پیشنهادهای آریا بهداروند (٢,٢٦٧)
در زبان لری بختیاری به معنی در::دره بون ( بی اون. . بیا بون ) ::بیابان دربون::دره بیابان
درزبان لری بختیاری به معنی رودربایستی Darvas
نام یکی از شهر های ایران بود که امروزه جزء کشور عراق ( ایر اک. ایران کوچک ) است سامرا::شامراه، راه شام. شامرا شهری در مسیر اصلی راه شام
در زبان لری بختیاری به معنی کسی نیامد. کسی نبود Kas navae; ; کسی نیامد Kas navi::کسی نبود
شهرک::سردار پارسی که در مقابل تازی ها از استان فارس دفاع کرد طایفه شهرکی ممسنی در سیستان و بلوچستان خود را فرزندان شهرک از ایل لر ممسنی فارس می دان ...
در زبان لری بختیاری به معنی دورغ دورو::کسی که روی واقعی خود را نشان نمی دهد دوروگو::دروغگو
در تاریخ یونان:::نام سرداری مقدونی که در شمال شهر شوش از قوم لر کاسی شکست خورد
در زبان یونانی آن را هیتاسپس می نامند هیتاسپ::هیتاسب.
نام قومی آریایی بود که در منطقه ای به همین نام در سیبری روسیه زندگی می کند از اقوام اولانی *آلانی، آلبانی *
نام قومی آریایی بود که امروزه در روسیه و چین زندگی می کند از اقوام اولانی ( آلانی )
نام شهر شیروان چرداول است ولی اقوام لر ساکن آنجا نام قدیم آنرا انوشیروان می دانند
نام دیگر آن صیمره*سیمره* است و و اقوام لر ساکن دره شهر آن را خسروپرویز می نامند* ساخته خسرو*
در زبان لری بختیاری به معنی رود کارون کو::کوه رون::رونده آبی که از کوه ها روان می شود و کوه را به حرکت در می آورد Kohron
نام یکی از پادشاهان عیلام پایتخت های عیلام::شوش . شوشتر. هایدالو. آساک. آنزان این شهر ها لرنشین هستند 1 - شوش 2 - شوشتر 3 - هایدالو ::خرم آباد ...
اسکندر بعد از نبرد گوگمل و فرار داریوش هخامنشی به آسانی مناطق بابل . شوش . استخر را تصرف کرد و در منطقه کوهستانی تنگ تکاب کهگیلویه و بویراحمد با مقاو ...
اوستا:::استا، استاد. دانا
در زبان لری بختیاری به معنی پاره کن از دریدن می آید
در زبان لری بختیاری به معنی ادویه غذا دارویی که باید قبل از خوردن آن را گرم کرد
در زبان لری بختیاری به معنی ادویه غذا *فلفل. زردچوبه. کاری**
جمه*جوه*::در زبان لری بختیاری به معنی جامه . لباس جممه بیار کونوم ور::جامه من را بیاور می کنم تن*می پوشم*
در زبان لری بختیاری به معنی افتاد. پرت شد پرت::پرت و':اویی؛شد
در زبان لری بختیاری به معنی آنقدر ازقر کار نی کنی تا گندس درا:: آنقدر کار نمی کنی تا گندش در آید. ایقر::اینقدر
در زبان لری بختیاری به معنی نوعی الک::آرد بیز آربیز::آرد را غربال کن
در زبان لری بختیاری به معنی غربال کردن *بیزیدن* نام نوعی دیگر از الک در زبان لری بختیاری ::آربیز
در زبان لری بختیاری به معنی پیاله Pealeh
تریش ( تلیش ) ::در زبان لری بختیاری به معنی پاره جمله لری همو پرچه نه به تریشنس :: همان پارچه را پاره کن
در زبان لری بختیاری به معنی پست. زشت
در زبان لری بختیاری به معنی افاده دارایی خود را به رخ کشیدن. . Poz
البد::در زبان لری بختیاری به معنی شاید
آسارا ( آستارا ) ::در زبان لری بختیاری به معنی ستاره ها
در زبان لری بختیاری به معنی ستاره
در زبان لری بختیاری به معنی ستاره ها
در زبان لری بختیاری به معنی ستاره انواع تلفظ ستاره در زبان لری بختیاری آستاره::، سترک، ستره
در زبان لری بختیاری به معنی موجودی که بر پشت خود خار حمل می کند. خار ::خار پشتک::پشته کوچک. دسته کوچک
در زبان لری بختیاری به معنی خارپشت چوله::موجود جمع و جور. درهم چوله :: چو؛چوب له؛؛له شده. شکسته شده چوب شکسته دارای تیغ های چوبی نوک تیز است
در زبان لری بختیاری به معنی نوعی خارپشت کوچک که تیره های پشت آن به یک نفر برخورد کند مانند آتش می سوزاند تیر آتشی:::تشی دو نام دیگر نیز در زبان ل ...
در زبان لری بختیاری به معنی ::خسته جمله لری منده نباشی:: خسته نباشی
در زبان لری بختیاری به معنی ::اضافه یک چیز را گویند، پس ماند. مازاد Pas mandh
بعضی کلمات در بین لهجه های مختلف لر مشترک است. ایل های قوم لر شامل ( بختیاری. لک. فیلی. ممسنی. بویراحمد. ثلاث. کی لر . زنگنه بختیاری. زند. شبانک ...
در زبان لری بختیاری به معنی ستاره
در زبان لری بختیاری به معنی بلگ::برگ. فرزند جهان ::در زبان لری بختیاری نام زن است بلگجهان::فرزند جهان نام روستایی در لواسان تهران
در زبان لری بختیاری به معنی برگ درخت . ورق کاغذ بلگ دار برو::برگ درخت را بروب*جارو کردن* بلگانه نه دری::برگ ها را پاره نکنی*درید*
در زبان لری بختیاری به معنی دیا::دود ها کو::کوه دیکو::دود کوه. ( وقتی دیاکو به پادشاهی رسید به اقوام مجاور حمله کرد در نظر ای قوم ها دیاکو هما ...
تلفظ آن Lor است و از نام شخص گرفته شده::لهراسب و کلمه الوار نام قو لر نیست بلکه در زبان لری به معنی ائل وار است::: ایل تبار . اعراب نام ائلوار را ...
در زبان لری بختیاری به معنی کرد:: ک:کوه رد:رهد. رفت عشایر به کوه رفتند پادشاه هان میان رودان از قبیله کرتی نام برده است که در شمال میان رودان است ...
در زبان لری بختیاری به معنی ک::کوه رد*رهد*::رفت کرد::کوه رهد؛کوه رفت جمله لری ائل کرد::عشایر به کوه کوچ کردند اعراب این کلمه را با معنی رمه گردان ...
با ورود اعراب کلمه الوار را برای قوم لر تلفظ می کردند الوار همان کلمه ائل وار است:: خاندان و تبار Elvar
در زبان لری بختیاری به معنی خاندان و تبار این کلمه در زمان حال تغییر یافته به:::ایل و تبار ائل وار:::ائل تو ار. ائل تبار El var
در زبان لری بختیاری به معنی خاندان. تبار. خانواده. با هجوم مغولان به ایران این کلمه با تلفظ ایل خوانده شد جملات لری ائل ره به کوه::عشایر به کوهستا ...
در زبان لری بختیاری به معنی خان::خان. بزرگ ایل وا::باید ده ::بده در زمان گذشته تمام مردم ایران رعیت خانها بودند و جیره و مواجب آنها به عهده خان بو ...