اسم فارسی - صفحه 45

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

شاه آذر

شاه آتش


دختر

فارسی
شاه اسپرم

شاسپرم


دختر

فارسی
شاه آفرید

آفریده شاه، نام دختر فیروز پسر یزدگرد پادشاه ساسانی


دختر

فارسی
شاه بانگ

گیاهی با میوه زرد رنگ و معطر


دختر

فارسی
شاه بانو/shahbanu/

ملکه، شهبانو، نام دختر فخرالدوله دیلمی


دختر

فارسی
شاه برزین

نام شخصی در وندیدا ( بخشی از اوستا )


پسر

فارسی
شاه بهرام

نام بهرام گور پادشاه ساسانی و همچنین پادشاه کشمیر


پسر

فارسی
شاه پر

شهپر


پسر

فارسی
شاه پرند

نام نوه یزگرد پادشاه ساسانی


دختر

فارسی
شاه پرک

شاپرک


دختر

فارسی
شاه پسند

گیاهی کاشتنی و زینتی که گلهای رنگارنگ چتری دارد


دختر

فارسی
شاه پونه

نام نوه یزدگرد پادشاه ساسانی


دختر

فارسی
شاه جهان

مَلِک و سرور عالم، نام یکی از مهمترین قله های رشته کوه آلاداغ در شمال خراسان، نام چندتن از پادشاهان ...


دختر

فارسی
شاه خاتون

بانوی پادشاه، نام دختر قدرخان، پادشاه ترکستان در دوره غزنوی


دختر

فارسی
شاه دین/shah-din/

شاهِ دین


پسر

فارسی
شاه سار/shahsar/

نام یکی از شاعران دربار سامانیان


پسر

فارسی
شاه سرور

نام پسر شاه سرو پادشاه کشمیر


پسر

فارسی
شاه صنم

شاه ( فارسی ) + صنم ( عربی )، شاه زیبارویان، نام همسر فتحعلی شاه قاجار


دختر

فارسی، ترکی
شاه فر/shahfar/

شکوه شاهانه، شاه باشکوه


پسر

فارسی
شاه فرید

شاه آفرید


دختر

فارسی
شاه قلی/shahgholi/

غلام شاه، شاه ( فارسی ) + قلی ( ترکی ) غلام شاه، نام نقاش معروف ایرانی در زمان صفویه


پسر

ترکی، فارسی
شاه محمد

شاه ( فارسی ) + محمد ( عربی ) نام نقاش معروف ایرانی در زمان صفویه


پسر

فارسی، عربی
مجدراد/majd rad/

جوانمرد بزرگ


پسر

فارسی، عربی
محمد رستگار/m.-rast(e)gār/

ترکیب دو اسم محمد و رستگار ( ستوده و رها شونده )، از نام های مرکب، ا محمّد و رستگار


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد ساسان/m.-sāsān/

ترکیب دو اسم محمد و ساسان ( ستوده و درویش )، از نام های مرکب، ا محمّد و ساسان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد سهراب/m.-sohrāb/

ترکیب دو اسم محمد و سهراب ( ستوده و دارنده آب و رنگ سرخ )، از نام های مرکب، ا محمّد و سهراب


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد سهند/m.-sahand/

ترکیب دو اسم محمد و سهند ( ستوده و محکم )، از نام های مرکب، ا محمّد و سهند


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد سورنا/m.-surena/

ترکیب دو اسم محمد و سورنا ( ستوده و سورن )


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد شاهرخ/m.-šāhrokh/

ترکیب دو اسم محمد و شاهرخ ( ستوده و شاه سیما )، ( عربی ـ فارسی ) از نام های مرکب، ا محمّد و شاهرخ


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد شایگان/m.-šāygān/

ترکیب دو اسم محمد و شایگان ( ستوده و سزاوار )، از نام های مرکب، ا محمّد و شایگان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد شهرام/m.-šahrām/

ترکیب دو اسم محمد و شهرام ( ستوده و مطیع شاه )، از نام های مرکب، ا محمّد و شهرام


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد شهروز/m.-šahruz/

ترکیب دو اسم محمد و شهروز ( ستوده و پادشاه روزگار )، از نام های مرکب، ا محمّد و شهروز


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد شهیار/m.-šahyār/

ترکیب دو اسم محمد و شهیار ( ستوده و مونس شاه )، از نام های مرکب، ا محمّد و شهیار


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
گلگون/golgun/

سرخ رنگ، به رنگ گل سرخ، سرخ، نام اسب گودرز، پهلوان ایرانی، همچنین نام اسب لهراسپ پادشاه کیانی


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلگونه/golgune/

مانند گل، به رنگ گل، گونه یا رخسارۀ سرخ، سرخاب که زنان به گونه های خود می مالند، ( در قدیم ) گلگون، ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلمان/golmān/

ویژگی آن که دارای فکر و اندیشه ای به مانند گل ظریف و لطیف است، ( مجاز ) نیک اندیش و خوب اندیش، ( گل ...


دختر

فارسی

گل
گلمر/gol mor/

گلِ مُر، گیاهی درختچه ای گرمسیری از خانواده ی سماق، گلِ گیاه یا درختچه ی مُر، ( مجاز ) زیبا و لطیف، ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلمو/gol mu/

ویژگی آن که گیسوانش آراسته به گل شده است، گل گیسو، ( گل، مو = گیسو )، ( به مجاز ) زیبا و جذاب


دختر

فارسی

گل
گلناری/gol nāri/

منسوب به گلنار، به رنگ گلنار، سرخ


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلندام/golandam/

گل اندام


دختر

فارسی

گل
گلنواز/gol-navaz/

نوازش کننده گل


دختر

فارسی

گل
گلوار/golvār/

چون گل، مانند گل، ( مجاز ) زیبارو و لطیف، ( گل، وار ( پسوند شباهت ) )


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلور/golvar/

دارنده ی گل یا دارنده ی صفات گل، ( مجاز ) زیبارو و لطیف، ( گل، وَر ( پسوند دارندگی ) )


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلک/golak/

گل کوچک


دختر

فارسی

گل
گلکار/gol-kar/

پرورنده گل، باغبان


پسر

فارسی

گل
گلیا/goliyā/

گلی، منسوب به گلی، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به گل، مرکب از گل بعلاوه پسوند نسبت


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلیاد/gol yād/

یادآور گل، یادآورنده ی گل، ( مجاز ) زیبارو و لطیف


دختر

فارسی
گلیار/gol yār/

یار و همنشین گل، دارنده ی ( صفات ) گل، ( مجاز ) زیبارو و لطیف، ( گل، یار ( پسوند دارندگی ) )، ( گل ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلیتا/goli tā/

همتای گلی، مثل گلی، به رنگ سرخ، ( به مجاز ) زیبارو و لطیف، ( گلی، تا = مثل و مانند )، به گونه ی گل ...


دختر

فارسی

گل
گلیدا/golida/

گل مادر


دختر

فارسی

گل
گلیدخت/goli dokht/

دختر گل گونه، دختر گل مانند، ( به مجاز ) زیبارو و لطیف، ( گلی، دخت = دختر )


دختر

فارسی

گل
گلیرخ/goli rokh/

دارای چهره ای مثل گلی، سرخ گون رخسار، ( مجاز ) زیبارو و لطیف، ( گلی، رخ )


دختر

فارسی

گل
گلینا/golinā/

گلین، به رنگ گل سرخ، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به گلین، و


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلینه/goline/

گلین، به رنگ گل سرخ، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به گلین، و


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلینوش/goli nuš/

سرخی ماندگار، گل گونه ی پایدار، ( مجاز ) زیبارو و لطیف ( همیشه )، ( گلی، نوش = جاوید )، ( گُلی + نو ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت، گل
گنجا/gonja/

گنجایش


دختر

فارسی
گندمک/gandomak/

گندم کوچک، سبزی بهاره خوردنی


دختر

فارسی
گهار

از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری تورانی و جزو سپاه افراسیاب تورانی


پسر

فارسی
مسباد/mesbad/

از نامهای دوران هخامنشی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
مسین/masin/

بزرگ


پسر

فارسی
مشانا/mašānā/

منسوب به مشان، ( به مجاز ) دارای حلاوت و شیرینی، ( مشان= نوعی از بهترین خرما، ا ( پسوند نسبت ) )، ( ...


دختر

فارسی، عربی
مشک دانه

مشک ( سنسنکریت ) + دانه ( فارسی ) دانه خوشبویی که آن را سوراخ می کنند و به رشته می کشند، نام یکی از ...


دختر

فارسی، سانسکریت
مشکان/moškān/

منسوب به مشک، خوشبو، ( سنسکریت ـ فارسی ) ( مشک، ان ( پسوند نسبت ) )، ( اَعلام ) نام پدر بونصر ( مشک ...


پسر

فارسی، سانسکریت

طبیعت
مشکاه/meshka/

مکان نورانی، چراغدان، طاقی بلند که چراغ را در آن گذارند


دختر

فارسی
مشکنک/moshkenk/

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از زنان شاعر بهرام گور پادشاه ساسانی


دختر

فارسی

پرنده، تاریخی و کهن
مشکین/mo (e) škin/

آنچه که بوی مشک بدهد، مشک آلود، ( مجاز ) خوش بو، ( مجاز ) سیاه، تیره رنگ، ( به مجاز ) معطر، ( به مج ...


دختر

فارسی، سانسکریت

طبیعت
مشکین دخت/m.-dokht/

دختر مُشک آلود و معطر، یا دختر سیه موی، ( به مجاز ) جذاب و دل انگیز، ( سنسکریت ـ فارسی )، دختر مشک ...


دختر

فارسی، سانسکریت

طبیعت
مشیما/mašimā/

منسوب به مَشیم، ( به مجاز ) زیبارو، ( عربی ـ فارسی ) ( مَشیم = باخال و دارای خال، ا ( پسوند نسبت ) ...


دختر

فارسی، عربی
محمد اردلان/m.-ardalān/

ترکیب دو اسم محمد و اردلان ( ستوده و پارسایی )، از نام های مرکب، ا محمّد و اردلان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد ارشام/m.-aršān/

ترکیب دو اسم محمد و ارشام ( ستوده و نیرو )، از نام های مرکب، ا محمّد و ارشام


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد افشار/m.-afšār/

ترکیب دو اسم محمد و افشار ( ستوده و معاون )، از نام های مرکب، ا محمّد و افشار


پسر

ترکی، فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد افشین/m.-afšin/

ترکیب دو اسم محمد و افشین ( ستوده و لقب پادشاهان اسروشنه )، از نام های مرکب، ا محمّد و افشین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد برنا/m.-bornā/

ترکیب دو اسم محمد و برنا ( ستوده و جوان )، از نام های مرکب، ا محمّد و برنا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
ملورینا/melorina/

مروارید در صدف


دختر

فارسی
ملوس/malos/

قشنگ، ظریف و خوشگل


دختر

فارسی
ملوسک/malusak/

زیباخردک، جمیل و ظریف و زیبا، زیبای کوچک، ( ملوس، ک/ ak، / ( پسوند تحبیب ) )، در خطاب به کودک به وی ...


دختر

فارسی
ملک آرا/molk ārā/

آن که موجب آرایش و رونق مملکت است، ( در قدیم ) ( به مجاز ) مایه ی زینت و آراستگی سلطنت یا مملکت، ( ...


پسر

فارسی، عربی

تاریخی و کهن
ملک آفرین

ملک ( عربی ) + آفرین ( فارسی ) مرکب از ملک ( سرزمین ) + آفرین ( آفریننده )


دختر

فارسی، عربی
ملک بانو

ملک ( عربی ) + بانو ( فارسی ) شاه بانو


دختر

فارسی، عربی
ملک تاج

ملک ( عربی ) + بانو ( فارسی ) شاه بانو


دختر

فارسی، عربی
ملک شاد/malak šād/

زیباروی شاد، فرشته روی شادمان، شاداب و زیبا


دختر

فارسی، عربی
محمد فرزان/m.-fārzān/

ترکیب دو اسم محمد فرزان ( ستوده و خردمند )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرزان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد فرساد/m.-farsād/

ترکیب دو اسم محمد و فرساد ( ستوده و حکیم )، ( عربی ـ فارسی ) از نام های مرکب، ا محمّد و فرساد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد فرشاد/m.-faršād/

ترکیب دو اسم محمد و فرشاد ( ستوده و شادمان )، از نام های مرکب، محمّد و فرشاد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد فرشید/m.-faršid/

ترکیب دو اسم محمد و فرشید ( ستوده و شکوه خورشید )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرشید


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد فیروز/m.-firuz/

ترکیب دو اسم محمد و فیروز ( ستوده و پیروز )، از نام های مرکب، ا محمّد و فیروز


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد ماکان/m.-makan/

ترکیب دو اسم محمد و ماکان ( ستوده و شجاع )


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مردآوند/mard-avand/

نام دختر کوچک یزدگرد پادشاه ساسانی


دختر

فارسی
مرداویج

مرد آویز نام سرسلسله امرای زیاری در قرن چهارم و پنجم


پسر

فارسی
مردتیا/mard-tiya/

بزرگ مرد


پسر

فارسی
مردو/mardo/

از شخصیتهای شاهنامه، نام باغبان خسروپرویز پادشاه ساسانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
مرزوان/marzvān/

مرزبان، حاکم، اختر، ( = مرزبان )


پسر

فارسی

طبیعت
مرسین/marsin/

درختی با برگ های همیشه سبز معطر، مورد


دختر

فارسی

طبیعت
مرمری/marmari/

منسوب به مرمر، ساخته شده از مرمر یا از جنس مرمر، به رنگ مرمر، ( مرمر، ی ( پسوند نسبت ) )، ساخته شده ...


دختر

فارسی

طبیعت
مرمرین/marmarin/

مرمری، ساخته شده از مرمر، ( مرمر، ین ( نسبت ) )، ( = مرمری )، ساخته شده از مرمر یا از جنس مرمر


دختر

فارسی

طبیعت
مرهم/marham/

هر دارویی که روی زخم بگذارند


دختر

فارسی
مروئه/maroee/

هویدا، پیدا، آینه


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
مطیعا/motieā/

منسوب به مطیع، ( به مجاز ) کسی که فرمانبردار و مطیع است، ( عربی ـ فارسی ) ( مطیع = اطاعت کننده، فرم ...


پسر

فارسی، عربی
ملکشاه/malek shah/

شاه شاهان


پسر

فارسی، عربی
ملیله/malile/

رشته باریک فلزی طلا


دختر

فارسی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختراسم پسر فارسیاسم دختر فارسی