پاسخهای عارف طاهری (٧٧)
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
به پیشامد شب یلدا این سورپرایز پیشکش دوستان و ایرانیان پرمهر یلدا = یل دا درباره با واژه یل همانطور که دوستان گفتند چمهای زیادی رو میشه بش چسبوند از دراز/ پدید امده / پهلوان / فرشته و . . . . اما واژ ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
identity function یا تابع هویت را در فارسی تابع همانی گفتند . چرا؟؟؟ چون جواب برابر همان میشود که   ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
میدونی اصلا چرا cave میشود غار؟؟؟؟؟ چون cave یعنی کاو ( کاویدن = یعنی از درون آمدن / عمق ) یعنی قعر ؛ اینکه میگن کاو   ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
بجوهیدن از پژو هیدن آمده و پژو از ب+ ژِئو (GEO) که در جاهای دیگر به شکل و دیس جُ &nb ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
نکته دیگر اینکه هرگز ترکیب .... + ابر یا ..... + بر برگرفته از پَر / پُر در &n ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
یکی از شاخه های زاییده شده از است و هست هس / هذ / اس / از / س / ز بوده با اینر ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
درود دوست گرامی البته از این بین تنها پیروز به این شدم که earth را ریشه یابی کنم earth چون مانند parth در خود th دارد ث جایگذین &nb ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
کسی هست بدونه چرا ستبر میشود ضخیم یا کلفت؟؟؟ اگر میدانید بنویسید دانسته های خود را به اشتراک بگذارید
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
مگر کاش = ارزوهای کوچک نمیشود؟ کاش = ک + ایش بوده قبول ندارید؟ کیش را چطور ؟؟؟ مگر کیش را تبصره یا ماده یا ریز دستورات یا ریز ارزو و خواسته ها معنا ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
دوست عزیزی که برای شما دریافت اینکه ایش / ویش و .... رپتی به خواست ندارد برایتان مثال دیگری میزنم آیا همیشه برابر دایم نمیشود؟؟؟؟؟؟؟ آیا از &nb ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
جناب کشاورز گرامی با تشکر از رنج و مهر شما باگر پنجره پنجدره بوده باشد آنگاه پنچر گیری میشود پنچدر گیری = 5 در گیری که شمارش 5 د ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
جواب رو اشتباه متوجه شدید . عرض کردم شخصا تا ثابت نشه همین زبانی که امروزه مینویسیم ریشه های غیر ایرانی ندارد تا اطلاع ثانوی همینرو مینوسیم تا عکسش ثابت شه چون هر چه جوتر رفتم ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
کِتاپ یا کُتُپ میتواند از کت + اپ یا کُت + آپ آمده باشد که بخش اول آن چه کُت باشد چه کَت ( کَت و کول از دیگر شاخه ه ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
پنجره از نگریستنه؟ چجوری ؟؟؟؟؟؟؟ اثبات کن این از آن آمده شما رفتی شاهنامه خوندی کجاش پنجره از نگریستنه؟؟؟؟؟ ما داریم از ریشه یابی و ریشه شناسی صحبت میکنی ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
دیروز فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای مایکروویو در دو حوزه (حوضه = house ) = خانه و مورد 2 واژه زیر را تصویب کرد 1 - برای علوم رادیویی و .... ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
دوست گرامی شما مگر چشم دوختن را نشنیده ایید؟ مگر چشم دوختن به معنای توجه کردن با چِشم نیست؟ دوختن با داختن یکی نیست ؟ پس چطور پرداختن را توجه کردن مینامند؟ اینکه میگوییم به او پرداختم آی ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
اینکه بارها در پست ها و نوشته هایی که گذاشتم نوشتم زبان ایرانی شاخات خود را از اَ / اِ / اُ ساخته بی دلیل نبوده خِل ( در زبان مازندرانی یعنی ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
جایش اینجا نبود اما فقط خواستم اینرا بخوانید و ببینید چطور ریشه یابی و ریشه شناسی کنیم و ارتباط و پیوند زبان ها چطور ازهم شکل گرفته ( شخصا   ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
درود بر جناب نقدی پیشوند بی در گذشته اَبی بوده که بعدها به بی دگردیس یافت مانند اَنی در اَنیران یا اَ ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
امروز داشتم به این نکته داخت(توجه) میکردم که ما در گذشته پسوند ویچ را داشتیم ( اگر آنرا پسوند بدانیم که خواهم گفت ) اما امروزه ای آن بسیار کم بهره برده میشود . مثلن ایرانویچ / نیما ...
باورِ من این است که " شالوده" ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...
در جواب به جناب مهدی کشاورز 1 - ساروج همان ساروگ بوده و با تبدیل گ به ج به ساروج تبدیل شد خب این از این 2 - در گذشته به دیوار های بلند بارو میگفتند ؛ چرا؟؟؟؟؟ ...
باورِ من این است که " شالوده" ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...
آیا واژه شَل و پَل را شنیده اید؟؟ همگی شنیده ایم که میگویند میزنم شل و پلت میکنم /   ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
چیزی که زبانِ ایرانی و اینجا بگویم فارسی را دارد از زیبایی هایش (زیبش) خارج میکند کاربرد بیش از حد ( قد ) و اندازه واژگانیست که به ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
معادله رو که فرمودند دوستان از ع.د.ل آمده اما برابر لاتین آن function است ( که تابع کمتر در ایران بکار رفته و بیشتر معادله گفته میشود ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
جناب نقدی اگر برایتان شایدپذیر ه( ممکنه) با مثال بنویسید که دقیقا در چه آواجی ( جمله ای ) برایتان سوال شده ک بهتر داخته ( متوجه ) بشم؟
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
شما درست فرمودید اگر منظور از معادله همان function/functional باشد بهترین واژه را دامنبرد/ دمنبرد میدانم و از دامن / دمن و بُرد ساخته شده که اشاره به ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
جناب نقدی گرامی با درود سوال در سوال رخ داده بهتر بود سوال خود را در جای دیگری مینوشتید اما ارز با ارزان و ارزن یکی میباشد و گذشته همند ( مشتری ) با ارج دارد ؛ به دلیل اینکه ارزن ( نوعی خوراکی بسیار ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
درسته در ادبیات گذشته ما از چند به نام تعداد نیز بهره برده شد اما فراموش نکنیم گاها در اشعار برای رسا و زیبا شدن در اصل و بن و واژ ها جوری ساختار ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
چند از چ + اند آمده ( اند یعنی ضریب ؛ برابر and لاتین که برای همراهی و ضریب و شدت بستن بکار میرود => چند = چه اندازه؟ ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
دوست خوبم / نسخت اینکه سپاس گذارم از بابت رنج و زحمات شما ؛ هدف ما به اشتراک گذاشتن پندیش( فکر) میباشد// داشتم به همبر جنابعالی قانع میشدم که واقعا چه ایرادی دارد یک واژه ...
is = ایز / ایس / هیس / هست / است => ist و هست are = اره > آر که اشاره به ...
به این گونه از اواج ( کلمه ) ها سرواژ / سرنام میگویند islamic republic of iran = i.r.i ؛ یعنی واژ هایی ک ابتدای هر واژه یا نام آمده ب ...
کلمه فارسی معادل برای " لنز " چی میشه ؟
لنز = عدس.......................
مثلا میگن فلان آلبوم فلان آرتیست فید شد. احساس میکنم یه معنی تو مایه های فراموش شدن یا دیده نشدن باید بده. ولی نمیدونم
واژه جایگزین برای محو یا fade شدن ؛ پرک/ سبک( س+ بک = از بک آمده و بک همان بو یا هوا میباشد => سبک = ازهوا آمده = ارزان ) بک و بو در زبان مازندرانی به معنای بو داشتن است
واژه prisma از pri + sma ساخته شده که pri اشاره به قبل و گذشته دارد و از همینرو گاها در زبان لاتین برای اشاره به اول بودن &nb ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
به ضلع بر گفتیم و همضلع میشود همبَر پس نمیتوانیم در معادل دوباره از همبَر سود ببریم همبار از هم + بار آمده و بار چندین چم ...
درود. خواهشمندم بی آنکه به واژه نامه ها سری بزنید یا که از کس مینوی سزیدن بپرسید، تنها از روی دانسته های پیشین خود پاسخ دهید. سپاس.
افسوسانه برای پرسشهای چند گزینه ای تنها میتوان یکبار پاسخ نوشت و ناچارم هر بار زیر این نوشتار خود ویرایش را بزنم و دوباره در ادام هآن تایپ کنم . سزیدن را با سزاید ...
تاریخ از تاریک آمده و از تار + ایک ساخته شده است ؛ ایک پسوند می باشد و در باریک هم موج ...
باسلام عزیزان؛ من که الان داشتم لغات رو رصد میکردم به فکرم رسید کلمه ممنوع که در ترکی به ان قدغن گفته میشود اما در زبان فارسی معنای خاصی برای ان در نظر نگرفته شده است مثلا بخواهیم بگوییم ورود ممنوع ما باید اینارو بکار ببریم که اصلا معنی نمیدن این معنی ها هم منبعش همین سایت هست{ورود = غیرمجاز، غیرقانونی ممنوعه، منع شده، ناروا، نهی} اگر معنی خاصی دارد بفرمایید تا اگاه شویم.
در زبان های ایرانی به ورود و اجازه ؛ هشتن و هلیدن میگفتند که هشتن را امروزه در هشتانه = آستانه به معنی ورودی و جایگاه ورود داریم ؛ هلیدن   ...
چرا بعضی اعراب به زبان فارسی ، زبان فرانسوی خاورمیانه میگویند ؟
در زبان های ایرانی در گویش واژگان این تفاوت وجود دارد . در زبان های شمالی ( زبان و نه لهجه یا گویش ) برای گویش کلمات مشترک و غیر مشترک از اِ بیشتر استفاده شده یعنی شبا ...