دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ مترادف ها و متضادها با حرف ک - صفحه 6
کدورت
کدیه
کدیور
کذائی
کذاب
کذایی
کذب
کر
کرات
کرارا
کراش
کرامت
کران
کرانه
کراهت
کرایه
کرایه دادن
کرایه کردن
کرب
کرباس
کرت
کرجی
کرجی بان
کرخت
کردار
کردگار
کردن
کردن ساقط
کردن غربال
کرستال
کرسی
کرشمه
کرشمه باز
کرشمه کنان
کرم
کرنا
کرنش
کره
کره ی
کرها
کروی
کرک
کرکس
کریاس
کریدور
کریستال
کریم
کریه
کریه المنظر
کزاز
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11