پیشنهادهای آزاده (٢٤,٨٠٣)
مادربزرگم قبلاً هر آخر هفته نان تازه می پخت.
من قبلاً در . . . . زندگی می کردم.
برای . . . . عادت داشتید کجا بروید؟ ( حالت سوالی )
او قبلاً اصلاً قهوه دوست نداشت
او قبلاً هر روز بعد از مدرسه بسکتبال بازی می کرد.
قبلاً یک درخت بزرگ در حیاط ما بود.
آیا قبلاً به آن رستوران می رفتی؟
ما قبلاً ماشین نداشتیم.
او قبلاً اصلاً قهوه دوست نداشت، اما حالا همیشه می نوشد.
ترجمه صحیح چنین است: تو دیگر آن آدم گذشته نیستی تو با گذشته فرق کرده ای
ترجمه صحیح چنین است: تو دیگر آن آدم گذشته نیستی تو با گذشته فرق کرده ای
در گذشته این طوری نبود.
همیشه برای سر کار رفتن صبح زود بیدار می شوم.
آن روزها مشغول کار در کارخانه بودم.
عادت داشتم یک روز درمیان به باشگاه بروم.
قبلنا اینجا زندگی میکردم.
عادت داشتم چای تلخ بخورم. ( الان نه )
آیا او عادت داشت پینگ پنگ بازی کند ؟
به زودی به زدن لنزا عادت میکنه
به سر و صدای شهر عادت دارم.
عادت دارم چای تلخ بخورم
عادت دارم چای تلخ بخورم
کاش دوست دخترم یه خورده وزن کم میکرد و اندامی میشد مثل گذشته
دارم به آب و هوا عادت میکنم
قبلاً ازت میترسیدم!
ما قبلاً تو اون ساختمون بودیم
من قبلا برای داشتن یه خواهر کوچکتر التماس میکردم
زمستون اینجا سردتر بود
عادت داشتم شنا برم
( قدیم ) تو . . . . زندگی میکرد.
( قبلاً ) گربه ها رو دوست داشت
پیاده روی برای مادر من خوبه و او به این عادت داره
ناگهان یادم افتاد که کلیدهایم را در خانه جا گذاشته ام.
ناگهان متوجه شدم که برای اولین بار در سال های اخیر واقعاً خوشحال هستم.
هر بار که آن عکس را می بینم، ناگهان به یاد می آورم که چقدر دلم برای دوران کودکی ام تنگ شده.
هر بار که آن عکس را می بینم، ناگهان به یاد می آورم
( خطاب به شخصی ) حالا در نظر بگیر شادت نکنه. . .
موتور صداهای خیلی مسخره ای در می آورد.
امروز اتفاق عجیبی برای من افتاد.
این شیر مزه غیر عادی ( عجیب ) دارد funny معنی:عجبیب یا غیر عادی
کم کم به طعمش عادت می کنید و از آن خوشتان می آید.
کم کم از طعمش خوشم آمد.
کمی که می گذرد، آدم از طعمش خوشش می آید.
بیشتر از آنها خوشتان می آید.
الان دیگر به طعمش عادت کرده ام و از آن خوشم می آید.
شخصیت ها که شکل می گیرند، از آن کم کم خوشم می آید.
از آن کم کم خوشم می آید.
ولی به محض این که او را بیشتر بشناسی، کم کم به دلت می نشیند.
بیشتر که با او وقت بگذرانی، کم کم از حس شوخ طبعی اش خوشت می آید.
الان واقعاً کم کم دارم جذبش می شوم.