پیشنهادهای Ali Rafighi (٣٩)
هرکی یه حرفی میزن ( یکی قبول داره یکی قبول نداره )
در بدترین حالت ، دیگه تهِ تهش
قلباً به چیزی علاقه نداشتن
دلسرد شده
متعلقات ، دارایی ها
آزرده خاطر کردن ، رنج دادن ، موجب رنجش شدن ، اذیت کردن و . . .
کاملا متفاوت بودن
شیر فهم کردن کسی
وقتی صحبت از. . . میشه
کثیف، نامرتب، بهم ریخته
تقسیم کردن، دنگ دنگی کردن
دستگاه دروغ سنج، آشکار ساز دروغ، سنسور تشخیص دروغ
پشت پا زدن، زیر پایی گرفتن
احمقانه رفتار کردن
خوب پیش نرفتن اوضاع
دلسوزی و نگرانی درباره کسی
درکل ، بطور کلی، در اغلب موارد، غالباً
در دراز مدت، در طولانی مدت
بدون تردید، بی شک، بدون شک، بی گمان، بلا شک ، یقیناً
عکاس، تصویر بردار
نوعی موسیقی Type of music
محصول
تراکت ( آگهی کاغذی )
تبلیغات روی بدنه اتوبوس
زیر نویس تبلیغاتی
تبلیغاتی رویِ ماشین ها
دگرگونی و انقلاب در چیزی
به همین سبب، به همین جهت، از این رو
مضارع مستمر
داشتی چیکار میکردی؟ ( هنگام احوال پرسی به معنای چه خبرا )
نهایتاً تا . . . ( زمان )
داری شوخی میکنی، شوخیت گرفته؟ ( اظهار تعجب از چیزی )
بد نیست ( میشه گفت خوبه )
من هم همینطور ، برای من هم اینگونه است
موافقم
خودت ببین ( نتیجه انجام کاری )
A false warning about sth dangerous
Reduce the amount of sth that you eat, spend, use
اعلام حضور کردن ( فرودگاه، هتل )