Darklight - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tip: Tip has 2 meaning advice, point : ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

analyze: بررسی کردن اگه دوست داشتید لایک کنی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dawn on: If sth dawns you, you begi to reali ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

party animal: اهل مهمانی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crawl: ( Of a vehicle ) : move very slowly

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a chip on your shoulder: To be disappointed with something t ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thankless steps: Actions that are necessary but ofte ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

driving licence: an official document that show you ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alternative: Replacement اگه دوست داشتید لایک ک ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

series: سریال دنباله پشت سر هم اگه دوست د ...

٥ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pleasure: خواندن راز ها به او دلخوشی می دهد

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

darling: عزیز محبوب

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

punctuation: علائم نگارشی

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

quite: اگه adverb باشه میشه کاملا ولی اگه ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lose face: Be less respected or look stupid be ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

سلام See دیدن کلی و ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overuse: مصرف بیش از حد To use too much or ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

staycation: a vacation that you spend at home ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fine: Pay a fine Money that paid as punis ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atomic radius: شعاع اتمی یک معیاری برای اندازه گی ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a will: A legal document that says what is ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

troop: Troops Soldiers in large groups

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

force: Forces : a group of people who have ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get to know someone: to spend time with someone or somet ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

if all else fails: Used to say what somebody can do if ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

متنفر بودن: Positively averse: really dislike s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coil binding: Coil binding a book سیمی کردن کتاب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

postpone: Put things off To do sth latter

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ولگردی: Stray

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

will: Make a will A legal document that s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

NP: مخفف No problem از American Englis ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strolling through: Walking leisurely through an erea ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feel good movie: �a film which presents people and l ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eco friendly detergent: something is designed to have littl ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grant: give/receive a grant money that is ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get together with: Meet socially

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

striking: Capturing attention due to its impr ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with great gusto: Old fashioned ) with enthusiasm and ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

announce: give notice of اگه دوست داشتید لایک ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ny: Abbreviation of New York if N & Y a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

any other business: Things that are discussed at the en ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strolling through: Walking leisurely through an erea ...

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اگه به منظوره در خواست کردن ...

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این کلمه کلا در دو حالت استفاده می ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brb: مخفف be right back ( الان برمیگردم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pair: two identical, similar, or correspo ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

don't give me that bullshit: این مزخرفات رو به من تحویل نده اگه ...

١١ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

approximately: تقریبا حدودا کم و بیش More or le ...

١١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

experiment: test something unknown

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kill two bird with one stone: با یه تیر دو نشون زدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

birds of a feather flock together: کبوتر با کبوتر باز با باز کند هم جن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

argue: بحث گفت وگو ( بیشتر مواقع با اعصبا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fellow: همسفر Traveler

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kick it: ضربه زدن آسیب رساندن به هر نوعی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

winner winner chicken dinner: یکی از اصلاحات انگلیسی به معنی ما ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

once bitten twice shr: یکی از اصطلاحات انگلیسی در فارسی ی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

once bitten twice shr: یکی از اصطلاحات انگلیسی در فارسی ی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what goes around comes around: از هر دست بدی از همان دست میگیری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pregnant: پُر حامله نو آور

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

قهرمان: Hero

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بسیار: خیلی زیاد انبوه زیاد much many ve ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

orchid: گل ارکیده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

orchid: گل ارکیده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

connecting flight: به پروازی که برای رسیدن به مقصدش چن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

snore: خروپف 😴

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spoil: فاسد شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

counter: پیشخوان She is siting at the count ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

imagination: توهم خیال

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

suburb: حومه اطراف شهر the new airport is ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

extend: قصد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

baggage claim: محل برداشتن بار در فرودگاه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fan: به معنای طرفدار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hurriance: گردباد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

security: امنیت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

set: آماده کردن - چیدن - تعیین کردن - مج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arrangement: definite plans for the future قرار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

still: Continue to be

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no news from you for ages: چند وقتیه که از شما خبری نیست

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no news from you for ages: چند وقتیه که از شما خبری نیست

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

book: کتاب رزرو کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

PS: مخفف postscript به فارسی یعنی پی نو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

creel: سبد ماهی گیری نام شهری در مکزیک

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

creel: سبد ماهی گیری نام شهری در مکزیک

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اذرگشسب: به معنی آتش تند و تیز

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nowadays: این روزها This days

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

GJ: مخفف good job که یعنی کارت خوب بود

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dab: ضربه ی بسیار آرام

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wingspan: پهنای بال

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

currently: در حال حاضر Now This days

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emoticon: emotion icon نماد احساسات

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tweet: a noise that bird makes

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adopt: پذیرفتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

barista: A person who works on Cafe این کلمه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brunch: bruch از breakfast lunch تشکیل شده ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jetaudio: یک برنامه برای پخش موسیقی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

SB: the abbreviation of somebody

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wink: چشمک زدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ladder: a portable set of steps

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

superstition: a belief that doing particular thin ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deserve: لیاقت شایستگی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

civility: ادب

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wild: وحشی ولی بیشتر برای حیوانات به کار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rational: describing somebody who prefers fac ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pilot: خلبان A person who flies a plane

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scenario: نمایشنامه ماجرا

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

orchestra: دسته نوازندگان رهبر ارکستر لطفا اگ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

campsite: it is somewhere that you can sleep ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

quite: اگه adverb باشه میشه کاملا ولی اگه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

webrage: is the angry feeling you get becaus ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

staycation: a vacation that you spend at home ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chick lit: It is a kind of book that tells a s ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

e waste: all the electrical machines and dev ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fashionista: A person who always wears the laste ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sandwich generation: is a group of people who take care ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

agritourism: it is a kind of vacation where peop ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

netiquette: netiquette is a set of rules that e ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

complain: شکایت کردن عیب جویی کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

diaries: خاطرات اگه دوست داشتید لایک کنید

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wasting: هدر دادن مضر اگه خوشتون اومد لایک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sweat: عرق کردن سختی کشیدن اگه خوشتون اوم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

exclusive: منحصر بفرد انحصاری اختصاصی اگه د ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dyslexic: نارسا خوان ( کسی که در خواندن اختلا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

secretarial: منشیگری اگه دوست داشتید لایک کنید � ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

course: دوره He took a cook course او دور ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

including: از جمله شامل

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

outfit: ست کامل لباس اگه دوست داشتید لایک ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take off: در آوردن She take off her shoes ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in bare feet: پابرهنه Without shoes اگه خوشتون ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

absolutely: کاملا صد در صد اگه خوشتون اومد لایک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

feel: احساس کردن لمس کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

responsibility: وظیفه مسئولیت عهده اگه دوست داشت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

strand of hair: تار مو اگه دوست داشتید لایک کنید � ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

scalp: پوست سر اگه دوست داشتید لایک کنید ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

agreement: قرارداد اگه دوست داشتید لایک کنید ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

analyze: بررسی کردن اگه دوست داشتید لایک کنی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

participate: شرکت کردن اگه دوست داشتید لایک کنی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give up: دلسرد شدن نا امید شدن اگه دوست داشت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont suit: it means the clothes that you weari ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dont suit: it means the clothes that you weari ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

argument: جرو بحث بین دو یا چند نفر اگه دوست ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

accidentally: بر حسب اتفاق تصادفی اگه دوست داشتی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gasp: نفس نفس زدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

explorer: جستجو گر اگه دوست داشتید لایک کنید ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

permission: اجازه اگه دوست داشتید لایک کنید 💜

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cause: علت چون اگه دوست داشتید لایک کنید � ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

claustrophobic: ترس از فضای بسته اگه دوست داشتید لا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

helena: اسم قشنگیه به معنی نور و روشنایی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tiring: خسته کننده To make you tired اگه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: اخراج کردن اگه دوست داشتید لایک کنی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bridegroom: تازه داماد درسته تازه عروس میشه br ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reputation: آبرو شهرت اعتبار اگه دوست داشتید ل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

maintenance: نگهداری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

به هر روی: Anyway

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

به قول خودت: In your own words اگه دوست داشتید ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

orchestra: وای بس کنید دیگه اینجا جای اینکه یا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

troll hunter: غول کش اسم یک انیمیشن خیلی باحال ه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

orchestra: Damian wayne@ می دونم ولی اینم درست ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swedish: سوئدی اگه دوست داشتید لایک کنید

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

detective: a member of the police force or a p ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fictional: الکی خیالی اگه دوست داشتید لایک کن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pair: two identical, similar, or correspo ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thieve: سرقت دزدیدن to take by theft; stea ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

several: چندبار being more than two but fewe ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

announce: give notice of اگه دوست داشتید لایک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

responsible: answerable or accountable, as for s ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

employ: to hire or engage the services of ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

NP: مخفف No problem از American Englis ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brb: مخفف be right back ( الان برمیگردم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boutique: Small store

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

save time: صرفه جویی در زمان

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

natant: swimming; floating اگه دوست داشتید ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

natant: swimming; floating اگه دوست داشتید ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worldwide: extending or spread throughout the ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you remind me of someone: تو منو یاد یه کسی می ندازی

١١ ماه پیش

مدال‌های Darklight