تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

carefully arranged or designed به دقت سازماندهی یا طراحی شدن صفت ترکیبی میباشد ( compound adjective )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٣

After that بعد از آن، بعدش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

مغازه گل فروشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

Begin to dislike sb, often without a good reason مخالفت کردن با کسی/مقابل کسی ایستادن ( معمولاً بدون داشتن یک دلیل خوب )

پیشنهاد
٦٣

Put yourself in danger خود را در خطر قرار دادن همون 'جونتو بذار کف دستت' خودمونه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

If sb or sth grows on you, you begin to like it/them more شروع به علاقمند شدن به چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

اصلاً برام اهمیتی نداره این اصلاح غیر رسمی ( INF ) است Syn: couldn't care less

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

Against sb بر علیه کسی مخالف و مقابل کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

مسخره کردن کسی مورد تمسخر قرار دادن کسی Syn: make fun of sb

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

تو زودترین حالت زودترین زمان اولین فرصت Opp: at the latest

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

Yes To say 'yes' when sb asks for sth

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

محدودیت سنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤١

Attract sb's attention by making eye contact with them

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

Become conscious again به هوش آمدن Opp: faint, pass out

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧٤

Under When sth is hidden or covered در زیر چیزی پنهان شدن یا پوشیده شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

Impressed with sth/sb تحت تاثیر چیزی یا کسی قرار گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

Remain unchanged = Remain stable ثابت و بدون تغییر ماندن Syn: stay the same

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

The exams you have passed or courses you have finished

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤٧

ضمانت دادن، ضمانت هم فعله و هم اسم خدایی " متضمن شدن" خودش ترجمه میخواد 😅😅

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥١

آتش بس An agreement between two sides to stop fighting.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

The lawyers who try to prove that the accused person has not commited the crime وکلای مجرم که تلاش میکنند ثابت کنند متهم مرتکب جرم نشده است. وکلایی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

The lawyers who try to prove that the accused person has committed a crime وکلایی که تلاش میکنند ارتکاب به جرم متهم را ثابت کنند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

Look at sb/sth for a long time without moving your eyes. به کسی یا چیزی خیره شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧٥

نوک تیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

A room or small passage just inside the entrance to a house اتاق یا راهروی کوچکی که در ورودی یک خانه قرار دارد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧٩

Very dirty

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨٢

به معنی" نخ " هم هست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨٤

کنگر میگن طرف artichoke خورده لنگر انداخته!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩٥

High tide = مَد Low tide = جزر