پیشنهادهای علی عسکرپور (٢٤)
تو خود بودن، افراد درون گرا
معنی ترسوندن هم میشه مثال: You are freaking me out ترجمه: تو داری منو می ترسونی.
سیفلیس ( یه بیماری عفونی تو قسمت دستگاه تناسلی )
به یاد آوردن مثال: We've met but I can't recall you ما قبللً همدیگرو دیدم اما من شمارو بیاد نمیارم.
بیرون کشیدن
Me to
تجزیه و تحلیل کردن.
بهانهٔ الکی
برادشتن
( عامیانه ) به انجام رساندن مثال: You could pull this job تو تونستی این کارو انجام بدی.
برو بیارش
تحسین شده
از روی بی میلی
وارد کردن
به این نتیجه ختم می شود
معنی ناگوار هم میده و مترادف unpleasant هم هست. مثال: everyone knows that hideous accidents happen ترجمه: همه از آن حوادث ناگواری که اتقاق افتاد باخ ...
معمولاً به افراد ولگرد، بیکار، معتاد می گن و انگل جامعه محسوب میشن. . Someone who is lazy and no plan in life . Someone who avoid paying debt
ضربان مثال:beating heart:ضربان قلب
پخش صدا یا فیلم از طرق اینترنت که منبع آن زنده ( ظبط نشده ) است. مثل کنسرت یا رویداد ورزشی و. . .
کارای مردونه
عملی کردن، عملیش کن
شوخی خرکی
. To avoid interacting with someone دوری کردن از تعامل ارتباط داشتن با کسی.
انکار کردن.