دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
زرگر
در پارسی میانه: واچیک
در پارسی میانه: شمبلیتک در گویش های پارسی: شملیز
در پارسی میانه: شونبت
پینه جان گونه ای الگوی ریش که به ریخت یک تکه کوچک در میان است
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
پرسش نخست این که به جای واژه های وزارت و وزارتخانه چه واژه پارسی پیشنهاد میکنید؟ پرسش دوم این که برای هر کدام از وزارت های زیر چه واژه پارسی پیشنهاد میکنید؟ اطلاعات ارتباطات خارجه امنیت میراث و نکته مهم این که واژه های جایگزین هم پارسی باشند، هم شایسته باشند و هم روان
واژه ویچار در پارسی میانه دستکم با چهار معنی مختلف که عبارتاند از: تصمیم، تشخیص، تفکیک و توضیح استفاده شده است. پرسش من این است که چه وجه اشتراکی یا وجه شباهتی میان این چهار واژه وجود دارد؟ در نهایت میخوام به این برسم که فعل ویچاریدن دقیقاً به چه معناست؟
نام اصلی شهر قرچک چه بوده است؟ آیا قرچک شکل دگرگون شده نام اصلی است یا نام اصلی به کل چیز دیگری بوده است؟
جدیدترین پاسخها
ضرب المثل: "گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری" در چه مواردی بکار می رود؟
زمانی که بخواهیم عواقب یک کار را گوشزد کنیم یا تاثیر گسترده کاری را نشان دهیم
نگاه عاقل اندر سفیه کردن ضرب المثل فارسی است.
عاقل یعنی دانا و سفیه یعنی نادان نگاهی که یک دانا به یک نادان دارد
درین یک نام دورگه و نامناسب است.
لیا و حوریا نام های بیگانه هستند و شایسته نیست که ایرانی ها فرزندانشان را به این نام ها آلوده کنند. نیلماه اگرچه بیگانه نیست ولی معنی ندارد، پیشنهاد میکنم از نام های واقعی مانند نیلوفر، نوشین و نسترن استفاده کنید.
در بیت «شرمم آمد که یکی تلخ از کفت من ننوشم ای تو صاحبمعرفت» چگونه مولانا شرم و ادب در برابر معشوق یا خداوند را به عنوان دلیل اصلی تحمل رنج و سختی معرفی میکند؟
گمان میکنم معنی شعر این باشد: شرم کردم که از دست دانشمندی مانند تو باده ننوشم نوشیدن باده تلخ را به نصیحت تلخ شنیدن تشبیه کرده از نوع تشبیه مستتر