نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
of interest: مورد توجه بودن، زیر ذره بین بودن I ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
agonize over something: تفکر و تعمق در خصوص انجام کاری If y ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give notice: این اصطلاح ، "اطلاع دادن" به طور کل ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abseiling: صخره نوردی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
two tier: دو گانه ، تبعیضی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
all nighter: بیدار خوابی ، شب زنده داری
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
draw a bath: پر کردن وام حمام برای حمام کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
silver surfer: یک فرد مسن که کاربر دائمی یا مشتاق ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
man bun: مدل موی دم اسبی برای مردان که در پش ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get dressed up: تیپ زدن ، خوش تیپ کردن to put on ni ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
caregiver: پرستار کودک معنی نمیده دوستان. car ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
مزایای جانبی، به غیر از حقوق، پادا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
distiguished looking: ظاهر جذاب یا موقر داشتن در خصوص مر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
touch on: درباره چیزی بطور مختصر صحبت کردن یا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
porky: چاق: He's been looking a bit porky ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be subject to something: تجربه کردن در معرض . . . . . . بودن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

تایید موبایل و ایمیل

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
landscaping: باغبانی
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
severance: بجز جدایی و تفکیک و . . . معنی دیگر ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
enquiry: این کلمه، جایگزین formal برای کلمه ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
due diligence: دقت لازم اهتمام لازم
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
excruciatingly: به طرز وحشتناکی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a surge of anger: خشم شدید و ناگهانی The phrase "a su ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a hotbed of something: کانون چیزی یا فعالیتی بودن مرکز چیز ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
laid off: از دست دادن شغل به خاطر شرایط بد اق ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
benefit of the doubt: فرض رو بر بیگناهی گذاشتن یه جورایی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw the baby out with the bath water: این اصطلاحی است که زمانی بکار میره ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stumble over: تپق زدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sugarcoat: پنهان کردن واقعیت to make something ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
perpetuate: نهادینه کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take on board: در نظر گرفتن فهمیدن to understand o ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull off: از پس کاری برآمدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hand me down: لباسهای خواهر یا برادر بزرگتر که به ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hands on experience: تجربه یا دانش عملی و تجربی knowledg ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
so too: به همین ترتیب ، بطور مشابه The phra ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
where to turn: کجا رفتن یا از کی کمک خواستن what t ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
perpetuate: تثبیت کردن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit up for: پول از کسی خواستن did he hit you up ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be stretched thin: در تنگنای مالی یا منابع بودن be str ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
When writing an address for someon ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
merchandising  یعنی بازرگانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
undertake: 1 - انجام دادن do 2 - قول دادن prom ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break the bank: پول زیادی خرج کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
break the back: سخت کار کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
break the neck: زحمت زیادی کشیدن ، بهدسختی کار کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break down: تحلیل کردن ، بررسی کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
away day: روز بدون کار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
backstory: پیش زمینه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sickie: روزی که شما به بهانه بیماری سر کار ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sickie: روزی که شما به بهانه بیماری سر کار ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
skiving off: غیبت غیر موجه missing work or schoo ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
welfare benefit: پولی که دولت زمان بیکاری یا بیماری ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pulling the wool over your eyes: سعی کسی در گول زدن شما
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break down barriers: تبادل عقاید مختلف to improve unders ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a heavy cross to bear: تحمل یک موقعیت سخت و دردناک ، تحمل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
see to: کاری را سازماندهی کردن ترتیب کاری ر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
invite round: برای شام یا نوشیدنی به خانه کسی دعو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spring cleaning: نظافت عمیق مخصوصا در خصوص خانه a de ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take on the world: برای شروع کردن روز حاضر بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
draw a bath: پر کردن وام حمام برای حمام کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lather up: کف آلود کردن بدن هنگام حمام
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lather up: کف آلود کردن بدن هنگام حمام
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beyond one: بیشتر از وُسع مالی کسی بودن، بالا ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
someone's bread and butter: وسیله امرار معاش، روزگار گذراندن، ن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
back up traffic: پس زدن ترافیک
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
surface street: راه فرعی راهی که آزاد راه یا بزرگرا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
delved into: تو کوک چیزی رفتن در خصوص چیزی دقیقا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sneeze up a storme: زیاد عطسه کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crisp banknote: اسکناس تازه و تا نخورده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swing by: توقف کوتاه در مسیر اصلی برای سر زدن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wrap around shade: نوعی عینک آفتابی که دسته های تقریبا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play phone tag: تماس های مکرر با کسی گرفتن و عدم دس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
busman's holiday: when you spend your free time simil ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
waxed and waned: an idiom connected with the cycle o ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
waxed and waned: an idiom connected with the cycle o ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
race to the bottom: situation in which companies compet ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
race to the bottom: situation in which companies compet ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
low suit: طرح دعوا در دادگاه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
account statement: صورتحساب ، صورت وضعیت حساب
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
laser like: خیلی دقیق و متمرکز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kip down: دور از خانه خوابیدن بدون برنامه ریز ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sticks: حومه شهر - مناطق روستایی دور افتاده ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you could have heard a pin drop: something that you say in order to ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
altered consciousness: حالت خلسه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mileage allowance: کمک هزینه سفر بر اساس هزینه پیموده ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a great ball: خوش گذشتن ، زمان خوبی را سپری کردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be worried sick about something: به شدت نگران چیزی بودن ، نگران بودن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be tongue tied: بند آمدن زبان از اضطراب و عصبانیت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sub out something: از چیزی بجای چیز دیگری استفاده کردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
domestic chores: کارهای خانه ( فعالیت های روزمره داخ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a fuss over: زیادی شلوغش کردن ، بزرگ کردن موضوعی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where to turn: کجا رفتن یا از کی کمک خواستن what t ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
board generalization: کلی گویی ​a general statement that ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
digital editing: to edit digital materials like audi ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
untreated water: آب تصفیه نشده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rubbish tip: محل ریختن زباله a place or area wh ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take one's for a ride: فریب دادن ، گول زدن to cheat or tr ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
emblazon: نقش بستن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
house salad: سالاد معمولی the regular salad in a ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know one's onions: در کاری خبره بودن ، به کاری مسلط بو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to upskill: تقویت مهارت ها to improve your skil ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
goblin mode: یه حالت رفتاری که نشانه هایی از خود ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
flow from something: سرچشمه گرفتن ، نشأت گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sow one's wild oats: man sows his wild oats, he has sex ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
computer fatigue: a syndrome of tiredness resulting f ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under tall person: با قد متوسط
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the holiday of lifetime: بهترین تعطیلات عمر یا زندگی the be ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
place of interest: مکانهای مورد علاقه it literally mea ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all in package: بسته تعطیلاتی شامل هزینه های مسافرت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
far off destination: مقصد دور somewhere a long way away
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clutch of: گروهی، دسته ای a small group of sim ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
marked improvment: بهبودی قابل توجه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be flattered: باعث افتخار بودن ، باعث خوشحالی بود ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
noble gases: گاز خنثی ، گاز بی اثر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
poor self image: از خود مطمئن نبودن ، اعتماد به نفس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
uppance: سزا ، جزا ، نتیجه کار
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
communion wine: شرابی که در مراسم عشاء ربانی سرو می ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
specially abled: معلول handicapped
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
venture into: اقدام به ، در یک فعالیت اقتصادی جدی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
adverse impact: اثر بد ، نتیجه عکس ، نتیجه نامطلوب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
inhabit a role: در نقش فرو رفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cutthroat competition: رقابت سخت ، رقابت شدید Cutthroat co ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hidden unemployment: بیکاری پنهان Hidden unemployment, a ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
circular file: در اصلاح و بصورت طنز یعنی: سطل آشغا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
interoffice paperwork: کاغذ بازی درون سازمانی - مکاتبات دا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
supplement income: کمک درآمد ، درآمد مازاد نسبت به درآ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run up huge depts: بدهی سنگین بالا آوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
agreed credit limit: حد اعتبار مجاز ( در خصوص کارت های ا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run up an overdraft: بیشتر از موجودی حساب خرج کردن ( در ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run up an overdraft: بیشتر از موجودی حساب خرج کردن ( در ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
maitre d': مدیر رستوران ، مسئول گارسونهای رستو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
maitre d': مدیر رستوران ، مسئول گارسونهای رستو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get dressed up: تیپ زدن ، خوش تیپ کردن to put on ni ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in one's own skin: مطمئن ، آرام ، دارای اعتماد به نفس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on trend: طبق مد روز بودن ، مدپوش بودن ، شیک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep up with the latest fashion: همیشه بروز و مطابق مد بودن ، مد پوش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
misaligning: ناهماهنگی ، جفت و جور نبودن ، چیدما ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hose bib: شیر آب که در بیرون خونه برای ابیاری ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mold: در زمینه افکار عمومی: قالب کردن ( ا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
criminal complaint: شکایت کیفری
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
toil: سگ دو زدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
court mandated: بدستور دادگاه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go to distance: این یه اصلاحه: تا آخرین نفس تلاش کر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hitting a home run: رکورد شکنی کردن عملکرد بسیار عالی د ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pre roll ad: تبلیغات کوتاه قبل از نمایش اصلی ، پ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gravitate towards something: به چیزی گرایش پیدا کردن ، به چیزی ج ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spark one's creativity: برانگیختن خلاقیت ، شکوفا شدن استعدا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
niche interests: علاقه های ویژه ، علاقه های خاص ( عل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
online persona: شخصیت مجازی یا آنلاین یا دیجیتال ( ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wet bar: یه اشپزخانه کوچک در سوییت های هتلی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
button up shirt: پیراهن دکمه دار که یقه و استین های ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
full of twists and turns: این یک اصطلاح برای فیلم هایی است که ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get choppy: ناپایدار شدن ، متلاطم شدن The video ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
playing in the field: سر و گوش کسی جنبیدن ، روابط عاشقانه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it couldn't have come at a worst time: از این بدتر نمی شد. وقتی از این جم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
right up one's street: چیزی کاملا مناسب سلیقه و توانائی کس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't beat: رو دست نداره ، بهترینه این یک اصطلا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
equity accounting: حسابداری حقوق صحبان سهام حسابداری ح ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
condiment station: ظرف چاشنی ها نظیر نمک ، فلفل و . . ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
phone ins: برنامه های تلویزیونی یا رادیویی که ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crying over the split milk: این یه اصلاحه برای کاری که در گذشته ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do something justice: حق مطلب را ادا کردن این یک عبارت مح ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the way one's look: از روی ظاهر قضاوت کردن the expressi ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
onwards and upwards: روز به روز بهتر شدن ، رشد کردن bec ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be in the zone: متمرکز بودن ، غرق کاری بودن To bec ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your head in the game: غرق کاری بودن ، روی کاری متمرکز بود ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give somebody the creeps: احساس ترس و نفرت به کسی دست دادن Wh ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
side gig: شغل دوم ، شغل جانبی The term "side ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
carcinization: تکامل موجودات زنده به سمت ایجاد صفا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
genre defying: سبک شکن معمولا در خصوص فیلم ، کتاب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your mileage may vary: نظرها متفاوته. ممکنه نظر شما متفاو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get with the programme: روش ات رو عوض کن ، تغییر رویه بده ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
speed through: با عجله انجام دادن کاری بدون توجه ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
marriage encounter: مشاوره ازدواج
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rocket docket: اصطلاحی است که برای دادگاه های آمری ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
through the roof: این یک اصطلاح است و برای بیان بالا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
veg o matic: چرخ گوشت وسیله ای که قبلا برای خرد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clothes wise: از نظر لباس
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a pang of nostalgia: حسرت گذشته ها ، شوق گذشته ها ، دلتن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a pang of nostalgia: حسرت گذشته ها ، شوق گذشته ها ، دلتن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot ticket: رویداد یا ماجرایی که همه دنبال می ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pay dearly: بهای سنگینی پرداخت کردن to suffer ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bump off a flight: کنسل شدن پرواز توسط آژانس هواپیمایی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pantry staples: به کالاهای ( غذاهای ) اساسی در انبا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all singing all dancing: it's an idiom. برای بیان قابلیت ها ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cog in the machine: یک مهره بی اهمیت در یک سازمان یا شر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the mainstream: جریان زندگی ، زندگی روزمره the way ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hands on experience: تجربه یا دانش عملی و تجربی knowledg ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the clap: اصطلاح عامیانه سوزاک slang for gono ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
switch off: در زمینه کاری ، یعنی به کار فکر نکر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get something up: سازماندهی کردن یک گروه از آدما برای ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
puddle jumper: هواپیمای کوچک ملخی معمولا با plane ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bounce something off someone: در مورد نقشه ای یا ایده ای با کسی م ...
١١ ماه پیش
١