ترجمههای افشین گلچین (١٢)
								
									٢٦٠
								
							
						
											٤ سال پیش
										
									
										Before leaving the city, be sure to make time for a shopping trip.
									
								
											١
										
									قبل از ترک شهر ، حتماً برای یک سفر خرید وقت بگذارید
											٤ سال پیش
										
									
										Flights in and out of Taipei are functioning normally again.
									
								
											١
										
									پروازهای داخل و خارج از تایپه دوباره عادی عمل می کنند
											٤ سال پیش
										
									
										I have to finish the task ahead of time.
									
								
											٩
										
									من باید کار را زودتر از موعد به پایان برسانم
											٤ سال پیش
										
									
										Too much fatty food will make your arteries more likely to clog up.
									
								
											٠
										
									خوردن غذاهای چرب زیاد باعث مسدود شدن عروق می شود.
											٤ سال پیش
										
									
										Take a leap of faith and trust them.
									
								
											١
										
									یک قدم با ایمان بردارید و به آنها اعتماد کنید.
											٤ سال پیش
										
									
										The father who worked hard did well by his family.
									
								
											١
										
									پدری که سخت کار می کرد ، به خوبی از عهده خانواده اش برآمد
											٤ سال پیش
										
									
										On second thought, she rejected his marriage proposal to finish college.
									
								
											٠
										
									پس از تأمل مجدد, او پیشنهاد ازدواج خود را برای پایان دادن به کالج رد کرد
											٤ سال پیش
										
									
										As soon as we can afford it, we'll move out to the suburbs.
									
								
											٠
										
									به محض اینکه بتوانیم هزینه آن را تامین کنیم ، به حومه شهر نقل مکان می کنیم.
											٤ سال پیش
										
									
										I was so intent on getting there on time that I didn't notice how fast I was driving.
									
								
											٢
										
									آنقدرمتمرکزبودم برای رسیدن به انجا سرموقع که متوجه نشدم که چقدر سریع داشتم رانندگی می کردم
											٤ سال پیش
										
									
										I'm agreeable to her decision because I know she's thought it through very carefully.
									
								
											١
										
									من با تصمیم او موافقم زیرا می دانم که او با دقت به این موضوع فکر کرده است.
											٤ سال پیش
										
									
										She struck the intruder a heavy blow with a metal pipe.
									
								
											٩
										
									او با یک لوله فلزی ضربه ای سنگین به متجاوز وارد کرد