پاسخهای عارف طاهری (٤١)
درود. خواهشمندم بی آنکه به واژه نامه ها سری بزنید یا که از کس مینوی سزیدن بپرسید، تنها از روی دانسته های پیشین خود پاسخ دهید. سپاس.
سزیدن را با سزاید نیز میشناسیم ؛ با بررسی سزاید به سزاوار و سزا میرسیم پس در وهله اول گویا ریشه سزی یا سزا   ...
تاریخ از تاریک آمده و از تار + ایک ساخته شده است ؛ ایک پسوند می باشد و در باریک هم موج ...
باسلام عزیزان؛ من که الان داشتم لغات رو رصد میکردم به فکرم رسید کلمه ممنوع که در ترکی به ان قدغن گفته میشود اما در زبان فارسی معنای خاصی برای ان در نظر نگرفته شده است مثلا بخواهیم بگوییم ورود ممنوع ما باید اینارو بکار ببریم که اصلا معنی نمیدن این معنی ها هم منبعش همین سایت هست{ورود = غیرمجاز، غیرقانونی ممنوعه، منع شده، ناروا، نهی} اگر معنی خاصی دارد بفرمایید تا اگاه شویم.
در زبان های ایرانی به ورود و اجازه ؛ هشتن و هلیدن میگفتند که هشتن را امروزه در هشتانه = آستانه به معنی ورودی و جایگاه ورود داریم ؛ هلیدن   ...
چرا بعضی اعراب به زبان فارسی ، زبان فرانسوی خاورمیانه میگویند ؟
در زبان های ایرانی در گویش واژگان این تفاوت وجود دارد . در زبان های شمالی ( زبان و نه لهجه یا گویش ) برای گویش کلمات مشترک و غیر مشترک از اِ بیشتر استفاده شده یعنی شبا ...
ظاهرا اعراب به گبر های ایرانی کَبَر میگفتند که بعدها کَفَر و کافر گفته شده. آیا موافقید؟
چیزی که پیداست اینه بر وزن مادر؛ برادر ؛ خواهر، پدر؛پسر؛دختر و ..... گبر یا گپر از گپ + ِر یا کپ+ِر آمده حال اگر از گپ آمده باشد میشود حرف و فاصله (gap = سخن یا فاصله (توضیح اینکه حرف در عربی یع ...
منظور از "گبران" در بیتی از حاتف چیه ؟ گر فاش شود عیوب پنهانی ما ای وای به خجلت و پریشانی ما ما غره به دینداری و شاد از اسلام گبران متنفر از مسلمانی ما
کفش از کپش امده و انرا در کاپشن لاتین نیز داریم . کپ یا کاپ همانیست که بعد ها به پاشنه پا ( به دلیل U شکل بودن ان ) و جام یا کاپ ( CUP ) گفته شد که باز هم از برای U شکل بودن ان است . همچنین در گپر که ...
ای رو هم استثنا برای شما گذاشتم تا گستردگی زبان هارو در دنیا بیشتر بیابید کفش از کپش امده و انرا در کاپشن لاتین میبینیم . کپ یا کاپ همانیست که بعد ها به پاشنه پا ( به دل ...
این عبارت یک ضرب المثل فارسی است.
ریشه یابی قنداق برای درک بهتر مثال زیر را میزنیم و سپس به سراغ ریشه یابی میرویم بچه قنداقی را همه ما شنیدیم ؛ یعنی بچه ای که در قنداق است حال قنداق چیست ؟ قُنداق از قُند امده و با ...
روشن سازی بیشتر در باره با ایز = is چیز = چ + ایز چ ( سوالی و ناشناس ) + ایز => سوال شده = چیزی ک برایمان سوال است خیس = خی + ایس یا ایز = ابکی و اب ایز شده ( خی در خیار و خیکی ( نوعی پنیری که خیس میدهند ) ( تشکر دارم از اون دوستی که اینرا بمن اموخت تا به نتیجه بهتری برسم / خزه = خیس + ایزه = خیس داده شده
بله درست است . انگ یا هنگ یعنی جمع شدن ؛ به اتفاق رسیدن و .... برایتان مثال های بیشماری میزنم آهنگ = آ + هنگ ] آ در زبان های ایرانی در ابتدای واژه برای تایید و تاکید کثرت بوده برای آهنگ م ...
ظاهرا اعراب به گبر های ایرانی کَبَر میگفتند که بعدها کَفَر و کافر گفته شده. آیا موافقید؟
به نام خداوند جان و خرد بنده بعنوان زبان شناس با سالها جستار و پژو در پهنه زبان شناسی یافته ای خود را بازگو میکنم امیدوارم سودمند باشد .آمین برای یافت ...
برای درک بهتر چنگ شمارو با واژگان زیر آشنا میکنم. در زبان ایرانی ( و نه تنها فارسی ) واژگانی که به اَنگ میرسند ویژگی جمع یا تجمیع را پیدا میکنند ...
هر دو دوستمون درست گفتند تا و تو داشتن یعنی چندی (نمونه ؛ تا ) و تب داشتن 1 -تا در زبان امروزی در یکتا ؛ چند تا و ... ...
for this reason بنابراین / بدین پایه / بدین اساس / بدین صورت زمانی که شما فرضیاتی دارید و با آن فرضیات میخواهید نتیجه گیری کنید از این گفتار بهره میبرند / گاها برای نشان دادن نمونه مثال جهت انجام کارهای مشابه نیز میباشد ( بدین صورت )
باورِ من این است که " شالوده" ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...
بزار برایتان ساده بگوییم زمانی که آماد را داریم آیا آماییدن درست است یا آمودن؟ این کار اشتباهیست که برای هر چه به پسوندی چسبیده دنبال فعل سازی باشیم آماد از آماییدن نیامده بلکه از آمدن آمده و آم &nbs ...
کلمه ی " لابراتوار (Laboratorio)" از چه زبانی وارد زبان فارسی شده ؟
واژه لابراتور همچون ترمیناتور ریخت و دیسی تازه از گونه فاعلی در زبان لاتین هستند برای نمونه بجای اینکه در برخی از جاها ...
واژه ex برابر هست و است ایرانی می باشد که در لاتین به ریخت ex و در زبان ای ...
آلامد از آل + آمد ساخته شده آل = بالا / برتر و ...... که در اله ( فرشته) ؛ ال + اله ( فرشته برتر و بزرگ = خدای بزرگ) / وا ...
معنی های دیگر کلمه ی " دین " چیه ؟ به غیر از مذهب و ...
دِین شاید با دین یکی باشد یکی برای آنچه که برگردن ماست و ما مسئول به انجام آن میباشیم و دین = آیین و روش
هم خانواده های فعل عربی "وَقَعَ" و معنای مختلفش چی میشه ؟
افتاد = حادثه / درافتاد = حادث شد مثال = در حادثه رخداده = در افتادِ رخداده مرکز وقوع حادثه = کانون کاشت افتاد( رخداد) وقع = کاشتن = ک + اشتن / کاشت اشتِن همان استان است و ...
هم خانواده های فعل عربی "وَقَعَ" و معنای مختلفش چی میشه ؟
هر واژه ای کاربرد خاصی دارد ؛ مثلا دوستان اشاره کردند حادثه میشود اتفاق اتفاق = بهم رسیدن ( چه فکری / چه جسمی = برخورد ) => اتفاق میشود = هم = جمع = انگ ایرانی یعنی جمع شده ( در انگار / انگشت / ان ...
برای واژه ی "موتور سیکلت" چه برابر و جایگزین "پارسی" پیشنهاد می کنید ؟ با اینکه این جایگزینی و برابر سازی کار و وظیفه ی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی هست مشتاقم تا با شما دوستان در این باره هم اندیشی کنم نکته:واژه ی پیشنهادی حتما پارسی باشد ! از پیشنهاد برابر های عربی ، انگلیسی فرانسوی و... خودداری فرمایید ... با سپاس فراوان .
امروزه هدف از زبان رساندن مطلب و هدف است . اگر بخواهیم هر چیزی را به نام خود بزنیم باعث جدایی و سخت تر شدن آموزش و یادگیری میشه پس بهتر است ...
برای عکس یا picture از فرتور استفاده میکنن که همگانی و باب هم شده ؛ فرتور گویا از همان پرتره آمده و با چرخش پ به &n ...
الکترو+مغناطیس = الکترون + مغناطیس بدین چم که مگنت و جذب کننده الکترون هاست الکترونیک = وابسته به الکترون مغناطیس از مگنت(magnet) و mag آمده ( مگ ) مگ از &n ...
در زبانِ پارسی پیشوندِ " اَن-" در برخی واژگان دستکم برایِ من گُنگ هستند؛نمونه: اَنگیختن،اَنگاشتن و اَندیشیدن. همسنجیِ پیشوندِ " اَن-" ( زبانِ پارسی) و پیشوندِ " -an" (زبانِ آلمانی): اَنگ ...
واژه های همدیس اندیشیدن که با اند + ایش + تن/دن باشد این چنین است همیشه = هم + ایش + ه = همراه با خواستن = توام در خواستن = مداومت در خو ...
باورِ من این است که " شالوده" ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...
جناب فرتاش گرامی؛ بنده نیز بارها نوشته های شما را خواندم و از درون آن بهره هایی بردم . بویژه در حوزه زبان و واژه های اوستایی . که منجرب به نتیاج بهتری شده . همه دیدگاه ها رو میخونم و بهترینش رو الگو قرار میدم...
من دیدگاهم را پیرامونِ واژگانِ " کُپی، کُپی کردن" در زیرواژه یِ " کُپی" برنهاده ام. اکنون پرسش اینجاست که شما چه پیشوند یا پیشوندهایی را برایِ این واژگان می پسندید؟ اگر دیدگاهتان را نیز درباره یِ پیشوندگانِ پیشنهادیِ من بازگویید، خوشنود خواهم شد.
هم نشانگر برابری نمیباشد ؛ هم از انب آمده یعنی با هم = همراهی کردن چیزی یا کسی با چیزی و کس دیگر ( انباشتن کارواژه آن است و نمیتواند نمونه درستی برای این مورد باشد ...
باورِ من این است که " شالوده" ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...
در زبان لاتین به تساوی یا برابری draw میگویند / از سمتی به کشیدن نیز drawing میگویند / چیزی ک پیداست ...
در زبانِ پارسی پیشوندِ " اَن-" در برخی واژگان دستکم برایِ من گُنگ هستند؛نمونه: اَنگیختن،اَنگاشتن و اَندیشیدن. همسنجیِ پیشوندِ " اَن-" ( زبانِ پارسی) و پیشوندِ " -an" (زبانِ آلمانی): اَنگ ...
همچنین واژه های اندیشیدن = اند + ایش + یتن = ایش برابر wish و واسه / واست ( واسه تو = برای تو ) / برابر وِست &nb ...
در زبانِ پارسی پیشوندِ " اَن-" در برخی واژگان دستکم برایِ من گُنگ هستند؛نمونه: اَنگیختن،اَنگاشتن و اَندیشیدن. همسنجیِ پیشوندِ " اَن-" ( زبانِ پارسی) و پیشوندِ " -an" (زبانِ آلمانی): اَنگ ...
اَن آنچه شما فرمودید به چم ضد/ مخالف تنها در انیران دیده شده یعنی غیر ایرانی = ضد ایرانی دیگر اَن ها همچون انب ( که به دلیل اینکه واج ن + ب پشت هم ...
از جای کناره برو ( اشاره به جای امن و مسیر نچندان شلوغ دارد
من دیدگاهم را پیرامونِ واژگانِ " کُپی، کُپی کردن" در زیرواژه یِ " کُپی" برنهاده ام. اکنون پرسش اینجاست که شما چه پیشوند یا پیشوندهایی را برایِ این واژگان می پسندید؟ اگر دیدگاهتان را نیز درباره یِ پیشوندگانِ پیشنهادیِ من بازگویید، خوشنود خواهم شد.
اندیس = اند (and = ضریب بستن و ضریب دادن به چیزی ) + دیس (نمونه) => اندیس = نمونه برداری = کپی همدیس = مشابه / تشابه کُپ / کاپ / لِنگ رو هم پیشنهاد دادم که همگی با پیشینه تاریخی و زبان بومی ایران کاربرد داشته است.
من دیدگاهم را پیرامونِ واژگانِ " کُپی، کُپی کردن" در زیرواژه یِ " کُپی" برنهاده ام. اکنون پرسش اینجاست که شما چه پیشوند یا پیشوندهایی را برایِ این واژگان می پسندید؟ اگر دیدگاهتان را نیز درباره یِ پیشوندگانِ پیشنهادیِ من بازگویید، خوشنود خواهم شد.
دوستان ؛ بزرگواران {ایونیژگاشتن: هر چه معنا دهد بسیار دراز و طولانیست نیژگاشتن:به بیرون نگاشتن چمیدید ک خیلی برای کپی جالب نیست این پشوند های {آز/نیژ} : آز آن برای ...
باورِ من این است که " شالوده" ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...
ما چیزی به نام شالودن نداشتیم بلکه ساخته شده از مدل افکاری هستند که خواهم گفت. در برخی واژه های عمدتا دو واجی همچون نم / خم یا همان کم ( خمود) / رو ( رَوَد ) / بشو ( شو -> شَوَد ) / بشن ...
برای برابر پارسی "در صورت امکان" چه گزارهای کاربرد دارد؟
در صورت امکان در رخ شاید = درخشاید = اگر اتفاق ( صورت ) افتد درافتد = دراُفتد ممکن = اُفتَد ( ممکن نیست = افتد نیست / غیر قابل ممکن = ناشد / نشد افتد) امکان = افتاد ( امکان ندارد = افتاد ندارد )
من دیدگاهم را پیرامونِ واژگانِ " کُپی، کُپی کردن" در زیرواژه یِ " کُپی" برنهاده ام. اکنون پرسش اینجاست که شما چه پیشوند یا پیشوندهایی را برایِ این واژگان می پسندید؟ اگر دیدگاهتان را نیز درباره یِ پیشوندگانِ پیشنهادیِ من بازگویید، خوشنود خواهم شد.
1 - تا در همتا از هم + تا آمده و در تا زدن انچه رخ میدهد اینست که دقیقا نیمی از یک چیزی در سمت دیگر قرار میگیرد پس تا زدن و تا م ...
بهتره زودتر قالش رو بکنیم.یعنی چی؟ قالش یعنی چی؟
قال و قُل و قول ( سخن سوگندوار ) از گال / گاله / گول آمده و چال / چاله / چول نیز از دیگر مشتقات آنها هستند که همگی آنها به عمیق ...
برای دو عبارت «مشارکت سطح بالا» و «مشارکت سطح پایین» دنبال معادل تک کلمه ای هستم. خودم «پرمشارکت و کم مشارکت» به ذهنم میرسه که چندان جذاب نیست. لطفا پیشنهاد بدید که چه واژه ای را به کار ببرم.
مشارکت / شرکت / شراکت از بازی / بازار / باز (open ) آمده ک نشان دهنده بیزی (بازی ) بودن دارد. همباز و &n ...
باورِ من این است که " شالوده" ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...
برای شالوده که اصلی و بنیادی و پی ریزی شده معنی میدهد نمونه های زیر را داریم ... شلوار =شَل + وار = پایه مانند که در زبان مازندرانی شِلوار خوانده میشود = ...
معنی تک واژه یله تو جمله ی زیر چیه ؟ " داده تنش بر تن ساحل یله"
یل از یلیدن و هلیدن آمده یه معنای اجازه دادن و روا دانستن است که & ...