تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش رونده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مخابرات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کرکره ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

سلانه سلانه راه رفتن ( بعد از مستی یا خستگی یا . . . )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

رهبر ( عضوی از سیستم تحمل خطای بیزانس ) ( کامپیوتر )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

روان پلید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سه استخلافی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

بازارگرمی کردن ( برای یک محصول/. . . )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

خوش مشرب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حسابی ساختگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دربرگیرنده مثال: immersive commerce ( تجارت دربرگیرنده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

( با ایده/طرح/فعالیت/نظر/. . . خاصی ) همراه شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ملاحظات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

پیگیری کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جواب پس داده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

مهارت افزایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ظرف درپوش لولایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

منفذدار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژه ای ژاپنی جمع کردن/خریدن/گردآوردن ( و در عصر حاضر حتی دانلود کردن ) کتاب/مجله/روزنامه ( هرچیز خواندنی ) بدون خواندن آن ها کتاب جمع کن - نخوان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مضمون فرعی خرده مضمون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخفف As Many Reps ( or Rounds ) As Possible بیشترین تکرار ( یا دور ) ممکن نوعی برنامه ی تمرینی که تایم استراحت و ست نداره و باعث افزایش قدرت هوازی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. کشته شدن، تلف شدن ( در اثر بیماری، حمله ی حیوانات و . . . ) مثال: Many people fell prey to disease. بسیاری از مردم در اثر بیماری تلف شدند. ۲. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

چفت ( اسباب بازی بچه ها )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

برو کشکتو بساب!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برو کشکتو بساب!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

قربانی بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایدئولوژی زده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. کبیر ۲. کلان شهر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هولوکاست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

تصویب قطعنامه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

شکل دیگر، نوع دیگر چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( slang ) شانه های قوی و هیکلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. گران و پرخرج با کاربرد اندک. چیزی که نگهداری ازش خرج زیادی داره ولی به کاری نمیاد. هفت دست آفتابه لگن مثال: This is proof positive of all the lie ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

frontier working cross - border working ( در زمینه ی تجارت/گمرک/. . . )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

frontier workers cross - border worker/labors در زمینه ی گمرک و واردات و صادرات، در اشاره به افراد عضو تعاونی های مرزنشینی و موارد از این دست، منظور ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

frontier worker cross - border worker /labor ( در زمینه ی گمرک و واردات - صادرات ) این واژه در اسناد مربوطه به صرفاً �ساکنین مناطق مرزی� اشاره ندا ...

پیشنهاد
١

cross - border retailing

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

cross - border retailer در اسناد گمرکی و زمینه ی مربوطه، از واژه ی peddler استفاده نکنید چون کانوتیشن منفی داره و به افرادی اشاره می کنه که بیشتر کا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

cross - border retailing

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

remarks

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجازواژه در سیاست، واژگانی مثل آزادی و دموکراسی که تعریف مشخصی ندارند اما برای بیان مفهوم یا ایده ای مشخص استفاده می شوند هم معنی: ideograph

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. مجازواژه. واژه هایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و . . . که تعریف مشخصی ندارند ( و مجاز یا آبستره/ انتزاعی هستند ) اما برای ابراز یک ایده ی مشخص ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نمادواژه، واژاندیشه واژه ی ideograph نیز در بعضی زمینه ها، معادل و هم معنی این واژه است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

تنی ( مثلا پدرمادر تنی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

رابطه ی عاطفی جبرانی/واکنشی/انتقالی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

شلنگ تخته انداختن، بزن بکوب، اسلم دنس و رقص من دراوردی و شدید ( با تکون اعضای بدن و برخورد به بغل دستی ها ) معمولاً با آهنگ راک در جمعیت تکون دادن دی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تکمه یا برآمدگی گوش خارجی ( برآمدگی داروین ) از ویژگی های وستیجیال به صورت برجستگی در لبه ی گوش بیرونی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

خشم ناگهانی/شدید، بروز خشونت، و پرخاشگری ناشی از مصرف استروییدهای آنابولیک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کک به تنبون افتادن طاقت طاق شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سند ( به معنی اثر منتشره )