تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خط تالوگ ، در دانش جغرافیا، خطی است فرضی که از به هم پیوستن ژرف ترین نقاط بستر یک رودخانه یا دره به دست می آید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازی قایم باشک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آرام و آسوده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چون دمیدن گیرد. صبحی که مشام جان عشاق خوشبوی کند إِذا تَنَفَّس وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ ﴿تکویر ۱۸﴾ سوگند به صبح چون دمیدن گیرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مترجم، دیکشنری، واژه نامه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حقیقت، در برابر مَجاز.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برزین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لاما، این شتر بومی کشور پرو است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( بر وزن روزان ) هلال ماه ( اصطلاح منجمان در تقویم ها ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آتش کومَه: ( تالشی ) �آتش کومَه یا اٌتش کومَه�:آشپزخانه بیرون از خانه، کومه ای که در کنار خانه در آن آتش پخت و پز و تنور برپا کنند. بر اساس اینکه آتش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گوشه. "رأس زاویه" به پارسی می شود "سر گوشه" یا "تارَک گوشه". "ضلع زاویه" به پارسی می شود "بَر گوشه". "نقاله" به پارسی می شود "گوشه سنج". "زاویۀ حاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سخن چین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همراه و همنشین، همسایه، مجاور، همدرس،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اسب نر با خصوصیات عالی و برتر که بتواند این خصوصیات عالی را به کره های خود منتقل کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تیار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تیار ، درست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرغ همای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در پس، درپی ، به دنبال، پشت سر، پس اندر سپاه منوچهر شاه دمان و دنان برگرفتند راه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شال یا شنل سه گوش زنانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوی بد ، بوی گند، بوی بد ماهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱, إسپار:الف با کسره ، سین ساکن ، ( Spar ) معنی:نوعی از لبنیات =ماست چکیده مخلوط با داروهای گیاهی و محلی مانند زیره ؛بادیون؛ گلپر و غیره. ۲, شخم زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اسپار ( Spar ) به چم نفرین و دعای بد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حصر وراثت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بودمان به معنای هستی داشتن و وجود داشتن existence است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دیدمان به معنی تئوری ( Theory ) مانند دانش دیدمانی یا دانش تئوریک؛ یا دیدمان انفجار بزرگ؛ دیدمان سرعت نور؛ دیدمان نسبیت انشتاین، دیدمان قوه جاذبه نیو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پناهگاه جنگلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منسوب به ضمن آن چه که از امری مفهوم گردد به طور اشاره و کنایه فحوائی:تصدیق ضمنی تعهد ضمنی .

پیشنهاد
٠

مالیات بر مصرف مالیاتی است که مصرف کنندگان کالا های خاص در زمان خرید آن کالا ( به همراه قیمت کالا ) پرداخت می کنند. به این ترتیب هر شخصی که میزان بیش ...

پیشنهاد
٠

منظور از مالیات بر ارزش افزوده، تفاوت بین کالا و خدمات عرضه شده با ارزش کالا و خدمات خریداری شده در دوره ای مشخص است.

پیشنهاد
١

ابرو در هم کشیدن ، که میتواند نشانگر خشم و غصب ، یا رنجش و دلگیری ، و یا غم و اندوه باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارتشتار، سلحشور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جنگاور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مرگ ارزان،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گذرگاه آبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وِهرِز ( یا: وِهْریز ) نکو آفریده شده، به آفرید، یکی از سرداران انوشیروان است که در تیراندازی بغایت چیره دست بود. یک اسپهبد ایرانی اهل دیلم بود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستگیره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( کرمانی ) گهواره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

چهارچوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غوته به چم فرو رفتن پارسی است وباید با �ت�نوشته شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کردی ) کآلند [آ ل َ] نام کردی به معنی سپیدە؛ روشنایی افق. اولین پرتو خورشید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقراض=قیچی ، دو کارد، مقراض به دشمنی سرش برمی داشت پروانه به دوستیش درپا می مرد. مقراز=انسان های معروف, انسان های نامی به سبب کارهای مهم و بزرگ و م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پرخیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پنهان، سرپوشیده، سربسته، دست نخورده، ناشناخته، مکتوم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همپراش،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مژوک، عدسی، لنز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عدسی، لنز، بُلُسیک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی بی کلان grandma