پیشنهاد‌های آزاده (١٥,٣٤١)

بازدید
١٢,٧٤٠
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

recover from an illness ( slang phrase )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

come around ( slang phrase )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

something which is given for free, for nothing ( slang phrase )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

what luck ( slang phrase )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

a place where somebody lives, home ( slang phrase )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

to visit a place or a person very quickly , to pay a brief visit

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

short for homeboy or homegirl, pal and buddy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

to feel hungry

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

go to the library

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

cut down

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

i don't know

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

don't be stupid

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

i'm listening to you

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

i have a free time

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

don't worry

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

i need to leave now

پیشنهاد
٢

i'm so mad at you

پیشنهاد
٢

مستقیما از دهان شخصِ درگیر شنیدن! ( اصطلاح )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

درخواست کمک در مواقعی که به آن نیاز ندارید. ( اصطلاح )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دیوانه شدن

پیشنهاد
٢

آنقدر درگیر مسائل بی اهمیت باشید که حقایق مهم را متوجه نشوید. ( اصطلاح )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای شروع عملکرد بهتر ( اصطلاح )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گرم و دنج ( اصطلاح )

پیشنهاد
٢

بدشانسی آوردن. ( اصطلاح )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در دستاوردهای خود گم نشوید و آنچه را که قرار است اتفاق بیفتد از دست ندهید. ( اصطلاح )

پیشنهاد
٢

به سختی از پس چیزی برآمدن یا به آن رسیدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مایه شرمساری خانواده بودن

پیشنهاد
٢

مزیتی داشته باشید که در حال حاضر برای اهداف آینده دریغ شده است. ( اصطلاح )

پیشنهاد
٢

بی نهایت شاد بودن ( اصطلاح )

پیشنهاد
٢

اتفاقات بد یک روز در نهایت به چیزهای خوب منجر شد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اینکه انسان در رفتار یا کردار شبیه والدینش باشد. ( اصطلاح )

پیشنهاد
٢

برای اتفاقی که افتاده گریه نکنید زیرا قابل اصلاح نیست. ( اصطلاح )

پیشنهاد
٢

فرصت الان، بهتر از یک چشم انداز آینده است، زیرا زمان هرگز تکرار نمی شود. ( اصطلاح )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اثر داشتن هر رویداد روی دیگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این عبارت برای توصیف حالتی است که شما به کسی احساس علاقه زیادی می کنید اما او را به قدری نمیشناسید که بتوان نام این احساس را عشق گذاشت. این عبارت معم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حالتی که نسبت به کسی احساس علاقه داشته باشید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رفتار عاشقانه و تا حدودی لوس داشتن با کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دو فرد عاشق ( همان مرغ عشق خودمان! )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اقرار و اعتراف عاشقانه ( اصطلاح درباره روابط عاشقانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به حالتی گفته میشود که احساس علاقه خود به کسی را به دلایل مختلف از او پنهان کرده باشید. ( اصطلاح درباره روابط عاشقانه )

پیشنهاد
٢

این دو عبارت موقع تلفظ، حرکت دهانی شبیه به تلفظ “I love you” دارند. به همین دلیل میتوان از آنها برای ابراز علاقه استفاده کرد. ( اصطلاح درباره روابط ع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

این عبارت معنای عمیقتری نسبت به ” to carry a torch for” دارد و در واقع بیانگر عشق است. ( اصطلاح درباره روابط عاشقانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به کسی علاقه داشتن، کراش داشتن ( اصطلاح درباره روابط عاشقانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گیاهخوار ( اصطلاح استرالیایی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

راضی بودن ( اصطلاح استرالیایی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

“Macca’s” نام مستعار مک دونالد است. هرچند این اصطلاح در استرالیا بسیار رایج است اما از آن در ایالات متحده یا کانادا استفاده نکنید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این اصطلاح روشی خوش بینانه برای گفتن این است که همه چیز در نهایت خوب خواهد شد. ( اصطلاح استرالیایی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کار سخت ( اصطلاح استرالیایی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تماس تلفنی برقرار کردن ( اصطلاح استرالیایی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این عبارت مشابه عبارت Skive در بریتیش است. به معنای کسی که بدون دلیل خاصی و به بهانه بیماری مرخصی کاری میگیرد. فکت جالب: طبق آمار یک تحقیق در سال ۲۰ ...