیمارستان را در شهر خود تأسیس کرد.
بسیاری از انتقادها از او بر اساس حسادت است.
وکیل وی دادستانی را متهم کرد که پرونده آن را بر اساس شواهد کافی تشکیل نداده است.
کل این نظریه بر اساس یک باور غلط بنا شده است.
این شرکت هواپیمایی 25 سال پیش تاسیس شد.
او برای کمک به ساختن پناهگاه حیات وحش پول اهدا کرد.
جامعه ای که بر اساس اصول برابری خواهی بنا شده است.
من می خواهم تحقیقاتی را که این توصیه ها بر اساس آن انجام شده است ببینم.
ماکسین متوجه شد که دستش بی حس شده است.
چه تصادفی که شمارو اینجا میبینم !
مصادف با منطبق با
نقل می کنند برای توصیف طبیعت
مطالعه گیاهان و فسیل ها به دانشمندان کمک کرده است تاریخ زمین را توضیح ( شرح ) دهند.
این شعر را برایم تفسیر کن !
یه جورایی. دارم میرم.
یه جورایی. دارم میرم.
یه جورایی تو اینجا سرده، فکر نمی کنی؟
چه جور موسیقی دوست داری؟
اون رستوران جدید تا حدودی گرونه