پیشنهادهای آزاده (٢٤,٠٠٣)
آنها به سرعت اتهامات را رد کردند
از پاسخ سریع شما متشکرم.
دوست داشت سرش را از در دفترِ جان بیاورد داخل تا از او کاغذ بخواهد. poke یعنی سر را وارد کردن.
تاثیر بر احساسات / منقلب شدن
کار کردن تو کتابخونه باعث شده که اطلاعات همیشه تو ذهنم باشه
مسافرین حین سوارشدن به اتوبوس، کارت خود رو بر روی ریدر تپ می کنند.
وی مشکوک به شنود گوشی اش شد.
بر شانه کسی زدن
یه نفر بر شانه ام زد.
یه نفر بر شانه ام زد.
بر شانه کسی زدن
شیر آب را باز کنید
شیر آب را ببندید
آب شرب از شیر آب ( عامیانه ) یا آّ بطری
پیشنهاد بد فرجام
تیم بازنده
از رفتن به کلاس صرف نظر کردم و به پارک رفتم.
چون می خواهم لاغر شوم امروز از خوردن ناهار صرف نظر می کنم.
( خودمانی ) 1 - بس است !، ول کن، دست بردار 2 - مهم نیست !، ذکر نکن !، حرفش را نزن !، قابل ندارد!
نباید از کلاس صرف نظر کنی ، غیبت غیر موجه نمره ات رو پایین میاره.
تصمیم گرفتم به جلسه ی بعدازظهر نروم.
( خودمانی ) 1 - بس است !، ول کن، دست بردار 2 - مهم نیست !، ذکر نکن !، حرفش را نزن !، قابل ندارد!
از مدرسه جیم زدی؟
با دقت بخوان و صفحه جا نیانداز.
مشتریان رستوران که بدون پرداخت صورتحساب خود جیم می شوند
او بسته را داخل سطل زباله پرت میکند. skip سطل زباله بزرگ در محاوره استفاده میشود.
اون هیچ شانسی نداره.
نمی تونم، آب و هوای تابستون رو تحمّل کنم.
موضع گیری یا واکنش احساسی و پرخشم
من همیشه پشت/طرف برادرم هستم.
او عهد کرده است که در طول محاکمه ی شوهرش حامی و پشت او باشد.
( من به ایرلاین ها حق میدم ) از آنها حمایت میکنم
من همیشه پشت/طرف برادرم هستم، چون حق با او باشد چه نباشد
طرفش را گرفت ( طرفش ماند ) و با هم با تهدید روبرو شدند ***Stand with = متحد شدن با کسی و دفاع از وی - هوای کسی را گرفتن در یک مشاجره و شرایط سخت - بو ...
تا آخرش باهاتم ( طرفتم )
موضع تو در این مورد چیست؟
در ایران میتوانید از یک دکه روزنامه فروشی تقریبا همه چیز بخرید
مه هنوز وجود داره مه هنوز پابرجاست
کجام یا کجا قرار میگیرم؟ ( چه نمره ای بهم میدی )
من دیگر نمی توانم دروغ های او را تحمل کنم.
خانواده من تحمل گوش دادن به موزیک با صدای بلند را ندارند.
میدونی جایگاهت چیه؟
منطقیه که واضحه که منطقی است که اینطور باشد
هر چقدر میخوای غر بزن.
شکمم داره غور غور میکنی / خیلی گشنمه
الان کسی رو میبینی؟ گاهی seeing به معنی ملاقات یا دیدار عاشقانه هم معنی میشه، مثلاً وقتی از یکی میخوایم بپرسیم تو رابطه عاشقانه با یکی هستی
آیا میتونید اینها رو حساب کنید ring up به معنی حساب کردن کالایی در فروشگاه هست.
او رقم آنها را اشتباه حساب کرد ring up به معنی حساب کردن کالایی در فروشگاه هست.
من صورت حسابتون رو فاکتور می کنم. ring up یکی از معانی مهم آن در فروشگاه ها به معنی ثبت کردن صورتحساب و فاکتور کردن است.
بعد از دستگیری، تصمیم گرفت اعتراف کند و با پلیس همکاری کند.