پیشنهاد‌های آرش ایرانپور (٤٤٤)

بازدید
١٤٣
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از گویش های زبان پراچی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از گویش های زبان ارموری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از سه گویش زبان آسی این گویش ایرانی در یاسبرنی مجارستان گویشور داشت ولی اکون دیگر این گویش زنده نیست.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از گویش های زبان پراچی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از سه گویش زبان آسی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایسترگ در واقع به معنای تخم مرغ پنهان شده جشن سال نو است. ولی در بحث فیلم شناسی ایسترگ یعنی نکته کوچکی که در فیلم یا سریال وجود دارد و مخاطبان تیزبی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از سه گویش زبان آسی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نهانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرمک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

رنگ قرمز با سرخ یکی نیست، در واقع سرخ یکی از گونه های قرمز است. واژه قرمز برگرفته از واژه کرمست در پارسی میانه است، پس این واژه بیگانه نیست.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لال

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کهوی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

آلان ها تیره ای ایرانی تبار در شمال قفقاز و شرق اروپا بودند، بازمانده آن ها تیره آسی است که در سرزمین اوستیا زندگی می کنند، اوستیای شمالی مستعمره روس ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوزان: کسی که می سوزد گریان: کسی که می گرید نالان: کسی که می نالد این ها هیچ کدام نام نیستند، چون معنی خوبی ندارند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توره در زبان پارسی نو همان تورک در زبان پارسی میانه است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تورک در زبان پارسی میانه همان توره در در زبان پارسی نو است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تارت ( Tārat ) گرفتن در گویش بانشی به معنای شستن شرمگاه است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پلکوندن ( ) در گویش بانشی به معنای مالیدن است و نه هر مالیدنی، بلکه مانند پارچه ای که به خاک بمالندش، یا گوشتی که به آرد بمالند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرزوندن ( Perzondan ) در گویش بانشی به معنای پودر کردن است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرزله ( Perzela ) کردن در گویش بانشی یعنی پودر کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پابر ( Pābor ) شدن یعنی ب زمانی که می گوییم فلانی پارسال از فلان جا پابر شد یعنی دیگر از آن پس به آن جا نیامد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویش بانشی به معنای حجیم کردن و برجسته کردن مو و پر است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیر ( Bir ) در گویش بانشی به معنای برجسته است، دقیق تر بخواهم توضیح بدهم، به موی سری که به هم ریخته و وز باشد بیر می گویند، جانوری که خودش را برای تر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهرگان اصلا نام انسان نیست که دارید سر دخترانه بودن یا پسرانه بودنش دعوا می کنید، مهرگان نام یک جشن است که برگرفته از نام ایزد مهر است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر به تنهایی میان جمله بیاید کارکرد بندواژه دارد و معنی ( ( یا ) ) می دهد ولی اگر پسوند واژه دیگری باشد آن واژه را کننده می نماید، مانند پسوند er که ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریتون ( یونانی ) = تکوک ( پارسی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ - نام گونه ای عنکبوت است. ۲ - نام یکی از ابرقهرمانان جهان داستانی مارول که برگرفته از عنکبوتی به همین نام است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام یکی از ابرقهرمانان جهان داستانی مارول است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Groot نام یکی از ابرقهرمانان جهان داستانی مارول است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام یکی از ابرقهرمانان جهان داستانی مارول است.

پیشنهاد
٠

نام یکی از ابرقهرمانان جهان داستانی مارول است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوغبا = آش دوغ

پیشنهاد
٠

نام یکی از ابرقهرمانان جهان داستانی مارول است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویلچر چرسی = چرخ کرسی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چَرسی چرخ کرسی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که حس چشایی ندارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که حس بساوایی ( لامسه ) ندارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که حس چشایی دارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که حس بویایی ندارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که حس بساوایی ( لامسه ) دارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بویا یعنی کسی که حس بویایی دارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جارختی Wardrobe

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویش بانشی به جوجه تیغی زوزک ( Zuzuk ) می گویند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

خرنگ ( Ĥorong ) در گویش بانشی به معنای زغال برافروخته است. نکته: به کار بردن واژه گداخته به عنوان صفتی برای زغال نادرست است، زیرا زغال ذوب نمی شود. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نکته: به کار بردن واژه گداخته به عنوان صفتی برای زغال نادرست است، زیرا زغال ذوب نمی شود. گداخته یعنی ذوب شده ذوب یعنی تبدیل جامد به مایع

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نکته: به کار بردن واژه گداخته به عنوان صفتی برای زغال نادرست است، زیرا زغال ذوب نمی شود. گداخته یعنی ذوب شده ذوب یعنی تبدیل جامد به مایع

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رشت ( Rašt ) در گویش بانشی به معنای خاکستر است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ردپا [در گویش بانشی]

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بز جوان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویش بانشی دوگون ( Dowgun ) به معنای مرغ مادر است.