پیشنهاد‌های آزاده (١٤,٩٧٥)

broke a bone in his arm

canceled a pledge

fractured part of his skeleton

disconnected all of his ties with people

interrupted and joined a conversation

stopped a friendly relation

طرفداری از المان، المان گرایی، اصطلاحات ویژه زبان آلمانی

[برق و الکترونیک] خطای ثبت پوشانه

( در لاتین ) صفت ناشی از فعل، صفت فعلی، دارای شکل مصدرفعلی یا اسم مصدر

دارای شکل مصدر فعلی یا اسم مصدر

similar to a mask

lacking a disguise for the face

[نساجی] پوشاندن فلس های پشم برای ضد نمدی کردن

[سینما] ماسک کردن

[سینما] صفحه کاغذگیر ( قاب حاشیه بند )

[سینما] اثر پوشش

[ریاضیات] پوشش مقاوم، ماسک

[برق و الکترونیک] برنامه ریزی پوششی روش تولید حافظه های فقط خواندنی نمیرسانا ( ROM ) با به کارگیری یک یا چند لایه ی پوسه ی فلزی پوشانده شده و فرایند ...

ثبات نقابی

[سینما] نمای نقاب دار

[پلیمر] بوی پوشاننده

hide one's purposes

( گیاه شناسی ) زاد ریشه ( انواع گیاهان trillium که ساق ریشه ی کلفتی دارد و به باور سرخپوستان امریکای شمالی زایمان را تسهیل می کند )

زمین هموار، جلگه

استعداد ایجاد حس همدردی و تعاون در اشخاص

( ریاضی ) مقسوم علیه مشترک

عید کشورهای مشترک المنافع بریتانیا ( در همه ی کشورهای عضو در یک روز نیست )

( امریکا - در مورد اعتصاب کارگران ساختمانی برعلیه یکی از مقاطعه کاران ) بستن همه ی کارگاه ( و مختل کردن کار سایر مقاطعه کاران )

( ریاضی ) لگاریتم معمولی

free public school ( usa )

[ریاضیات] اندازه ی مشترک

public jointly used ( often referring to pasture land )

( امریکا ) دادگاه اصلح ( که در حوزه ی خود از صلاحیت دادرسی مقدم و اصلی بر خوردار است )

[برق و الکترونیک] کلکتور مشترک

[ریاضیات] نسبت مشترک، قدر نسبت

[ریاضیات] تفاضل مشترک، قدر نسبت

sweet درسته

شاکی

پیه مانند

همه چی گل و بلبله

good looking young man

مزرعه سیب زمینی

[نساجی] نشاسته سیب زمینی

potatoes cooked in hot water while still in their skins

قابل شرب

دهان

casserole made from potatoes that does not have a doughy covering

potato mixture used to fill pastries

savory custard pie containing potatoes

سوسک سیب زمینی ( که آفت است )