پیشنهادهای آزاده (٢٣,٥٩٩)
آب به اندازه کافی گرم است که بتوان شنا کرد.
او یک شخصیت صمیمی و دوستانه دارد.
من کمی شیر گرم خواهم کرد.
بیا تو و خودت را کنار آتش گرم کن.
منو تعقیب نکن دنبالم نیا
ماشین منو تعقیب نکن
چیزی را از کسی پنهان کردن
چیزی را از کسی پنهان کردن
چیزی را از کسی پنهان کردن
چیزی را از کسی پنهان کردن
چرا پول رو برای لباس هایی که لازم نداری هدر می دی ؟
هنوز مهار نشده؟ هنوز تحت کنترل در نیامده؟
هنوز دانشگام رو تموم نکرده ام
هنوز ندیده ایش؟
هنوز خونه نرسیده ای؟
ببخشید که باز دوباره مزاحمتون میشم
ببخشید که باز دوباره مزاحمتون میشم
رمانی کوتاه ولی قدرتمند. رمانی کوتاه اما قدرتمند . رمانی کوتاه، با اینحال، قدرتمند. رمانی کوتاه، با این وجود، قدرتمند.
من هنوز اینجام.
من هنوز اینجام.
هنوز نرسیدی اونجا؟
او هنوز نرفته است.
هنوز اینجایی؟
بااینحال ( هنوز ) مطمئن نیستم
بااینحال ( هنوز ) مطمئن نیستم
نه. هنوز نه
چه کسی این ماشین را دارد؟
او یک تجارت موفق را دارد.
آیا حیوان خانگی داری؟
من یک آپارتمان کوچک در مرکز شهر دارم.
کتاب خودت رو بخون
من خودم میرم
عمو/دایی من مزرعه داره own= من . . . . . را دارم، مال خودمه/او . . . . . را دارد، مال خودشه
با چشمهای خودم
او لباس هایش را خودش می دوزد
من به اتاقی که برا خودم باشه نیاز دارم
یه شوخی مسخره بازی دربیارین معمولا چند نفری انجام میشه مثالش میشه کلید یا وسیله شخصی یه نفر رو قایم کردن و تظاهر به گم شدنش
سبک زندگی سالمی دارم. lead=داشتن
عین کار کسی رو دنبال کردن
سرنخ های حتمی و قطعی را درخواست کنید. lead سرنخ هم معنی می دهد.
عین کار کسی رو دنبال کردن
9 دقیقه بعد با یک ضربه پنالتی برتری خود را دو برابر کردند lead=پیروزی/برتری/تفوق
من زندگی خود را به وضعیت بهتری هدایت خواهم کرد.
رئیس جمهور می توانست کشور خیلی بهتر رهبری کند.
منشی منو به در خروج راهنمایی کرد.
من تنها دلم میخواد یه زندگی نرمال را تجربه کنم. lead=سپری کردن/داشتن زندگی. . . /داشتن یه زندگیِ. . . /تجربه کردن یه زندگیِ. . .
دلم میخواد زندگی اونو داشته باشم.
آنها کریسمس شادی داشتند.
بیایید اوقات شادی داشته باشیم.
او در حال و هوای شادی بود.