تشی

/taSi/

معنی انگلیسی:
porcupine

لغت نامه دهخدا

تشی. [ ت َ ] ( اِ ) خارپشت کلان را گویند که خارهای خود را مانند تیر اندازد و بعضی گویند به این معنی عربی است. ( برهان ). خارپشت بزرگ را گویند که خارهای ابلق سیاه و سفید دارد و چون کسی را بیند خود را حرکتی دهد، خارهای خود را مانندتیر پراند و فرورود و آن را چوله نیز گویند و صاحب برهان گفته بعضی گویند تشی عربی است و خطا کرده و فارسی دری است و در کل تبرستان این لغت و نام شایع است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). خارپشت کلان تیرانداز. ( ناظم الاطباء ). بمعنی سغر است. ( اوبهی ). همان اسغر یعنی خارپشت که خارهای ابلق دارد و چون تیر بسوی مردم اندازد. ( فرهنگ رشیدی ). جانوری است... که در پشتش ماننددوک خارهای سرتیزند. چون کسی قصدش کند خود را بیفشاند، خارها چون تیر جهند و در اندام قاصد نشینند و آن را جبروز و چزک و چیزو و چکاشه و ریکاشه و ریکاسه وزکاسه و سغر و سفر و سیخول و سغرته و سکاشه و سکر وسکرنه و روباه ترکی نیز گویند. بتازیش قنفذ... نامند. ( شرفنامه منیری ). اسدی در لغت فرس در ذیل «سکنه » آرد: خارپشت بود و داروا نیز گویندش و تشی و مرنگو و جخو و بیهن و کوله نیزگویندش. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 506 ) :
ز هر جانور کان شناسد کسی
نبد چیزالا تشی بد بسی.
( گرشاسبنامه ).
تو این را سوی پارسی چون کشی
یکی شکنه خوانند و دیگر تشی
همه مرزهای خراسان تمام
مرنگوش خوانند و بیهن تمام.
اسدی.

فرهنگ فارسی

خارپشت بزرگ، تیرانداز
( اسم ) پستانداری از راست. جوندگان که خاص نواحی گرم و معتدل آسیا و افریفا و اروپاست . این جانور نسبتا قوی و جثه اش تقریبا بانداز. روباه و دارای تیرهای نوک تیز و بالنسبه طویلی است که سطح پشت وی را فرا گرفته خار پشت تیر انداز.

فرهنگ معین

(تَ ) (اِ. ) خارپشت ، تیرانداز.

فرهنگ عمید

= جوجه تیغی

گویش مازنی

/tashi/ خارپشت

دانشنامه عمومی

تشی ها ( به انگلیسی: Porcupine ) جوندگان بزرگی هستند که بخش های زیادی از سطح بدن آن ها برای حفاظت از گزند جانوران شکارچی، پوشیده از خارهایی تیز و بلند است. تشی ها شامل دو خانواده کاملاً جداگانه هستند.
تشی های بر جدید ( Erethizontidae ) که گونه های بومی آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی هستند و تشی های بر قدیم ( Hystricidae ) که گونه های بومی اروپا، آسیا و آفریقا هستند. از این دو خانواده تنها یک گونه در ایران زندگی می کند. اکثر تشی ها طولی بین ۶۰ تا ۹۰ سانتی متر دارند و طول دُم در بین گونه های مختلف بین ۵ تا ۲۵ سانتی متر است. وزن تشی ها بین ۵ تا ۱۶ کیلوگرم و رنگ آنها ترکیبی از قهوه ای، خاکستری و سفید است. این جانوران سرعت کمی دارند، جثه ای بزرگ و حس بویایی بسیار قوی دارند و عموماً شناگران ماهری اند. [ ۱]
رژیم غذایی تشی همهٔ بخش های گیاهان شامل: پیاز، ریشه، ساقه، میوه و برگ را دربر می گیرد.
تشی های جهانقدیم در اکثر زیستگاه ها اعم از جنگلی، کوهستانی، استپی و بیابانی زندگی می کند. گاهی نیز در حواشی باغات و اراضی کشاورزی ساکن می شود. تشی های جهان جدید اکثر عمر خود را روی درختان زندگی می کنند و مناطق جنگلی و پُردرخت را برای زندگی انتخاب می کنند.
عکس تشی

تشی (سرده). تشی ( نام علمی: Hystrix ) نام یک سرده از تیرهٔ تشی های بر قدیم است.
• سرده Hystrix
• زیرسرده Thecurus
• H. crassispinis - تشی تیغ کلفت
• H. pumila - تشی فیلیپینی
• H. sumatrae - تشی سوماترایی
• H. brachyura - تشی مالایا or Himalayan crestless porcupine
• H. javanica - تشی سوندا
• H. africaeaustralis - تشی دماغه
• H. cristata - تشی کاکلی
• H. indica - تشی هندی
عکس تشی (سرده)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

تَشی (porcupine)
تَشی
جوندگانی که روی بدنشان، خار دارند. متعلق به یکی از این دو خانواده اند: تشی های برّ قدیم که ساکن خشکی اند و خارهای بلند سیاه و سفید دارند، و تشی های بر جدیدکه درخت زی اند و دمی چنگ زننده، و خارهایی بسیار کوتاه تر دارند. در ایران، خانوادۀ تشی شامل گونۀ Hystrix liniea است. تیغ تشی برای دفاع به کار می رود.

مترادف ها

porcupine (اسم)
جوجه تیغی، تشی، خارپشت کوهی، خارپشت جبلی

فارسی به عربی

نیص

پیشنهاد کاربران

بسم الله خیرالاسماء الحسنی
تشی یاتشیع نام قریه ای است دراستان فارس ایران درشهرستان بختگان درکناره دریاچه زیبای بختگان وطشک طلایی ودرختان انار بیشماری درحصاراین شهرستان وجود دارد. گونه هایی ازانواع پونه کوهی تا انواع درختان صحرایی تا زیتون وانجیر دراین شهرستان که درجوار شهرستانهای نی ریزه واصطهبانات وازشرق ارسنجان ومرودشت که تخت جمشیدنیز درون ان واقع گردیده است. سنگهای معدنی ومعادن سنگیواهنی بیشماری دراین شهرستان وجود دارد. شغل بیشتر مردم کشاورزی وباغداریست. حسینیه بقیه الحسین وامامزاده سلطان سید ابراهیم ونیز مسجد امام حسین دراین قریه شهرستانی واقع است. این روستا فرهنگی غنی و اسلامی ومذهب انان اثنی عشریه جعفریه تشیعست. نام مذهب رسمی این مردم بانام زادگاه یکی است مذهب تشیع وروستای تشیع. اثنی عشری مفسر ومترجم وحافظ کل قران کریم درخصوص این مذهب اتفاقا مطالب جالبی ارائه نموده اندکه بهمه انان اشاره شده است. خانواده هایی مصطفوی وسیمای ان چون نگینیست اضافه بر دروازه قران که درشیرازاست. این روستا بسیار زیبا وگردشگران بیشماری را بسوی خود جلب میکند. بقعه موسعه تشیع 5شهید گلگون کفن دفاع مقدس ودوشهیدسابق بمصداق ومنهم ومن ینتظر را درخود نهفته دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

خاک ان بسیار ارزشمند وحاصلخیر هوای معتدل کوهستانی و اب روان قناتها از کوه وبسیار شیرین ودرجوار ان امامزاده شفابخشست. مواسمه العلی العظیم تابلویی گرانقیمت دراین امامزاده است. تصاویری نقاشی منتسب به میثم ازیاران صدیق علی علیه السلام حسینه انرا مزین نموده است. شهید مصطفی چمران دراین روستا تردد داشته است. نام اصلی این روستا اتشکده بوده که بمرور به تشیع ویا تشکه تالیا ویا باصطلاح جوانان امروزی طشک یا ایتالیا. سوییس یا میسوس. ازنامهاییست که باصطلاح طنز بران نهاده اند ازبس باصفاست
تشک این تشکتیلا مشکیه این مشکلیات
لشن این لشنی سیاه مسمشم این طشک طلات
چه عزیزاست سخن باب دل تشکیتالات
تشیه تسشیع شیسایی مس مشتی طلات
کشتی حاسینی ساحلی لاه هلا لافتیلات
الفت از تشک طلا کشته زر تشت صلات
توصلاتی صلواتی صالحی هستی و لاتی
تو مثالی مثلاتی تونشانی تو زواجی
تو رواجی تو مراجی تو جراجی تو گرامی
تو کریمی و کرامی تو کرامت تو تلامی.
تویی ان قو که قوامی تو قوامی تو قوانی
تویی ان وصل چومانی تویی الماس و نقانی
شعریست شاعر با زبان محلی دروصف انروستا سروده است 5/21
یاسین میسم ثاقبی تشیع.

درکردی به دوک ریسندگی تشی tashiمی گویند
تَشی taši : [اصطلاح صنایع دستی] دوک مخصوص پشم ریسی، اغلب بر بلندی می نشینند و دوک را می گردانند و پس از چند متر ریسیدن، آن را به دور دوک جمع می کنند.
در زبان لری بختیاری به معنی
نوعی خارپشت کوچک
که تیره های پشت آن
به یک نفر برخورد کند
مانند آتش می سوزاند
تیر آتشی:::تشی
دو نام دیگر نیز در زبان لری
بختیاری به معنی خارپشت
است
1 - چوله
2 - خارپشتک
تشی/ ته شی . [تَ ش ی / تَ ش ی ] ، ( ا ) ، ( زبان مازنی ) جوجه تیغی، خار پشت.

بپرس