اسم با حرف م - صفحه 9

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

محمد هدایت/m.-hedāyat/

ترکیب دو اسم محمد و هدایت ( ستوده و ارشاد )، از نام های مرکب، ا محمّد و هدایت


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد هشام/m.-hešām/

ترکیب دو اسم محمد و هشام ( ستوده و سخاوت )، از نام های مرکب، ا محمّد و هشام


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد همام/m.-homām/

ترکیب دو اسم محمد و همام ( ستوده و سرور )، از نام های مرکب، ا محمّد و همام


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد همایون/m.-homāyun/

ترکیب دو اسم محمد و همایون ( ستوده و خجسته )، از نام های مرکب، ا محمّد و همایون


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد هورام/m.-hurām/

ترکیب دو اسم محمد و هورام ( ستوده و پیرو نیکی )، از نام های مرکب، ا محمّد و هورام


پسر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
محمد هومان/m.-humān/

ترکیب دو اسم محمد و هومان ( ستوده و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ا محمّد و هومان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد هومن/m.-human/

ترکیب دو اسم محمد و هومن ( ستوده و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ا محمّد و هومن


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد وصال/m.-vesāl/

ترکیب دو اسم محمد و وصال ( ستوده و رسیدن به چیزی )، از نام های مرکب، ا محمّد و وصال


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد وهب/m.-vahab/

ترکیب دو اسم محمد و وهب ( ستوده و بخشش )، از نام های مرکب، ه محمّد و وَهَب


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد کامران/m.-kāmrān/

ترکیب دو اسم محمد و کامران ( ستوده و نیک بخت )، از نام های مرکب، ا محمّد و کامران


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد کیهان/m.-keyhān/

ترکیب دو اسم محمد و کیهان ( ستوده و جهان )، از نام های مرکب، ا محمّد و کیهان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی، کهکشانی
محمدآئین/mohammad ā’in/

از نام های مرکب، محمد و آئین، مسلمان، کسی که پیرو آیین حضرت محمد است


پسر

عربی
محمدآبتین/mohammad-abtin/

ترکیب دو اسم محمد و آبتین ( ستوده و انسان نیکوکار )


پسر

فارسی، عربی
محمدآدرین/mohammad-adrin/

ترکیب دو اسم محمد و آدرین ( ستوده و زیباروی )


پسر

فارسی، عربی
محمدآرسام/mohammad-arsam/

ترکیب دو اسم محمد و آرسام ( ستوده و نیرومند )


پسر

فارسی، عربی
محمدباراد/m.-barad/

ترکیب دو اسم محمد باراد ( ستوده و جوانمرد )


پسر

فارسی، عربی
محمدتارخ/m.-tarokh/

ترکیب دو اسم محمد و تارخ ( ستوده و نام پدر حضرت ابراهیم )


پسر

عربی، عبری
محمدتوحید/m.-towhid/

ترکیب دو اسم محمد توحید ( ستوده و یکتاپرستی )


پسر

عربی
محمدتیام/m.-tiyam/

ترکیب دو اسم محمد تیام ( ستوده و عزیز )


پسر

لری، عربی
محمدرافع/m.-rafe/

ترکیب دو اسم محمد و رافع ( ستوده و فرازنده )


پسر

عربی
محمدرامان/m.-raman/

ترکیب دو اسم محمد و رامان ( ستوده و شاد )


پسر

فارسی، عربی
مارتینا/martina/

گل سرخ


دختر

لاتین
مارتیک/martik/

رزم آور، جنگجو


پسر

ارمنی
مارگاریتا

نام جزیره ای در شمال کشور ونزوئلا


دختر

فرانسوی
مارگریت/margerit/

گلی زیبا به رنگ سفید


دختر

فرانسوی

گل
مارلین/marlin/

برج، پناهگاه


دختر

عبری
ماروسپند

از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار شیرویه پسر خسروپرویز پادشا ساسانی


پسر

فارسی
ماریان/mariyan/

مریم، انگلیسی از عبری


دختر

عبری
ماریانا/mariana/

مریم مقدس


دختر

لاتین
ماریسا/marisa/

مانند حضرت مریم ( س )


دختر

فارسی، عبری
مارین/mārin/

ساقه ی اصلی گیاهانی که مثل پیچک به دور هر چیزی می پیچند، ( اعلام ) نام روستایی در شهرستان گچساران


دختر

مازندرانی

طبیعت
ماریو/mario/

نام یک شخصیت داستانی


پسر

لاتین
مازستا/mazesta/

بهترین و خوب ترین


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
ماسا/masa/

زیبا و درخشنده مثل ماه


دختر

کردی
ماسال/masal/

حکایت، قصه، داستان


دختر

ترکی
ماسو/maso/

نور مهتاب


دختر

مازندرانی
ماسیس

نام کوه آرارات


پسر

ارمنی
ماشگانا/mashgana/

مهربان، ناز، شیرین، از گذشته های بسیار قدیم در روستاهای آذربایجان شرقی مرسوم بوده است


دختر

ترکی
ماگنولیا/māgnoliā/

گیاهی همیشه سبز با برگ های پهن و براق و گل های زیبا و معطر به رنگ زرد یا ارغوانی، گل های این گیاه، ...


دختر

فرانسوی

طبیعت، گل
مالکه/maleke/

مؤنث مالک، از شخصیتهای شاهنامه، آن که دارنده و صاحب اختیار چیزی یا کسی باشد، نام دختر طایر غسانی


دختر

عربی

تاریخی و کهن
مالیا/māliyā/

درختی با گل های سفید و برگ هایی شبیه برگ بادام که مصرف دارویی دارد، سیاه، درختی است باریک و دراز که ...


دختر

عربی، یونانی

طبیعت
مدوسا/medusa/

یکی از سه خواهران خدایان افسانه ای یونان


دختر

یونانی
مدیار/madyar/

همیار و دوستدار قوم ماد


پسر

کردی
مدیحا/madiha/

ستایش


دختر

عربی
مدیسا/medisa/

زیباروی چون ماه


دختر

عبری
مدیسه/madise/

نام روستایی در استان اصفهان، ( در گویش شیرازی ) همان فلکه یا بادریسه، ( اَعلام ) نام روستایی در شهر ...


دختر

فارسی
مدینا/madina/

لغت زند و پازند به معنی شهر است


دختر

عربی
مدینه/madine/

نام شهری در عربستان، شهر، نام شهری در عربستان که پایگاه حکومت حضرت محمد ( ص ) بود


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
مدیوماه

نام پسر عموی زرتشت


پسر

فارسی
مرتا/merta/

چیزی که نابود شدنی نیست


پسر

اوستایی
مرتاح/mortah/

خشنودی، شادی


پسر

عربی
مرثا/mersa/

نام مادر حضرت مریم ( س )


دختر

عبری
مرجان چهر/m.-čehr/

ویژگی آن که چهره اش مثل مرجان سرخ گون است، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
مرجان دخت/m.-dokht/

دختر مرجان گونه، دختر سرخ گون، ( به مجاز ) زیبارو، ( مرجان، دخت = دختر )


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
مرجان رخ/m.-rokh/

مرجان چهر، زیبارو، آنکه چهره اش مانند مرجان سرخ گون باشد، ( = مرجان چهر )


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
مرجون/marjon/

گل همیشه بهار، گل میشه بهار


دختر

فارسی

گل
مرحان/marahan/

شادمانی و فرح


دختر

عربی
مرداس/merdas/

از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاهی پرهیزکار و بخشنده از دشت سواران ونیزه گزار و پدر ضحاک


پسر

فارسی

مذهبی و قرآنی، تاریخی و کهن
مردافکن/mard afkan/

قوی و زورمند، نام یکی از بزرگان ایران، آن که مردان را به زمین می زند و شکست می دهد


پسر

فارسی
مردان شه

شاه مردان، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از چهار پسر شیرین و خسروپرویز پادشاه ساسانی


پسر

فارسی
مردآوند/mard-avand/

نام دختر کوچک یزدگرد پادشاه ساسانی


دختر

فارسی
مرداویج

مرد آویز نام سرسلسله امرای زیاری در قرن چهارم و پنجم


پسر

فارسی
مردتیا/mard-tiya/

بزرگ مرد


پسر

فارسی
مردو/mardo/

از شخصیتهای شاهنامه، نام باغبان خسروپرویز پادشاه ساسانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
مرزوان/marzvān/

مرزبان، حاکم، اختر، ( = مرزبان )


پسر

فارسی

طبیعت
مرسانا/Mer.sā.nā/

هدیه خداوند، هدیه ی خدا


دختر

عبری
مرسَنا/mersana/

لطف خدا مهر خداونی


دختر

عبری
مرسیا

ریحان


دختر

یونانی
مرسین/marsin/

درختی با برگ های همیشه سبز معطر، مورد


دختر

فارسی

طبیعت
مرشد/morshed/

راهنمایی کننده، ارشادکننده


پسر

عربی
مرمری/marmari/

منسوب به مرمر، ساخته شده از مرمر یا از جنس مرمر، به رنگ مرمر، ( مرمر، ی ( پسوند نسبت ) )، ساخته شده ...


دختر

فارسی

طبیعت
مرمرین/marmarin/

مرمری، ساخته شده از مرمر، ( مرمر، ین ( نسبت ) )، ( = مرمری )، ساخته شده از مرمر یا از جنس مرمر


دختر

فارسی

طبیعت
مرهم/marham/

هر دارویی که روی زخم بگذارند


دختر

فارسی
مروئه/maroee/

هویدا، پیدا، آینه


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
ماهانداد/mahandad/

داده ماه، بخشیده ماه، نام یکی از دادوران نامدار در زمان ساسانیان


پسر

پهلوی، اوستایی
ماهانه/mah-ane/

منسوب به ماه، دختر ارمنشاه شاه ماچین در داستان سمک عیار


دختر

فارسی

کهکشانی
ماهایا/mahaya/

مادر خورشید و ماه


دختر

ارمنی، سانسکریت
ماهتا/māhtā/

همتای ماه، لنگه ماه، ( به مجاز ) زیبارو، مهتا، مانند ماه


دختر

فارسی

کهکشانی
ماهتاج/mah-taj/

آن که تاج او چون ماه می درخشد


دختر

فارسی

کهکشانی
ماهتیسا/mahtisa/

ماه تنها، اسمی است مازندرانی، در گویش مازندران ماه تنها


دختر

فارسی، مازندرانی

کهکشانی
ماهتینار/mahtinar/

ماه تنها


دختر

مازندرانی
ماهدیس/mahdis/

آن که مانند ماه زیباست


دختر

فارسی

کهکشانی
ماهریز/m.-riz/

ریزنده ماه، ( به مجاز ) زیباروی، ( ماه، ریز= جزء پسین بعضی از کلمه های مرکّب به معنی «ریزنده» )


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
ماهزاد/mahzad/

زاده ماه، زیبا


دختر

فارسی
ماهسار/mahsar/

مانند ماه


دختر

فارسی
ماهسون/mahson/

به زیبایی ماه


پسر

ترکی

کهکشانی
ماهگل/mah-gol/

آن که چون ماه و گل زیباست، زیبا روی، ان که چون ماه و گل زیباستف زیبا روی


دختر

فارسی

طبیعت
ماهلی/mahli/

صاحب ماه


دختر

ترکی، فارسی

کهکشانی
ماهلین/mahlin/

هاله ماه


دختر

فارسی
ماهم/maham/

ماه من


دختر

ترکی
ماهنا/mahna/

عشق سوزان، شور عشق


دختر

فارسی

کهکشانی
ماهناک/mahnak/

روشنی ماه، روشنی ماه و مهتاب


دختر

فارسی

کهکشانی
ماهنور/mah-nur/

دارای درخشش ماه


دختر

فارسی، عربی

کهکشانی
ماهو/maho/

نام حاکم سیستان در زمان یزگرد پادشاه ساسانی


پسر

فارسی
ماهوار/māhvār/

مانند ماه، مثل ماه، [مجاز] زیبا، نیکوروی، ماهیانه، شهریه، ( ماه، وار ( پسوند شباهت ) )، شبیه به ماه ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
ماهورا/mahoora/

زیباتر از ماه


دختر

کردی
ماهونداد/mahondad/

نام پدر دستور آذرباد از موبدان


پسر

فارسی
ماهونیا/mahoniya/

زینت خانواده و نیاکان


دختر

فارسی
ماهویه/mahuye/

ماهوی


دختر

فارسی

کهکشانی
ماهی/mahi/

جانوری مهره دار، آبزی معروف


دختر

فارسی

طبیعت



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر