پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٨٠٣)

بازدید
١٤,٢٥٤
پیشنهاد
٠

بهتر بود بازی رو میبردن ولی اونا گند زدن.

پیشنهاد
٠

باد بذر درختان و گیاهان را با خود به مزارع دیگر می برد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خاطر نشان کرد که. . . اظهار داشت که . . .

پیشنهاد
٠

من تصمیم گرفتم اظهارات دروغ او را نادیده بگیرم

پیشنهاد
٠

آیا به پیش خدمت انعام دادی؟

پیشنهاد
٠

برای تولد پدرت به او چه می دهی؟

پیشنهاد
٠

نامه را به مادرت بده.

پیشنهاد
٠

نامه را بعد از اینکه خواندی به مادرت بده.

پیشنهاد
٠

آنها همه تشنه بودند برای همین به آنها نوشیدنی دادم.

پیشنهاد
٠

اسم و آدرس ات را به من بده.

پیشنهاد
٠

آن دو مرتب به خیریه پول دادند.

پیشنهاد
٠

او به همکارانش ایتالیایی درس می دهد.

پیشنهاد
٠

بابت آن ماشین چقدر به من پول می دهی؟

پیشنهاد
٠

قاضی به او حکم 9 ماه بازداشت را داد.

پیشنهاد
٠

او به تکلیف من نمره عالی داد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فردا به من زنگ بزن.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او کم کم احساس اضطراب کرد.

پیشنهاد
٠

او شروع به درک مشکل کرد .

پیشنهاد
٠

سخنرانی با یک نقل قول اغاز شد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آسمان کم کم تاریک شد.

پیشنهاد
٠

اون آقا واسه اولین بار ( اولین کسی بود که ) یه مجله جدید راجع به معماری پس از جنگ منتشر کرد

پیشنهاد
٠

ما کار روی پروژه را در ماه مه آغاز کردیم.

پیشنهاد
٠

چه ساعتی کنسرت شروع می شود؟

پیشنهاد
٠

من بارنامه را به نام او واگذار کردم

پیشنهاد
٠

کانتینر منو از گمرک ترخیص کردی ؟

پیشنهاد
٠

کانتینر شما توسط ترخیص کار ( کارگزار گمرکی ) ترخیص خواهد شد

پیشنهاد
٠

انتشار گزارشات امروز انتظار می رفت.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ترخیص سفارش

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آزادسازی انرژی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ترخیص کالا

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

انتشار سیل

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شیر تخلیه

پیشنهاد
٠

به چه کسی از اعضای خانواده شباهت دارید؟ take after= شباهت داشتن در شخصیت، رفتار یا حتی طرز فکر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به مامانش رفته/شبیه مامانشه/ عین مامانش هستش take after sb = از لحاظ رفتاری و اخلاقی شبیه یکی از اعضای خانواده بودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به خودت رفته

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حق کامل

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حوله کهنه

پیشنهاد
٠

فقط اومدم یه سلامی بکنم.

پیشنهاد
٠

راه حل یهویی به ذهنم رسید.

پیشنهاد
٠

نامه رو موقع رفتن بنداز توی صندوق.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قابل توجه

پیشنهاد
٠

دیدار با شما در اینجا در رم یک حسن تصادف شگفت انگیز است.

پیشنهاد
٠

اختراع رادیو یک دستاورد چشمگیر بود.

پیشنهاد
٠

"نلسون ماندلا" واقعاً شخصیتی استثنایی بود.

پیشنهاد
٠

مدال طلای المپیک تنها چیزی است که او را در حرفه ارزشمند خود دور کرده است.

پیشنهاد
٠

ما در سال 1989 شاهد وقایع زنجیره ای قابل ملاحضه ای در شرق اروپا بودیم.

پیشنهاد
٠

او یک جوان استثنایی است

پیشنهاد
٠

این کتاب پیروزی چشمگیر گروگان ها بر سختی های وحشتناک را جشن می گیرد.

پیشنهاد
٠

خب افراد خیلی کمی اینجا می آیند

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مدیریت کردن ادامه دادن ( بمنظورِ زندگی و بقا ) قوی بودن و موفق شدن در شرایطِ سخت و مشکل