تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

انکار کردن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

. To avoid interacting with someone دوری کردن از تعامل ارتباط داشتن با کسی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

شوخی خرکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

عملی کردن، عملیش کن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کارای مردونه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

پخش صدا یا فیلم از طرق اینترنت که منبع آن زنده ( ظبط نشده ) است. مثل کنسرت یا رویداد ورزشی و. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضربان مثال:beating heart:ضربان قلب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

معمولاً به افراد ولگرد، بیکار، معتاد می گن و انگل جامعه محسوب میشن. . Someone who is lazy and no plan in life . Someone who avoid paying debt

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

معنی ناگوار هم میده و مترادف unpleasant هم هست. مثال: everyone knows that hideous accidents happen ترجمه: همه از آن حوادث ناگواری که اتقاق افتاد باخ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

به این نتیجه ختم می شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

وارد کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

از روی بی میلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تحسین شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

برو بیارش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

( عامیانه ) به انجام رساندن مثال: You could pull this job تو تونستی این کارو انجام بدی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

برادشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بهانهٔ الکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تجزیه و تحلیل کردن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Me to

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیرون کشیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به یاد آوردن مثال: We've met but I can't recall you ما قبللً همدیگرو دیدم اما من شمارو بیاد نمیارم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

سیفلیس ( یه بیماری عفونی تو قسمت دستگاه تناسلی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

معنی ترسوندن هم میشه مثال: You are freaking me out ترجمه: تو داری منو می ترسونی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تو خود بودن، افراد درون گرا