پیشنهادهای آرش ایرانپور (٤٤٤)
یکی از گویش های زبان پراچی
یکی از گویش های زبان ارموری
یکی از سه گویش زبان آسی این گویش ایرانی در یاسبرنی مجارستان گویشور داشت ولی اکون دیگر این گویش زنده نیست.
یکی از گویش های زبان پراچی
یکی از سه گویش زبان آسی
ایسترگ در واقع به معنای تخم مرغ پنهان شده جشن سال نو است. ولی در بحث فیلم شناسی ایسترگ یعنی نکته کوچکی که در فیلم یا سریال وجود دارد و مخاطبان تیزبی ...
یکی از سه گویش زبان آسی
نهانه
خرمک
رنگ قرمز با سرخ یکی نیست، در واقع سرخ یکی از گونه های قرمز است. واژه قرمز برگرفته از واژه کرمست در پارسی میانه است، پس این واژه بیگانه نیست.
لال
کهوی
آلان ها تیره ای ایرانی تبار در شمال قفقاز و شرق اروپا بودند، بازمانده آن ها تیره آسی است که در سرزمین اوستیا زندگی می کنند، اوستیای شمالی مستعمره روس ...
سوزان: کسی که می سوزد گریان: کسی که می گرید نالان: کسی که می نالد این ها هیچ کدام نام نیستند، چون معنی خوبی ندارند.
توره در زبان پارسی نو همان تورک در زبان پارسی میانه است.
تورک در زبان پارسی میانه همان توره در در زبان پارسی نو است.
تارت ( Tārat ) گرفتن در گویش بانشی به معنای شستن شرمگاه است.
پلکوندن ( ) در گویش بانشی به معنای مالیدن است و نه هر مالیدنی، بلکه مانند پارچه ای که به خاک بمالندش، یا گوشتی که به آرد بمالند.
پرزوندن ( Perzondan ) در گویش بانشی به معنای پودر کردن است.
پرزله ( Perzela ) کردن در گویش بانشی یعنی پودر کردن
پابر ( Pābor ) شدن یعنی ب زمانی که می گوییم فلانی پارسال از فلان جا پابر شد یعنی دیگر از آن پس به آن جا نیامد.
در گویش بانشی به معنای حجیم کردن و برجسته کردن مو و پر است.
بیر ( Bir ) در گویش بانشی به معنای برجسته است، دقیق تر بخواهم توضیح بدهم، به موی سری که به هم ریخته و وز باشد بیر می گویند، جانوری که خودش را برای تر ...
مهرگان اصلا نام انسان نیست که دارید سر دخترانه بودن یا پسرانه بودنش دعوا می کنید، مهرگان نام یک جشن است که برگرفته از نام ایزد مهر است.
اگر به تنهایی میان جمله بیاید کارکرد بندواژه دارد و معنی ( ( یا ) ) می دهد ولی اگر پسوند واژه دیگری باشد آن واژه را کننده می نماید، مانند پسوند er که ...
ریتون ( یونانی ) = تکوک ( پارسی )
۱ - نام گونه ای عنکبوت است. ۲ - نام یکی از ابرقهرمانان جهان داستانی مارول که برگرفته از عنکبوتی به همین نام است.
نام یکی از ابرقهرمانان جهان داستانی مارول است.
Groot نام یکی از ابرقهرمانان جهان داستانی مارول است.
نام یکی از ابرقهرمانان جهان داستانی مارول است.
نام یکی از ابرقهرمانان جهان داستانی مارول است.
دوغبا = آش دوغ
نام یکی از ابرقهرمانان جهان داستانی مارول است.
ویلچر چرسی = چرخ کرسی
چَرسی چرخ کرسی
کسی که حس چشایی ندارد
کسی که حس بساوایی ( لامسه ) ندارد
کسی که حس چشایی دارد
کسی که حس بویایی ندارد
کسی که حس بساوایی ( لامسه ) دارد
بویا یعنی کسی که حس بویایی دارد
جارختی Wardrobe
در گویش بانشی به جوجه تیغی زوزک ( Zuzuk ) می گویند.
خرنگ ( Ĥorong ) در گویش بانشی به معنای زغال برافروخته است. نکته: به کار بردن واژه گداخته به عنوان صفتی برای زغال نادرست است، زیرا زغال ذوب نمی شود. ...
نکته: به کار بردن واژه گداخته به عنوان صفتی برای زغال نادرست است، زیرا زغال ذوب نمی شود. گداخته یعنی ذوب شده ذوب یعنی تبدیل جامد به مایع
نکته: به کار بردن واژه گداخته به عنوان صفتی برای زغال نادرست است، زیرا زغال ذوب نمی شود. گداخته یعنی ذوب شده ذوب یعنی تبدیل جامد به مایع
رشت ( Rašt ) در گویش بانشی به معنای خاکستر است.
ردپا [در گویش بانشی]
بز جوان
در گویش بانشی دوگون ( Dowgun ) به معنای مرغ مادر است.