پیشنهادهای قانعی (٤١)
عزت نفس _ شرافت
مقیاس _ مبنای اندازه گیری
رد کردن _ روشن گری کردن _ از تاریکی بیرون آوردن _ رفع ابهام کردن
بهره جوئی روشنگرانه _ استفاده از افشاگری در. . .
روشنگر _ مصلح
I'm rooting for you من ریشه تورا میخشکانم
( بدون درنظر گرفتن نتایج محتمل و عواقب احتمالی ) دست به کار شدن
حجوم بیرحمانه _ حمله ( به شخصی ) درحالت بی دفاع _ حجمه از پشت سر
همراه و هم قدم شدن
صفت : بیرحمانه _ خالی از احساس
بکلی ازمیان برداشتن . موقعیت را کاملا ازبین بردن . با امکانات موجود به نتیجه مطلوب رسیدن . EXM. : . " We knock him off his game " ما اورا در بازی خو ...
در بحث تحصیلات به آن مدرک افتخاری هم اطلاق میشود .
مهندسی معکوس در زمینه روان شناختی ( یعنی از نتیجه و قطعیت به محتوا و تحلیل درست شخصیتی رسیدن )
موقعیت فیزیکی = Circumstance : وضعیت و موقعیت جاری ( وضع موجود بصورت غیر فیزیکی هم میتواند مورد بحث باشد ) .
Intuition : حس ادراک ( ششم ) فرق بین این کلمه و intellect در این است که حس ششم انتضاعی تر ست اما intellect بیشتر اکتسابی ست تا ژنتیک . البته تا حدود ...
SYN. of Medalion گردن آویز _ مدال
Drop off some one به محل رساندن شخصی _ رفتن سراغ کسی. . .
قابل بازبینی _ قابل ویراستاری _ فرضیه خام _ چهارچوب نیازمند اصلاح
بصورت مقدماتی طرح شده _ طرح مقدماتی نیازمند ویراستاری _ برنامه مقدماتی مطروحه جهت بازبینی
از مسیر درست خارج شدن _ ولگردی _ انحراف
Dummy up
بطور دقیق و قاعده مند سنجیدن ( چیزی )
لابی گرانه ( خانوادگی ) با دورنمایه پارتی بازی پارتی باز لابی گر ( خانوادگی ) رابطه بازانه رابطه باز ( فامیلی )
Pioneer Superb
Callet Shrew Oppugn Nix Gainsay Controvene Thwart
عرض اندام کردن
Shagged out Washed - up Paralytic Palsied Feeble Infirm
( عامیانه ) درب و داغون - کند و فاقد انرژی
Rligious duty Errand
جمع errand بمعنای وظیفه مذهبی و دستور شرعی
فتوای شرعی
لباس روحانی - لباس شریعت
امام غریب ( ع ) - غریب الغرباء ( ع )
روحانی - مربوط به علوم دینی
آخرالزمان - روز آخر دنیا
Dooms day
۱ - همسان و همپوشان ۲ - شخصی ( بین دو نفر )
Body activities
Stoner
Exterminate
نازک کار ساختمان