اسم با حرف ه - صفحه 4

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

هامرز/hāmerz/

نام سردار ساسانی، ( اَعلام ) از سرداران دوره ی ساسانی است، که از سرانِ سپاهِ انوشیروان و پرویز پسر ...


پسر

فارسی، اوستایی، پهلوی

تاریخی و کهن
هامن/haman/

هامون


پسر

فارسی
هامون/hamun/

دشت و زمین هموار، زمین هموار و بدون پستی و بلندی، نام دریاچه ای در سیستان


پسر

فارسی
هامویه/hamoye/

آخرین پادشاه ساسانی، نام کارگزار یزدگرد سوم


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
هامی/hami/

سرگشته و حیران


پسر

فارسی
هامین/hamin/

تابستان


پسر

پهلوی، اوستایی
هانده/hande/

جذاب ترین و مهربان ترین


دختر

فارسی
هانه/hāne/

چشمه، تحریک، اینک، اینها، اینهاشان


دختر

کردی
هانو/hanu/

یاری دهنده


پسر

کردی
هلموت

کنایه از کوهی که صعود به آن دشوار است ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلنسا/helensa/

مانند خورشید، هل ( فارسی ) + نسا ( عربی ) زنان معطر


دختر

فارسی، یونانی، عربی
هلو

عقاب ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلورین

ریختن چیزی از بالا به ‏پایین ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلکو/halako/

کوه کوچک، تپه، کوةکوچک، تپه ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلکوت

فرصت، وقت ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلیانا/helyana/

مانند خورشید


دختر

یونانی
هلیانه/heliyāne/

نام یک گیاه، ( در گیاهی ) شاه ترج، شاهتره که مصرف دارویی دارد


دختر

فارسی

طبیعت
هلیسا/helisa/

دختر خورشید


دختر

یونانی
هلیل/halil/

هلال ماه


پسر

فارسی

کهکشانی
هلین/helin/

نور و روشنایی


دختر

فرانسوی
هلینا/helina/

روشنایی، نور، هلن، فرانسه از یونانی روشنایی، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا ب ...


دختر

یونانی
هلیوس

هلیون، خورشید


پسر

عبری
هلیون/helyon/

خورشید، هلیوس


دختر

عبری



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر