آزاده - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celoscope: درون بین وسیله ای که دارای لوله و م ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cellfalcicula: سلفالسیکولا ، جنسی از شیزومیست ها ( ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

celloidin: سلوئیدین ، کلوئیدی که برای مصرف در ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celoscope endoscope celosomia: ناهنجاری تکاملی که در آن استخوان جن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centella asiatica: گیاه آب قاشقی

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cellophane: سلوفان ، نام اختصاصی یکی از مشخصات ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celosomia: ناهنجاری تکاملی که در آن استخوان جن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centella asiatica extract: عصاره گیاه آب قاشقی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celosomus: ناقص الخلقه ای بی جناغ سینه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cellula: یاخته ، سلول ، ‎ - 1 یک حفره یا حجر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

centesimal: یک صدم ، به نسبت یک درصد ، صد بخشی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cell cellular: یاخته ای ، ساخته شده از سلول

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

centi: پیشوندی است به معنای صد

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

centipoise: یکصدم ، ( poise ) ( poise واحد چسبن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celothelioma: توموری که از یاخته های مزوتلیومی در ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cellular functions: کارکردهای سلولی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kelotomy celozoic: مسکن کردن در روده ( در مورد انگلها ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centinormal: یکصدم غلظت نرمال ، سانتی نرمال

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cellular respiration: تنفس سلولی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centiumit: صدمین قسمت یک واحد

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cellulase: سلولاز ، آنزیمی که سلولوز را به سلو ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mesothelioma celotomy: مسکن کردن در روده ( در مورد انگلها ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

centiliter: یکصد لیتر ، سانتی لیتر

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cellule: یاخته کوچک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celotomy: درمان فتق مختنق بوسیله برش

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

centigram: یکصدگرم ، سانتی گرم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cavernostomy: باز کردن حفره سلی شش

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cavitas: گودال ، حفره ، فضای خالی بخصوص فضائ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cavity cavitation: تشکیل یک حفره یا فضای خالی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cavitis: التهاب ، سیاهرگ اجوف

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cavity cavus: گودی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cavus: گودی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cell blood count: مخفف CELL BLOOD COUNT است حروف اول ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

complete blood cell count: شمارش کامل گلبولهای خون

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chimpanzee coryza agent: ویروس سینسیتیال تنفسی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

congestive cardiac failure: ناارسایی احتقانی قلب

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

center for disease contor: مرکز کنترل بیماری ها

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ceasmic: بجای ماندن ترکهای جنینی بعد از تولد

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cebocephalia: بدشکلی که در آن سر شبیه میمون ، چشم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cebocephalus: موجود عجیب الخلقه ای که دارای سر شب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cecectomy: بریدن و برداشتن روده کور

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cecitis: التهاب روده کور ، التهاب سکوم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cecocoloplicopexy: تثبیت روده کور و قولون بالا رونده ب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cecocolostomy: دادن ارتباط متقابل بین روده کور و ق ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cecofixation: تثبیت روده کور به دیواره شکمی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileocecostomy cecon: نام تجارتی فرآورده های اسید آسکوربی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cecopexy cecoileostomy: نام تجارتی فرآورده های اسید آسکوربی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cecoileostomy: پیوند ایلئوم ( تهی روده ) به روده ک ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ileocecostomy: پیوند ایلئوم ( تهی روده ) به روده ک ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cecon: نام تجارتی فر آورده های اسید آسکورب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cecoplication: 1 - تثبیت روده کور به دیواره شکمی 2 ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cecorectal: سکومی - راست روده ای ، مربوط به سکو ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cecorrhaphy: بخیه زدن روده کور

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cecotomy: برش روده کور ، سکوتومی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cedilanid: سدیلانید ، نام تجارتی فرآورده ای از ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celialgia: شکم درد

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celiectasia: بزرگی فوق العاده حفره شکمی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celiectomy: 1 - قطع شاخه های سلیاک عصب واگ جهت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celioma: سلیوم ، تومر شکمی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celiomyalgia: درد عضلات شکمی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celiomyositis: التهاب عضلات شکم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celioncus: یک تومر شکمی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celioparacentesis: پونکسیون شکم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celiopathy: هر نوع بیماری شکمی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celiopyosis: ایجاد چرک در حفره شکمی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celiorrhaphy: بخیه زدن دیواره شکم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celioscope: صفاق بین ، دستگاهی است برای مشاهده ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peritoneoscope: صفاق بین ، دستگاهی است برای مشاهده ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celioscopyperitoneoscopy: انگل شکم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caval infusion: تزریق در وریدا جوف ، یکنوع درمان بر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caverniloquy: سمع اصوات کوتاه از طریق جدار سینه د ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cavernoma: ضایعه خوش خیم رگهای خونی است که از ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cavernitis cavernostomy: باز کردن حفره سلی شش

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a bit uppity: act as if you were superior to othe ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mild displeasure: Good grief

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

just sayin’: an expression that is intended to s ...

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cataracta: آب مروارید قهوه ای رنگ آب مروارید ه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catastate: ترکیبی که در مرحله کاتابولیسم حاصل ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catabolite catathymia: نوعی آشفتگی روانی که در آن بیمار مر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catathymia: نوعی آشفتگی روانی که در ان بیمار مر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catatricrotism: پیدایش سه دندانه در شاخه پایین رو ن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catatropia: چرخش محور بینایی به طرف پایین

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cataxia: در هم ریختن اجتماعات میکربی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catechins: کاتکین ها: یک فلاوان - ۳ - ال، یک ن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catechol: کاتکول ، ترکیبی است به شکل 2 ، 1 دی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catecholamin: کاتکولامین ، ترکیبی از کاتکول ‎ cte ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cateecholamin: کاتکولامین ، ترکیبی از کاتکول ( cat ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catelectrotonus: زیاد شدن قابلیت تحریک عصب در نزدیکی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catenabacterium: کاتناباکتریوم ، تیره ای از شیزومیست ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cathepsin: نوعی آنزیم درون سلولی خورد کننده پر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catheter insertion: تعبیه کاتتر وریدی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cathodal: مربوط به قطب منفی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cathomycin: کاتومایسین ، نام تجارتی فرآورده نوو ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catilage cs: یاخته های غضروفی ، یاخته های بافت ه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cation exchange resins: رزینهای تبادل کاتیونی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cationic formula: فرمولاسیون کاتیونی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catoptrophobia: ترس بیمارگونه از آینه

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cauda: دم ، هر زائده دم مانند

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cauda equine syndrome: سندرم دم اسبی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

want one’s space: To want one’s space is a delicate w ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take it all out on: To take it all out on someone means ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on someone’s case: To be on someone’s case means to co ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caudal f: انحنا یا خمیدگی دمی ، خمیدگی مخصوصی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caudal block epidural anesthesia: بی حسی اپیدورال

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caulobacter: کالوباکتر ، جنشی از شیزومیستها ( را ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caulobacteraceae: کالوباکتراسه ، خانواده ای از شیزومی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caumesthesia: حالتی که در آن بیمار با حرارت کم اح ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

causal inference: استنتاج علّـّی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

causal t: علاج یا درمان سببی ، درمان علتی ، د ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cauterant: سوزاننده

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cautrization: سوزاندن به وسیله ماده سوزان یا یک و ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cava infusion: تزریق در ورید اجوف ، یکنوع درمان بر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carotid endarterectomy: یک روش جراحی است که در آن پلاکهای خ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caryophanaceae: کاریوفاناسه ، خانواده ای از شیزومیس ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carotid sheath: غلاف کاروتید

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caryophanales: کاریوفاناله ، راسته ای از شیزومیسته ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carotidynia: دردی که در اثر فشار بر روی سرخرگ سب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

casein: کازئین ، نوعی فسفوپروتئین است که در ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caryophanon: کاریوفانون ، جنسی از شیزومیستها ( ر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carotin: کاروتن ، لیپو کرم یا ماده رنگی که ا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

casenogen: کازئینوژن ، کازئین غیر فعال ، پیشرو ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caryophnaceae: کاریوفاناسه ، خانواد ای از شیزومیست ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carotenase carpal: مچی ، مچ دستی ، مربوط به مچ دست

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caso4: calcium sulfate سولفات کلسیم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caryophyllin: کاریوفیلین ، ماده صمغی است از روغن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carotene carotinase: مچی ، مچ دستی ، مربوط به مچ دست

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

calcium sulfate: سولفات کلسیم

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cascara: پوست درخت گنه گنه ، پوست درخت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carotinase: کاروتناز ، آنزیمی که کاروتن را به و ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cast syndrome: واکنش روانی یا فیزیولوژیکی به محصور ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cascara sagrada: کاسکاراساگرادا ، پوست گیاه ( Rhamnu ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

casuistics: یادداشت و مطالعه موارد بیماری

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carpectomy: برداشتن یک یا چند استخوان مچ دست ، ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catalyzer: کاتالیزور ، عنصری که می تواند سرعت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

casease: کازآز ، آنزیمی است میکربی که میتوان ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catabatic: مربوط به کاهش شدت بیماری

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

menstruation catamenial: مربوط به قاعدگی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catalyst catamenia: مربوط به قاعدگی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catabiosis: کاتابیوز ، کم شدن طبیعی پدیده های ح ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catamenia: قاعدگی ، حیض ، دوره ماهانه خروج خون ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catabolergy: انرژی و توانی که در مرحله کاتابولیس ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catamnesis: تاریخچه پزشکی بیمار از تاریخی که بی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catabolin: محصول مرحله کاتابولیسم

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cataphasia: نوعی اختلال تکلم که در آن یک کلمه ی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cataphoria: تمایل و کم شدن سر به طرف بالا و چرخ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catachronobiology: مطالعه اثرات زیان آور زمان روی یک س ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cataphrenia: عقب افتادگی فکری از نوع دمانس ( زوا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catacrotic: مربوط به ( catacrotism ) ایجاد یک ی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cataphylactic: مربوط به کاتافیلاکسی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cataphylaxis: کاتافیلاکسی ، حرکت گلبولهای سفید و ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catadicrotism: ایجاد دو دندانه در روی شاخه پائین ر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cataplectic: مربوط به ( cataplexy ) دست دادن حا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catadicrtism: ایجاد دو دندانه در روی شاخه پایین ر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catadioptric: مربوط به انکسار و انعکاس نور

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catagenesis: involution ‎ - 1 پیچش بداخل ، برگشت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

involution catalase: کاتالاز ، آنزیمی است متبلور که بخصو ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cataleptiform: همانند کاتالپسی ، شبیه ( catalepsy ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cataleptoid: همانند کاتالپسی ، شبیه ‎catalepsy

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cataleptiform catalysis: کاتالیز ، اعمال اثر بر یک واکنش شیم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carminophilic: قابل رنگ آمیزی با کارمن ، رنگ کارمن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carniectomy: بریدن و برداشتن قسمتی از استخوان جم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carniotomy: بریدن و باز کردن استخوان جمجمه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carpitid: ورم مچ ، التهاب پرده سینویال استخوا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carpitis: ورم مچ ، التهاب پرده سینویال استخوا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carnitine palmitoyltransferase: کارنیتین پالمیتوئیل ترنسفراز: این ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carpometacarpal: مچی - کف دستی ، مربوط به استخوانهای ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carnium: از استخوان های جمجمه که قسمتی از SK ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carpoptosis: wrist drop

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carnosinuria: کلرنوزین میزی ، دفع مقادیر بیش از ح ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carrions d: بیماری کاریون ، نوعی بیماری عفونی ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

caro: گوشت یا بافت عضلانی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cartilaginoid: غضروف مانند

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carotenase: کاروتناز ، آنزیمی که کاروتن را به و ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cartilaginous: غضروف مانند

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carotene: کاروتن ، لیپوکرم یا ماده رنگی که از ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cartilago: غضروف

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carotenosis: ته نشست کاروتن در نسوج بدن بخصوص در ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caruncula: پاپیل ، پاپی ، بر جستگی کوچک گوشتی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caroticotympanic: سباتی - صماخی ، مربوط به مجرای کارو ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caruncle carunculae: کارنکولها ، پاپی ها

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carotid angiography: یک ابزار تصویربرداری تشخیصی است که ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carver: وسیله ای که برای تهیه و تکمیل و شکل ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carotid bodies: اجسام کاروتیدی

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

caryo: پیشوندی است به معنی هسته که با کلما ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carotid d inferior: گانگلیون یا عقده کاروتیدی تحتانی ، ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

مدال‌های آزاده