پیشنهاد‌های آزاده (١٥,٣٤١)

بازدید
١٢,٧٤٠
پیشنهاد
٢

مفهوم این اصطلاح به حیوانی، معمولاً به سگ ها که خدمات ارزشمندی به انسان ها ارائه می دهد اشاره دارد.

پیشنهاد
٢

اقدام به چیزی متفاوت می تواند حس تازه و آرامش را برایتان به ارمغان آورد. همان طور که رفتن به تعطیلات و استراحت شما را سرزنده تر می کند.

پیشنهاد
٢

ضرب المثل “پرنده در دست، دو در دامنه” به این معناست که بهتر است به چیزی که در دست دارید، اهمیت بدهید. به عبارت دیگر اینکه خطر به دست آوردن چیزهای بیش ...

پیشنهاد
٢

این اصطلاح بیان می کند که قدرت یک گروه یا تیم به توانایی ضعیف ترین عضوش محدود است. همان طور که یک زنجیر ممکن است کاملاً بشکند اگر یک قسمت آن ضعیف باش ...

پیشنهاد
٣

شخصی با درجه و مرتبه پایین تر قادر به انجام برخی از کارها در برابر یک شخص بلندمرتبه است!

پیشنهاد
٢

یک فرد پرخرج همیشه به پول نیازمند می شود. به طورکلی، این اصطلاح به تکرار هر حادثه ناخواسته اشاره دارد.

پیشنهاد
٢

اصطلاح “سگی که بلندتر پارس می کنه، هرگز گاز نمی گیره” واقعاً درباره سگ ها نیست. این اصطلاح در مورد افرادی است که بلند و تهدیدآمیز حرف می زنند. اما ته ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[حالت تفضیلی: looser] [حالت عالی: loosest]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for derides someone who is being pretentious

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for reminds of a villain’s mocking laugh

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

interjection for used to taunt

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for used to be encouraging, nowadays its meaning has shifted to mockery

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for a patronizing sound, made with the tongue

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for an exclamation usually used with unimportant matters ( like spilling coffee on your shirt )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for signals distaste

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for imitates a sleeping sound

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for is actually an onomatopoeia imitating a scary door slowly opening or the sound of nails on a blackboard.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for compares to a snake’s hissing.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for used in a playful way. E. g. When a friend obviously likes someone, teasing them by saying ‘ooh - la - la’.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for shows mockery in a positive way

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for a variant of wowie

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for got friction thanks to cowboys in the Wild West, used when they were enthusiastic about something.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for shows enthusiasm in a rather sensual way.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همچنین می توان از sea devil به جای devilfish استفاده کرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

موسیقی: باسون، فاگوت - He played the bassoon in the orchestra. - او در ارکستر باسون می نواخت. - The bassoon played a beautiful melody. - فاگو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

noun: Strong woody fibers obtained especially from the phloem of from various plants Synonyms: bast fiber - - - - - - - - - - - - - - - - - - - nou ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

غریدن، اخم کردن، صورت خود را کج و معوج کردن، دندان قروچه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

a man of big girth - مرد شکم گنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گذشته ی ساده: mastered شکل سوم: mastered سوم شخص مفرد: masters وجه وصفی حال: mastering شکل جمع: masters - ارباب، کارفرما، صاحب، استاد، رئیس، مد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

memorizing گذشته ی ساده: memorized شکل سوم: memorized سوم شخص مفرد: memorizes وجه وصفی حال: memorizing - یاد سپردن، از بر کردن، حفظ کردن، به خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گذشته ی ساده: dated شکل سوم: dated سوم شخص مفرد: dates وجه وصفی حال: dating شکل جمع: dates *مخفف این لغت در حالت عامیانه D8 است. >تاریخ - Wha ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ندایی، تعجبی، شگفت آور، متضمن فریاد، پرهیجان - The teacher's exclamatory praise boosted his confidence and made him feel proud of his hard work. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

صفت تفضیلی: more assertive صفت عالی: most assertive جسور، بااعتمادبه نفس، قاطع، مدعی قوی، متمایز ( طعم یا عطر ) Synonyms: absolute, assured, cer ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حذف، انداختگی، انداختن لغات ( noun ) ( نگارش و چاپ - سه نقطه یا ستاره که نشان حذف واژه یا جمله و غیره از متن و یا نشان تغییر اندیشه و یا جمله ی نا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

injection for Question sth

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for something disgusting

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for indicate a pause/need for more time

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for exclamation of celebration

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for Drunk or tipsy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for Yes ( informal )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for Strong refusal example : Heck no, I won’t do that.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for Jewish New Year greeting

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for Frustration or surprise

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for Good luck charm example : Say white rabbit on the first of the month.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for Alarm or alert sound example : Aoogah! Watch out!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for Impact sound example : Wham! The ball hit the wall.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for Here it is or voila

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for Hesitation example : Uh, I don’t know.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for Frustration or fear

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

interjection for Greeting