پیشنهاد
٢٣

انتظار این را نداشتم، این را پیش بینی نکرده بودم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

=awful مزخرف، افتضاح

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

ناگهانی و سریع باز کردن

پیشنهاد
٤

صبرم داره تمام میشه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

( تفنگ ) آماده تیر اندازی ، ( سرباز ) در حالت آماده باش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خدا می داند . الله اعلم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

=have to , must . باید، مجبور بودن I got to go. باید بروم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

کی پایه است؟

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

طی الارض کردن ( انتقال یک ماده از یک نقطه به نقطه دیگر بدون عبور از فضای فیزیکی ما بین آن ها است )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

زودتر از کسی به جایی رسیدن، از کسی جلو زدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

حریف کسی نبودن، از پس کسی بر نیامدن.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مواظب باش!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

زیادی مته به خشخاش گذاشتن، زیادی شلوغش کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

جایگزینی برای کلمه damn است. برای بیان عصبانیت یا ناراحتی.