نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
phony: آدم ریاکار
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kick start: شروع یک کار.
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
faculty: دانشکده اعضای علمی دانشکده قدرت ذهن ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bounce off the walls: فعال و پر از انرژی بودن.
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the lead: در مسابقه جلو افتادن.
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
can't help myself: نمی تونم جلوی خودم رو بگیرم.
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look forward to: هیجان داشتن برای اتفاقات آینده.
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shopping parade: گردشگاه بزرگ برای خرید
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
postcard: پاکت نامه که روش نویسنده و گیرنده و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
new minted: New created تازه ساخته شده
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ravish: انسان ها به خصوص خانم ها که خیلی جذ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grand slam: مسابقه ورزشی مهم
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smokefree: اجازه سیگار کشیدن نداریم
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
recede: به تدریج کم شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
philips screwdriver: پیچ گوشتی چهارسو
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
duh: پس نه پس ( پ نه پ )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slippery: غیرقابل اعتماد
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tour: تور و گشت زدن در دور و اطراف.
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
retreat: بازگرداندن کسی یا چیزی به جای اولش.
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pain in the neck: مانند a pain in the ass است.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل حداقل ١٠٠ رای

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cheugy: برخلاف trendy است یعنی کسی که از مد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
there is no way: اصلا امکان نداره
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
moolah: کلمه عامیانه برای پول است.
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strained: متشنج
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
moving buddy: همسفر
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ride hailing: سرویس های حمل و نقل اینترنتی مثل اس ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
over the moon: روی ابرها بودن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cultural appropriation: پذیرش آداب ، رسوم ، عقاید و غیره از ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by coincidence: برحسب تصادف، اتفاقی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
proficiency test: آزمون مهارت
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run out of steam: از دست دادن انرژی به خاطر خسته شدن
٣ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
worse than useless: چیز خیلی بد و وحشتناک.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
the client is always right: حق همیشه با مشتری هست.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a change: تغییر به منظور لذت بردن از فعالیتی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
well: well well well چشمم روشن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stab in the dark: حدس بر پایه اطلاعات خیلی کم. مانند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
show up: to show up for some one از کسی حماب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pegged: you got me pegged تو خوب منو شناختی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pegged: you got me pegged تو خوب منو شناختی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cavalier attitude: برخود یا نگرش بی تفاوت داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bad back: کمر درد داشتن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chick flick: فیلم هایی که خانم ها آن ها رو دوست ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go along: go along here مستقیم برو
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drive up: رسیدن به مکانی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stay out: دخالت نکردن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kick down: یه چیزی را با پا محکم شکستن .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bimble: Walk or travel at a leisurely pace
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
عذاب وجدان: guilty conscience
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fit the bill: تو همونی هستی که من میخام.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drip: خوشتیپ بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
diddy: سینه زن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
banging: عالی excellent
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
i wouldn't mind: بدم نمیا.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i wouldn't mind: بدم نمیا.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come to: سرانجام، به تدریج
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stake one's life: بر روی چیزی شرط بستن و تمام دار و ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gassing: زیادی تعریف و چاپلوسی کردن gassing ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
redeal: پخش کردن مجدد کارت های بازی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
put by: کنار گذاشتن و پس انداز کردن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dock: نوار ابزار در کامپیوتر.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
you can't make an omelet without breaking eggs: برای رسیدن به هر موفقیتی باید سختی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rehang: دوباره آویزان کردن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
flex: پز دادن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drive: جنبش . حرکت انقلابی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run off: انتخابات نهایی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set on: be set on something کاری را انجام ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ride hailing: سرویس های حمل و نقل اینترنتی مثل اس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
military buildup: آرایش جنگی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ghost gun: تفنگی که سریال نداره و دولت اون رو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
distress call: هشدارهای اضطراری یک هواپیما یا کشتی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
right by me: با کسی منصفانه برخورد کردن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
whop: whopping بسیار بزرگ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
data breach: انتشار اطلاعات شخصی به صورت عمدی یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under the flag: متعلق به کشور خاصی بودن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wedge: چپاندن و فرو کردن با فشار.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breakwall: دیوار شکن یا سد که برای جلوگیری از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
suspended sentence: حبس تعلیقی یعنی اینکه اگر فردی برای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breathing room: زمان یا مکان کافی برای ریکاور شدن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
populist: اغلب فرهنگ ها معادل فارسی، پاپیولیس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shoot: shoot the show در فیلم نقش اجرا کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
can't be bothered: حسش نیست.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give the benefit of the doubt: قضیه را به فال نیک گرفتن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
postcard: پاکت نامه که روش نویسنده و گیرنده و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spank the money: جق زدن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
knock up son: فرزند ناخواسته به دنیا آمده.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
snapped: I am snapped. کنترلم رو از دست دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ask for the moon: یه چیز غیرممکن را خواستن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ask for the moon: یه چیز غیرممکن را خواستن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
donot get your knickers in twist: اعصاب خودت رو خرد نکن و آروم باش.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be like: در زبان محاوره گفتن می باشد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pet free building: خانه ای که در آن اجازه نگه داشتن حی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smokefree: اجازه سیگار کشیدن نداریم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weather inversion: وارونگی هوا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
couldn't help it: دست خودم نبود.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
line up: برنامه های روزانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cheers: تشکر کردن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
any minute now: هر آن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go off the radar: به صورت ناگهانی ناپدید شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be in my radar: از رفتار و کردار کسی کاملا آگاه بود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rush: احساس خیلی زیاد و ناگهانی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take in: لذت بردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
made my bone: به موفقیت رسیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
opening: وقت خالی برای نوبت گرفتن دکتر.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
without second thought: کاری را بدون در نظر گرفتن پیامدهای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
easy ice: قهوه با یخ کم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
put him out of his misery: به درد و رنج و بدبختی خاتمه دادند
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put him out of his misery: به درد و رنج و بدبختی خاتمه دادند
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
back post: تیر دروازه ای که از دروازه بان دور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
off color: کسی که حالش خوب نیست و رنگش پریده ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
harp on: به چه چیزی پیله کردن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nater: چت کردن با دوست.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
why: وای، عجب. برای نشان دادن تعجب است. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i m not arsed: کلمه بی ادبانه و عامیانه اینکه برام ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat yourself up: خود را سرزنش کردن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beat yourself up: خود را سرزنش کردن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dithering around: وقت را هدر دادن و خیلی آرام کار کرد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put my blood into: برای کاری بسیار زیاد تلاش کردند.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
manned: وقتی انسان یک وسیله نقلیه را کنترل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take it all in: to understand completely the meanin ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take it all in: to understand completely the meanin ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a spring in your step: شور و اشتیاق داشتن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tipple: یک مقدار کم از نوشیدنی خوردن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as if i care of: یعنی یک موضوعی برای کسی اصلا مهم نی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
way down deep: در عمق وجود
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's gonna be ok: همه چیز درست میشه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's gonna be ok: همه چیز درست میشه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
geoguessr: یک نوع بازی کامپیوتری است
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
microplastics: ضایعات پلاستیکی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spread oneself thin: با یک دست چند هندوانه برداشتن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
would it be all right if: مشکلی نیست اگه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
would it be all right if: مشکلی نیست اگه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stow: مثلاً در زمانهای شروع پرواز هواپیما ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your actions contras with your words: کارات با حرفات نمیخونه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fall off the wagon: وقتی یک عادت خوبی داشتید ولی به خاط ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
key step: یک گام اساسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chippy: ماهی و چیپس
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
true to himself: با خود صادق بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
going rough: وقتی یک موقعیتی سخت و غیرقابل تحمل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
work up an appetite: کم کم گرسنه شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hacky sack�: یک بازی با یک توپ کوچک نرم انجام می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i second that: من موافقم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i second that: من موافقم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
second: در نقش فعل موافق بودن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
age first: شما بزرگتر هستید شما اول بفرمایید و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
slapper: زن فاحشه و کسی که با سیلی به طرف مق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move on: بگذریم، بی خیال.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i m in my days: من پروئید هستم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is lady time: من پروئید هستم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shut out: دوری کردن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brace: خود را برای چیزی آماده کردن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pocket ashtray: جای ته سیگار جیبی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beemer: یک نوع ماشین است.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
smore: یک نوع خوراکی است.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are having a laugh: شوخیت گرفته
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hearted: یک نوع خاصی از احساس رو داشتن مثلا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
broken angel: فرشته از بهشت طرد شده.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
awfully: اگر بعد از آن صفت یا قید بیاید یعنی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to level a building: نابود کردن یک ساختمان به صورت کامل.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
walk through: to walk someome through someghing ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be round the table: یک گفت و گو و مباحثه ای داشتن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cross into: از یک مکانی به مکان دیگر رفتن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
poke through: با چیز تیز فرو کردن، سیخونک زدن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
poke through: با چیز تیز فرو کردن، سیخونک زدن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
throw a wrench into: چوب لای چرخ گذاشتن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
speed off: به سرعت جایی را ترک کردن مخصوصا از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
speed off: به سرعت جایی را ترک کردن مخصوصا از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go piss up a rope: برو گمشو
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on my mind: مثل خوره چیزی در ذهن انسان بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in my mind: در ذهن من
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mining farms: منو میهن بلاکچین جستجو برای متوسط ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
without precedent: بدون سابقه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grounded: معقول
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
humpty dumpty: کوتوله موتوله
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roly poly: تپل مپلی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get cold feet: روحیه رو باختن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
store bought: خوردنی هایی که از مغازه می خریم نه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
store bought: خوردنی هایی که از مغازه می خریم نه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
from scratch: خوراکی که از مواد اولیه اساسی و خوب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw shade: stop throwing shade at him دست از ض ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blend with: جور شدن، عجین شدن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bark up the wrong tree: تلاش بیهوده کردن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's how i roll: ما اینیم دیگه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's how i roll: ما اینیم دیگه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the biscuit: آخر چیزی بودن یا خوب یا بد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sick: I m sick of you من از دستت خسته شد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
carsick: ماشین زده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do not twist my words: حرفمو نپیچون
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crack the book: کتاب را بازکردن و خوندن .
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dive in: بریم سراغش
٤ ماه پیش