پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٠٧٣)

بازدید
١٤,٠٣٢
تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چرند نگو ، مزخرف نگو ، چرت و پرت نگو ، چاخان نکن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قصدم این نبود که حضور شما رو نادیده بگیرم cut=حضور کسی رو نادیده گرفتن به قصد بی محلی و بی احترامی

پیشنهاد
٠

من آهنگ اول اون آلبوم رو دوست دارم. cut= آهنگ در یک آلبوم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من سهم خودم رو برداشتم cut=سهم

پیشنهاد
٠

اوه ببخشید. قصدم این نبود که حضور شما رو نادیده بگیرم cut=حضور کسی رو نادیده گرفتن به قصد بی محلی و بی احترامی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تو برای سهمت میجنگی cut=سهم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من قرار فردا را پیچوندم. cut=پیچوندن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

می شه از روی این کلید برام بسازید؟

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سهم من چقدره؟ cut=سهم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سهم من چقدره؟ cut=سهم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نقاشی تمرینی یک کلیسای جامع

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من باید امشب درس بخوانم.

پیشنهاد
٠

این پیشنهادات لایق یک بررسی دقیق هستند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در ساعت های آتی / پیشِ رو یا تا ساعت هایی دیگر/ تا چند ساعت دیگر

پیشنهاد
٠

با تلفن ماشین با من تماس گرفت.

پیشنهاد
٠

گفت بعداً بهم زنگ ( تلفن ) میزنه.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شاخ شدن به مبارزه خواستن دعوت به مبارزه از سوی کسی که ضعیف است گستاخ شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وول خوردن لولیدن تندتند رفتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زنگ میزنم خبرشو میدم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شایعه شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تلفنت داره زنگ میخوره

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درو میزنم بیاین تو. ( باز کردن در با اف اف )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درو میزنم بیاین تو. ( باز کردن در با اف اف )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زنگ میزنم خبرشو میدم

پیشنهاد
٠

حس خوبی داشتم از گذروندن این دوره با خودم حال کردم که این دوره رو گذروندم کیف کردم

پیشنهاد
٠

توله سگ خیلی کوچیک و بامزه بود

پیشنهاد
٠

جاده مسدود بود، بنابراین مجبور شدیم دورِ مانع برانیم / از اطرافِ آن برویم.

پیشنهاد
٠

دوندگان ماراتن دو دور دورِ دریاچه دویدند.

پیشنهاد
٠

او در حضور افراد جدید کمی دستپاچه یا معذب است

پیشنهاد
٠

او در حضور افراد جدید کمی دستپاچه یا معذب است

پیشنهاد
٠

او در حضور افراد جدید کمی دستپاچه یا معذب است

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همینجوری پای کوبان راه رفتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حدود ۳۰ دلار قیمت داره.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حدود ساعت ۵ بعد از ظهر اونجا میام.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بچه این محل نیستم من این حوالی و دور و بر زندگی نمیکنم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بچه این محل نیستم من این حوالی و دور و بر زندگی نمیکنم

پیشنهاد
٠

اطراف یعنی کمی بیشتر یا کمتر از

پیشنهاد
٠

تو به خودت میای کنایه ایه تو این جمله

پیشنهاد
٠

تو به خودت میای کنایه ایه تو این جمله

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درکی از چیزی داشتن

پیشنهاد
٠

اون ناراحتی پدرش رو حس کرد

پیشنهاد
٠

نه عقل سالم یا عقل توو اون توپ خونت نیست ( یعنی همون کلت )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تئوری های توطئه بی پایه و اساس wild=افراطی/بی پایه و اساس

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چشمان برافروخته

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

با من مشورت کن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ورود به اتاق

پیشنهاد
٠

آن صندوق داره از من خواست که چک را امضا کنم.

پیشنهاد
٠

او سال قبل یک شرکت جدید بنیان گذاشت.

پیشنهاد
٠

کلیدهایم را زیر مبل پیدا کردم.

پیشنهاد
٠

او یک شرکت نوپا موفق بنیان نهاد.