ماهانه

/mAhAne/

مترادف ماهانه: شهریه، ماهیانه، مستمری، مقرری، ماه به ماه، هرماهه

متضاد ماهانه: سالانه، روزانه، هفتگی

معنی انگلیسی:
monthly, [adj.] monthly. [n.] monthly salary, wages or tuition, [adc.]monthly, per month, per mensem

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

ماهانه. [ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) منسوب به ماه. ( ناظم الاطباء ). آنچه مربوط به وابسته و ماه باشد: مجله ماهانه ( که هر ماه یکبار منتشر می شود ).حقوق را ماهانه می پردازند. ( فرهنگ فارسی معین ). هلال ، ماهانه کردن اجیر را. ( منتهی الارب ). || ( اِ مرکب ) نقد و جنسی است که در ماه به هر که مقرر شده می دهند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). شهریه و مشاهره ووظیفه که ماه به ماه به کسی دهند. ( از ناظم الاطباء ). مشاهره. شهریه. ماهیانه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). حقوق خدمت یک ماه کارمندان و مأموران و خدمتکاران دولتی و غیردولتی که آخر هر ماه پرداخت می شود.

فرهنگ فارسی

ماهیانه: ماه بماه، حقوقی که در آخرهرماه بمستخدم ونوکرداده شود، ماهواروماهواره وماهینه وماهگانه وماهگانی هم گویند
۱- ( صفت ) آنچه مربوط و وابسته به ماه باشد : مجل. ماهانه ( که هر ماه یک بار منتشر میشود ) حقوق را ماهانه می پردازند . ۲- ( اسم ) حقوق یک ماه خدمت کارمندان و ماموران و خدمتکاران و غیره که معمولا در آخر هر ماه پرداخته شود شهریه .
منسوب به ماه

فرهنگ معین

(نِ ) (اِ. ) شهریه ، پولی که هر ماه پرداخت می شود.

فرهنگ عمید

۱. ویژگی امری که هر ماه اتفاق می افتد.
۲. ویژگی حقوقی که در آخر هر ماه پرداخت شود.
۳. (قید ) در هر ماه.
۴. = ماهنامه

پیشنهاد کاربران

ماهانه: [اصطلاح شرکت برق ] دوره ای است که شامل ۳۰ روز مستمر می باشد.

بپرس