سهار

لغت نامه دهخدا

سهار. [ س ُ ] ( ع اِمص ) بیداری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ).

سهار. [ س َه ْ ها ] ( ع ص ) بسیار بیدار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

بسیار بیدار

پیشنهاد کاربران

بوی بد گوشت مرغ پخته نشده که با بوی فساد گوشت تفاوت دارد
بوی سهاردر لهجه کرمانی به معنی بوی بد مرغ و گوشت
سلام ، در شهرستان فسا سهار همان زُهم عربی است . به معنای بوی بد گوشت و یا ماندگی .
سَهار به گویش بندرخمیر کثیف ، مزخرف ، lousy
سهار یعنی کثیف برای ادم نچسپ و نخواستنی
کثیف در زبان ملکی گالی بشکرد
سهار متعفن، کثیف، گندیده
بیداری . . . . . .
سِهار، خوراک مانده و گندیده، هر ماده آلی که گندیده باشد. سِهار شدن = گندیدن
در گویش فارسی جیرفت
به معنی کثیف، غیر بهداشتی

بپرس