پیشنهادهای آرش ایرانپور (٨٠١)
شهر کمشه به غلط شهرضا نامیده می شود.
شهرستان پلورگان به غلط فلاورجان نامیده می شود.
شهرستان پلورگان به غلط فلاورجان نامیده می شود.
شهر پلورگان به غلط فلاورجان نامیده می شود.
شهرستان پلورگان به غلط فلاورجان نامیده می شود.
شهر نان به غلط نجف آباد نامیده می شود.
شهرستان نان به غلط نجف آباد نامیده می شود.
شهرستان نان به غلط نجف آباد نامیده می شود.
در گویش بانشی زبان پارسی به جای عطسه می گویند وخشه.
در گویش بانشی به جای عطسه می گویند وخشه.
شهرستان نان به غلط نجف آباد نامیده می شود.
شهرستان ماربین به غلط خمینی شهر نامیده می شود.
شهرستان ماربین به غلط خمینی شهر نامیده می شود.
شهرستان ماربین به غلط خمینی شهر نامیده می شود.
استان اسپهان به غلط اصفهان نامیده می شود.
شهرستان اسپهان به غلط اصفهان نامیده می شود.
شهرستان اسپهان به غلط اصفهان نامیده می شود.
شهر اسپهان به غلط اصفهان نامیده می شود.
شهرستان اسپهان به غلط اصفهان نامیده می شود.
شهرستان سرچشمه به غلط سرعین نامیده می شود.
شهرستان سرچشمه به غلط سرعین نامیده می شود.
شهرستان گیو به غلط کوثر نامیده می شود.
شهرستان گیو به غلط کوثر نامیده می شود.
شهرستان گیو به غلط کوثر نامیده می شود.
شهر آشوت به غلط شوط نامیده می شود.
شهر کمیگان به غلط کمیجان نامیده می شود.
شهرستان کمیگان به غلط کمیجان نامیده می شود.
شهرستان کمیگان به غلط کمیجان نامیده می شود.
شهرستان کمیگان به غلط کمیجان نامیده می شود.
شهرستان ورزگان به غلط ورزقان نامیده می شود.
شهرستان ورزگان به غلط ورزقان نامیده می شود.
شهرستان ورزگان به غلط ورزقان نامیده می شود.
شهرستان شادیان به غلط چاراویماق نامیده می شود.
شهرستان شادیان به غلط چاراویماق نامیده می شود.
شهرستان شیز به غلط عجب شیر نامیده می شود.
شهرستان شیز به غلط عجب شیر نامیده می شود.
شهرستان آشوت به غلط شوط نامیده می شود.
شهرستان آشوت به غلط شوط نامیده می شود.
شهرستان جانکی به غلط باغملک نامیده می شود.
شهرستان جانکی به غلط باغملک نامیده می شود.
این واژه جایگزین واژه تازی مربا است
پسوند "ـیگ" در زبان پارسی کارواژه ( فعل ) را به نام واژه ( اسم ) تبدیل می کند. مانند واژه خلیگ ( خلیج ) که از بن کارواژه خلیدن است.
پسوند "ـیگ" در زبان پارسی کارواژه ( فعل ) را به نام واژه ( اسم ) تبدیل می کند. مانند واژه خلیگ ( خلیج ) که از بن کارواژه خلیدن است.
غرم یعنی میش کوهی، در گذشته غرم را شکار می کردند و گوشت آن را همراه با نمک کافی و روغنی که از چربی خود غرم می گرفتند کمی می پختند و بعد خوراک نیم پز ...
میش کوهی
قمه رزم افزار بومی قفقاز است و این نام هم از یکی از زبان های قفقازی به نام آدیغی وارد زبان های ایرانی و ترکی شده. къамэ
غلک = غله ( کوزه ) ک ( کوچک )
غلک = غله ( کوزه ) ک ( کوچک )
گرده، گردله
کهوار