پیشنهادهای آزاده (٢٤,٨٠٣)
بهتر بود بازی رو میبردن ولی اونا گند زدن.
باد بذر درختان و گیاهان را با خود به مزارع دیگر می برد
خاطر نشان کرد که. . . اظهار داشت که . . .
من تصمیم گرفتم اظهارات دروغ او را نادیده بگیرم
آیا به پیش خدمت انعام دادی؟
برای تولد پدرت به او چه می دهی؟
نامه را به مادرت بده.
نامه را بعد از اینکه خواندی به مادرت بده.
آنها همه تشنه بودند برای همین به آنها نوشیدنی دادم.
اسم و آدرس ات را به من بده.
آن دو مرتب به خیریه پول دادند.
او به همکارانش ایتالیایی درس می دهد.
بابت آن ماشین چقدر به من پول می دهی؟
قاضی به او حکم 9 ماه بازداشت را داد.
او به تکلیف من نمره عالی داد.
فردا به من زنگ بزن.
او کم کم احساس اضطراب کرد.
او شروع به درک مشکل کرد .
سخنرانی با یک نقل قول اغاز شد.
آسمان کم کم تاریک شد.
اون آقا واسه اولین بار ( اولین کسی بود که ) یه مجله جدید راجع به معماری پس از جنگ منتشر کرد
ما کار روی پروژه را در ماه مه آغاز کردیم.
چه ساعتی کنسرت شروع می شود؟
من بارنامه را به نام او واگذار کردم
کانتینر منو از گمرک ترخیص کردی ؟
کانتینر شما توسط ترخیص کار ( کارگزار گمرکی ) ترخیص خواهد شد
انتشار گزارشات امروز انتظار می رفت.
ترخیص سفارش
آزادسازی انرژی
ترخیص کالا
انتشار سیل
شیر تخلیه
به چه کسی از اعضای خانواده شباهت دارید؟ take after= شباهت داشتن در شخصیت، رفتار یا حتی طرز فکر
به مامانش رفته/شبیه مامانشه/ عین مامانش هستش take after sb = از لحاظ رفتاری و اخلاقی شبیه یکی از اعضای خانواده بودن
به خودت رفته
حق کامل
حوله کهنه
فقط اومدم یه سلامی بکنم.
راه حل یهویی به ذهنم رسید.
نامه رو موقع رفتن بنداز توی صندوق.
قابل توجه
دیدار با شما در اینجا در رم یک حسن تصادف شگفت انگیز است.
اختراع رادیو یک دستاورد چشمگیر بود.
"نلسون ماندلا" واقعاً شخصیتی استثنایی بود.
مدال طلای المپیک تنها چیزی است که او را در حرفه ارزشمند خود دور کرده است.
ما در سال 1989 شاهد وقایع زنجیره ای قابل ملاحضه ای در شرق اروپا بودیم.
او یک جوان استثنایی است
این کتاب پیروزی چشمگیر گروگان ها بر سختی های وحشتناک را جشن می گیرد.
خب افراد خیلی کمی اینجا می آیند
مدیریت کردن ادامه دادن ( بمنظورِ زندگی و بقا ) قوی بودن و موفق شدن در شرایطِ سخت و مشکل