پیشنهادهای آزاده (١٣,١٢٧)
تمام فکر و ذکر کسی چیزی بودن / تمام توجه کسی معطوف چیزی شدن
ریسک کردن
ریسک کردن
تمام فکر و ذکر کسی چیزی بودن / تمام توجه کسی معطوف چیزی شدن
خود را کشتن
خود را کشتن
خود را کشتن
خود را کشتن
تمام نیروی خود را صرف کاری کردن
خود را کشتن
محاوره:پشت کسی را خالی کردن / حمایت خود را از کسی دریغ داشتن
محاوره:پشت کسی را خالی کردن / جمایت خود را از کسی دریغ داشتن
محاوره:پشت کسی را خالی کردن / جمایت خود را از کسی دریغ داشتن
محاوره:پشت کسی را خالی کردن / جمایت خود را از کسی دریغ داشتن
حق کسی را خوردن
به حساب کسی گذاشتن
به حساب کسی گذاشتن
اینو به حساب بدشانسی بگذار
عجب مهمانی ایی
�قیمت ها در بورس به شدت پایین آمد
�وعده سرخرمن به کسی دادن
�چیزی رو تمام کردن
�چیزی رو تمام کردن
هر میمونی زشت ترست ، بازیش بیشتر است
بگو دیگه/ بده بیرون
به آنچه به دیگران توصیه میکنی خودت عمل کن
ببخشید پشتم به شماست
یه کف مرتب به افتخار ( یه نفر ) بزنین
یه کف مرتب به افتخار ( یه نفر ) بزنین
کسی را فیلم کردن / کسی را دست انداختن
دزدکی از مدرسه در رفتن
کسی را فیلم کردن / کسی را دست انداختن
از کسی حرف کشیدن / از سنگ حرف کشیدن
پرخوری کردن
از کسی حرف کشیدن / از سنگ حرف کشیدن
گازشو گرفتن / سرعت گرفتن و دور شدن
گازشو گرفتن / سرعت گرفتن و دور شدن
گازشو گرفتن / سرعت گرفتن و دور شدن
وقت گل نی
میانه رو بودن
�دست بردار ول کن بیخیال شو
چیز دیگری به نظرم نمی رسد
حالا که فهمیدی ( وقتی کسی میگه من نمی دونستم )
نفست در نیاد
هیچ توجهی نکردن / گوش کسی بدهکار نبودن
نگران نباش کسی بخاطر اشتباهت شماتت نمیکنه. امیدوارم نکنند
آب از آب تکون نمی خوره
چانه نزنید
نو که آمد به بازار، کهنه شود دل آزار
به هیچ وجه