تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

وارد کردن ( در خصوص ایده های جدید )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

خیر همگانی، خیر عمومی، امر عام المنفعه، مصلحت جمعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

تاثیرپذیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( اصطلاح ) مو، کاکل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

اتوکیو، دستگاه متن نما یا تله پرامپتر ( teleprompter ) تجهیزی که متن خبر ( یا غیره ) رو به گوینده ی تلویزیون نشون میده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( مخصوصا در حوزه ی نظامی ) پیاده روی با تجهیزات سنگین و در شرایط جغرافیایی نامساعد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

کوله پشتی ( معمولا مورد استفاده برای سربازان و نیروهای نظامی ) که یه زیربند چوبی و یه کمری برای استفاده به عنوان کمربند و بستن کوله به دور کمر داره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

نابود، منهدم، درهم کوبیده شده، با خاک یکسان شده شکل دیگر wrecked از زبان مخصوص gaming اشاره به بازیکن یا تیمی که مدام به یه حریف می بازه همینطور توص ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

( این واژه قدیمیه و به ندرت استفاده میشه ) ۱. چرخیدن، گشتن، دور خوردن مثال از شعر "سفری به بیزانس" از "ییتس": Come from the holy fire, perne in a ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

لباس ورزشی ( عامیانه ) ، گرمکن سرتاپا، همون tracksuit

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

پیروزی راحت و بی دردسر، برد قاطع ( ناشی از ضعف حریف )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مارک خارجی بستنی محبوب و پرطرفدار ، یه چیزی تو مایه های �میهن� خودمون

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

رقص دب، حرکتی ساده با دو دست که بیشتر از بار رقص و حرکت، بار معنایی و فرهنگی داره ヾ ( - _ - ) ゞ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

۱. خل و چل، خل وضع، احمق ۲. کپل، ماتحت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

داغون، نابود، له مثال: I'm gutted Kem didn't make it to the final ( داغون شدم "کم" نرسید به فینال )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

۱ ) به جا، مناسب و مرتبط ۲ ) شیک و تمیز، جذاب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اصطلاحی برای زمانی که پیشرفت کاری متوقف می شود. حالت خوف و رجا وضعیت انتظار برای ادامه ی کار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سگ نژاد داکسهوند ( Dachshund )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٥

چکاپ کامل معاینه ی تخصصی