ایهام

/~ihAm/

مترادف ایهام: پندار، پنداشت، گمان، شبهه پردازی

برابر پارسی: بگمان افکندن

معنی انگلیسی:
equivocalness, play on words, pun, wordplay ambiguity, amphibology, amphibology or ambiguity, quibble, equivocation, wordplay

لغت نامه دهخدا

ایهام. ( ع مص ) به گمان افکندن. ( تاج المصادر بیهقی ). در شک افکندن. ( غیاث اللغات ). بگمانی افکندن یا رفتن دل بسوی چیزی بی قصد آن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || فروگذاشتن آیتی از قرآن یا رکعتی از نماز. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). فروگذاشتن ، یقال : اوهم من صلاته رکعةً و اوهمت الشی ٔ؛ اذا ترکته کله. ( منتهی الارب ). || به غلط انداختن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ) ( زمخشری ). درغلطی انداختن. ( غیاث اللغات ) ( از آنندراج ). غلط کردن در حساب ، یقال : اوهم کذا من الحساب ؛ ای اسقط. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || تهمت نهادن کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

ایهام. ( ع اِ ) در علم بدیع چنانست که لفظی ذومعنیین بکار رود یکی قریب و یکی غریب تا خاطر سامع نخست به معنی قریب رود و مراد قایل معنی غریب باشد چنانکه عنصری گفته است در مدح سلطان محمود:
تو آن شاهی که اندر شرق و در غرب
جهود و گبر و ترسا و مسلمان
همی گویند در تسبیح و تهلیل
که یا رب عاقبت محمود گردان.
و دیگری گفته است :
جز روی تو در وجه دلم می نشود
جز قد تو راست نیست بر کار دلم.
و دیگری گفته :
جز ز آینه روی همدمی نتوان دید
زو نیز چه قابل چو دمی نتوان دید.
و شرف شفروه گفته :
اندر نیام از پی تجهیز دشمنان
دارد سرافکنی که بجوهر مرصع است.
( از المعجم فی معاییر اشعار العجم ص 263 - 264 ).
این صفت را تخییل نیز خوانند و چنان بود که دیر باشد در نثر یا در نظم الفاظی بکار برند که آن لفظ را دو معنی باشد یکی قریب و دیگر غریب وچون سامع آن الفاظ بشنود حالی خاطرش به معنی قریب رود و مراد از آن لفظ معنی غریب بود. مسعودسعد گوید:
و لیل کأن الشمس ضلت ممرها
و لیس لها نحو المشارق مرجع
نظرت الیه و الظلام کأنه
علی العین غربان من الجو وقع
فقلت لقلبی طال لیلی و لیس لی
من الهم منجاة و فی الصبر مفزع
اری ذنب السرحان فی الجو ساطعاً
فهل ممکن ان الغزالة تطلع.
غرض از این قطعه بیت آخر است ، چه هرکه لفظ ذنب السرحان و غزاله بشنود حالی خاطرش به دم گرگ و آهوبره شود و مراد از این چیزی دیگریست. دیگری گوید:
من ز قاضی یسار می جستم
اوبزرگی نمود داد یمین.
پندارند که دست چپ و راست است و شاعر از یسار مال و از یمین سوگند خواسته است ، دیگری گوید:بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

(مصدر ) ۱ - بگمان افکندنبپندارانداختن بشک انداختن . ۲ - فرو گذاشتن فرو گذار کردن . ۳ - ( اسم ) پندار پنداشت . ۴ - گوینده در سخن خود لفظی آورد که دارای دو معنی باشد : یکی نزدیک و دیگری دور و ذهن شنونده ابتدا بطرف معنی نزدیک و بعد بمعنی دور که مقصود گوینده است متوجه شود : (ز گریه مردم چشمم نشسته در خون ببین که در طلبت حال مردمان چون است . ) (حافظ ) مردم اول مردمک دیده و مردم دوم بمعنی همان مردم است . جمع : ایهامات .
در علم بدیع چنانست که لفظی ذو معنین بکار رود یکی قریب و یکی غریب .

فرهنگ معین

[ ع . ] (مص م . ) ۱ - به شک و گمان انداختن . ۲ - آوردن کلمه ای که دارای دو معنی باشد: یکی نزدیک و دیگری دور. و ذهن شنونده ابتدا به طرف معنی نزدیک برود و سپس به معنی دور که مقصود گوینده است متوجه شود. ج . ایهامات .

فرهنگ عمید

۱. (ادبی ) در بدیع، آوردن کلمه ای که دو معنی قریب و بعید داشته باشد و مراد گوینده معنی بعید باشد، توریه، مانند: در گوشه ای نشسته ام اکنون و همچنان / هستم ز دست مردمکی چند در عذاب من درد را به گوش نیارستمی شنید / اکنون به چشم خویش همی بینم این عقاب. مردمک هم به معنای مردم و انسان ها و هم به معنای مردمک چشم است که معنی دوم مدنظر شاعر است.
۲. [قدیمی] در وهم و گمان افتادن و اشتباه کردن.
۳. [قدیمی] در وهم و گمان انداختن، در شک و گمان و اشتباه انداختن.
* ایهام تناسب: (ادبی ) در بدیع، آوردن کلماتی در نظم یا نثر که در صورت ظاهر با یکدیگر متناسب باشد ولی معانی غیرمتناسب نیز از آن ها استنباط شود، مانندِ این شعر: چنان سایه گسترد بر عالمی / که زالی نیندیشد از رستمی (سعدی۱: ۳۸ ) که مراد از زال پیرزن است نه زال پدر رستم، و مراد از رستم نیز مردی نیرومند و پهلوان است. یا در این شعر: ای در مردی چو باز و در کینه عقاب / شاهین به تهوری و طوطی به خطاب از باده بطی فرست مر قُمری را / چون چشم خروس در شب همچو غُراب (قُمری قزوینی ). شاهد در بط و قمری و چشم خروس و غراب است که همگی از اصطلاحات باده نوشی هستند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ایهام ، در لغت به معنی به گمان افکندن و به پندار و شک درانداختن ، و در دانش بدیع یکی از صنایع معنوی و بخشی مهم از بدیع معنوی می باشد.
مراد از ایهام آن است که لفظی با بیش از یک معنا را در نظم و نثر به کار برند که برخی از معانی آن نزدیک به ذهن ، و برخی دور از ذهن باشد، مثل ِ «استوا» در آیه «اَلرَّحْمن ُ عَلَی الْعَرْش ِ اسْتَوی » که به دو معناست : یکی جلوس ، دوم استیلا؛ نیز مثل کلمه «عهد» در این بیت حافظ : دی می شد و گفتم صنما عهد به جا آر {} گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست که دارای دو معناست : یکی روزگار، دوم پیمان ؛ همچنین است کلمه «انسان » در این بیت : مردم چشمم به خون آغشته شد {} در کجا این ظلم با انسان کنند ، که آن نیز دارای دو معناست : یکی آدمی زاده ، دوم مردمک چشم . دو معنا یا بیش از دو معنای واژه های ایهام آمیز یا معانی حقیقی است ، یا معانی مجازی ، یا یکی حقیقی ، و دیگری مجازی است و گاه نیز به اشتراک است و به تواطؤ، چنانکه از دو معنی «استوا» یکی حقیقی است و دیگری مجازی و معانی «عهد» هر دو حقیقی است .
تقسیم تعاریف ایهام
از آن جا که «بیش از یک معنا» شامل دو معنا و بیش تر است ، می توان تعاریف ایهام را به دو قسم تقسیم کرد: مشهور و غیرمشهور.
← تعریف مشهور
از دیدگاه علمای دانش بدیع ، معانی ایهامی دارای دو ویژگی است :۱. قُرب و بُعد، که مراد از آن نزدیکی به ذهن و دوری از ذهن است . بدین ترتیب که ذهن شنونده با برخی از معانی آشناست و آن ها را به آسانی در می یابد و با برخی از معانی کمتر آشنا، یا بیگانه است و به اصطلاح معنی را بعید و غریب می یابد و دیرتر به دریافت آن نائل می شود. چنانکه «جلوس »، معنای نزدیک و آشنای «استوا»، و «استیلا»، معنای دور آن است و «آدمی زاده » معنای نزدیک « انسان »، و «مردمک » معنای دور آن است . ۲. مقصود و غیرمقصود، که مرادازآن ، این است که معنی نزدیک ، غیر مقصود است و مراد گوینده نیست و معنی بعید، مقصود و مراد گوینده است ، چنانکه مراد از «استوا» در آیه یاد شده «استیلا»، و مراد از «انسان » در بیت حافظ ، «مردمک چشم » است . این دو ویژگی را در تمامی منابع پیشین می توان یافت .
توازی معنایی
...

دانشنامه عمومی

ایهام یک واژه است با حداقل دو معنی که یکی نزدیک به ذهن و دیگری دور از ذهن. مقصود شاعر گاه معنی دور مثل داستان تاریخی یا موضوعی بین دو نفر یا ضرب المثل، و گاه معنی نزدیک است. در ایهام، واژه یا عبارت آنگونه است که ذهن بر سر دوراهی قرار می گیرد بین داستان اصلی و داستان گذشته تاریخی و یا میان نفرات یا ضرب المثل و نمی تواند در یک لحظه یکی از دو معنی را انتخاب کند. گرچه دریافتن اینکه کدام معنی اصلی است و کدام فرعی، بسته به رابطهٔ کل کلمات مصرع یا بیت با کلمهٔ دارای ایهام است. البته در بعضی اشعار هر دو معنی قابل قبول است.
این انتخاب، کاری آسان نیست و این حالت روانی عموماً باعث التذاذ ادبی می شود. زمانی خواننده می تواند آرایه ایهام را دریابد که از معانی مختلف واژه ها و عبارات آگاه باشد.
ایهام از مهم ترین آرایه های ادبی به کار رفته در شعر حافظ است.
معنی نزدیک مردم و مردمان در این بیت مردمک و مردمکان چشمان گریان و خونبار عاشق در برابر معشوق است، ولی، در معنایی دورتر و عمیق تر، با ظرافت و هنرمندی کم نظیری، حال و احوال تمامی مردمان عاشقی کشیده و خون گریسته را بر خاطر و روان خواننده می پاشاند.
یا هر کلمه می تواند با کلمهٔ مترادف خود نیز ایهام داشته باشد:
که با «مخفی» ( تخلص شاعر ) که هر دو کلماتی مترادف هستند ایهام دارد.
ایهام تناسب عموماً با درگیر ساختن ذهن خواننده بر سر انتخاب یک معنی از میان چند معنی لغت، لذّت ادبی ایجاد می کند. تفاوت ایهام ساده با ایهام تناسب آن است که در ایهام، هر دو معنی پذیرفتنی است اما در ایهام تناسب، تنها یک معنی به کار می آید و معنی دوم با واژه یا واژه های دیگر یک تناسب ( مراعات نظیر ) ایجاد می کند. بیشترین ایهام تناسب در ادبیات فارسی در اشعار حافظ و سعدی است؛ مانند:
در بیت بالا منظور سعدی از «زال» نه پدر رستم بلکه «پیرزن سفیدموی» است اما با «رستم» ایهام تناسب ساخته است.
در این بیت حافظ با زیبایی هرچه تمام تر واژه مهر را آورده تا مهر در معنای خورشید و آفتاب با روز که در ادامه مصرع آمده تناسب ایجاد کند.
از حافظ:
رابطه بین «هوا» و «باد» در این بیت:[ ۱]
که «هوا» در این بیت به معنی میل است نه به معنی هوایی که با باد تناسب دارد.
و یا به کار بردن هنرمندانه واژهٔ «پروانه» در ابیات زیر توسط حافظ:
همان طور که مشخص شده است، در بیت نخست معنای اصلی هماهنگ با بیت واژهٔ پروانه، «اجازه» است، ولی وجود شمع در انتهای بیت باعث ایجاد تناسبی خارج از فضای بیت با پروانه شده است. در بیت دوم نیز پروانه در مفهوم معمول و متداول خود به کار رفته است ولی تناسب میان پروا به معنی میل و اشتیاق با پروانه در معنای اجازه و امکان و همچنین هم ریشه بودن این دو واژه باعث پدید آمدن ایهام تناسبی کم نظیر در ادبیات فارسی شده است.
عکس ایهام

ایهام (گروه موسیقی). ایهام بند یا ایهام یک گروه موسیقی تلفیقی پاپ سنتی است. این گروه در سال ۱۳۹۶ با همکاری زانیار خسروی با مازیار لشنی فعالیت خود را در عرصه موسیقی آغاز کرد. اخیراً خواننده جدیدی به نام سعید شاهری به این گروه پیوسته است. این هنرمند جایگزین زانیار خسروی در ایهام شده است و از این پس مازیار لشنی را برای همخوانی همراهی خواهد کرد.
از این پس زانیار خسروی، وظیفه مدیریت هنری این گروه عهده دار خواهد بود.
اولین قطعهٔ این گروه با عنوان بغض در ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ منتشر شد که با استقبال بسیار خوبی مواجه شد. آهنگ بغض از نظر بسیاری از کارشناسان موسیقی بهترین آهنگ در سبک پاپ و موسیقی تلفیقی می باشد که در سال ۱۳۹۶ ساخته شده است. [ ۱]
مازیار لشنی ( زاده ۸ تیر ۱۳۷۱ ) در دورود لرستان، خواننده است. مازیار لشنی چهره جدیدی در موسیقی پاپ ایرانی است و صدای خاص و دلنشین او که به موسیقی سنتی نزدیک تر است باعث شده نامش خیلی زود در میان اهالی موسیقی و نسل جوان شناخته و اشنا گردد و با گروه ایهام به شهرت خوبی برسد. وی متاهل است و در ۲۲ مهر ۱۴۰۱ خبر ازدواج خود را رسانه ای کرد.
زانیار خسروی ( زاده ۲ اردیبهشت ۱۳۶۴ در تهران ) خواننده، آهنگساز، ترانه سرا، تنظیم کننده، نوازنده و بازیگر اهل ایران است. وی در ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ موفق به دریافت مجوز و انتشار اولین آلبوم رسمی خود به نام "۲۸"شد. او برادر کوچک سیروان خسروی، دیگر خواننده پاپ است. زانیار خسروی چند سالیست با "آرنیکا صادقی" ازدواج کرده و زندگی متاهلی دارد.
محمد سعید شاهری فعالیت های موسیقی خود را از ۸ سالگی شروع کرده است . او پس از فراگیری دوره عالی ردیف ایرانی و مرکب خوانی آشنایی با ظرایف آوازی سبک اصفهان و دوره عالی آوازی و گذراندن ردیف سازی موسیقی ایرانی با ساز تخصصی تار و ستار و یادگیری سلفژ سرایش و نگارش
اجراهای متعدد به همراه گروه سروش مولانا به سرپرستی استاد خشتی نژاد از سال ٩٢ درتهران از قبیل :تالار , ایوان شمس ( تالار حرکت ) , ارسباران , تالار اندیشه و . . . داشت . آلبوم ماه تابان به خوانندگی سعید شاهری و آهنگسازی استاد علی خشتی نژاد از آثار او در موسیقی سنتی است. او چندین تک آهنگ نیز قبل از پیوستن به گروه ایهام منتشر کرده بود.
• بغض
• حال من
• بزن باران
• جانا
• چشمانت ارزوست
• دریا
• نگار
• دنیای بعد از تو
• شهزاده بی عشق
• وای از این حالم
• خدانگه دار
• تاب و تب
• تنها شدم
• سلطان قلب من
• عشق
• خاطره هامون
• درد
• درد ( ورژن پیانو )
• زیبا جان
• غریب آشنا
• دختر خان
• سلطان قلب من"آنپلاگد"
• شب مهتاب
• عاشق شو
• پروانه وار
عکس ایهام (گروه موسیقی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

(در لغت به معنی به گمان انداختن و پوشاندن) در اصطلاح بدیع، آوردن کلمه یا تعبیری در کلام است که دو معنی داشته باشد، یکی نزدیک به ذهن و دیگری دور از ذهن؛ و غالباً هدف گوینده معنی دور است و با این کار مقصود خود را می پوشاند: امشب صدای تیشه از بیستون نیامد/ شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد (حزین لاهیجی). شیرین هم صفت خواب فرهاد است و هم نام معشوق او؛ و مراد معنی دوم است. ایهام را توریه و توهیم و تخییل هم گفته اند. ایهام انواعی دارد ازجمله: ۱. ایهام تام، آن است که کلمۀ ایهام دار بیش از دو معنی دارد و روشن نیست که مراد گوینده کدام یک از آن هاست؛ ۲. ایهام تناسب، آن است که معنایی که مراد نیست با کلمه ای دیگر تناسب داشته باشد؛ ۳. ایهام توکید، آن است که کلمه یا تعبیری تکرار شود و در هرجا معنایی متفاوت داشته باشد؛ ۴. ایهام طباق یا ایهام تضاد، به خلاف ایهام تناسب، معنایی که مراد نیست با کلمه ای دیگر یا سایر اجزای کلام تضاد داشته باشد؛ ۵. ایهام عکس، آن است که کلمۀ ایهام دار تکرار شود؛ چنان که غالباً دومی ایهام دارد و اولی ندارد. انواع دیگر ایهام عبارت اند از ایهام مجرد، ایهام مرشح، ایهام موشح، ایهام مرکب و ایهام تشابه.

مترادف ها

amphibology (اسم)
ابهام، ایهام، سخن دوپهلو

opacity (اسم)
ایهام، تاری، کدری، حاجب ماورایی

پیشنهاد کاربران

اسم قشنگیه میزارم رو پسرم
میشه اسم گذاشت روی پسرامون
آقای شهاب نمونه زیبایی را از نظامی آورده اند. این نمونه سه پهلو است نه دو پهلو:
نخست اینکه فرهاد شیرین را در خواب میبیند
دوم اینکه شیرین فرهاد را در خواب میبیند
سوم اینکه فرهاد به خواب لذت بخشی فرو رفته
...
[مشاهده متن کامل]

حافظ از ایهام بسیار استفاده کرده:
تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او - زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند

دو پهلو بودن معنی ، چند معنایی
تردید وگمان افکندن
ایهام : پیچش معنایی
دکتر کزازی پیچش معنایی را در نوشته های خود به جای ایهام بکار برده است.
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۱۷.

فردی خداشناس فردی پاکدامن فردی که به گناه آلوده نمیشود فردی که با خدا دوست است
در لغت به معنای به گمان افکندن دیگران است . نام یک آرایه ادبی است . به مثال زیر دقت کنید .
امشب صدای تیشه از بیستون نیامد
گویا به خواب شیرین فرهاد رفته باشد .
در اینجا کلمه ی " شیرین " ایهام دارد یعنی در دو معنا به کار گرفته شده است:
...
[مشاهده متن کامل]

۱. به معنای نام معشوقه فرهاد
۲. به معنای خواب قشنگ و شیرین

ماه
این واژه عربی است و پارسی آن این است:
ژِکوک ( سنسکریت: ژِکوکْتی )

بپرس