تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ره نگاشت، نقشه راه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گرهی خوش ترکیب و درشت که مانند دکمه بر لباس زنند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصل و نژاد

پیشنهاد
١

هماد بازرگانی، تیمچه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مجتمع، مانند:هماد بازرگانی=مجتمع بازرگانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لیسک کندرو هلزون، یک واژه پارسی نرکیبی از:هله ( سکایی - خنثی ) به معنی صدف، و زون ( سانسکریت ) به معنی کرم حشره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اُهوک یا اُهوکی واژه ای است که برای بیان شگفتی یا تحقیر به کار میرود مانند واژۀ زِکی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جولان به چم تکان و جنبش، چرخش و گردش با وول به چم جنبش و violence به چم خشونت همستاک است . وباید پارسی باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شکر کردن و سپاس گزاری کُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّکُمْ میخورید از روزی خداوند خویش، وَ اشْکُرُوا لَهُ و او را پرستید آزادی او را کنید، �میبدی�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیازمند به یاری و اللَّه را در آفرینش آسمان و زمین و کار آن هیچ ازیشان یار نیست و یار بکار نیست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نیایش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاسخ دادن، فریدون چنین پاسخ آورد باز که گر چرخ دادم دهد از فراز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تنبل،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَلَند= سنگین و بی تحرک، لَش:�خداوندا تو پاکی پاکِمون کن/ تَلَندیم تو خودت چالاکِمون کن. � شاپور نامه شوشتری�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گوش گیر، خوب شنوا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسمی کردی، به معنی جوانه، رویش، شکوفه زدن، نو شدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مگذار، رها مکن مرا با سپاهم بدان سو رسان از اینها کسی را بدین سو ممان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خدای درجه دوم رفیق باخوس که با گیسویی راست ایستاده گوشهای نوک تیز دو شاخ کوچک و ساقهای بز معرفی شده و یک جام ( چوبی که میوه درخت کاج بر سر آن بود و ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از واژه استراب و ریشه پهلوی میباشد و به معنای ستاره آبها، آبادانی و عمارت و منسوب به ایزدبانوی آبهای روان میباشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کژتابی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به اندازه و درست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"کنش پرداز" که توسط فرهنگستان زبان فارسی به صورت "راهکنش شناس"، مصوب شده است معادل "Tactician" در زبان انگلیسی می باشد. کارشناس راهکنش یا کنش پرداز ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرایند شکستن و خرد کردن و آسیا کردن مواد معدنی صنعتی. خردایش در صنایع مختلف کاربرد دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گِچِل= تکه سنگ کوچکی که برای آگاه ساختن کسی که در خفا نشسته به او اندازند. احتمالاً گچ - گل بوده است. در سال های نه چندان دور زیرسازی دیوارها برای سف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نفس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لبه ی بام یا بالکن که معمولا از چوب بوده و با یک تیرک چوبی و کاهگل کشیده می شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آگاه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوستالژیک، به یاد ماندنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زدن با دست به پهلوی کسی برای آگاه کردن و یا ممانعت از انجام دادن کاری یا گفتن سخنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام کردی ، به چم دوست و آشنا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( کردی ) نوعی بازی فکری محلی چندنفره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ورودی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکر سیاه کشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکباره، یکدفعه، یهویی، به یک دم به شتاب، فوری، بی جهت، بیدلیل، بیخبر، بیجا، بی اندیشه، نا خواسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکباره، یکدفعه، یهویی به شتاب، فوری، بی جهت، بیدلیل، بیخبر، بیجا، بی اندیشه،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یکباره، یکدفعه، یهویی به شتاب، فوری، بی جهت، بیدلیل، بیخبر، بیجا، بی اندیشه،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان تبری یعنی نور خانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گویش محلی همدانی " سرچه " به گنجشک گفته می شد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آغاز گاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاه یار،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوشهری ) انبار، انباری. در زبان هندی نیز به همین معنی کاربرد دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوش سیما ، زیبا، خوش گل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استومند، تناور،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عقیم کننده، ناامید کننده، محرومیت زا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخن و داستان بیمهری و دلسردی

پیشنهاد
١

از نومیدی دم زدن، سخن از بی مهری و دلسردی گفتن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسم مصدر و به معنای درخشش و نورافشانی آفتابِ در حال طلوع است. البته معنای مصدری و حاصل آن را نیز می توان اراده کرد. به هر حال، واژه �اشراق� به معنا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تهرنگ در معماری اصطلاحی است که در مبحث گنبد به پلان اطلاق می شود. تهرنگ یا پلان به معنی طرحی اولیه از گنبد است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قمر در عقرب پدیدهٔ نجومی عبور کره ماه از زمینه صورت فلکی عقرب ( کژدم ) یا از امتداد برج فلکی عقرب است که هر ماه قمری یک بار رخ می دهد و معمولاً دو تا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

منتظر، چشم به راه