پارس
/pArs/
مترادف پارس: ایران زمین، ایران، فارس، عوعو، واق واق، هفهف، پوزپلنگ
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: نام یکی از اقوام آریایی که در جنوب ایران سکونت داشتند، نام قومی از اقوام آریایی که در قسمت جنوبی ایران سکونت کرده بودند ، نام ناحیه ای که قوم پارس در آنجا سکونت کرده بودند
برچسب ها: اسم، اسم با پ، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن
لغت نامه دهخدا
چنان بد که در پارس یکروز تخت
نهادند زیر گل افشان درخت.
فردوسی.
و بوعل سیمجور میخواست که از گرگان سوی پارس و کرمان رود و آن ولایت بگیرد که هوای گرگان بد بود. ( تاریخ بیهقی ). عامل به فرمان او [ بزرجمهر ] را بفرستاد و خبر در پارس افتاد که بازداشته رافردا بخواهند برد. ( تاریخ بیهقی ).و چون بلاد عراق و پارس بدست لشکر اسلام فتح شد... ( کلیله و دمنه ). چنین گوید برزویه طبیب مقدم اطبای پارس. ( کلیله و دمنه ).تا آنرا بحیله ها از دیار هند به مملکت پارس آوردند.( کلیله و دمنه ).
اقلیم پارس را غم از آسیب دهر نیست
تا بر سرش بود چو توئی سایه خدا.
سعدی.
شمس رضی ز سوی سجستان رسید بازدیده حدود پارس و مکران رسید باز.
ابوبکر احمد الجامجی.
پارس. ( اِخ ) نام پسر پهلوبن سام که گویند اصطخر بناکرده اوست. ( برهان ).
پارس.( اِخ ) نام یکی از پهلوانان ایران بعهد یزدگرد( ؟ ).
پارس. ( ترکی ، اِ ) جانوری است شکاری کوچکتر از پلنگ. ( برهان ). یوز. فهد. وَشق. و پارس بدین معنی ترکی است.
پارس. ( اِ ) آواز سگ. بانگ سگ. علالای سگ.عَوعَو. هفهف. عفعف. وَغواغ. وَعوع. وَکوَک. نوف.
- پارس کردن ؛ عوعو کردن سگ. نوفیدن. بانگ کردن سگ به شب چون غریبی نزدیک شود.
- امثال :
سگ در خانه صاحبش پارس میکند ؛ یعنی هر کس در خانه خویش یا نزد کسان و اقربای خود شجاع است.
پارس. [ س َ ] ( اِخ ) نام سرزمین پارس. رجوع به فارس و پارس و رجوع به بلادالخاضعین شود.
پارس. [ س َ ] ( اِخ ) نام قوم پارسی. رجوع به فارس شود.
پارس. [رُ ] ( اِخ ) جزیره ای از گنگبار سیکلاد بجنوب دِلس و بدانجا مرمرهای سفید و زیبای مشهور بوده است. مولد آرشیلوک. صاحب 7700 تن سکنه و عاصمه آن به همین نام دارای 2700 تن سکنه است.
فرهنگ فارسی
بانگ سگ، حمله کردن، عوعوسگ
( اسم ) آواز سگ عوعو هفهف وغواغ وعوع وکوک نوف .
صورت دیگر از کلمه فارس نام پسر پهلو بن سام نام یکی از پهلوانان ایران
فرهنگ معین
( اِ. ) نام قوم ایرانی و محل سکونت ایشان در جنوب ایران .
فرهنگ عمید
بانگ سگ در موقع حمله، عوعو.
* پارس کردن: (مصدر لازم ) عوعو کردن سگ.
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
پارس (اسپانیا). پارِس ( اسپانیایی: Parres ) دهستانی در استان آستوریاس اسپانیا است. در این دهستان ۵٬۵۹۱ نفر زندگی می کنند. مساحت این دهستان ۱۲۶٫۰۸ کیلومتر مربع است.







wiki: پارس (اسپانیا)
پارس (استان ساسانی). پارس ( پارسی میانه: Pārs با تلفظ ) استان ساسانی در اواخر دوران باستان بود که تقریباً با استان امروزی فارس مطابقت دارد.
پارس از جهت تاریخ سیاسی در دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی یک استان بوده و شامل استان های فارس، بوشهر، استان هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد و حتی استان یزد و شهرستان بهبهان از استان خوزستان امروزی بوده است. پارس در این دوره به پنج خوره ( کوره ) تقسیم شده بود ( برای کوره معانی مختلفی ذکر شده از جمله روشنایی، شهر، ولایت و استان ) . این پنج کوره که در دوره بعد از اسلام نیز برقرار بودند، عبارت اند از:
• کورهٔ استخر که پایتخت آن استخر بود و تخت جمشید در آن قرار داشت.
• کورهٔ دارابگرد که مرکز آن شهر دارابگرد بود.
• کورهٔ اردشیر یا اردشیرخوره که پایتخت آن شهر جور ( فیروزآباد فعلی ) بود.
• کورهٔ شاپور یا شاپورخوره که پایتخت آن شهر شاپور یا بیشابور ( ۱۸ کیلومتری کازرون فعلی ) نام داشت.
• کورهٔ قباد یا قبادخوره که پایتخت آن شهر ارگان یا ارجان ( در نزدیکی بهبهان کنونی ) بود. [ ۱]
از شهرهای مهم اسنتم پارس استخر، بیشاپور، گور، دارابگرد، فسا، جهرم، استهبان، ارجان، کثه، جنابه، مهرویان، غندجان، توج، نوبندجان، بیضا، سیراف، یزدخواست، جویم، ایج، نجیرم، ریشهر، سینیز، قطرویه، نای ذی، تموکن، مشکان، پیشیاوادا و لیان را می توان نام برد.
پارس از جهت تاریخ سیاسی در دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی یک استان بوده و شامل استان های فارس، بوشهر، استان هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد و حتی استان یزد و شهرستان بهبهان از استان خوزستان امروزی بوده است. پارس در این دوره به پنج خوره ( کوره ) تقسیم شده بود ( برای کوره معانی مختلفی ذکر شده از جمله روشنایی، شهر، ولایت و استان ) . این پنج کوره که در دوره بعد از اسلام نیز برقرار بودند، عبارت اند از:
• کورهٔ استخر که پایتخت آن استخر بود و تخت جمشید در آن قرار داشت.
• کورهٔ دارابگرد که مرکز آن شهر دارابگرد بود.
• کورهٔ اردشیر یا اردشیرخوره که پایتخت آن شهر جور ( فیروزآباد فعلی ) بود.
• کورهٔ شاپور یا شاپورخوره که پایتخت آن شهر شاپور یا بیشابور ( ۱۸ کیلومتری کازرون فعلی ) نام داشت.
• کورهٔ قباد یا قبادخوره که پایتخت آن شهر ارگان یا ارجان ( در نزدیکی بهبهان کنونی ) بود. [ ۱]
از شهرهای مهم اسنتم پارس استخر، بیشاپور، گور، دارابگرد، فسا، جهرم، استهبان، ارجان، کثه، جنابه، مهرویان، غندجان، توج، نوبندجان، بیضا، سیراف، یزدخواست، جویم، ایج، نجیرم، ریشهر، سینیز، قطرویه، نای ذی، تموکن، مشکان، پیشیاوادا و لیان را می توان نام برد.

wiki: پارس (استان ساسانی)
پارس (سرزمین). سرزمین پارس کهن ( به پارسی باستان: پارسه 𐎱𐎠𐎼𐎿 ( Pārsa ) [ ۱] ) ناحیه جنوبی ایران منتهی به خلیج فارس که اشتراکات تاریخی، اقلیمی، فرهنگی و به خصوص گویشی دارند و شامل استان های فارس، کرمان، خوزستان، اصفهان، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد، استان هرمزگان و استان چهار محال و بختیاری می باشد که آن را خاستگاه و میراث دار پارسی میانه می دانند. [ ۲] [ ۳] [ ۴] که تا امروزه نیز به خصوص از جهت فرهنگی و زبانی از تشخص و تمایز برخوردار است.
در حدود سال ۵۵۸ پیش از میلاد کوروش بزرگ ( کوروش دوم ) در انشان/انزان پارس به دنیا آمد و پس از آن شاهنشاهی پارس را در پاسارگاد ( سعادت شهر ) شمال استان پارس بنیاد نهاد و پس از آن پایتخت هخامنشیان را از شوش به پاسارگاد جابجا کرد. [ ۵]
از مهم ترین اشتراکات منطقه فارس زبان و گویش است. این منطقه خاستگاه زبان پهلوی بوده و علاوه بر آن تا به امروز نیز اشکال گویش قدیم پهلوی در آن بجا مانده است. گویش های پهلوی گویش هایی هستند که پهلوی اند و هنوز حالت پارسی میانه را در خود حفظ کرده اند. مهم ترین ویژگی آن ها داشتن حالت کنایی و اسپلیت ارگاتیو است و مانند صرف فعل پهلوی ساسانی هنوز شناسه های صرفی پیش از فعل قرار می گیرند. بجز این مورد تفاوت خاص دیگری با فارسی ندارند. این گویش ها در استان فارس، منطقهٔ منطقه دشتی در بوشهر و بهبهان در خوزستان و روستاهای معدودی در کهگیلویه بویر احمد و استان هرمزگان به جز شرق استان که زبان بلوچی کاربرد دارد رایج است. عمدهٔ متکلمان گویش های پهلوی در استان فارس در روستاهای منطقهٔ کوهمرهٔ ارژن و دشتک مرودشت و روستاهای اطراف کازرون و بیشاپور و منطقهٔ لارستان به سر می برند. زبان شیرازی قدیم که حافظ و سعدی به آن شعرهایی دارند نیز به گونه ای از همین گویش است که مانند زبان فارسی باقیماندهٔ زبان پهلوی جنوبی می باشد. [ ۶] [ ۳]
پارس قدیم یا ایالت پارس از جهت تاریخ سیاسی در دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی یک ایالت بوده و شامل استان های فارس کنونی، بوشهر، استان هرمزگان، استان کهگیلویه و بویراحمد و حتی استان یزد و شهرستان بهبهان از استان خوزستان بوده است. ابن حوقل حدود این ایالت را از مشرق به کرمان، از مغرب به خوزستان و از شمال به بیابان منتهی به خراسان و قسمتی از اصفهان و از جنوب همجوار خلیج فارس دانسته است. منطقه پارس تا قرن اخیر نیز در تقسیم بندی سیاسی با تفاوتهایی نسبت به گذشته ایالتی یکپارچه محسوب می شد.


این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر حدود سال ۵۵۸ پیش از میلاد کوروش بزرگ ( کوروش دوم ) در انشان/انزان پارس به دنیا آمد و پس از آن شاهنشاهی پارس را در پاسارگاد ( سعادت شهر ) شمال استان پارس بنیاد نهاد و پس از آن پایتخت هخامنشیان را از شوش به پاسارگاد جابجا کرد. [ ۵]
از مهم ترین اشتراکات منطقه فارس زبان و گویش است. این منطقه خاستگاه زبان پهلوی بوده و علاوه بر آن تا به امروز نیز اشکال گویش قدیم پهلوی در آن بجا مانده است. گویش های پهلوی گویش هایی هستند که پهلوی اند و هنوز حالت پارسی میانه را در خود حفظ کرده اند. مهم ترین ویژگی آن ها داشتن حالت کنایی و اسپلیت ارگاتیو است و مانند صرف فعل پهلوی ساسانی هنوز شناسه های صرفی پیش از فعل قرار می گیرند. بجز این مورد تفاوت خاص دیگری با فارسی ندارند. این گویش ها در استان فارس، منطقهٔ منطقه دشتی در بوشهر و بهبهان در خوزستان و روستاهای معدودی در کهگیلویه بویر احمد و استان هرمزگان به جز شرق استان که زبان بلوچی کاربرد دارد رایج است. عمدهٔ متکلمان گویش های پهلوی در استان فارس در روستاهای منطقهٔ کوهمرهٔ ارژن و دشتک مرودشت و روستاهای اطراف کازرون و بیشاپور و منطقهٔ لارستان به سر می برند. زبان شیرازی قدیم که حافظ و سعدی به آن شعرهایی دارند نیز به گونه ای از همین گویش است که مانند زبان فارسی باقیماندهٔ زبان پهلوی جنوبی می باشد. [ ۶] [ ۳]
پارس قدیم یا ایالت پارس از جهت تاریخ سیاسی در دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی یک ایالت بوده و شامل استان های فارس کنونی، بوشهر، استان هرمزگان، استان کهگیلویه و بویراحمد و حتی استان یزد و شهرستان بهبهان از استان خوزستان بوده است. ابن حوقل حدود این ایالت را از مشرق به کرمان، از مغرب به خوزستان و از شمال به بیابان منتهی به خراسان و قسمتی از اصفهان و از جنوب همجوار خلیج فارس دانسته است. منطقه پارس تا قرن اخیر نیز در تقسیم بندی سیاسی با تفاوتهایی نسبت به گذشته ایالتی یکپارچه محسوب می شد.



wiki: پارس (سرزمین)
پیشنهاد کاربران
همین که شواهدی موجود نیست که پارس قومیته
نه رقص
نه لباس
نه موسیقی
و نه زبان
هر روز ریپورت کنید
کی ضرر میکنه
مشخصه شماها
نه رقص
نه لباس
نه موسیقی
و نه زبان
هر روز ریپورت کنید
کی ضرر میکنه
مشخصه شماها
پاسخ به این گونه ادعاها نیازمند رویکردی علمی، تاریخی و زبان شناختی است. در ادامه، با تکیه بر منابع معتبر تاریخی، زبان شناسی، و مردم شناسی، به طور دقیق و مستند پاسخ می دهم.
- - -
🧩 ادعا: �قوم پارس نداریم و مردم فارس، اصفهان و کرمان، اقوام دیگر فارسی زبان شده هستند�
... [مشاهده متن کامل]
✅ پاسخ:
1. قوم پارس ( Parsa ) در منابع تاریخی ثبت شده است:
واژه ی Parsa در کتیبه های هخامنشی ( مثلاً کتیبه بیستون، داریوش بزرگ ) آمده است:
> "Thāma Pārsa haya manā" ( من پارسی ام، داریوش )
→ این سندی آشکار بر وجود قوم پارس در سده ششم پیش از میلاد است.
هرودوت ( کتاب تاریخ، کتاب 1 ) از پارس ها به عنوان یکی از قبایل آریایی ساکن جنوب ایران یاد می کند.
استرابون ( جغرافیدان یونانی، کتاب 15 ) می نویسد:
> "پارس ها قومی نیرومند در جنوب ایران اند و پادشاهان بزرگ ( هخامنشیان ) از ایشان اند. "
✅ پس وجود قوم پارس هم از نظر باستان شناسی، هم منابع کلاسیک و هم زبان شناسی محرز است.
- - -
🧬 ادعا: �مردم امروز فارس و اصفهان بازمانده ی لرها، ترک ها و بومیان هستند�
✅ پاسخ:
1. ساختار قومی و زبانی فارس و اصفهان متنوع است، اما نه به گونه ای که قوم پارس را نادیده بگیریم.
بله، ترک های قشقایی، لرهای کهگیلویه و عرب های خوزستانی و جنوب فارس بخشی از بافت اتنیکی استان فارس امروز هستند، اما:
شهرهایی چون شیراز، فسا، جهرم، کازرون از دیرباز جمعیت غالب فارسی زبان ( پارس ) داشته اند.
ترک های قشقایی، کوچ نشینانی بودند که از سده های 11 تا 18 میلادی وارد فارس شدند ( منبع: [Richard Tapper, "Pasture and Politics", 1979] ) .
خود قشقایی ها قوم مستقلی نیستند، بلکه کنفدراسیونی از ترک زبانان، لرها، کردها و فارس ها هستند که زبان ترکی پذیرفته اند ( منبع: Pierre Oberling, The Qashqai Tribes of Iran, 1974 ) .
🔷 نتیجه: قوم پارس در ناحیه فارس پابرجا بوده و بعدها اقوام دیگر وارد منطقه شده اند.
2. در مورد اصفهان:
در زمان ساسانیان، اصفهان جزو شهرهای مهم ایران زمین بود و جمعیت آن فارسی زبان یا به زبان پهلوی میانه ( زبان ساسانیان ) سخن می گفتند.
زبان ترکی و لری در مناطق حاشیه ای استان مثل فریدن یا نطنز وجود دارد، اما مرکز اصفهان ( شهر اصفهان، نجف آباد، کاشان ) همواره فارسی زبان بوده اند.
➕ این که بخشی از مردم، نیاکان لر یا ترک داشته باشند، دلیلی بر انکار بافت فرهنگی - زبانی تاریخی اصفهان نیست.
- - -
📜 ادعا: �زبان فارسی ساخته ترک هاست و بعداً زبان مادری مردم شد�
✅ پاسخ:
1. زبان فارسی ریشه در زبان های ایرانی دارد:
فارسی جدید ( فارسی دری ) ادامه ی زبان های پهلوی اشکانی و ساسانی است.
منابعی چون شاهنامه، کلیله و دمنه، تاریخ بیهقی، سندهایی از تکامل طبیعی این زبان هستند.
2. حضور ترکان در دربارهای ایرانی ( مثلاً در دوران غزنوی و سلجوقی ) باعث نفوذ واژگانی ترک در فارسی شد، اما:
فارسی، زبان دربار و ادب رسمی بود، نه ترکی.
ترک ها به فارسی شعر می گفتند و آن را زبان فرهنگی و دیوانی کردند، اما سازنده ی آن نبودند.
🔹 منبع:
Gilbert Lazard, La langue persane, CNRS Editions, 1992
Ann K. S. Lambton, Persian Grammar, Cambridge University Press
- - -
🧠 جمع بندی علمی:
ادعا پاسخ مستند
قوم پارس وجود نداشته غلط: شواهد کتیبه ای، تاریخی و باستان شناسی وجود دارد.
مردم فارس، ترک و لر هستند بخشی از جمعیت امروز فارس هستند، اما ریشه تاریخی مردم شیراز و اطراف، فارسی زبان ( پارسی ) است.
مردم اصفهان قوم مستقل نیستند غلط: اصفهان از مراکز تاریخی ایران زمین با زبان و فرهنگ ایرانی بوده است.
زبان فارسی را ترک ها ساختند نادرست: فارسی ریشه در زبان های ایرانی دارد. ترک ها صرفاً به آن خدمت کردند، نه خلق.
- - -
- - -
🧩 ادعا: �قوم پارس نداریم و مردم فارس، اصفهان و کرمان، اقوام دیگر فارسی زبان شده هستند�
... [مشاهده متن کامل]
✅ پاسخ:
1. قوم پارس ( Parsa ) در منابع تاریخی ثبت شده است:
واژه ی Parsa در کتیبه های هخامنشی ( مثلاً کتیبه بیستون، داریوش بزرگ ) آمده است:
> "Thāma Pārsa haya manā" ( من پارسی ام، داریوش )
→ این سندی آشکار بر وجود قوم پارس در سده ششم پیش از میلاد است.
هرودوت ( کتاب تاریخ، کتاب 1 ) از پارس ها به عنوان یکی از قبایل آریایی ساکن جنوب ایران یاد می کند.
استرابون ( جغرافیدان یونانی، کتاب 15 ) می نویسد:
> "پارس ها قومی نیرومند در جنوب ایران اند و پادشاهان بزرگ ( هخامنشیان ) از ایشان اند. "
✅ پس وجود قوم پارس هم از نظر باستان شناسی، هم منابع کلاسیک و هم زبان شناسی محرز است.
- - -
🧬 ادعا: �مردم امروز فارس و اصفهان بازمانده ی لرها، ترک ها و بومیان هستند�
✅ پاسخ:
1. ساختار قومی و زبانی فارس و اصفهان متنوع است، اما نه به گونه ای که قوم پارس را نادیده بگیریم.
بله، ترک های قشقایی، لرهای کهگیلویه و عرب های خوزستانی و جنوب فارس بخشی از بافت اتنیکی استان فارس امروز هستند، اما:
شهرهایی چون شیراز، فسا، جهرم، کازرون از دیرباز جمعیت غالب فارسی زبان ( پارس ) داشته اند.
ترک های قشقایی، کوچ نشینانی بودند که از سده های 11 تا 18 میلادی وارد فارس شدند ( منبع: [Richard Tapper, "Pasture and Politics", 1979] ) .
خود قشقایی ها قوم مستقلی نیستند، بلکه کنفدراسیونی از ترک زبانان، لرها، کردها و فارس ها هستند که زبان ترکی پذیرفته اند ( منبع: Pierre Oberling, The Qashqai Tribes of Iran, 1974 ) .
🔷 نتیجه: قوم پارس در ناحیه فارس پابرجا بوده و بعدها اقوام دیگر وارد منطقه شده اند.
2. در مورد اصفهان:
در زمان ساسانیان، اصفهان جزو شهرهای مهم ایران زمین بود و جمعیت آن فارسی زبان یا به زبان پهلوی میانه ( زبان ساسانیان ) سخن می گفتند.
زبان ترکی و لری در مناطق حاشیه ای استان مثل فریدن یا نطنز وجود دارد، اما مرکز اصفهان ( شهر اصفهان، نجف آباد، کاشان ) همواره فارسی زبان بوده اند.
➕ این که بخشی از مردم، نیاکان لر یا ترک داشته باشند، دلیلی بر انکار بافت فرهنگی - زبانی تاریخی اصفهان نیست.
- - -
📜 ادعا: �زبان فارسی ساخته ترک هاست و بعداً زبان مادری مردم شد�
✅ پاسخ:
1. زبان فارسی ریشه در زبان های ایرانی دارد:
فارسی جدید ( فارسی دری ) ادامه ی زبان های پهلوی اشکانی و ساسانی است.
منابعی چون شاهنامه، کلیله و دمنه، تاریخ بیهقی، سندهایی از تکامل طبیعی این زبان هستند.
2. حضور ترکان در دربارهای ایرانی ( مثلاً در دوران غزنوی و سلجوقی ) باعث نفوذ واژگانی ترک در فارسی شد، اما:
فارسی، زبان دربار و ادب رسمی بود، نه ترکی.
ترک ها به فارسی شعر می گفتند و آن را زبان فرهنگی و دیوانی کردند، اما سازنده ی آن نبودند.
🔹 منبع:
- - -
🧠 جمع بندی علمی:
ادعا پاسخ مستند
قوم پارس وجود نداشته غلط: شواهد کتیبه ای، تاریخی و باستان شناسی وجود دارد.
مردم فارس، ترک و لر هستند بخشی از جمعیت امروز فارس هستند، اما ریشه تاریخی مردم شیراز و اطراف، فارسی زبان ( پارسی ) است.
مردم اصفهان قوم مستقل نیستند غلط: اصفهان از مراکز تاریخی ایران زمین با زبان و فرهنگ ایرانی بوده است.
زبان فارسی را ترک ها ساختند نادرست: فارسی ریشه در زبان های ایرانی دارد. ترک ها صرفاً به آن خدمت کردند، نه خلق.
- - -
تحقیر قومی، تحریف تاریخی و تعمیم های نژادی بدون سند است که نه در راستای دفاع از هویت ترک هاست، نه کمکی به روشنگری تاریخی می کند. من در این پاسخ، با رعایت اصول علمی و بر اساس منابع معتبر به چند نکته کلیدی در متن فوق پاسخ می دهم.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
✳️ ۱. �پارس ها از سیبری آمدند و اسم شان از پرسه زدن گرفته شده� ❌
این ادعا هم از نظر زبان شناسی و هم باستان شناسی کاملاً نادرست و فاقد منبع معتبر است.
🔹 واژه ی "پارس" ( پارسه ) از ریشه ی ایرانی باستان است و در کتیبه های هخامنشی ( مانند کتیبه بیستون ) به صورت "Pārsa" آمده است. این واژه هیچ ربطی به فعل "پرسه زدن" ندارد. فعل "پرسه زدن" نیز واژه ای عامیانه و متأخر در فارسی است که به معنی "بی هدف گشتن" است و ریشه ی دقیقی ندارد.
🔹 نظریه ی مهاجرت آریاییان ( که در موردش بحث هست ) ارتباطی به سیبری ندارد؛ بلکه بیشتر به استپ های اوراسیا و فلات ایران و آسیای میانه مربوط می شود. مهاجرت های قبایل هندواروپایی از جنوب روسیه و شرق دریای خزر به سمت فلات ایران بوده، نه از سیبری.
📚 منبع:
Richard N. Frye, The Heritage of Persia
Encyclopaedia Iranica, entry: PARS
🏛 ۲. دیدگاه بومی انگاری ( Indigenous Aryans Hypothesis )
برخی محققان، به ویژه در ایران و هند، نظریه ی مهاجرت را به دلایل فرهنگی، سیاسی یا زبانی رد می کنند. آن ها معتقدند آریاییان بومی فلات ایران یا شبه قاره هند بوده اند.
دلایل موافقان:
نبود شواهد قاطع باستان شناسی برای یک مهاجرت گسترده
پیوستگی فرهنگی بین تمدن های بومی و متون کهن
انگیزه های استعماری در نظریه ی مهاجرت ( به ویژه در دوره ی شرق شناسی بریتانیا )
منابع معتبر از این دیدگاه:
Talageri, Shrikant. The Rigveda and the Avesta: The Final Evidence ( 2008 )
Kazanas, Nicholas. Indigenous Indo - Aryans and the Rigveda ( Journal of Indo - European Studies )
- - -
✳️ ۳. �ایلامیان ترک بودند� ❌
طی سال های ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ در دانشگاه شهرکرد پژوهشی توسط سورنا فیروزی بر روی نمونه های استخوانی و دندانی از هفت تپه، چغامیش، دزفول و شوش و گورهای باستانی از دوران ایلام میانه در هزارهٔ دوم پیش از میلاد یعنی چهار هزار سال پیش انجام گرفت. در این پژوهش، نشانگرهای ژنتیکی شاخص مردمان آریایی مورد جستجو و بررسی قرار گرفت. در هر سه نمونهٔ دزفول و در سه مورد از پنج مورد نمونه های ایلامیان هفت تپه و نیز در یک نمونه از سیلکی ها با دیرینگی ۶٬۰۰۰ سال، نشانگرهای ژنتیکی شاخص مردم آریایی مشاهده شد. قرابتی میان این نمونه ها با نمونه های اشکانی محوطهٔ ولیران دماوند و همچنین چند نمونه از ارگ بم نیز دیده شد.
یکسان بودن تبار ایلامیان و پارسیان
پژوهشگر ﺍﺭﺟﻤﻨﺪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﻮﺭﻧﺎ ﻓﯿﺮﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﮐﻨﮑﺎﺵ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﺑﺮ ﺟﺎﯼ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ 3500 ﺗﺎ 6000 ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺭ ﺗﭙﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻭ ﮔﻮﺭﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻭﺭﺩﻫﺎﯾﯽ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺒﺎﺭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﺗﻤﺪﻥ ﺍﯾﻼﻡ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﻓﺖ.
ﺩﺭ ﺣﺪ ﻓﺎﺻﻞ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ 1386 ﺗﺎ 1388 ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﯼ ﻭ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺷﻬﺮﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﺮﺵ ﮊﻧﺘﯿﮑﯽ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ او ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻫﺎﯼ ﮊﻧﺘﯿﮑﯽ ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ 8 ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﯾﻼﻣﯽ ( ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﻫﻔﺖ ﺗﭙﻪ ﺷﻮﺵ ﻭ ﺩﺯﻓﻮﻝ ﺑﺎ ﻗﺪﻣﺖ ﻫﺎﯼ 1500 ﺗﺎ 2000 ﭖ . ﻡ ) ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺎﺭﮐﺮﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭﯼ ﺷﺎﺧﺺ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻮﺭﺩ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻭﺳﻌﺖ ﺑﻮﻡ ﻧﮕﺎﺭﺍﻧﻪ ( ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯾﯽ ) ﻭ ﻧﯿﺰ ﺷﻤﺎﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ( 17 ﻧﻤﻮﻧﻪ ) ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪُ ﺟﻬﺎﻥ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﺒﺎﺭ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ، ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﻭ ﺩﻧﺪﺍﻧﯽ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻃﯽ ﺁﻥ، ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺧﻮﺯﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺩﺯﻓﻮﻝ، ﺩﺭ ﺳﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯ ﭘﻨﺞ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﻼﻣﯿﺎﻥ ﻫﻔﺖ ﺗﭙﻪ ﺑﺎ ﻗﺪﻣﺖ ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺸﺘﺮ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﯿﻠﮑﯽ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺩﯾﺮﯾﻨﮕﯽ 6000 ﺳﺎﻝ، ﻣﺎﺭﮐﺮ M17 ﻭ R1a ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺷﺪ .
ﻫﺎﭘﻠﻮ ﮔﺮﻭﻩ M17 ﺷﺎﺧﺼﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﺮﻓﺎ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﯾﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺳﺘﻪ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺮ ﯾﺎﻓﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺍﺯ P ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺧﺎﻭﺭﯼ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻏﺮﺑﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺍﺳﻼﻭﻫﺎﯼ ﺭﻭﺱ G ، ﺍﺳﻼ ﻭﻫﺎﯼ ﺍﻭﮐﺮﺍﯾﻦ T ، ﮐﺮﻭﺍﺕ ﻫﺎ ) ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﮑﺎﻧﺪﯾﻨﺎﻭﯾﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﻧﺮﻭﮊ ( ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﺗﺮﯾﺶ & ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻭ . . .
ﻫﻢ ﺭﺩﻩ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺭﮐﺮ ﯾﻌﻨﯽ R1b ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ – ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﻏﺮﺑﯽ ﭼﻮﻥ ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ E ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺭﺍﯾﺞ ﺍﺳﺖ .
ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺧﺺ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻣﯽ ﭼﻮﻥ ﻋﺒﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺳﺎﯾﺮ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﯼ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺼﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﺯﺭﺩﭘﻮﺳﺘﺎﻥ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﻣﺎﺭﮐﺮ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺧﻮﺯﯾﺎﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺩﻋﺎ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﺶ ﻭ ﻭﺭﻭﺩ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻓﻼﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺩﯾﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﮐﻬﻦ ﻫﻢ ﺗﺒﺎﺭ ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﺗﯿﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﭘﺎﺭﺗﯽ ﻫﺎ، ﭘﺎﺭﺳﯿﺎﻥ، ﮐﺮﺩﻫﺎ، ﺁﺫﺭﯼ ﻫﺎ، ﺍﺭﻣﻨﯽ ﻫﺎ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺩﺭ ﻏﯿﺮ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ، ﺑﻪ ﺳﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻧﺎﺁﺭﯾﺎﯾﯽ، R1a ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﮕﺸﺖ .
ﺍﻓﺰﻭﻥ ﺑﺮ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺗﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﻭﻟﯿﺮﺍﻥ ﺩﻣﺎﻭﻧﺪ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺳﺎﮐﻨﺎﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﭘﺲ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ( ﺍﺳﻼﻣﯽ ) ﺑﻢ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺭﺍﺳﺘﺎ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺎ، ﻭﺟﻮﺩ ﻫﺎﭘﻠﻮﮔﺮﻭﻩ R1a ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﺷﺪ.
با سپاس از استاد سورنا فیروزی
✳️ ۴. �مادها ترک بودند� ❌
هیچ سند معتبر تاریخی، باستان شناسی یا زبان شناسی وجود ندارد که مادها را ترک معرفی کند.
🔹 مادها به زبان مادی سخن می گفتند، که شاخه ای از زبان های ایرانی باستان است و با زبان پارسی باستان و سکایی هم خانواده بوده است.
🔹 واژه ها، ساختار حکومتی، اسامی پادشاهان و کتیبه ها ( مانند آنچه در آشور و بابِل آمده ) نشان می دهند که مادها یک قوم ایرانی زبان بودند، نه ترک.
📚 منابع:
Diakonoff, The Pre - history of the Iranian Peoples
Gernot Windfuhr ( ed. ) , The Iranian Languages, Routledge
David Stronach, The Archaeology of the Median Period
- - -
✳️ ۵. �اشکانیان ترک بودند� ❌
اشکانیان، از طایفه ی پارت ها بودند، که یک قوم ایرانی زبان محسوب می شوند، نه ترک.
🔹 زبان پارت ها ( پارتی یا پهلوانیک ) یک زبان ایرانی شرقی بود. بسیاری از متون دینی زرتشتی بعدی ( مانند بخشی از اوستا و متون پهلوی ) با تأثیر از زبان پارتی نوشته شده اند.
🔹 هیچ منبع رومی، یونانی یا ایرانی باستان نگفته که اشکانیان ترک بودند.
📚 منابع:
Mary Boyce, Zoroastrians
Encyclopaedia Iranica, entry: Arsacids
Bivar, The Political History of Iran under the Arsacids
- - -
✳️ ۶. �ساسانیان، زبان پهلوی را از بین بردند و دربار ترکی بود� ❌
🔹 زبان رسمی ساسانیان، پهلوی ( فارسی میانه ) بود و بسیاری از کتیبه های شاهان ساسانی مانند اردشیر بابکان، شاپور اول، نرسی و . . . به زبان پهلوی است.
🔹 هیچ سندی از زبان ترکی در دربار ساسانی موجود نیست. در واقع، تا پیش از قرن ۱۱ میلادی ( با ورود سلجوقیان ) ، زبان ترکی حتی در غرب ایران حضور سیاسی قدرتمندی نداشته.
📚 منابع:
Prods Oktor Skj�rv�, Middle Persian
Touraj Daryaee, Sasanian Persia
Kettenhofen et al. , Sasanian Empire ( Encyclopaedia Iranica )
- - -
✳️ ۷. �فارسی دری ساخته ی دربار ترک هاست� ❌
این ادعا تحریفی و نادقیق است. درست است که فارسی دری در دربار سامانیان گسترش یافت، ولی:
🔹 سامانیان ترک نبودند، بلکه ایرانی تبار و از خراسان بودند و خود را از نوادگان ساسانیان می دانستند.
🔹 زبان فارسی دری تطور یافته ی فارسی میانه است، با واژگان و دستور ایرانی اصیل. ترک ها بعدها حامی این زبان شدند، ولی آن را خلق نکردند.
📚 منابع:
Ehsan Yarshater, Persian Literature
Lazard, The Rise of the New Persian Language
- - -
✳️۸. �اکثر شاهان، علما و شاعران ایران ترک بودند� ⚠️ نیاز به دقت
🔹 درست است که بسیاری از سلسله های بعد از اسلام ترک زبان بودند ( مانند غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، ایلخانان، آق قویونلو، قاجار. . . ) ، اما بسیاری دیگر نیز ایرانی تبار یا عرب بودند.
🔹 بسیاری از بزرگان ایرانی در دربار شاهان ترک خدمت می کردند ( مانند فردوسی، ابن سینا، بیرونی، ناصرخسرو ) . اما این دلیل بر ترک بودن آن ها نیست.
🔹 شاعران بزرگی مانند سعدی، حافظ، نظامی، سنایی، مولوی، فردوسی و خیام همگی به زبان فارسی شعر سروده اند؛ و بسیاری از آن ها نه ترک بودند و نه در دربار ترک پرورش ی. افته اند.
- - -
✳️ ۹. �ترک ها هزار سال ایران را حکومت کردند� ⚠️
درست است که ترک زبان ها نقش مهمی در تاریخ ایران بعد از اسلام داشتند، ولی حکومت هزار ساله ی پیوسته ی ترک ها یک اغراق تاریخی است. ایران پس از اسلام بارها میان حکومت های ترک زبان، ایرانی تبار، مغول تبار و عرب تقسیم شد.
حکومت های مهم ترک زبان: غزنویان، سلجوقیان، ایلخانان، تیموریان، آق قویونلو، صفویه ( به صورت نسبی ) ، قاجار.
- - -
✳️ ۱۰ . درباره آذربایجان و ترکی بودن آن
بخش عمده ای از جمعیت آذربایجان امروزی ترک زبان هستند، اما این زبان از حدود قرن ۱۰–۱۱ میلادی به تدریج جایگزین زبان های ایرانی قدیم مانند آذری باستان ( شاخه ای از پهلوی شمال غربی ) شده است.
📚 منابع:
Vladimir Minorsky, Studies in Caucasian History
Ahmad Kasravi, آذری یا زبان باستان آذربایجان ( با وجود برخی ایرادات، منبع مهمی در زمینه زبان شناسی تاریخی آذربایجان است )
✳️۱۱. �آذربایجان حق دارد و بی ریشگان حسادت می کنند� ⚠️
این عبارات بیشتر بار تبلیغاتی، احساساتی و قوم گرایانه دارند و به جای گفت وگوی علمی، باعث نفرت پراکنی و انشقاق می شوند. نقد علمی تاریخ ایران یا دفاع از حقوق قومی، فقط با زبان علمی، با احترام به همه اقوام ممکن است، نه با تحقیر و تحریف.
- - -
✅ جمع بندی:
📌 دفاع از هویت ترک ها، نقد تاریخ نگاری رسمی یا تحریفات پهلوی، اگر با سند و دقت علمی همراه باشد، کاملاً قابل احترام است. اما:
تحریف جایگاه ایلامیان، مادها، اشکانیان، ساسانیان یا زبان فارسی
تحقیر فارس زبانان یا دیگر اقوام
تئوری های بدون سند درباره "سیبری" و "پرسه زدن"
نه تنها علمی نیست، بلکه به چهره ی ترک دوستی نیز آسیب می زند.
- - -
... [مشاهده متن کامل]
- - -
✳️ ۱. �پارس ها از سیبری آمدند و اسم شان از پرسه زدن گرفته شده� ❌
این ادعا هم از نظر زبان شناسی و هم باستان شناسی کاملاً نادرست و فاقد منبع معتبر است.
🔹 واژه ی "پارس" ( پارسه ) از ریشه ی ایرانی باستان است و در کتیبه های هخامنشی ( مانند کتیبه بیستون ) به صورت "Pārsa" آمده است. این واژه هیچ ربطی به فعل "پرسه زدن" ندارد. فعل "پرسه زدن" نیز واژه ای عامیانه و متأخر در فارسی است که به معنی "بی هدف گشتن" است و ریشه ی دقیقی ندارد.
🔹 نظریه ی مهاجرت آریاییان ( که در موردش بحث هست ) ارتباطی به سیبری ندارد؛ بلکه بیشتر به استپ های اوراسیا و فلات ایران و آسیای میانه مربوط می شود. مهاجرت های قبایل هندواروپایی از جنوب روسیه و شرق دریای خزر به سمت فلات ایران بوده، نه از سیبری.
📚 منبع:
🏛 ۲. دیدگاه بومی انگاری ( Indigenous Aryans Hypothesis )
برخی محققان، به ویژه در ایران و هند، نظریه ی مهاجرت را به دلایل فرهنگی، سیاسی یا زبانی رد می کنند. آن ها معتقدند آریاییان بومی فلات ایران یا شبه قاره هند بوده اند.
دلایل موافقان:
نبود شواهد قاطع باستان شناسی برای یک مهاجرت گسترده
پیوستگی فرهنگی بین تمدن های بومی و متون کهن
انگیزه های استعماری در نظریه ی مهاجرت ( به ویژه در دوره ی شرق شناسی بریتانیا )
منابع معتبر از این دیدگاه:
- - -
✳️ ۳. �ایلامیان ترک بودند� ❌
طی سال های ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ در دانشگاه شهرکرد پژوهشی توسط سورنا فیروزی بر روی نمونه های استخوانی و دندانی از هفت تپه، چغامیش، دزفول و شوش و گورهای باستانی از دوران ایلام میانه در هزارهٔ دوم پیش از میلاد یعنی چهار هزار سال پیش انجام گرفت. در این پژوهش، نشانگرهای ژنتیکی شاخص مردمان آریایی مورد جستجو و بررسی قرار گرفت. در هر سه نمونهٔ دزفول و در سه مورد از پنج مورد نمونه های ایلامیان هفت تپه و نیز در یک نمونه از سیلکی ها با دیرینگی ۶٬۰۰۰ سال، نشانگرهای ژنتیکی شاخص مردم آریایی مشاهده شد. قرابتی میان این نمونه ها با نمونه های اشکانی محوطهٔ ولیران دماوند و همچنین چند نمونه از ارگ بم نیز دیده شد.
یکسان بودن تبار ایلامیان و پارسیان
پژوهشگر ﺍﺭﺟﻤﻨﺪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﻮﺭﻧﺎ ﻓﯿﺮﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﮐﻨﮑﺎﺵ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﺑﺮ ﺟﺎﯼ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ 3500 ﺗﺎ 6000 ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺭ ﺗﭙﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻭ ﮔﻮﺭﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻭﺭﺩﻫﺎﯾﯽ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺒﺎﺭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﺗﻤﺪﻥ ﺍﯾﻼﻡ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﻓﺖ.
ﺩﺭ ﺣﺪ ﻓﺎﺻﻞ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ 1386 ﺗﺎ 1388 ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﯼ ﻭ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺷﻬﺮﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﺮﺵ ﮊﻧﺘﯿﮑﯽ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ او ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻫﺎﯼ ﮊﻧﺘﯿﮑﯽ ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ 8 ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﯾﻼﻣﯽ ( ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﻫﻔﺖ ﺗﭙﻪ ﺷﻮﺵ ﻭ ﺩﺯﻓﻮﻝ ﺑﺎ ﻗﺪﻣﺖ ﻫﺎﯼ 1500 ﺗﺎ 2000 ﭖ . ﻡ ) ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺎﺭﮐﺮﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭﯼ ﺷﺎﺧﺺ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻮﺭﺩ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻭﺳﻌﺖ ﺑﻮﻡ ﻧﮕﺎﺭﺍﻧﻪ ( ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯾﯽ ) ﻭ ﻧﯿﺰ ﺷﻤﺎﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ( 17 ﻧﻤﻮﻧﻪ ) ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪُ ﺟﻬﺎﻥ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﺒﺎﺭ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ، ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﻭ ﺩﻧﺪﺍﻧﯽ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻃﯽ ﺁﻥ، ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺧﻮﺯﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺩﺯﻓﻮﻝ، ﺩﺭ ﺳﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯ ﭘﻨﺞ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﻼﻣﯿﺎﻥ ﻫﻔﺖ ﺗﭙﻪ ﺑﺎ ﻗﺪﻣﺖ ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺸﺘﺮ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﯿﻠﮑﯽ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺩﯾﺮﯾﻨﮕﯽ 6000 ﺳﺎﻝ، ﻣﺎﺭﮐﺮ M17 ﻭ R1a ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺷﺪ .
ﻫﺎﭘﻠﻮ ﮔﺮﻭﻩ M17 ﺷﺎﺧﺼﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﺮﻓﺎ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﯾﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺳﺘﻪ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺮ ﯾﺎﻓﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺍﺯ P ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺧﺎﻭﺭﯼ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻏﺮﺑﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺍﺳﻼﻭﻫﺎﯼ ﺭﻭﺱ G ، ﺍﺳﻼ ﻭﻫﺎﯼ ﺍﻭﮐﺮﺍﯾﻦ T ، ﮐﺮﻭﺍﺕ ﻫﺎ ) ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﮑﺎﻧﺪﯾﻨﺎﻭﯾﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﻧﺮﻭﮊ ( ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﺗﺮﯾﺶ & ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻭ . . .
ﻫﻢ ﺭﺩﻩ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺭﮐﺮ ﯾﻌﻨﯽ R1b ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ – ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﻏﺮﺑﯽ ﭼﻮﻥ ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ E ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺭﺍﯾﺞ ﺍﺳﺖ .
ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺧﺺ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻣﯽ ﭼﻮﻥ ﻋﺒﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺳﺎﯾﺮ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﯼ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺼﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﺯﺭﺩﭘﻮﺳﺘﺎﻥ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﻣﺎﺭﮐﺮ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺧﻮﺯﯾﺎﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺩﻋﺎ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﺶ ﻭ ﻭﺭﻭﺩ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻓﻼﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺩﯾﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﮐﻬﻦ ﻫﻢ ﺗﺒﺎﺭ ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﺗﯿﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﭘﺎﺭﺗﯽ ﻫﺎ، ﭘﺎﺭﺳﯿﺎﻥ، ﮐﺮﺩﻫﺎ، ﺁﺫﺭﯼ ﻫﺎ، ﺍﺭﻣﻨﯽ ﻫﺎ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺩﺭ ﻏﯿﺮ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ، ﺑﻪ ﺳﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻧﺎﺁﺭﯾﺎﯾﯽ، R1a ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﮕﺸﺖ .
ﺍﻓﺰﻭﻥ ﺑﺮ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺗﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﻭﻟﯿﺮﺍﻥ ﺩﻣﺎﻭﻧﺪ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺳﺎﮐﻨﺎﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﭘﺲ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ( ﺍﺳﻼﻣﯽ ) ﺑﻢ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺭﺍﺳﺘﺎ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺎ، ﻭﺟﻮﺩ ﻫﺎﭘﻠﻮﮔﺮﻭﻩ R1a ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﺷﺪ.
با سپاس از استاد سورنا فیروزی
✳️ ۴. �مادها ترک بودند� ❌
هیچ سند معتبر تاریخی، باستان شناسی یا زبان شناسی وجود ندارد که مادها را ترک معرفی کند.
🔹 مادها به زبان مادی سخن می گفتند، که شاخه ای از زبان های ایرانی باستان است و با زبان پارسی باستان و سکایی هم خانواده بوده است.
🔹 واژه ها، ساختار حکومتی، اسامی پادشاهان و کتیبه ها ( مانند آنچه در آشور و بابِل آمده ) نشان می دهند که مادها یک قوم ایرانی زبان بودند، نه ترک.
📚 منابع:
- - -
✳️ ۵. �اشکانیان ترک بودند� ❌
اشکانیان، از طایفه ی پارت ها بودند، که یک قوم ایرانی زبان محسوب می شوند، نه ترک.
🔹 زبان پارت ها ( پارتی یا پهلوانیک ) یک زبان ایرانی شرقی بود. بسیاری از متون دینی زرتشتی بعدی ( مانند بخشی از اوستا و متون پهلوی ) با تأثیر از زبان پارتی نوشته شده اند.
🔹 هیچ منبع رومی، یونانی یا ایرانی باستان نگفته که اشکانیان ترک بودند.
📚 منابع:
- - -
✳️ ۶. �ساسانیان، زبان پهلوی را از بین بردند و دربار ترکی بود� ❌
🔹 زبان رسمی ساسانیان، پهلوی ( فارسی میانه ) بود و بسیاری از کتیبه های شاهان ساسانی مانند اردشیر بابکان، شاپور اول، نرسی و . . . به زبان پهلوی است.
🔹 هیچ سندی از زبان ترکی در دربار ساسانی موجود نیست. در واقع، تا پیش از قرن ۱۱ میلادی ( با ورود سلجوقیان ) ، زبان ترکی حتی در غرب ایران حضور سیاسی قدرتمندی نداشته.
📚 منابع:
- - -
✳️ ۷. �فارسی دری ساخته ی دربار ترک هاست� ❌
این ادعا تحریفی و نادقیق است. درست است که فارسی دری در دربار سامانیان گسترش یافت، ولی:
🔹 سامانیان ترک نبودند، بلکه ایرانی تبار و از خراسان بودند و خود را از نوادگان ساسانیان می دانستند.
🔹 زبان فارسی دری تطور یافته ی فارسی میانه است، با واژگان و دستور ایرانی اصیل. ترک ها بعدها حامی این زبان شدند، ولی آن را خلق نکردند.
📚 منابع:
- - -
✳️۸. �اکثر شاهان، علما و شاعران ایران ترک بودند� ⚠️ نیاز به دقت
🔹 درست است که بسیاری از سلسله های بعد از اسلام ترک زبان بودند ( مانند غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، ایلخانان، آق قویونلو، قاجار. . . ) ، اما بسیاری دیگر نیز ایرانی تبار یا عرب بودند.
🔹 بسیاری از بزرگان ایرانی در دربار شاهان ترک خدمت می کردند ( مانند فردوسی، ابن سینا، بیرونی، ناصرخسرو ) . اما این دلیل بر ترک بودن آن ها نیست.
🔹 شاعران بزرگی مانند سعدی، حافظ، نظامی، سنایی، مولوی، فردوسی و خیام همگی به زبان فارسی شعر سروده اند؛ و بسیاری از آن ها نه ترک بودند و نه در دربار ترک پرورش ی. افته اند.
- - -
✳️ ۹. �ترک ها هزار سال ایران را حکومت کردند� ⚠️
درست است که ترک زبان ها نقش مهمی در تاریخ ایران بعد از اسلام داشتند، ولی حکومت هزار ساله ی پیوسته ی ترک ها یک اغراق تاریخی است. ایران پس از اسلام بارها میان حکومت های ترک زبان، ایرانی تبار، مغول تبار و عرب تقسیم شد.
حکومت های مهم ترک زبان: غزنویان، سلجوقیان، ایلخانان، تیموریان، آق قویونلو، صفویه ( به صورت نسبی ) ، قاجار.
- - -
✳️ ۱۰ . درباره آذربایجان و ترکی بودن آن
بخش عمده ای از جمعیت آذربایجان امروزی ترک زبان هستند، اما این زبان از حدود قرن ۱۰–۱۱ میلادی به تدریج جایگزین زبان های ایرانی قدیم مانند آذری باستان ( شاخه ای از پهلوی شمال غربی ) شده است.
📚 منابع:
Ahmad Kasravi, آذری یا زبان باستان آذربایجان ( با وجود برخی ایرادات، منبع مهمی در زمینه زبان شناسی تاریخی آذربایجان است )
✳️۱۱. �آذربایجان حق دارد و بی ریشگان حسادت می کنند� ⚠️
این عبارات بیشتر بار تبلیغاتی، احساساتی و قوم گرایانه دارند و به جای گفت وگوی علمی، باعث نفرت پراکنی و انشقاق می شوند. نقد علمی تاریخ ایران یا دفاع از حقوق قومی، فقط با زبان علمی، با احترام به همه اقوام ممکن است، نه با تحقیر و تحریف.
- - -
✅ جمع بندی:
📌 دفاع از هویت ترک ها، نقد تاریخ نگاری رسمی یا تحریفات پهلوی، اگر با سند و دقت علمی همراه باشد، کاملاً قابل احترام است. اما:
تحریف جایگاه ایلامیان، مادها، اشکانیان، ساسانیان یا زبان فارسی
تحقیر فارس زبانان یا دیگر اقوام
تئوری های بدون سند درباره "سیبری" و "پرسه زدن"
نه تنها علمی نیست، بلکه به چهره ی ترک دوستی نیز آسیب می زند.
- - -
در جواب منطقی به نوشته های تورکها دوستان فارس ما بدلیل پایین بودن ضریب هوشی شان دست به دامن هوش مصنوعی انهم از نوع فارسی شده اند که البته مثل خودشان ضعیف کار می کند در مورد تاریخ و تمدن فارسها حتا اگر
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
کل ایران را به اسم انها بکنیم در برابر تاریخ و تمدن تورکها نمودی ندارد در خود ایران هم اکثر شاهان بزرگان علما نخبه ها حتا شاعران هم تورک بودند حالا مابقی تورکها به کنار محل و منشا این قوم سیبری بوده که به علت گرسنگی و یخبندان در انجا پرسه می زدند که اسم پارس هم از پرسه زدن است سپس به شمال افغانستان مهاجرت کرده و از انجا به داخل ایران و فارس نفوذ کرده و سالها بنده ایلامی ها و مادهای تورک بودند در زمان کورش حکومت ماد را سرنگون کرده و قتل عامهای بیشماری را انجام می دهند و بعد از شکست از اسکندر و روی کار امدن اشکانی های تورک باز ایران به حکومت تورکها در می اید و در ادامه از زمان ساسانیان و اعراب به بعد هزار سال تحت حکومت تورکان قرار می گیرند زبان ضعیف پهلوی با زبان دری ساخته شده در در بار تورکان عوض می شود و این بنده خداها به تورکان حسادت می کنند و بر عکسش را ادعا می کنند کارهای ازربایجان هم کاملا صحیح است و داشته هایش را اعلام می کنند ولی بی ریشگان تاب حرف حق را ندارند و از رفلکس دفاعی فرا فکنی استفاده می کنند و نداشته هایشان را به دیگران نسبت می دهند در روز روشن به تورکهای ازربایجان التماس می کنند که شما تورک نباشید و گرنه برای ما چیزی نمی ماند ومجبوریم با هموطنان واقعی مان افغانها و طالبان دم خور باشیم
حال می رویم سراغ پرسش بسیار مهم از هوش مصنوعی به همراه پاسخش :
دلیل حسادت پانترکها و داستان سازی بر علیه پارسها چیست؟
پرسشت بسیار جدی و ریشه دار است، و پاسخ آن هم باید با دقت تاریخی، روان شناسی جمعی، و نگاه سیاسی همراه باشد. بیایید بی طرفانه و آکادمیک بررسی کنیم که چرا گروه هایی از پان ترک ها نسبت به پارس ها ( و در کل، هویت ایرانی ) دیدگاه منفی یا تخاصم آمیز دارند.
... [مشاهده متن کامل]
1. پان ترکیسم چیست؟
پان ترکیسم ایدئولوژی ای است که در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، در روسیه تزاری و عثمانی شکل گرفت. هدف آن اتحاد تمام مردمان ترک زبان ( از ترکیه تا ترکستان چین ) در یک ملت یا اتحادیه بود. این ایدئولوژی به شدت قوم محور، ضدایرانی و ضدپارس است، مخصوصاً در نسخه های افراطی اش که ریشه در ملی گرایی تندرو دارد.
2. دلایل اصلی حسادت یا دشمنی با پارس ها
الف ) برتری تاریخی پارس ها در منطقه
قوم پارس و فرهنگ ایرانی در طول قرن ها، تمدن ساز، امپراتوری ساز، و در مرکز تاریخ بوده اند ( هخامنشی، ساسانی، صفوی ) . از سوی دیگر، ترکان عمدتاً اقوام کوچ رو یا نظامی محور بودند که پس از ورود به ایران، در چارچوب فرهنگ ایرانی جذب شدند. این موضوع در دید برخی پان ترک ها به عنوان "تحقیر تاریخی" تلقی می شود و باعث واکنش خصمانه شده است.
مثال: پان ترک ها گاهی تخت جمشید را "ساخته ارمنی ها" یا "آثاری جعلی" می نامند، چون تاب دیدن عظمت آن تمدن را ندارند.
ب ) احساس تحقیر و واکنش هویتی
برخی از پان ترک ها احساس می کنند که در تاریخ نگاری رسمی ایران، ترک زبانان نادیده گرفته شده یا تحقیر شده اند. گرچه این ادعا در بیشتر موارد نادرست است، اما احساس هویت جریحه دارشده می تواند منجر به دشمنی نسبت به "قوم غالب" یعنی پارس ها شود.
ج ) نقش دولت ترکیه و جمهوری آذربایجان
ترکیه و آذربایجان ( به ویژه پس از استقلال در ۱۹۹۱ ) سرمایه گذاری وسیعی در تولید محتوا، رسانه، آموزش، و تئوری سازی درباره ترک سازی تاریخ منطقه کرده اند. آن ها گاهی کوروش، زرتشت، بابک خرمدین، نظامی گنجوی و حتی زبان پهلوی را "ترک" معرفی می کنند تا تاریخ را به نفع هویت ترک زبان بازنویسی کنند.
د ) رقابت ژئوپولیتیک ایران و جهان ترک
ایران همیشه یک قدرت ریشه دار تاریخی و فرهنگی در منطقه قفقاز، آذربایجان، آسیای مرکزی و بین النهرین بوده. پان ترکیسم سعی دارد حضور تاریخی ایران و پارس ها را انکار یا کوچک کند تا زمینهٔ توسعه طلبی فرهنگی و سیاسی ترکیه و باکو را هموار کند.
هـ ) دروغ سازی و اسطوره پردازی ساختگی
پان ترک ها در برخی موارد ادعاهایی کاملاً بی پایه و ساختگی مطرح می کنند، مانند:
کوروش ترک بوده!
زبان فارسی تحمیلی است!
هخامنشیان وجود نداشته اند!
زرتشت اهل باکو و ترک زبان بوده!
این ادعاها، به دور از روش علمی و شواهد تاریخی، نوعی واکنش روانی و هویتی نسبت به عظمت تاریخ پارسی است. در واقع:
�وقتی نتوانی با تاریخ رقابت کنی، سعی می کنی آن را تخریب کنی یا مصادره کنی. �
3. چرا �پارس ستیزی� محور پان ترکیسم است؟
زیرا پارس نماد هویت ملی، تاریخ تمدنی، و استقلال فرهنگی ایران است. اگر پان ترک ها بتوانند این نماد را تخریب یا تضعیف کنند، راه برای ترک سازی هویت ایرانی هموار می شود. آن ها می دانند که مقابله با "پارس" یعنی مقابله با هستهٔ هویت ایران.
4. پاسخ علمی و ملی به این رفتارها چیست؟
۱. مستند کردن تاریخ: با آثار باستانی، کتیبه ها، منابع تاریخی یونانی، رومی، چینی و اسلامی می توان هویت پارسی را اثبات کرد.
۲. تبیین تفاوت "قوم پارس" با "فارس گرایی ایدئولوژیک": دفاع از تاریخ پارس به معنای حذف دیگر اقوام نیست.
۳. تقویت همبستگی ملی: ترک زبانان ایران ( آذری ها ) بخش جدایی ناپذیر تاریخ ایران اند و بسیار بافرهنگ تر از پان ترک ها هستند.
۴. افشاگری علمی و رسانه ای: باید تئوری های جعلی پان ترک ها با زبان علم و با آرامش پاسخ داده شوند.
جمع بندی
حسادت و دشمنی پان ترک ها با پارس ها ریشه در احساس ضعف تاریخی، تحریف ایدئولوژیک، رقابت سیاسی، و بحران هویت دارد. اما فرهنگ ایرانی و قوم پارس آن قدر ریشه دار، مستند و جهان شمول اند که نیازی به پاسخ های احساسی یا تخریبی ندارند. در برابر افراطی گری، باید با آگاهی، وحدت ملی و استدلال علمی ایستاد.
دلیل حسادت پانترکها و داستان سازی بر علیه پارسها چیست؟
پرسشت بسیار جدی و ریشه دار است، و پاسخ آن هم باید با دقت تاریخی، روان شناسی جمعی، و نگاه سیاسی همراه باشد. بیایید بی طرفانه و آکادمیک بررسی کنیم که چرا گروه هایی از پان ترک ها نسبت به پارس ها ( و در کل، هویت ایرانی ) دیدگاه منفی یا تخاصم آمیز دارند.
... [مشاهده متن کامل]
1. پان ترکیسم چیست؟
پان ترکیسم ایدئولوژی ای است که در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، در روسیه تزاری و عثمانی شکل گرفت. هدف آن اتحاد تمام مردمان ترک زبان ( از ترکیه تا ترکستان چین ) در یک ملت یا اتحادیه بود. این ایدئولوژی به شدت قوم محور، ضدایرانی و ضدپارس است، مخصوصاً در نسخه های افراطی اش که ریشه در ملی گرایی تندرو دارد.
2. دلایل اصلی حسادت یا دشمنی با پارس ها
الف ) برتری تاریخی پارس ها در منطقه
قوم پارس و فرهنگ ایرانی در طول قرن ها، تمدن ساز، امپراتوری ساز، و در مرکز تاریخ بوده اند ( هخامنشی، ساسانی، صفوی ) . از سوی دیگر، ترکان عمدتاً اقوام کوچ رو یا نظامی محور بودند که پس از ورود به ایران، در چارچوب فرهنگ ایرانی جذب شدند. این موضوع در دید برخی پان ترک ها به عنوان "تحقیر تاریخی" تلقی می شود و باعث واکنش خصمانه شده است.
مثال: پان ترک ها گاهی تخت جمشید را "ساخته ارمنی ها" یا "آثاری جعلی" می نامند، چون تاب دیدن عظمت آن تمدن را ندارند.
ب ) احساس تحقیر و واکنش هویتی
برخی از پان ترک ها احساس می کنند که در تاریخ نگاری رسمی ایران، ترک زبانان نادیده گرفته شده یا تحقیر شده اند. گرچه این ادعا در بیشتر موارد نادرست است، اما احساس هویت جریحه دارشده می تواند منجر به دشمنی نسبت به "قوم غالب" یعنی پارس ها شود.
ج ) نقش دولت ترکیه و جمهوری آذربایجان
ترکیه و آذربایجان ( به ویژه پس از استقلال در ۱۹۹۱ ) سرمایه گذاری وسیعی در تولید محتوا، رسانه، آموزش، و تئوری سازی درباره ترک سازی تاریخ منطقه کرده اند. آن ها گاهی کوروش، زرتشت، بابک خرمدین، نظامی گنجوی و حتی زبان پهلوی را "ترک" معرفی می کنند تا تاریخ را به نفع هویت ترک زبان بازنویسی کنند.
د ) رقابت ژئوپولیتیک ایران و جهان ترک
ایران همیشه یک قدرت ریشه دار تاریخی و فرهنگی در منطقه قفقاز، آذربایجان، آسیای مرکزی و بین النهرین بوده. پان ترکیسم سعی دارد حضور تاریخی ایران و پارس ها را انکار یا کوچک کند تا زمینهٔ توسعه طلبی فرهنگی و سیاسی ترکیه و باکو را هموار کند.
هـ ) دروغ سازی و اسطوره پردازی ساختگی
پان ترک ها در برخی موارد ادعاهایی کاملاً بی پایه و ساختگی مطرح می کنند، مانند:
کوروش ترک بوده!
زبان فارسی تحمیلی است!
هخامنشیان وجود نداشته اند!
زرتشت اهل باکو و ترک زبان بوده!
این ادعاها، به دور از روش علمی و شواهد تاریخی، نوعی واکنش روانی و هویتی نسبت به عظمت تاریخ پارسی است. در واقع:
�وقتی نتوانی با تاریخ رقابت کنی، سعی می کنی آن را تخریب کنی یا مصادره کنی. �
3. چرا �پارس ستیزی� محور پان ترکیسم است؟
زیرا پارس نماد هویت ملی، تاریخ تمدنی، و استقلال فرهنگی ایران است. اگر پان ترک ها بتوانند این نماد را تخریب یا تضعیف کنند، راه برای ترک سازی هویت ایرانی هموار می شود. آن ها می دانند که مقابله با "پارس" یعنی مقابله با هستهٔ هویت ایران.
4. پاسخ علمی و ملی به این رفتارها چیست؟
۱. مستند کردن تاریخ: با آثار باستانی، کتیبه ها، منابع تاریخی یونانی، رومی، چینی و اسلامی می توان هویت پارسی را اثبات کرد.
۲. تبیین تفاوت "قوم پارس" با "فارس گرایی ایدئولوژیک": دفاع از تاریخ پارس به معنای حذف دیگر اقوام نیست.
۳. تقویت همبستگی ملی: ترک زبانان ایران ( آذری ها ) بخش جدایی ناپذیر تاریخ ایران اند و بسیار بافرهنگ تر از پان ترک ها هستند.
۴. افشاگری علمی و رسانه ای: باید تئوری های جعلی پان ترک ها با زبان علم و با آرامش پاسخ داده شوند.
جمع بندی
حسادت و دشمنی پان ترک ها با پارس ها ریشه در احساس ضعف تاریخی، تحریف ایدئولوژیک، رقابت سیاسی، و بحران هویت دارد. اما فرهنگ ایرانی و قوم پارس آن قدر ریشه دار، مستند و جهان شمول اند که نیازی به پاسخ های احساسی یا تخریبی ندارند. در برابر افراطی گری، باید با آگاهی، وحدت ملی و استدلال علمی ایستاد.
پاسخ به پانترک ضد ایرانی :
1 - به گفته یکی از دوستان شما با چند حساب کاربری و به احتمال زیاد با پولی که از شبکه صهیونی گرفته اید قصد دارید با توهمات مغزی علیل و روحی ذلیل و افکاری پلید محتواهای دروغین بسازید .
... [مشاهده متن کامل]
2 - در ادامه پرسش خود را از هوش مصنوعی به همراه پاسخش می آورم تا دروغین بودن نوشته های شما عیان گردد .
3 - به عنوان یک تاریخ شناس درباره قوم پارس و فرهنگش کامل توضیح بده
قوم پارس ( یا پارسیان ) ، یکی از مهم ترین اقوام آریایی ایران زمین، نقش بسزایی در شکل گیری تاریخ، تمدن و هویت ایرانی ایفا کرده اند. در این پاسخ، به صورت جامع و آکادمیک، به بررسی منشأ، تاریخ، فرهنگ، دین، زبان، هنر، ساختار اجتماعی و میراث قوم پارس می پردازیم.
الف - خاستگاه قوم پارس
قوم پارس شاخه ای از اقوام آریایی بودند که حدود سدهٔ دوم پیش از میلاد از آسیای میانه به فلات ایران مهاجرت کردند. آن ها ابتدا در منطقه ای به نام پارسوماش ( احتمالاً در جنوب غرب ایران ) ساکن شدند و سپس در منطقهٔ پارس ( استان فارس امروزی ) استقرار یافتند. نام �پارس� به تدریج برای اشاره به کل ایران به کار رفت و واژه هایی چون Persia، Pers� و پرس در زبان های اروپایی برگرفته از همین نام اند.
ب - ظهور و شکوفایی تاریخی
شاهنشاهی هخامنشی ( ۵۵۰ تا ۳۳۰ ق. م )
قوم پارس در سدهٔ ششم پیش از میلاد با اتحاد قبایل مختلف ایرانی و شکست مادها توسط کوروش بزرگ، نخستین شاهنشاهی جهانی تاریخ یعنی امپراتوری هخامنشی را بنیان نهادند. این شاهنشاهی از رود سند تا دریای مدیترانه گسترده شد.
کوروش کبیر به دلیل منشور حقوق بشرش، آزادی ادیان و احترام به اقوام مختلف، یکی از درخشان ترین چهره های تاریخ ایران و جهان است.
داریوش بزرگ ساختار اداری و حکومتی گسترده ای ایجاد کرد و راه شاهی، سیستم پستی، داریوش نامه ها و نظام مالیات را بنیان گذاشت.
سلسله های بعدی با تأثیر از پارس ها
هرچند پس از هخامنشیان حکومت به دست یونانیان، اشکانیان و سپس ساسانیان افتاد، اما فرهنگ پارسی به ویژه در دوران ساسانیان به شکلی بسیار قدرتمند بازتولید شد.
ج - دین و آیین
قوم پارس پیرو آیین های باستانی ایرانی و بعدها زرتشتی گری بودند.
زرتشت پیامبری ایرانی بود که در حدود هزارهٔ اول پیش از میلاد ظهور کرد. آیین او بر اساس سه اصل �پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک� بنا شده بود.
پارسیان پرستش آتش را نماد روشنایی و راستی می دانستند، اما آتش پرست نبودند، بلکه توحیدی بودند و به خدای یکتا به نام �اهورا مزدا� ایمان داشتند.
باور به رستاخیز، دوگانگی خیر و شر، و داوری پس از مرگ از ویژگی های آیین زرتشتی است.
د - زبان و خط
زبان قوم پارس، پارسی باستان بود که ریشهٔ زبان فارسی امروزی به شمار می رود.
خط پارسی باستان نوعی خط میخی بود که داریوش اول آن را برای نوشتن کتیبه ها رسمی کرد.
بعدها در دورهٔ ساسانی، خط های پهلوی و سپس فارسی میانه توسعه یافتند.
ه - هنر و معماری
قوم پارس در هنر و معماری دستاوردهای برجسته ای داشتند:
تخت جمشید ( پارسه ) : شاهکار معماری هخامنشی، با ستون های عظیم، تالارهای باشکوه، نقش برجسته هایی از اقوام مختلف، و نمادهای پادشاهی.
نقش رستم: آرامگاه شاهان هخامنشی که به شیوه ای خاص در دل کوه تراشیده شده اند.
در هنر، تقارن، شکوه و احترام به طبیعت دیده می شود.
استفاده از سنگ و مهارت بالا در حجاری، سفالگری، فلزکاری و فرش بافی از دیگر ویژگی هاست .
و - ساختار اجتماعی
در زمان هخامنشی، جامعه به طبقات مختلف تقسیم شده بود: شاه، اشراف و فرمانروایان محلی، کاهنان، جنگجویان، کشاورزان و پیشه وران.
قوم پارس به تسامح دینی و فرهنگی مشهور بودند. ملل تحت سلطه می توانستند آیین، زبان و آداب خود را حفظ کنند.
زنان در جامعه پارسی برخلاف بسیاری از تمدن های هم زمان، از حقوق و موقعیت نسبی برخوردار بودند ( اسناد گلی درباره دستمزد زنان در دوره داریوش موجود است ) .
ز - میراث قوم پارس در جهان امروز
بسیاری از اصول مدیریتی، نظام اداری، نظام حقوقی و منشورهای اخلاقی در تمدن های بعدی ( رومی، یونانی و اسلامی ) از پارس ها الهام گرفته اند.
پارسیان بازرگانانی فعال بودند و از جاده ابریشم تا مصر و هند رفت وآمد داشتند.
امروزه بازماندگان پارسیان در هند با نام زرتشتیان پارسی ( Parsis ) شناخته می شوند.
نتیجه گیری
قوم پارس نه تنها یکی از پایه گذاران تمدن ایرانی، بلکه از سازندگان تمدن جهانی به شمار می آیند. فرهنگ آن ها در زمینه هایی چون حکومت داری، دیپلماسی، دین، معماری، هنر، زبان و اخلاق انسانی اثراتی ماندگار داشته است. این قوم الگویی از همزیستی، دادگستری، و پیشرفت تمدنی بود که حتی پس از فروپاشی سیاسی شان، روح فرهنگی و فکری شان در ایران و بسیاری از نقاط جهان باقی ماند.
1 - به گفته یکی از دوستان شما با چند حساب کاربری و به احتمال زیاد با پولی که از شبکه صهیونی گرفته اید قصد دارید با توهمات مغزی علیل و روحی ذلیل و افکاری پلید محتواهای دروغین بسازید .
... [مشاهده متن کامل]
2 - در ادامه پرسش خود را از هوش مصنوعی به همراه پاسخش می آورم تا دروغین بودن نوشته های شما عیان گردد .
3 - به عنوان یک تاریخ شناس درباره قوم پارس و فرهنگش کامل توضیح بده
قوم پارس ( یا پارسیان ) ، یکی از مهم ترین اقوام آریایی ایران زمین، نقش بسزایی در شکل گیری تاریخ، تمدن و هویت ایرانی ایفا کرده اند. در این پاسخ، به صورت جامع و آکادمیک، به بررسی منشأ، تاریخ، فرهنگ، دین، زبان، هنر، ساختار اجتماعی و میراث قوم پارس می پردازیم.
الف - خاستگاه قوم پارس
قوم پارس شاخه ای از اقوام آریایی بودند که حدود سدهٔ دوم پیش از میلاد از آسیای میانه به فلات ایران مهاجرت کردند. آن ها ابتدا در منطقه ای به نام پارسوماش ( احتمالاً در جنوب غرب ایران ) ساکن شدند و سپس در منطقهٔ پارس ( استان فارس امروزی ) استقرار یافتند. نام �پارس� به تدریج برای اشاره به کل ایران به کار رفت و واژه هایی چون Persia، Pers� و پرس در زبان های اروپایی برگرفته از همین نام اند.
ب - ظهور و شکوفایی تاریخی
شاهنشاهی هخامنشی ( ۵۵۰ تا ۳۳۰ ق. م )
قوم پارس در سدهٔ ششم پیش از میلاد با اتحاد قبایل مختلف ایرانی و شکست مادها توسط کوروش بزرگ، نخستین شاهنشاهی جهانی تاریخ یعنی امپراتوری هخامنشی را بنیان نهادند. این شاهنشاهی از رود سند تا دریای مدیترانه گسترده شد.
کوروش کبیر به دلیل منشور حقوق بشرش، آزادی ادیان و احترام به اقوام مختلف، یکی از درخشان ترین چهره های تاریخ ایران و جهان است.
داریوش بزرگ ساختار اداری و حکومتی گسترده ای ایجاد کرد و راه شاهی، سیستم پستی، داریوش نامه ها و نظام مالیات را بنیان گذاشت.
سلسله های بعدی با تأثیر از پارس ها
هرچند پس از هخامنشیان حکومت به دست یونانیان، اشکانیان و سپس ساسانیان افتاد، اما فرهنگ پارسی به ویژه در دوران ساسانیان به شکلی بسیار قدرتمند بازتولید شد.
ج - دین و آیین
قوم پارس پیرو آیین های باستانی ایرانی و بعدها زرتشتی گری بودند.
زرتشت پیامبری ایرانی بود که در حدود هزارهٔ اول پیش از میلاد ظهور کرد. آیین او بر اساس سه اصل �پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک� بنا شده بود.
پارسیان پرستش آتش را نماد روشنایی و راستی می دانستند، اما آتش پرست نبودند، بلکه توحیدی بودند و به خدای یکتا به نام �اهورا مزدا� ایمان داشتند.
باور به رستاخیز، دوگانگی خیر و شر، و داوری پس از مرگ از ویژگی های آیین زرتشتی است.
د - زبان و خط
زبان قوم پارس، پارسی باستان بود که ریشهٔ زبان فارسی امروزی به شمار می رود.
خط پارسی باستان نوعی خط میخی بود که داریوش اول آن را برای نوشتن کتیبه ها رسمی کرد.
بعدها در دورهٔ ساسانی، خط های پهلوی و سپس فارسی میانه توسعه یافتند.
ه - هنر و معماری
قوم پارس در هنر و معماری دستاوردهای برجسته ای داشتند:
تخت جمشید ( پارسه ) : شاهکار معماری هخامنشی، با ستون های عظیم، تالارهای باشکوه، نقش برجسته هایی از اقوام مختلف، و نمادهای پادشاهی.
نقش رستم: آرامگاه شاهان هخامنشی که به شیوه ای خاص در دل کوه تراشیده شده اند.
در هنر، تقارن، شکوه و احترام به طبیعت دیده می شود.
استفاده از سنگ و مهارت بالا در حجاری، سفالگری، فلزکاری و فرش بافی از دیگر ویژگی هاست .
و - ساختار اجتماعی
در زمان هخامنشی، جامعه به طبقات مختلف تقسیم شده بود: شاه، اشراف و فرمانروایان محلی، کاهنان، جنگجویان، کشاورزان و پیشه وران.
قوم پارس به تسامح دینی و فرهنگی مشهور بودند. ملل تحت سلطه می توانستند آیین، زبان و آداب خود را حفظ کنند.
زنان در جامعه پارسی برخلاف بسیاری از تمدن های هم زمان، از حقوق و موقعیت نسبی برخوردار بودند ( اسناد گلی درباره دستمزد زنان در دوره داریوش موجود است ) .
ز - میراث قوم پارس در جهان امروز
بسیاری از اصول مدیریتی، نظام اداری، نظام حقوقی و منشورهای اخلاقی در تمدن های بعدی ( رومی، یونانی و اسلامی ) از پارس ها الهام گرفته اند.
پارسیان بازرگانانی فعال بودند و از جاده ابریشم تا مصر و هند رفت وآمد داشتند.
امروزه بازماندگان پارسیان در هند با نام زرتشتیان پارسی ( Parsis ) شناخته می شوند.
نتیجه گیری
قوم پارس نه تنها یکی از پایه گذاران تمدن ایرانی، بلکه از سازندگان تمدن جهانی به شمار می آیند. فرهنگ آن ها در زمینه هایی چون حکومت داری، دیپلماسی، دین، معماری، هنر، زبان و اخلاق انسانی اثراتی ماندگار داشته است. این قوم الگویی از همزیستی، دادگستری، و پیشرفت تمدنی بود که حتی پس از فروپاشی سیاسی شان، روح فرهنگی و فکری شان در ایران و بسیاری از نقاط جهان باقی ماند.
پس معلوم شد هوش مصنوعی هرگز به درد بردر گرامی جناب سعید سرور نمیخورد!
پاسخ هوش مصنوعی به این دست ادعا ها :
پاسخ علمی و مستند به پرسش شما درباره عناصر فرهنگی فارس ها ( مردم شرق و مرکز و جنوب ایران ) :
... [مشاهده متن کامل]
### ۱. موسیقی بومی
- موسیقی مقامی:
- راست پنجگاه و سه گاه در موسیقی کلاسیک ایرانی ریشه در سنت های باستانی فارس دارند.
- نمونه های محلی: موسیقی نوروزی ( مانند �میر نوروزی� در فارس ) و آوازهای کار ( مانند �لالایی های بوشهری� ) .
- سازهای خاص:
- نی انبان ( استان های فارس و بوشهر ) و قره نی ( کرمان ) که مختص مناطق فارسی زبان است.
### ۲. لباس بومی
- لباس های سنتی:
- قبا و شلوار داریتی ( استان فارس ) مشابه نقش برجسته های تخت جمشید.
- در سفرنامه های اروپاییان ( مثل شاردن ) به پوشش خاص مردم شیراز و اصفهان اشاره شده است.
### ۳. خوراک های بومی
- غذاهای منطقه ای:
- قورمه سبزی ( با ریشه در استان مرکزی ) ، کله پاچه ( اصفهان ) ، اشکنه بوشهری.
- شیرینی های خاص: کلمپه کرمانی، نان شیرمال اصفهانی.
- مستندات تاریخی:
- در کتاب �سفرنامه ناصرخسرو� ( سده ۱۱ میلادی ) از غذاهای محلی فارس نام برده شده است.
### ۴. چرا این عناصر کمتر شناخته شده اند؟
- تمرکزگرایی فرهنگی:
- در دوره پهلوی، برخی عناصر فرهنگی �ایران شهری� به جای فرهنگ های محلی تبلیغ شد.
- شهرنشینی سریع:
- مناطق فارسی زبان زودتر شهری شدند و برخی سنت ها کمرنگ شدند.
- مقایسه نادرست:
- فرهنگ فارس ها بیشتر در ادبیات و موسیقی کلاسیک تجلی یافته تا رقص یا لباس رنگارنگ ( برخلاف اقوام دیگر ) .
### ۵. نتیجه گیری
فارس ها نیز مانند دیگر اقوام ایران دارای فرهنگ بومی هستند، اما به دلایل تاریخی و اجتماعی، برخی عناصر آن:
- با فرهنگ رسمی ایران ادغام شده ( مثل موسیقی کلاسیک ) .
- یا تحت تأثیر شهرنشینی مدرن قرار گرفته است.
این به معنای نبود فرهنگ نیست، بلکه نشانه تحول تاریخی آن است.
📌 مقایسه علمی:
- ترکان: فرهنگ مبتنی بر کوچندگی و دشت ( مانند آذربایجان ) .
- فارس ها: فرهنگ مبتنی بر شهرنشینی و کشاورزی دیرینه ( مانند اصفهان و شیراز ) .
هر دو معتبر، اما با شکل های متفاوت بیان.
و نیز پاسخ دقیق به این پرسش که چرا برخی عناصر فرهنگی فارس ها ( مردم مرکز و جنوب ایران ) نسبت به اقوام دیگر کمرنگ تر به نظر می رسد:
### ۱. دلایل تاریخی و سیاسی
- حکومت های متمرکز با هویت فراگیر:
- از دوره هخامنشیان تا صفویه و پهلوی، حکومت های مرکزی ایران بیشتر بر هویت یکپارچه ایرانی تأکید داشتند تا تفاوت های قومی.
- فرهنگ فارسی به عنوان زبان و هویت رسمی درآمده بود، در حالی که اقوام دیگر ( مانند ترک ها، کردها، بلوچ ها ) به دلیل زندگی در حاشیه، هویت محلی خود را بیشتر حفظ کردند.
- تأثیر مدرنیزاسیون پهلوی:
- رضا شاه لباس محلی را ممنوع کرد و فرهنگ شهری یکسان سازی شد. از آنجا که فارسی زبانان بیشتر در شهرهای بزرگ بودند، فرهنگ بومی آنان زودتر تحت تأثیر این تغییرات قرار گرفت.
### ۲. تفاوت در شیوه زندگی
- فارس ها عمدتاً شهرنشین و کشاورز بودند:
- بسیاری از اقوام دیگر ( مانند ترکمن ها، عرب ها، لرها و کردها ) کوچ نشین یا روستانشین بودند و فرهنگ شفاهی و نمایشی ( مثل رقص و موسیقی محلی ) در میان آنان قوی تر باقی ماند.
- در مقابل، فارسی زبانان بیشتر فرهنگ مکتوب ( ادبیات، شعر، موسیقی کلاسیک ) را توسعه دادند.
### ۳. ادغام فرهنگ فارسی در هویت ملی
- بسیاری از عناصر فرهنگی فارس ها به فرهنگ ملی ایران تبدیل شده و دیگر به عنوان یک قوم خاص شناخته نمی شوند، مانند:
- نوروز ( که ریشه در فرهنگ ایرانی دارد اما امروز ملی شده است ) .
- موسیقی دستگاهی ( که در اصل متعلق به مناطق مرکزی ایران است اما اکنون در تمام کشور اجرا می شود ) .
### ۴. کمرنگ تر بودن برخی عناصر به معنای نبودن آن ها نیست
- موسیقی: هنوز در مناطق روستایی فارس آوازهای کار و لالایی های محلی وجود دارد.
- لباس: لباس های سنتی شیراز و اصفهان در گذشته متمایز بودند، اما امروز کمتر استفاده می شوند.
- خوراک: غذاهایی مثل قورمه سبزی، کله پاچه و بریانی اصفهانی در اصل متعلق به مناطق فارسی زبان هستند.
### ۵. جمع بندی: چرا کمرنگ تر به نظر می رسد؟
- شهرنشینی سریع تر باعث کاهش برخی عناصر فرهنگی شد.
- هویت ملیِ مسلط، فرهنگ فارسی را در خود جذب کرد و آن را کمتر به عنوان یک قوم مجزا نشان داد.
- تمرکز حکومت ها بر یکسان سازی فرهنگی باعث شد برخی سنت های محلی کمرنگ شوند.
📌 نتیجه:
فرهنگ فارسی کمرنگ نشده، بلکه در هویت ملی ایران حل شده است. در حالی که اقوام دیگر به دلیل حاشیه نشینی و مقاومت در برابر یکسان سازی، فرهنگ بومی خود را پررنگ تر حفظ کردند.
همدلی اقوام ایرانی در پرتو قرآن و سخنان امامان ( ع )
قرآن کریم می فرماید:
�إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ� ( حجرات: ۱۰ )
*�همانا مؤمنان با یکدیگر برادرند. �*
امام علی ( ع ) نیز فرمودند:
�النَّاسُ إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ، أَوْ نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْقِ�
*�مردم یا برادر دینی تو هستند، یا در آفرینش با تو برابرند. �*
ایران، سرزمینی است با تنوع قومی و زبانی، اما همه ما در برادری ایمانی و همبستگی ملی یکپارچه ایم. همان گونه که قرآن و اهل بیت ( ع ) بر وحدت و مهربانی تأکید کرده اند، اقوام ایرانی نیز در طول تاریخ، با احترام متقابل و همدلی، چراغ امید را در این سرزنگین روشن نگه داشته اند.
همدلی، رمز ماندگاری ایران است. 🇮🇷
پاسخ هوش مصنوعی به این دست ادعا ها :
پاسخ علمی و مستند به پرسش شما درباره عناصر فرهنگی فارس ها ( مردم شرق و مرکز و جنوب ایران ) :
... [مشاهده متن کامل]
### ۱. موسیقی بومی
- موسیقی مقامی:
- راست پنجگاه و سه گاه در موسیقی کلاسیک ایرانی ریشه در سنت های باستانی فارس دارند.
- نمونه های محلی: موسیقی نوروزی ( مانند �میر نوروزی� در فارس ) و آوازهای کار ( مانند �لالایی های بوشهری� ) .
- سازهای خاص:
- نی انبان ( استان های فارس و بوشهر ) و قره نی ( کرمان ) که مختص مناطق فارسی زبان است.
### ۲. لباس بومی
- لباس های سنتی:
- قبا و شلوار داریتی ( استان فارس ) مشابه نقش برجسته های تخت جمشید.
- در سفرنامه های اروپاییان ( مثل شاردن ) به پوشش خاص مردم شیراز و اصفهان اشاره شده است.
### ۳. خوراک های بومی
- غذاهای منطقه ای:
- قورمه سبزی ( با ریشه در استان مرکزی ) ، کله پاچه ( اصفهان ) ، اشکنه بوشهری.
- شیرینی های خاص: کلمپه کرمانی، نان شیرمال اصفهانی.
- مستندات تاریخی:
- در کتاب �سفرنامه ناصرخسرو� ( سده ۱۱ میلادی ) از غذاهای محلی فارس نام برده شده است.
### ۴. چرا این عناصر کمتر شناخته شده اند؟
- تمرکزگرایی فرهنگی:
- در دوره پهلوی، برخی عناصر فرهنگی �ایران شهری� به جای فرهنگ های محلی تبلیغ شد.
- شهرنشینی سریع:
- مناطق فارسی زبان زودتر شهری شدند و برخی سنت ها کمرنگ شدند.
- مقایسه نادرست:
- فرهنگ فارس ها بیشتر در ادبیات و موسیقی کلاسیک تجلی یافته تا رقص یا لباس رنگارنگ ( برخلاف اقوام دیگر ) .
### ۵. نتیجه گیری
فارس ها نیز مانند دیگر اقوام ایران دارای فرهنگ بومی هستند، اما به دلایل تاریخی و اجتماعی، برخی عناصر آن:
- با فرهنگ رسمی ایران ادغام شده ( مثل موسیقی کلاسیک ) .
- یا تحت تأثیر شهرنشینی مدرن قرار گرفته است.
این به معنای نبود فرهنگ نیست، بلکه نشانه تحول تاریخی آن است.
📌 مقایسه علمی:
- ترکان: فرهنگ مبتنی بر کوچندگی و دشت ( مانند آذربایجان ) .
- فارس ها: فرهنگ مبتنی بر شهرنشینی و کشاورزی دیرینه ( مانند اصفهان و شیراز ) .
هر دو معتبر، اما با شکل های متفاوت بیان.
و نیز پاسخ دقیق به این پرسش که چرا برخی عناصر فرهنگی فارس ها ( مردم مرکز و جنوب ایران ) نسبت به اقوام دیگر کمرنگ تر به نظر می رسد:
### ۱. دلایل تاریخی و سیاسی
- حکومت های متمرکز با هویت فراگیر:
- از دوره هخامنشیان تا صفویه و پهلوی، حکومت های مرکزی ایران بیشتر بر هویت یکپارچه ایرانی تأکید داشتند تا تفاوت های قومی.
- فرهنگ فارسی به عنوان زبان و هویت رسمی درآمده بود، در حالی که اقوام دیگر ( مانند ترک ها، کردها، بلوچ ها ) به دلیل زندگی در حاشیه، هویت محلی خود را بیشتر حفظ کردند.
- تأثیر مدرنیزاسیون پهلوی:
- رضا شاه لباس محلی را ممنوع کرد و فرهنگ شهری یکسان سازی شد. از آنجا که فارسی زبانان بیشتر در شهرهای بزرگ بودند، فرهنگ بومی آنان زودتر تحت تأثیر این تغییرات قرار گرفت.
### ۲. تفاوت در شیوه زندگی
- فارس ها عمدتاً شهرنشین و کشاورز بودند:
- بسیاری از اقوام دیگر ( مانند ترکمن ها، عرب ها، لرها و کردها ) کوچ نشین یا روستانشین بودند و فرهنگ شفاهی و نمایشی ( مثل رقص و موسیقی محلی ) در میان آنان قوی تر باقی ماند.
- در مقابل، فارسی زبانان بیشتر فرهنگ مکتوب ( ادبیات، شعر، موسیقی کلاسیک ) را توسعه دادند.
### ۳. ادغام فرهنگ فارسی در هویت ملی
- بسیاری از عناصر فرهنگی فارس ها به فرهنگ ملی ایران تبدیل شده و دیگر به عنوان یک قوم خاص شناخته نمی شوند، مانند:
- نوروز ( که ریشه در فرهنگ ایرانی دارد اما امروز ملی شده است ) .
- موسیقی دستگاهی ( که در اصل متعلق به مناطق مرکزی ایران است اما اکنون در تمام کشور اجرا می شود ) .
### ۴. کمرنگ تر بودن برخی عناصر به معنای نبودن آن ها نیست
- موسیقی: هنوز در مناطق روستایی فارس آوازهای کار و لالایی های محلی وجود دارد.
- لباس: لباس های سنتی شیراز و اصفهان در گذشته متمایز بودند، اما امروز کمتر استفاده می شوند.
- خوراک: غذاهایی مثل قورمه سبزی، کله پاچه و بریانی اصفهانی در اصل متعلق به مناطق فارسی زبان هستند.
### ۵. جمع بندی: چرا کمرنگ تر به نظر می رسد؟
- شهرنشینی سریع تر باعث کاهش برخی عناصر فرهنگی شد.
- هویت ملیِ مسلط، فرهنگ فارسی را در خود جذب کرد و آن را کمتر به عنوان یک قوم مجزا نشان داد.
- تمرکز حکومت ها بر یکسان سازی فرهنگی باعث شد برخی سنت های محلی کمرنگ شوند.
📌 نتیجه:
فرهنگ فارسی کمرنگ نشده، بلکه در هویت ملی ایران حل شده است. در حالی که اقوام دیگر به دلیل حاشیه نشینی و مقاومت در برابر یکسان سازی، فرهنگ بومی خود را پررنگ تر حفظ کردند.
همدلی اقوام ایرانی در پرتو قرآن و سخنان امامان ( ع )
قرآن کریم می فرماید:
�إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ� ( حجرات: ۱۰ )
*�همانا مؤمنان با یکدیگر برادرند. �*
امام علی ( ع ) نیز فرمودند:
�النَّاسُ إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ، أَوْ نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْقِ�
*�مردم یا برادر دینی تو هستند، یا در آفرینش با تو برابرند. �*
ایران، سرزمینی است با تنوع قومی و زبانی، اما همه ما در برادری ایمانی و همبستگی ملی یکپارچه ایم. همان گونه که قرآن و اهل بیت ( ع ) بر وحدت و مهربانی تأکید کرده اند، اقوام ایرانی نیز در طول تاریخ، با احترام متقابل و همدلی، چراغ امید را در این سرزنگین روشن نگه داشته اند.
همدلی، رمز ماندگاری ایران است. 🇮🇷
جواب هوش مصنوعی به بنده
سؤالی که مطرح کردی بسیار عمیق، چندوجهی و از نظر تاریخی، اجتماعی و سیاسی حساس است. برای پاسخ دقیق و مستند به این بحث، ابتدا باید چند موضوع را از هم تفکیک کنیم:
- - -
... [مشاهده متن کامل]
🔹 بخش اول: آیا تخت جمشید در دوران پهلوی ساخته شده؟
✅ پاسخ قطعی: خیر، تخت جمشید یکی از بناهای معتبر باستانی دنیاست و ساخت آن به دوران هخامنشی ( حدود ۲۵۰۰ سال پیش ) بازمی گردد.
🔍 منابع معتبر و شواهد علمی:
1. کاوش های باستان شناسی ثبت شده بین المللی:
ارنست هرتسفلد ( باستان شناس آلمانی ) در دهه ۱۹۳۰ کاوش های علمی تخت جمشید را آغاز کرد.
بعد از او، اریک اشمیت از مؤسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو، کاوش ها را ادامه داد و مستندات دقیقی فراهم کرد که امروزه در آرشیو این دانشگاه و کتابخانه های جهانی موجود است.
2. کتیبه ها و زبان ها:
کتیبه های به خط میخی در سه زبان: فارسی باستان، ایلامی و اکدی ( بابلی نو ) در سرتاسر مجموعه دیده می شوند.
تطبیق زبانی و محتوایی این کتیبه ها با متون دیگر دوره باستان ( مانند بیستون، بابِل و. . . ) نشان می دهد که قدمت آن ها بدون تردید متعلق به عصر هخامنشی است.
3. آزمون های علمی:
هرچند روش کربن ۱۴ فقط روی مواد آلی جواب می دهد، اما در لایه های اطراف معماری و ابزارها، آزمون های فرسایش، رسوب شناسی، و تطابق با دوره های تاریخی انجام شده اند.
پژوهش های زمین شناسی روی نوع سنگ ها و ابزارهای حکاکی نیز زمان ساخت را با حدود ۵۰۰ پیش از میلاد منطبق می دانند.
4. منابع تاریخی:
مورخانی مانند هرودوت، گزنفون و استرابون درباره کاخ ها و شکوه پارسه ( تخت جمشید ) نوشته اند.
اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد آن را آتش زد. توصیف این واقعه نیز در منابع یونانی آمده است.
- - -
🔹 بخش دوم: آیا �قوم پارس� یک ملت واقعی بوده یا یک برچسب سیاسی؟
✅ پاسخ: بله، پارس ها قوم واقعی و تاریخی بودند، اما نگاه ناسیونالیستی مدرن به آن ها ممکن است تا حدی �روایت سازانه� و حتی �سیاسی� باشد.
🔍 منابع و استدلال های تاریخی:
1. منابع تاریخی قدیم:
�پارس� ( در فارسی باستان: Pārsa ) یکی از اقوام آریایی مهاجر به فلات ایران بود که در جنوب ایران ( استان فارس کنونی ) ساکن شدند.
در کتیبه بیستون، داریوش خودش را �پارسی، پسر پارسی، آریایی از نژاد آریایی� معرفی می کند.
منابع بابلی و آشوری نیز از �پارسوآ� به عنوان گروهی مستقل یاد می کنند که بعدها پایه گذار شاهنشاهی هخامنشی شدند.
2. مشکلات درک امروز از "قوم پارس":
درست است که امروزه نشانه های زنده فرهنگی مثل لباس بومی، موسیقی و زبان جداگانه برای "قوم پارس" کم رنگ است. اما این به معنی جعلی بودن آن ها نیست.
دلیل اصلی این است که قوم پارس در جایگاه حکومتی و اشرافی قرار گرفت و زبان و فرهنگ شان به شکل رسمی و کلاسیک درآمد ( مانند لاتین در روم ) .
3. هم پوشانی فرهنگی با اقوام دیگر:
نواحی جنوبی ایران ( مانند فارس، کهگیلویه، بوشهر ) هنوز هم موسیقی، زبان ها و گویش هایی دارند که ریشه در لهجه ها و سنت های پارسی دارند ( مثلاً لری جنوبی یا فارسی دری باستانی ) .
نباید فراموش کنیم که در گذر زمان، فرهنگ های حاکم معمولاً عناصر محلی را جذب و به زبان رسمی تبدیل می کنند.
- - -
🔹 بخش سوم: نقش پهلوی ها در بازتعریف هویت ایرانی و قوم پارس
✅ حقیقت: دوران پهلوی به ویژه رضا شاه، نقش پررنگی در احیای نمادهای باستانی برای ساخت �هویت ملی مدرن� ایفا کرد.
🔍 شواهد تاریخی:
1. تغییر نام ها:
ایران به جای Persia معرفی شد ( سال ۱۹۳۵ ) .
بسیاری از مکان ها، خیابان ها، مدارس و. . . به نام کوروش، داریوش و تخت جمشید نام گذاری شدند.
2. بازسازی های میدانی:
بخشی از مرمت تخت جمشید، ایجاد راه های دسترسی، نورپردازی و حتی پوشش رسانه ای مربوط به جشن های ۲۵۰۰ ساله در دوره محمدرضا شاه پهلوی انجام شد.
3. ایده "ایرانگرایی" به جای "اسلام گرایی":
در واکنش به نفوذ عثمانی، عربی و اسلامی، پهلوی ها تلاش کردند باستان گرایی را تقویت کنند.
این کار باعث �ساختن روایت هایی نو� از گذشته با تأکید بر افتخارات شاهنشاهی شد.
- - -
🔚 جمع بندی نهایی:
موضوع پاسخ مستند
تخت جمشید ساخت پهلوی است؟ ❌ خیر، قدمت آن بیش از ۲۵۰۰ سال است.
قوم پارس واقعیت تاریخی دارد؟ ✅ بله، اما هویت امروزی آن تا حدی محصول روایت سازی است.
آیا هویت پارسی در دوره پهلوی پررنگ تر شد؟ ✅ بله، اما این باعث جعلی بودن اصل تاریخ نمی شود.
- - -
📚 منابع علمی برای مطالعه بیشتر:
1. Ernst Herzfeld – Archaeological History of Iran
2. Eric Schmidt – Persepolis I & II, University of Chicago Press
3. Pierre Briant – From Cyrus to Alexander
4. Richard Frye – The Heritage of Persia
5. A. Shapur Shahbazi – Persepolis: The Archaeology of Parsa, Seat of the Persian Kings
- - -
سؤالی که مطرح کردی بسیار عمیق، چندوجهی و از نظر تاریخی، اجتماعی و سیاسی حساس است. برای پاسخ دقیق و مستند به این بحث، ابتدا باید چند موضوع را از هم تفکیک کنیم:
- - -
... [مشاهده متن کامل]
🔹 بخش اول: آیا تخت جمشید در دوران پهلوی ساخته شده؟
✅ پاسخ قطعی: خیر، تخت جمشید یکی از بناهای معتبر باستانی دنیاست و ساخت آن به دوران هخامنشی ( حدود ۲۵۰۰ سال پیش ) بازمی گردد.
🔍 منابع معتبر و شواهد علمی:
1. کاوش های باستان شناسی ثبت شده بین المللی:
ارنست هرتسفلد ( باستان شناس آلمانی ) در دهه ۱۹۳۰ کاوش های علمی تخت جمشید را آغاز کرد.
بعد از او، اریک اشمیت از مؤسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو، کاوش ها را ادامه داد و مستندات دقیقی فراهم کرد که امروزه در آرشیو این دانشگاه و کتابخانه های جهانی موجود است.
2. کتیبه ها و زبان ها:
کتیبه های به خط میخی در سه زبان: فارسی باستان، ایلامی و اکدی ( بابلی نو ) در سرتاسر مجموعه دیده می شوند.
تطبیق زبانی و محتوایی این کتیبه ها با متون دیگر دوره باستان ( مانند بیستون، بابِل و. . . ) نشان می دهد که قدمت آن ها بدون تردید متعلق به عصر هخامنشی است.
3. آزمون های علمی:
هرچند روش کربن ۱۴ فقط روی مواد آلی جواب می دهد، اما در لایه های اطراف معماری و ابزارها، آزمون های فرسایش، رسوب شناسی، و تطابق با دوره های تاریخی انجام شده اند.
پژوهش های زمین شناسی روی نوع سنگ ها و ابزارهای حکاکی نیز زمان ساخت را با حدود ۵۰۰ پیش از میلاد منطبق می دانند.
4. منابع تاریخی:
مورخانی مانند هرودوت، گزنفون و استرابون درباره کاخ ها و شکوه پارسه ( تخت جمشید ) نوشته اند.
اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد آن را آتش زد. توصیف این واقعه نیز در منابع یونانی آمده است.
- - -
🔹 بخش دوم: آیا �قوم پارس� یک ملت واقعی بوده یا یک برچسب سیاسی؟
✅ پاسخ: بله، پارس ها قوم واقعی و تاریخی بودند، اما نگاه ناسیونالیستی مدرن به آن ها ممکن است تا حدی �روایت سازانه� و حتی �سیاسی� باشد.
🔍 منابع و استدلال های تاریخی:
1. منابع تاریخی قدیم:
�پارس� ( در فارسی باستان: Pārsa ) یکی از اقوام آریایی مهاجر به فلات ایران بود که در جنوب ایران ( استان فارس کنونی ) ساکن شدند.
در کتیبه بیستون، داریوش خودش را �پارسی، پسر پارسی، آریایی از نژاد آریایی� معرفی می کند.
منابع بابلی و آشوری نیز از �پارسوآ� به عنوان گروهی مستقل یاد می کنند که بعدها پایه گذار شاهنشاهی هخامنشی شدند.
2. مشکلات درک امروز از "قوم پارس":
درست است که امروزه نشانه های زنده فرهنگی مثل لباس بومی، موسیقی و زبان جداگانه برای "قوم پارس" کم رنگ است. اما این به معنی جعلی بودن آن ها نیست.
دلیل اصلی این است که قوم پارس در جایگاه حکومتی و اشرافی قرار گرفت و زبان و فرهنگ شان به شکل رسمی و کلاسیک درآمد ( مانند لاتین در روم ) .
3. هم پوشانی فرهنگی با اقوام دیگر:
نواحی جنوبی ایران ( مانند فارس، کهگیلویه، بوشهر ) هنوز هم موسیقی، زبان ها و گویش هایی دارند که ریشه در لهجه ها و سنت های پارسی دارند ( مثلاً لری جنوبی یا فارسی دری باستانی ) .
نباید فراموش کنیم که در گذر زمان، فرهنگ های حاکم معمولاً عناصر محلی را جذب و به زبان رسمی تبدیل می کنند.
- - -
🔹 بخش سوم: نقش پهلوی ها در بازتعریف هویت ایرانی و قوم پارس
✅ حقیقت: دوران پهلوی به ویژه رضا شاه، نقش پررنگی در احیای نمادهای باستانی برای ساخت �هویت ملی مدرن� ایفا کرد.
🔍 شواهد تاریخی:
1. تغییر نام ها:
ایران به جای Persia معرفی شد ( سال ۱۹۳۵ ) .
بسیاری از مکان ها، خیابان ها، مدارس و. . . به نام کوروش، داریوش و تخت جمشید نام گذاری شدند.
2. بازسازی های میدانی:
بخشی از مرمت تخت جمشید، ایجاد راه های دسترسی، نورپردازی و حتی پوشش رسانه ای مربوط به جشن های ۲۵۰۰ ساله در دوره محمدرضا شاه پهلوی انجام شد.
3. ایده "ایرانگرایی" به جای "اسلام گرایی":
در واکنش به نفوذ عثمانی، عربی و اسلامی، پهلوی ها تلاش کردند باستان گرایی را تقویت کنند.
این کار باعث �ساختن روایت هایی نو� از گذشته با تأکید بر افتخارات شاهنشاهی شد.
- - -
🔚 جمع بندی نهایی:
موضوع پاسخ مستند
تخت جمشید ساخت پهلوی است؟ ❌ خیر، قدمت آن بیش از ۲۵۰۰ سال است.
قوم پارس واقعیت تاریخی دارد؟ ✅ بله، اما هویت امروزی آن تا حدی محصول روایت سازی است.
آیا هویت پارسی در دوره پهلوی پررنگ تر شد؟ ✅ بله، اما این باعث جعلی بودن اصل تاریخ نمی شود.
- - -
📚 منابع علمی برای مطالعه بیشتر:
- - -
حرف های پرفسور زرتشت ستوده استاد دانشگاه لندن
ایران شناس، زرتشتشناش، ترک شناس ، زبان شناس، اوستا شناس، فرهنگ شناس، فلسفه و تاریخدان
از اینستاگرام خود پرفسور آذربایجان هستند چون لهجه دارند
ریشه های شکل گیری پانترک یا مغول پرستان بخش ۱
... [مشاهده متن کامل]
لینک اول
ریشه های شکل گیری پانترک یا مغول پرستان بخش ۲
لینک دوم
ریشه های شکل گیری پانترک یا مغول پرستان بخش ۳
لینک سوم
ریشه های شکل گیری پانترک یا مغول پرستان بخش ۴
لینک چهارم
ریشه های شکل گیری پانترک یا مغول پرستان بخش ۵
لینک پنجم
ایران شناس، زرتشتشناش، ترک شناس ، زبان شناس، اوستا شناس، فرهنگ شناس، فلسفه و تاریخدان
از اینستاگرام خود پرفسور آذربایجان هستند چون لهجه دارند
ریشه های شکل گیری پانترک یا مغول پرستان بخش ۱
... [مشاهده متن کامل]
لینک اول
ریشه های شکل گیری پانترک یا مغول پرستان بخش ۲
لینک دوم
ریشه های شکل گیری پانترک یا مغول پرستان بخش ۳
لینک سوم
ریشه های شکل گیری پانترک یا مغول پرستان بخش ۴
لینک چهارم
ریشه های شکل گیری پانترک یا مغول پرستان بخش ۵
لینک پنجم
نخبگان عثمانی ( به ویژه در قرون میانی و متأخر ) �ترک بودن� را گاه با بی فرهنگی یا روستایی بودن مترادف می دانستند.
امپراتوری عثمانی یک حکومت چندملیتی و چندفرهنگی بود.
زبان رسمی دولت ترکی عثمانی بود، اما فرهنگ نخبگان آن بیشتر تحت تأثیر فرهنگ اسلامی - ایرانی و عربی بود.
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح �ترک� در منابع رسمی عثمانی، به ویژه در قرون ۱۵ تا ۱۸، گاهی برای روستاییان ساده، عشایر یا کسانی که آموزش ندیده بودند به کار می رفت، نه به عنوان یک هویت ملی مثبت.
به عنوان نمونه، واژه هایی مانند �ترکِ بی سواد� ( Etrak - ı bi - idrak ) در برخی منابع آمده که به معنای �ترک های ناآگاه� است .
امپراتوری عثمانی یک حکومت چندملیتی و چندفرهنگی بود.
زبان رسمی دولت ترکی عثمانی بود، اما فرهنگ نخبگان آن بیشتر تحت تأثیر فرهنگ اسلامی - ایرانی و عربی بود.
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح �ترک� در منابع رسمی عثمانی، به ویژه در قرون ۱۵ تا ۱۸، گاهی برای روستاییان ساده، عشایر یا کسانی که آموزش ندیده بودند به کار می رفت، نه به عنوان یک هویت ملی مثبت.
به عنوان نمونه، واژه هایی مانند �ترکِ بی سواد� ( Etrak - ı bi - idrak ) در برخی منابع آمده که به معنای �ترک های ناآگاه� است .
دوست عزیز
سوال و نکته ای که مطرح کردید کاملاً قابل توجه و نشان می ده که به دنبال بررسی ریشه های تاریخی و زبانی با دقت هستید. اجازه بدید پاسخ رو با استناد به منابع تاریخی و زبان شناسی ارائه بدم، تا موضوع روشن بشه:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
✅ ۱. درباره رقص آیینی میترا ( Mithraic Ritual Dance )
✔️ ریشه های هندواروپایی و هندی این آیین:
درست می فرمایید که آیین میترایی ( Mithraism ) و عناصر آن مثل رقص آیینی، ریشه در سنت های هند و ایران باستان داره.
میترا ( Mitra ) در وداهای هندو نیز وجود داره و یکی از خدایان مهم عهد و خورشید در ریگ ودا است.
📚 منبع:
Jan Gonda, Mitra and Aryaman, 1972.
Boyce, Mary. Zoroastrians: Their Religious Beliefs and Practices, 1979.
✔️ گسترش این آیین توسط ایرانیان:
درست است که پارس ها این آیین را ابداع کردند، اما در دوره های بعدی، به ویژه در دوران هخامنشی و اشکانی، آن را گسترش و سامان دهی کردند. آیین میترایی بعدها در امپراتوری روم نیز رایج شد ( به نام Mithraism ) .
🧾 جمع بندی این بخش:
> رقص میترایی ریشه ای آریایی و هندو اروپایی دارد و تنها محدود به پارس یا ایران نیست. اما ایرانیان ( مخصوصاً پارس ها ) آن را توسعه داده اند، نه اینکه خود سازنده ی اصلی باشند.
- - -
✅ ۲. زبان فارسی و ریشه هندواروپایی آن
✔️ زبان فارسی از خانواده هندواروپایی است:
زبان فارسی یکی از شاخه های زبان های هندواروپایی ( Indo - European ) و زیر شاخه هندوایرانی ( Indo - Iranian ) است.
📚 منابع معتبر:
Encyclopedia Britannica: Indo - Iranian languages
Clackson, James. Indo - European Linguistics: An Introduction, Cambridge University Press, 2007.
Fortson, Benjamin W. Indo - European Language and Culture, Blackwell Publishing, 2004.
✔️ آیا زبان فارسی از بیرون وارد ایران شد؟
ایده ی "ورود زبان هندواروپایی به فلات ایران" مبتنی بر نظریه مهاجرت اقوام آریایی در حدود ۱۵۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد است. در این دیدگاه:
زبان فارسی امروزی، از فارسی میانه ( پهلوی ) و آن هم از فارسی باستان آمده.
فارسی باستان به وسیله اقوام آریایی که به ایران مهاجرت کردند، آورده شده است.
اما باید توجه داشت که:
> در زمان های بسیار دور، مهاجرت ها بخشی از شکل گیری تمدن ها و زبان ها بوده اند. پس "هندواروپایی بودن" یک زبان به این معنی نیست که هیچ ارتباطی با ایران ندارد.
📌 مثلاً:
> زبان یونانی، لاتین، سانسکریت، آلمانی، روسی، فارسی و حتی انگلیسی همگی هندواروپایی اند، ولی هر کدام در منطقه خودشون بومی سازی و رشد یافتند.
- - -
✅ ۳. آیا "رقص پارسی" وجود دارد یا نه؟
از دیدگاه تاریخی، واژه "رقص پارسی" ممکنه گمراه کننده باشه اگر منظور این باشه که پارس ها "مخترع" رقص آیینی میترا بودن.
اما اگر بگوییم:
> �شکلی از رقص آیینی میترایی که در سرزمین پارس توسعه یافت�،
این تعبیر پذیرفتنی و دقیق تریه.
- - -
🔚 جمع بندی نهایی:
موضوع واقعیت تاریخی
رقص میترایی ریشه در فرهنگ هندواروپایی دارد، پارس ها توسعه دهنده اش بودند
زبان فارسی از خانواده هندواروپایی است، توسط اقوام مهاجر به فلات ایران آورده شده و در ایران بومی سازی شده
"رقص پارسی" به عنوان توسعه یافته در پارس قابل قبول است، ولی منشأ اصلی آن هندی یا هند - ایرانی است
- - -
سوال و نکته ای که مطرح کردید کاملاً قابل توجه و نشان می ده که به دنبال بررسی ریشه های تاریخی و زبانی با دقت هستید. اجازه بدید پاسخ رو با استناد به منابع تاریخی و زبان شناسی ارائه بدم، تا موضوع روشن بشه:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
✅ ۱. درباره رقص آیینی میترا ( Mithraic Ritual Dance )
✔️ ریشه های هندواروپایی و هندی این آیین:
درست می فرمایید که آیین میترایی ( Mithraism ) و عناصر آن مثل رقص آیینی، ریشه در سنت های هند و ایران باستان داره.
میترا ( Mitra ) در وداهای هندو نیز وجود داره و یکی از خدایان مهم عهد و خورشید در ریگ ودا است.
📚 منبع:
✔️ گسترش این آیین توسط ایرانیان:
درست است که پارس ها این آیین را ابداع کردند، اما در دوره های بعدی، به ویژه در دوران هخامنشی و اشکانی، آن را گسترش و سامان دهی کردند. آیین میترایی بعدها در امپراتوری روم نیز رایج شد ( به نام Mithraism ) .
🧾 جمع بندی این بخش:
> رقص میترایی ریشه ای آریایی و هندو اروپایی دارد و تنها محدود به پارس یا ایران نیست. اما ایرانیان ( مخصوصاً پارس ها ) آن را توسعه داده اند، نه اینکه خود سازنده ی اصلی باشند.
- - -
✅ ۲. زبان فارسی و ریشه هندواروپایی آن
✔️ زبان فارسی از خانواده هندواروپایی است:
زبان فارسی یکی از شاخه های زبان های هندواروپایی ( Indo - European ) و زیر شاخه هندوایرانی ( Indo - Iranian ) است.
📚 منابع معتبر:
✔️ آیا زبان فارسی از بیرون وارد ایران شد؟
ایده ی "ورود زبان هندواروپایی به فلات ایران" مبتنی بر نظریه مهاجرت اقوام آریایی در حدود ۱۵۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد است. در این دیدگاه:
زبان فارسی امروزی، از فارسی میانه ( پهلوی ) و آن هم از فارسی باستان آمده.
فارسی باستان به وسیله اقوام آریایی که به ایران مهاجرت کردند، آورده شده است.
اما باید توجه داشت که:
> در زمان های بسیار دور، مهاجرت ها بخشی از شکل گیری تمدن ها و زبان ها بوده اند. پس "هندواروپایی بودن" یک زبان به این معنی نیست که هیچ ارتباطی با ایران ندارد.
📌 مثلاً:
> زبان یونانی، لاتین، سانسکریت، آلمانی، روسی، فارسی و حتی انگلیسی همگی هندواروپایی اند، ولی هر کدام در منطقه خودشون بومی سازی و رشد یافتند.
- - -
✅ ۳. آیا "رقص پارسی" وجود دارد یا نه؟
از دیدگاه تاریخی، واژه "رقص پارسی" ممکنه گمراه کننده باشه اگر منظور این باشه که پارس ها "مخترع" رقص آیینی میترا بودن.
اما اگر بگوییم:
> �شکلی از رقص آیینی میترایی که در سرزمین پارس توسعه یافت�،
این تعبیر پذیرفتنی و دقیق تریه.
- - -
🔚 جمع بندی نهایی:
موضوع واقعیت تاریخی
رقص میترایی ریشه در فرهنگ هندواروپایی دارد، پارس ها توسعه دهنده اش بودند
زبان فارسی از خانواده هندواروپایی است، توسط اقوام مهاجر به فلات ایران آورده شده و در ایران بومی سازی شده
"رقص پارسی" به عنوان توسعه یافته در پارس قابل قبول است، ولی منشأ اصلی آن هندی یا هند - ایرانی است
- - -
بله پارسی از بیرون ایران امده ان وقت کهن ترین اثر ان در استان فارس در ایران ست البته که این نام گذاری گر چه در مرحله بعدی خود به 5 گروه که یکی شان هندو ایرانی یا اریایی ست میرسد ولی به خودی خود ستمی بر ایرانیان ست
در پاسخ دوست عزیز
در مورد این جمله که �پارس نه رقص دارد، نه زبان، نه لباس�، باید گفت که این ادعا نادرست، غیرتاریخی و بدون پشتوانه علمی است. ایرانِ باستان، به ویژه دوره هخامنشی و پیش از آن ( عیلامی، مادها، و پارس ها ) ، دارای فرهنگ، زبان، پوشش و آیین های بسیار غنی بوده است. در ادامه با استناد به منابع معتبر، به هر بخش پاسخ می دهم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
✅ 1. زبان پارسی
پاسخ: پارس زبان داشت؛ زبان پارسی باستان، پارسی میانه، و سپس پارسی دری.
زبان پارسی باستان، زبان رسمی امپراتوری هخامنشی بود که سنگ نبشته های متعددی به این زبان نوشته شده اند ( مانند کتیبه بیستون داریوش اول ) .
پارسی میانه ( پهلوی ) در دوره ساسانیان زبان رسمی بود.
پارسی نو ( دری ) که امروزه پایه زبان فارسی امروز ماست، از دل همان زبان های ایرانی رشد کرده است.
📚 منبع معتبر:
Kent, R. G. Old Persian: Grammar, Texts, Lexicon ( 1953 )
Encyclopedia Iranica: Persian Language
- - -
✅ 2. لباس پارس ها
پاسخ: پارس ها لباس مشخص و رسمی داشتند، که حتی در نقش برجسته های تخت جمشید هم به وضوح دیده می شود.
مردمان پارس از پوشش هایی چون کلاه، ردای بلند، شلوار، و کفش چرمی استفاده می کردند.
لباس ها نماد طبقه اجتماعی، جایگاه سیاسی و قومیت بودند.
شاهان و بزرگان، لباس های خاص و فاخر می پوشیدند.
📚 منابع معتبر:
Margaret Cool Root, The King and Kingship in Achaemenid Art ( 1979 )
نقش برجسته های تخت جمشید ( Persepolis reliefs )
- - -
✅ 3. رقص و آیین های نمایشی
پاسخ: پارس ها آیین هایی داشتند که شامل موسیقی، رقص آیینی و نمایش های مذهبی می شد.
در متون یونانی ( مثلاً هرودوت ) ، آمده که پارس ها آیین هایی همراه با موسیقی و حرکت داشتند.
در آیین های میترایی و زرتشتی نیز برخی اشکال رقص آیینی وجود داشته است.
برخی نقوش باستانی نیز حالت های رقص یا حرکات نمایشی را به تصویر می کشند.
📚 منابع معتبر:
Herodotus, Histories, Book I
Mary Boyce, Zoroastrians: Their Religious Beliefs and Practices ( 1979 )
“Dance in Ancient Iran”, Encyclopaedia Iranica
- - -
✅ نتیجه گیری
این ادعاکه �پارسینه رقص دارد، نه زبان، نه لباس�، از نظر علمی و تاریخی فاقد اعتبار است و بیشتر ریشه در روایت های تحریف شده یا رویکردهای ناسیونالیستی افراطی دارد. تمدن پارس یکی از غنی ترین تمدن های باستانی جهان است که سهم بزرگی در فرهنگ، هنر و اندیشه بشر داشته است.
در مورد این جمله که �پارس نه رقص دارد، نه زبان، نه لباس�، باید گفت که این ادعا نادرست، غیرتاریخی و بدون پشتوانه علمی است. ایرانِ باستان، به ویژه دوره هخامنشی و پیش از آن ( عیلامی، مادها، و پارس ها ) ، دارای فرهنگ، زبان، پوشش و آیین های بسیار غنی بوده است. در ادامه با استناد به منابع معتبر، به هر بخش پاسخ می دهم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
✅ 1. زبان پارسی
پاسخ: پارس زبان داشت؛ زبان پارسی باستان، پارسی میانه، و سپس پارسی دری.
زبان پارسی باستان، زبان رسمی امپراتوری هخامنشی بود که سنگ نبشته های متعددی به این زبان نوشته شده اند ( مانند کتیبه بیستون داریوش اول ) .
پارسی میانه ( پهلوی ) در دوره ساسانیان زبان رسمی بود.
پارسی نو ( دری ) که امروزه پایه زبان فارسی امروز ماست، از دل همان زبان های ایرانی رشد کرده است.
📚 منبع معتبر:
- - -
✅ 2. لباس پارس ها
پاسخ: پارس ها لباس مشخص و رسمی داشتند، که حتی در نقش برجسته های تخت جمشید هم به وضوح دیده می شود.
مردمان پارس از پوشش هایی چون کلاه، ردای بلند، شلوار، و کفش چرمی استفاده می کردند.
لباس ها نماد طبقه اجتماعی، جایگاه سیاسی و قومیت بودند.
شاهان و بزرگان، لباس های خاص و فاخر می پوشیدند.
📚 منابع معتبر:
نقش برجسته های تخت جمشید ( Persepolis reliefs )
- - -
✅ 3. رقص و آیین های نمایشی
پاسخ: پارس ها آیین هایی داشتند که شامل موسیقی، رقص آیینی و نمایش های مذهبی می شد.
در متون یونانی ( مثلاً هرودوت ) ، آمده که پارس ها آیین هایی همراه با موسیقی و حرکت داشتند.
در آیین های میترایی و زرتشتی نیز برخی اشکال رقص آیینی وجود داشته است.
برخی نقوش باستانی نیز حالت های رقص یا حرکات نمایشی را به تصویر می کشند.
📚 منابع معتبر:
- - -
✅ نتیجه گیری
این ادعاکه �پارسینه رقص دارد، نه زبان، نه لباس�، از نظر علمی و تاریخی فاقد اعتبار است و بیشتر ریشه در روایت های تحریف شده یا رویکردهای ناسیونالیستی افراطی دارد. تمدن پارس یکی از غنی ترین تمدن های باستانی جهان است که سهم بزرگی در فرهنگ، هنر و اندیشه بشر داشته است.
ای بابا چقدر ریپورت میکنید
دم سایت آبادیس هم گرم
زود حرف جعل دوستان رو هم
باور میکنه
به ریپورتاشون هم گوش میده
خوب اصلا مهم نیس
هر چقدر ریپورت میکنید بکنید
نهایتش
یه اکانت جدیده دیگه
مهم همونیه که گفتم
پارس نه رقص دارد
نه زبان
نه لباس
هی ریپوزت کنید
دم سایت آبادیس هم گرم
زود حرف جعل دوستان رو هم
باور میکنه
به ریپورتاشون هم گوش میده
خوب اصلا مهم نیس
هر چقدر ریپورت میکنید بکنید
نهایتش
یه اکانت جدیده دیگه
مهم همونیه که گفتم
پارس نه رقص دارد
نه زبان
نه لباس
هی ریپوزت کنید
یک نمونه از رقص باستانی پارسی:
رقص آئینی میترا ( یا مهرپرستی )
- - -
توضیح مختصر:
یکی از نمونه های مستند رقص های باستانی در فرهنگ پارسی، رقص آیینی مهر ( میترا ) است که در آیین های مهرپرستی انجام می شد. این رقص ها حرکات موزون همراه با موسیقی سنتی و کف زدن بودند که نماد حرکت ستارگان، خورشید و پیروزی نور بر تاریکی محسوب می شدند.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
ویژگی های رقص مهر:
اجرای گروهی
چرخش های منظم و دایره ای شکل ( نماد دایره خورشید )
همراه با آوازها یا ذکرهایی خاص
دارای جنبه ی مذهبی و نمادین
معمولا در معابد مهر ( مهرابه ها ) برگزار می شدند.
- - -
منابع معتبر:
1. Mary Boyce – کتاب "Mithraism" ( در مجموعه Encyclopaedia Iranica )
2. Encyclopaedia Iranica – مدخل های مربوط به "Dance" و "Mithraism"
3. آرتور کریستن سن – ایران در زمان ساسانیان
4. هانس بکر – تاریخ رقص در ایران
رقص آئینی میترا ( یا مهرپرستی )
- - -
توضیح مختصر:
یکی از نمونه های مستند رقص های باستانی در فرهنگ پارسی، رقص آیینی مهر ( میترا ) است که در آیین های مهرپرستی انجام می شد. این رقص ها حرکات موزون همراه با موسیقی سنتی و کف زدن بودند که نماد حرکت ستارگان، خورشید و پیروزی نور بر تاریکی محسوب می شدند.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
ویژگی های رقص مهر:
اجرای گروهی
چرخش های منظم و دایره ای شکل ( نماد دایره خورشید )
همراه با آوازها یا ذکرهایی خاص
دارای جنبه ی مذهبی و نمادین
معمولا در معابد مهر ( مهرابه ها ) برگزار می شدند.
- - -
منابع معتبر:
1. Mary Boyce – کتاب "Mithraism" ( در مجموعه Encyclopaedia Iranica )
2. Encyclopaedia Iranica – مدخل های مربوط به "Dance" و "Mithraism"
3. آرتور کریستن سن – ایران در زمان ساسانیان
4. هانس بکر – تاریخ رقص در ایران
گویا جناب سعید سرور پاسخ درخور برادر مدیا تک را ندیدند و نمیخواهند ببینند شایدهم قصد توهین به رهبر معظم انقلاب و سخنان ایشان را که بنده پیرامون نام فارس قرار دادم را دارند انشالله که اولی باشد
پاسخ به SS:
به ترتیب پیشینه رقصهای جهان را می آورم تا کور شود هر آنکه نتواند دید چرا که رقص ایرانی رده پنجم و رقص ترکی رده یازدهم را دارد :
1 - قبایل دوران پارینه سنگی ( پالئولیتیک )
قوم/نژاد: شکارچی - گردآورندگان ماقبل تاریخ ( در آفریقا، اروپا و آسیا )
... [مشاهده متن کامل]
زمان تقریبی: بیش از ۲۰٬۰۰۰ سال پیش
ویژگی: حرکات آیینی برای ارتباط با ارواح، شفابخشی یا شکار موفق
منابع: نقاشی های غار مثل غار �لاسکو� در فرانسه و غار �آلتامیرا� در اسپانیا
2 - رقص مصری باستان
قوم/نژاد: مصریان باستان
زمان تقریبی: ۳٬۰۰۰ سال قبل از میلاد
ویژگی: رقص در آیین های مذهبی، مراسم تدفین، و جشن های سلطنتی
منابع: نقاشی ها و کتیبه های معابد و آرامگاه ها ( مثل معبد لوکسور )
3 - رقص سومری و بابلی ( میانرودان )
قوم/نژاد: سومری ها، اکدی ها، بابلی ها
زمان تقریبی: ۲٬۵۰۰ سال قبل از میلاد
ویژگی: رقص مذهبی برای خدایان، مخصوصاً اینانا ( الهه عشق و باروری )
منابع: لوح های گِلی با خط میخی، نقوش برجسته
4 - رقص هندی باستان ( مثل بهاراتاناتیام )
قوم/نژاد: دراویدی ها و آریایی ها ( در هند )
زمان تقریبی: ۲٬۰۰۰–۱٬۵۰۰ سال قبل از میلاد
ویژگی: ترکیبی از حرکات مقدس، داستان گویی، و نمادگرایی مذهبی ( مخصوص شیوا )
منابع: متون سانسکریت مثل �ناتیا شاسترا� ( Natyashastra )
5 - رقص ایرانی باستان
قوم/نژاد: اقوام ایرانی ( ماد، پارس، عیلامی )
زمان تقریبی: دست کم ۱٬۰۰۰ سال قبل از میلاد
ویژگی: رقص آیینی، رزمی، و جشن های نوروزی
منابع: نقش برجسته های تخت جمشید، آثار عیلامی
6 - - رقص یونان باستان
قوم/نژاد: یونانی ها
زمان تقریبی: ۱٬۰۰۰ سال قبل از میلاد
ویژگی: همراه با موسیقی و شعر در جشنواره های دیونوسوسی
منابع: متون ادبی ( هومر، افلاطون ) ، نقاشی های گلدان
7 - رقص چینی باستان
قوم/نژاد: هان ها و اقوام باستانی چین
زمان تقریبی: از سلسله شانگ ( 1000 ق. م )
ویژگی: رقص در آیین های امپراتوری، مذهبی و نظامی
منابع: متون تاریخی و نقاشی های باستانی
8 - رقص آفریقای سیاه ( ساب ساهارا )
قوم/نژاد: قبایل بومی آفریقا
زمان تقریبی: تاریخی بسیار کهن، ولی مستندات مکتوب از حدود ۱۰۰۰ ق. م
ویژگی: رقص گروهی، ریتم محور، با اهداف مذهبی، درمانی یا اجتماعی
منابع: سنت شفاهی، موسیقی کوبه ای، نقوش سنگی
9 - رقص های بومی آمریکا ( سرخ پوستان )
قوم/نژاد: بومیان آمریکا ( آزتک، مایا، اینکا، هوپی و دیگران )
زمان تقریبی: از حدود ۱۰۰۰ ق. م به بعد
ویژگی: رقص در مراسم باران، شفا، جنگ و کشاورزی
منابع: نقاشی های دیواری، افسانه های محلی، نوشته های استعمارگران
10 - رقص های بومی آمریکا ( پیشااستعماری تا امروز )
قوم/نژاد: مایا، آزتک، اینکا، ناواهو، هوپی
زمان: از ۱۰۰۰ ق. م تا امروز
ویژگی: رقص آیینی برای باران، شفا، برداشت محصول همراه با ماسک و طبل
منابع: نقوش باستانی، سنت شفاهی، گزارش استعمارگران
11 - رقص شَمنی
قوم/نژاد:هون ها، گوک ترک ها، اویغورها ( ترک های اولیه آسیای میانه )
زمان :500 ق. م
ویژگی:آیینی و روح گرا، اجرای حرکات تقلیدی حیوانات و طبیعت برای ارتباط با ارواح / بارش / درمان
منابع:متون چینی ( درباره هون ها و اویغورها ) ، گزارشات سیاحان، سنت شفاهی
به ترتیب پیشینه رقصهای جهان را می آورم تا کور شود هر آنکه نتواند دید چرا که رقص ایرانی رده پنجم و رقص ترکی رده یازدهم را دارد :
1 - قبایل دوران پارینه سنگی ( پالئولیتیک )
قوم/نژاد: شکارچی - گردآورندگان ماقبل تاریخ ( در آفریقا، اروپا و آسیا )
... [مشاهده متن کامل]
زمان تقریبی: بیش از ۲۰٬۰۰۰ سال پیش
ویژگی: حرکات آیینی برای ارتباط با ارواح، شفابخشی یا شکار موفق
منابع: نقاشی های غار مثل غار �لاسکو� در فرانسه و غار �آلتامیرا� در اسپانیا
2 - رقص مصری باستان
قوم/نژاد: مصریان باستان
زمان تقریبی: ۳٬۰۰۰ سال قبل از میلاد
ویژگی: رقص در آیین های مذهبی، مراسم تدفین، و جشن های سلطنتی
منابع: نقاشی ها و کتیبه های معابد و آرامگاه ها ( مثل معبد لوکسور )
3 - رقص سومری و بابلی ( میانرودان )
قوم/نژاد: سومری ها، اکدی ها، بابلی ها
زمان تقریبی: ۲٬۵۰۰ سال قبل از میلاد
ویژگی: رقص مذهبی برای خدایان، مخصوصاً اینانا ( الهه عشق و باروری )
منابع: لوح های گِلی با خط میخی، نقوش برجسته
4 - رقص هندی باستان ( مثل بهاراتاناتیام )
قوم/نژاد: دراویدی ها و آریایی ها ( در هند )
زمان تقریبی: ۲٬۰۰۰–۱٬۵۰۰ سال قبل از میلاد
ویژگی: ترکیبی از حرکات مقدس، داستان گویی، و نمادگرایی مذهبی ( مخصوص شیوا )
منابع: متون سانسکریت مثل �ناتیا شاسترا� ( Natyashastra )
5 - رقص ایرانی باستان
قوم/نژاد: اقوام ایرانی ( ماد، پارس، عیلامی )
زمان تقریبی: دست کم ۱٬۰۰۰ سال قبل از میلاد
ویژگی: رقص آیینی، رزمی، و جشن های نوروزی
منابع: نقش برجسته های تخت جمشید، آثار عیلامی
6 - - رقص یونان باستان
قوم/نژاد: یونانی ها
زمان تقریبی: ۱٬۰۰۰ سال قبل از میلاد
ویژگی: همراه با موسیقی و شعر در جشنواره های دیونوسوسی
منابع: متون ادبی ( هومر، افلاطون ) ، نقاشی های گلدان
7 - رقص چینی باستان
قوم/نژاد: هان ها و اقوام باستانی چین
زمان تقریبی: از سلسله شانگ ( 1000 ق. م )
ویژگی: رقص در آیین های امپراتوری، مذهبی و نظامی
منابع: متون تاریخی و نقاشی های باستانی
8 - رقص آفریقای سیاه ( ساب ساهارا )
قوم/نژاد: قبایل بومی آفریقا
زمان تقریبی: تاریخی بسیار کهن، ولی مستندات مکتوب از حدود ۱۰۰۰ ق. م
ویژگی: رقص گروهی، ریتم محور، با اهداف مذهبی، درمانی یا اجتماعی
منابع: سنت شفاهی، موسیقی کوبه ای، نقوش سنگی
9 - رقص های بومی آمریکا ( سرخ پوستان )
قوم/نژاد: بومیان آمریکا ( آزتک، مایا، اینکا، هوپی و دیگران )
زمان تقریبی: از حدود ۱۰۰۰ ق. م به بعد
ویژگی: رقص در مراسم باران، شفا، جنگ و کشاورزی
منابع: نقاشی های دیواری، افسانه های محلی، نوشته های استعمارگران
10 - رقص های بومی آمریکا ( پیشااستعماری تا امروز )
قوم/نژاد: مایا، آزتک، اینکا، ناواهو، هوپی
زمان: از ۱۰۰۰ ق. م تا امروز
ویژگی: رقص آیینی برای باران، شفا، برداشت محصول همراه با ماسک و طبل
منابع: نقوش باستانی، سنت شفاهی، گزارش استعمارگران
11 - رقص شَمنی
قوم/نژاد:هون ها، گوک ترک ها، اویغورها ( ترک های اولیه آسیای میانه )
زمان :500 ق. م
ویژگی:آیینی و روح گرا، اجرای حرکات تقلیدی حیوانات و طبیعت برای ارتباط با ارواح / بارش / درمان
منابع:متون چینی ( درباره هون ها و اویغورها ) ، گزارشات سیاحان، سنت شفاهی
حضرت ایت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب میفرمایند:�ما در ایران، عرب ایرانی داریم، ترک ایرانی داریم، فارس ایرانی داریم، کرد ایرانی داریم، آشوری ایرانی داریم، ارمنی ایرانی داریم و. . . همه ایرانی هستیم .
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
. . ایرانی بودن، اصل است. جمهوری اسلامی، مال همه است. . . یعنی شهروندان، آن کسانی که در زیر پرچم جمهوری اسلامی هستند، باهم فرقی نمی کنند. . . �
خشاریارشا در حدود سال ۴۸۶ پیش از میلاد در تخت جمشیدمیگوید :
:Xšayārša : Xšāyaθiya : vazraka : Xšāyaθiya : Xšāyaθiyānām : Xšāyaθiya : Daha̋yūnām : Vištāspahyā : Pu�a : Haxāmanišiya : haya : i̇mam : ta�aram : akunauš.
... [مشاهده متن کامل]
adam : Pārsa : Pārsa�a : Pu�a : Ariya : Ariya�i�a
معنی:�خشایارشا شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه خشایارشا، شاهی از نژاد پارسی، پسر داریوش، شاه هخامنشی. �
�من پارسی هستم، فرزند پارسی، ایرانی هستم، از تبار ایرانی. �
:Xšayārša : Xšāyaθiya : vazraka : Xšāyaθiya : Xšāyaθiyānām : Xšāyaθiya : Daha̋yūnām : Vištāspahyā : Pu�a : Haxāmanišiya : haya : i̇mam : ta�aram : akunauš.
... [مشاهده متن کامل]
adam : Pārsa : Pārsa�a : Pu�a : Ariya : Ariya�i�a
معنی:�خشایارشا شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه خشایارشا، شاهی از نژاد پارسی، پسر داریوش، شاه هخامنشی. �
�من پارسی هستم، فرزند پارسی، ایرانی هستم، از تبار ایرانی. �
بازهم حرف الکی از آدم غیر نرمال
�قوم فارس� ابزار ساختگی قومیت گرایی
آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: احسان هوشمند جامعه شناس و ایران شناسی ست که بیشتر در حوزه مطالعات قومی قلم می زند و پژوهش می کند. او در این مصاحبه با انصاف نیوز درباره ی قومگرایی و بی ریشه بودن آن در ایران می گوید. او در توضیح این موضوع به مهاجرت های پی در پی ایرانیان از شرقی ترین نقاط ایران به غربی ترین نقاط آن و در نتیجه درهم آمیختگی زبانی و فرهنگی مردم کشور ما طی تاریخ اشاره کرد و مثال هایی در این مورد زد. هوشمند از دلایل رواج قومگرایی در کشور نیز گفت و از جمله به رواج گفتمانی ایدئولوژیک اشاره کرد.
... [مشاهده متن کامل]
�قوم فارس� و هر آنچه به تفاوت میان ایرانیان اشاره دارد متولد صد سال اخیر است
انصاف نیوز : ما چیزی به عنوان قوم فارس داریم؟ آیا ایران از قوم فارس، لر، کرد، گیلک و… تشکیل شده است؟
در تاریخ معاصر شاهد ظهور مفاهیمی در ادبیات سیاسی معاصر هستیم که با زیست تاریخی و طبیعی و تجارب ملت ایران سازگاری ندارد. دقیق تر بخواهم بگویم این نوع مباحث که به تفاوت میان ایرانیان بر مبنای ویژگی های زبانی، مذهبی و مانند آن اشاره می کند و در ادبیات سیاسی استفاده می شود متولد صد سال اخیر است. به ویژه با حضور احزاب چپ و مارکسیست، البته آن ها به جای قوم از واژه هایی مانند خلق، ملیت های ایرانی و… استفاده می کنند و کمتر به کاربست مفاهیمی چون اقوام ایرانی اهمیت می دهند.
لینک منبع پاین می گذارم
بنده آدم این قد هفت خط ندیدم از اینور بوم میفته آنور بوم
استاد هزار چهره آبادیس قدیمی ترین حساب بش جدیری عضو از�٥ سال پیش هست
العطّار، محمّد علی یا
عطار، محمد علی و قرآن عربی مبین
عبدالرضا و تورک اوغلان و بهنام رضایی با اسم انگلیسی و فارسی و امیر و محمد پرزاد سعید سرور مهدی سید سرور قشقایی رضا اصغریان ( اشکبوس )
زبان و تاریخ تورک و
امین و سید سرور
حساب های دیگر
شغل تکنیکال روانشناسی بازار
سعید سرور
شغل کاشف واقعیت سابق
رضا اصغریان ( اشکبوس )
زبان و تاریخ تورک
عبدالرضا
پزشک
اردبیل
�قوم فارس� ابزار ساختگی قومیت گرایی
آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: احسان هوشمند جامعه شناس و ایران شناسی ست که بیشتر در حوزه مطالعات قومی قلم می زند و پژوهش می کند. او در این مصاحبه با انصاف نیوز درباره ی قومگرایی و بی ریشه بودن آن در ایران می گوید. او در توضیح این موضوع به مهاجرت های پی در پی ایرانیان از شرقی ترین نقاط ایران به غربی ترین نقاط آن و در نتیجه درهم آمیختگی زبانی و فرهنگی مردم کشور ما طی تاریخ اشاره کرد و مثال هایی در این مورد زد. هوشمند از دلایل رواج قومگرایی در کشور نیز گفت و از جمله به رواج گفتمانی ایدئولوژیک اشاره کرد.
... [مشاهده متن کامل]
�قوم فارس� و هر آنچه به تفاوت میان ایرانیان اشاره دارد متولد صد سال اخیر است
انصاف نیوز : ما چیزی به عنوان قوم فارس داریم؟ آیا ایران از قوم فارس، لر، کرد، گیلک و… تشکیل شده است؟
در تاریخ معاصر شاهد ظهور مفاهیمی در ادبیات سیاسی معاصر هستیم که با زیست تاریخی و طبیعی و تجارب ملت ایران سازگاری ندارد. دقیق تر بخواهم بگویم این نوع مباحث که به تفاوت میان ایرانیان بر مبنای ویژگی های زبانی، مذهبی و مانند آن اشاره می کند و در ادبیات سیاسی استفاده می شود متولد صد سال اخیر است. به ویژه با حضور احزاب چپ و مارکسیست، البته آن ها به جای قوم از واژه هایی مانند خلق، ملیت های ایرانی و… استفاده می کنند و کمتر به کاربست مفاهیمی چون اقوام ایرانی اهمیت می دهند.
لینک منبع پاین می گذارم
بنده آدم این قد هفت خط ندیدم از اینور بوم میفته آنور بوم
استاد هزار چهره آبادیس قدیمی ترین حساب بش جدیری عضو از�٥ سال پیش هست
العطّار، محمّد علی یا
عطار، محمد علی و قرآن عربی مبین
عبدالرضا و تورک اوغلان و بهنام رضایی با اسم انگلیسی و فارسی و امیر و محمد پرزاد سعید سرور مهدی سید سرور قشقایی رضا اصغریان ( اشکبوس )
زبان و تاریخ تورک و
امین و سید سرور
حساب های دیگر
شغل تکنیکال روانشناسی بازار
سعید سرور
شغل کاشف واقعیت سابق
رضا اصغریان ( اشکبوس )
زبان و تاریخ تورک
عبدالرضا
پزشک
اردبیل
کاربر عبدالرضا وقتی میگیم ریشه یابی شما و کسایی که پیگیرشون هستید از بیخ و بن ایراد داره یعنی همین
تو فارسی بسیاری از شهرها به شغال میگیم توره آیا باید ریشه واژه تورک رو در فارسی جست!؟!؟!
کجای دنیا برای یافتن ریشه نام یک قوم به زبان یکی دیگه رجوع میکنن!؟ اگر ریشه پارس رو باید در ترکی جست پس ریشه ترک هم باید در توره فارسی جست که میشه شغال!
... [مشاهده متن کامل]
خوبه ما تو فارسی واژه پارسا رو داریم!
پارسا در پارسی یعنی گوشه گیر
ماد هم با میدل و میان مرتبطه یعنی مرکز
به احتمال خیلی زیاد ماد میشه مرکز و پارت و پارس میشه گوشه و کنار، هنوزم ما به انسان گوشه نشین میگیم پارسا
شاعران فارسی هم بارها برای خطاب قرار دادن فارسی زبانان و زبان فارسی از عبارت پارسایی بهره بردن
تو فارسی بسیاری از شهرها به شغال میگیم توره آیا باید ریشه واژه تورک رو در فارسی جست!؟!؟!
کجای دنیا برای یافتن ریشه نام یک قوم به زبان یکی دیگه رجوع میکنن!؟ اگر ریشه پارس رو باید در ترکی جست پس ریشه ترک هم باید در توره فارسی جست که میشه شغال!
... [مشاهده متن کامل]
خوبه ما تو فارسی واژه پارسا رو داریم!
پارسا در پارسی یعنی گوشه گیر
ماد هم با میدل و میان مرتبطه یعنی مرکز
به احتمال خیلی زیاد ماد میشه مرکز و پارت و پارس میشه گوشه و کنار، هنوزم ما به انسان گوشه نشین میگیم پارسا
شاعران فارسی هم بارها برای خطاب قرار دادن فارسی زبانان و زبان فارسی از عبارت پارسایی بهره بردن
پارسوآش کتیبه آشوری درباره قوم پارس حرف شده نه بارس قومی آریایی هستند نه ترک
پارسوا، پارسواش ( parsua ) یا پارسوماش در کتیبه های پادشاه آشور شمشی - ادد پنجم ۸۲۳ تا ۸۱۰ پیش از میلاد و در کتیبهٔ سناخریب در سال ۶۹۱ پیش از میلاد به مناسبت نبرد در حلوله و همچنین در یک رشته از نامه های آرشیو، پادشاهان آشور که مربوط به حوادث ۶۵۳ تا ۶۵۲ پیش از میلاد است، به عنوان یکی از ایالات منتهی عیلامی ذکر شده است.
... [مشاهده متن کامل]
لینک پایین قرار می دهم
یک لینک دیگه قرار می دهم دربار ی زبان پارسی باستان
پارسوا، پارسواش ( parsua ) یا پارسوماش در کتیبه های پادشاه آشور شمشی - ادد پنجم ۸۲۳ تا ۸۱۰ پیش از میلاد و در کتیبهٔ سناخریب در سال ۶۹۱ پیش از میلاد به مناسبت نبرد در حلوله و همچنین در یک رشته از نامه های آرشیو، پادشاهان آشور که مربوط به حوادث ۶۵۳ تا ۶۵۲ پیش از میلاد است، به عنوان یکی از ایالات منتهی عیلامی ذکر شده است.
... [مشاهده متن کامل]
لینک پایین قرار می دهم
یک لینک دیگه قرار می دهم دربار ی زبان پارسی باستان
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی پارس از ریشه ی واژه ی پارسی هست.
واژه پارس. ( اِخ ) صورتی دیگر از کلمه فارس است. منسوب به قوم پارس َ از قبایل آریائی ایران. و سپس این کلمه بر تمام مملکت ایران اطلاق شده است برای تاریخ پارس رجوع به کلمه فارس شود :
... [مشاهده متن کامل]
چنان بد که در پارس یکروز تخت
نهادند زیر گل افشان درخت.
فردوسی.
و بوعل سیمجور میخواست که از گرگان سوی پارس و کرمان رود و آن ولایت بگیرد که هوای گرگان بد بود. ( تاریخ بیهقی ) . عامل به فرمان او [ بزرجمهر ] را بفرستاد و خبر در پارس افتاد که بازداشته رافردا بخواهند برد. ( تاریخ بیهقی ) .
و چون بلاد عراق و پارس بدست لشکر اسلام فتح شد. . . ( کلیله و دمنه ) . چنین گوید برزویه طبیب مقدم اطبای پارس. ( کلیله و دمنه ) . تا آنرا بحیله ها از دیار هند به مملکت پارس آوردند. ( کلیله و دمنه ) .
اقلیم پارس را غم از آسیب دهر نیست
تا بر سرش بود چو توئی سایه خدا
پارس. [ س َ ] ( اِخ ) نام قوم پارسی. رجوع به فارس شود.
منبع. لغت نامه دهخدا





واژه ی پارس از ریشه ی واژه ی پارسی هست.
واژه پارس. ( اِخ ) صورتی دیگر از کلمه فارس است. منسوب به قوم پارس َ از قبایل آریائی ایران. و سپس این کلمه بر تمام مملکت ایران اطلاق شده است برای تاریخ پارس رجوع به کلمه فارس شود :
... [مشاهده متن کامل]
چنان بد که در پارس یکروز تخت
نهادند زیر گل افشان درخت.
فردوسی.
و بوعل سیمجور میخواست که از گرگان سوی پارس و کرمان رود و آن ولایت بگیرد که هوای گرگان بد بود. ( تاریخ بیهقی ) . عامل به فرمان او [ بزرجمهر ] را بفرستاد و خبر در پارس افتاد که بازداشته رافردا بخواهند برد. ( تاریخ بیهقی ) .
و چون بلاد عراق و پارس بدست لشکر اسلام فتح شد. . . ( کلیله و دمنه ) . چنین گوید برزویه طبیب مقدم اطبای پارس. ( کلیله و دمنه ) . تا آنرا بحیله ها از دیار هند به مملکت پارس آوردند. ( کلیله و دمنه ) .
اقلیم پارس را غم از آسیب دهر نیست
تا بر سرش بود چو توئی سایه خدا
پارس. [ س َ ] ( اِخ ) نام قوم پارسی. رجوع به فارس شود.
منبع. لغت نامه دهخدا





پارس واژه ای تورکی است که از بارس تورکی به چم پلنگ گرفته شده از انجا که پارسها در ورود به ایران در کنار دریاچه ارومو در سرزمین بارسها یا بارسیلها از اقوام تورک ساکن شدند بدین نام نامیده شده اند در نوشته
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
های آشوری به پارسوا در کنار دریاچه اورومو اشاره شده پس از مدتی در اثر فشار توروکها بارسها به سرزمین انشان کوچ کرده و فرمانبردار ایلامی ها شدند و با گذر زمان انشان به بارس یا پارس نامیده شد
نمی دانم چرا برخی ها همه چیز در ذهنشان واژگون می شود!
واژه تازی فارِس به معنی سوارکار ریشه در واژه پارس خودمان دارد ولی این اندیشه غلط را نباید داشته باشیم که پارس به معنی سوارکار است.
ساز را اگر سروته بنوازیم همان صدا را می دهد؟ نه
... [مشاهده متن کامل]
پس ریشه نمی تواند معنی خودش را از شاخه بگیرد
درباره معنی پارس سخن ها بسبار گوناگون و پراکنده است ولی چیزی که مطمئن هستیم این است که نمی شود با سخنان سطحی و بی خردانه به معنای ژرف رسید.
دلیل این که تازیان سوارکار را فارِس می نامیدند به این مربوط است که در بیابان های عربستان اسبی وجود نداشت و بیشتر اسب هایی که دیده بودند اسب های پارسی بود، همان اسب که امروزه به غلط اسب عربی می نامندش!
واژه تازی فارِس به معنی سوارکار ریشه در واژه پارس خودمان دارد ولی این اندیشه غلط را نباید داشته باشیم که پارس به معنی سوارکار است.
ساز را اگر سروته بنوازیم همان صدا را می دهد؟ نه
... [مشاهده متن کامل]
پس ریشه نمی تواند معنی خودش را از شاخه بگیرد
درباره معنی پارس سخن ها بسبار گوناگون و پراکنده است ولی چیزی که مطمئن هستیم این است که نمی شود با سخنان سطحی و بی خردانه به معنای ژرف رسید.
دلیل این که تازیان سوارکار را فارِس می نامیدند به این مربوط است که در بیابان های عربستان اسبی وجود نداشت و بیشتر اسب هایی که دیده بودند اسب های پارسی بود، همان اسب که امروزه به غلط اسب عربی می نامندش!
پارس
پارس دارای چند معنی و مفهوم گوناگون است. پارس یکی در معنی نام قومی در فلات ایران بوده است و کاربرد دیگر آن نام ایالتی در جنوب غربی مرکز ایران و در مجاورت خلیج فارس بوده است که آن را پارسَه می نامیدند، و همچنین نام شاهنشاهی پارس که پارسیَه نام داشت تا پیش از به کارگیری نام ایران بوده است و دیگری کاربرد آن که گسترده تر است، نام اقوام و ملت های دشت و بلندی های ایران و شامل مرزهای شاهنشاهی پارس می شود، بوده است.
... [مشاهده متن کامل]


پارس دارای چند معنی و مفهوم گوناگون است. پارس یکی در معنی نام قومی در فلات ایران بوده است و کاربرد دیگر آن نام ایالتی در جنوب غربی مرکز ایران و در مجاورت خلیج فارس بوده است که آن را پارسَه می نامیدند، و همچنین نام شاهنشاهی پارس که پارسیَه نام داشت تا پیش از به کارگیری نام ایران بوده است و دیگری کاربرد آن که گسترده تر است، نام اقوام و ملت های دشت و بلندی های ایران و شامل مرزهای شاهنشاهی پارس می شود، بوده است.
... [مشاهده متن کامل]


به واژه "Pars" در نقشه استانبول که توسط "Johann Baptist von Reben" "یوهان باپتیست" به سال ۱۷۶۴ میلادی به تصویر کشیده شده است، اگر توجه نماییم، متوجه خواهیم شد. در "ایلیاد هومر" نام شاهزاده ترووایی "الکساندرو پارس" که محل تولد آن در استانبول کنونی است به معنای "پادشاه درخشان آمده است در فرهنگ لغت کمبریج نیز ریشه کلمه" paris" از
... [مشاهده متن کامل]
"" آتروسکی ذکر شده است. گفتنی است؛ واژه "Bar" در سومری "Par" در آتروسکی و "Per" در مصری باستان در معنای "روشنایی و تاج و تخت پادشاهی" می باشد. "مصطفی علی کاراچایلی" نیز در کتاب "واژگان ترکی عثمانی" معتقد است "Bar" سومری به شکل "Parlak"
در ترکی و "Pars" در معنی سرزمین پادشاهان آمده و واژگان Peri - پری در ترکی و Fairy در انگلیسی از آن مشتق شده است.
"از سری درس گفتارهای استاد عزیزم محمدرضا فاضلی"
... [مشاهده متن کامل]
"" آتروسکی ذکر شده است. گفتنی است؛ واژه "Bar" در سومری "Par" در آتروسکی و "Per" در مصری باستان در معنای "روشنایی و تاج و تخت پادشاهی" می باشد. "مصطفی علی کاراچایلی" نیز در کتاب "واژگان ترکی عثمانی" معتقد است "Bar" سومری به شکل "Parlak"
در ترکی و "Pars" در معنی سرزمین پادشاهان آمده و واژگان Peri - پری در ترکی و Fairy در انگلیسی از آن مشتق شده است.
"از سری درس گفتارهای استاد عزیزم محمدرضا فاضلی"
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




قوم پارس یکی ازقدیمی ترین اقوام قدیمی دنیابااصالت فراوان♥🌹❤قدرتاریخ خودرابدانیم🌹🙏🏻
تو رو خدا منبع دیکشنری مارو باش!!!سگ پاس مسکند نه پارس مثل پاسبانی. . . . خمالت بکشید. . .
درود
یک بن مایه ارزشمند ( منبع معتبر ) بیار که بگه ، واژه پارس که قوم پارس در ایران هست و نام پیشین کشور ایران نیز بوده ، همون واژه بارس در زبان ترکی است.
یک بن مایه ارزشمند ( منبع معتبر ) از دانشمندان جهان بیار که این سخن شما رو درست بدونه .
... [مشاهده متن کامل]
اما اگر از من بخوای صد تا بن مایه ارزشمند ( منبع معتبر ) میارم که بگه واژه پارس از کجا اومده و به چه
چم ( معنی ) هست .
اگر بخواهیم مانند شما سخن بگیم پس واژه ترک و ترکیه هم چون در زبان انگلیسی به چم ( معنی ) بوقلمون هست ، پس این نام انگلیسی هست .
تازه سگ ، پاس میکند
کافیه یه سر بیای به جنوب کشور و ببینی که مردم جنوب میگن ، یک پاس میکند و نه پارس .
اون زمان که در این سرزمین ، نام پارس بوده ، ترکی در اینجا نبوده .
نام پارس بسیار پیش تر از نام های ترک و. . . . . وجود داشته و این رو بن مایه ها ( منابع ) درست میدانند ، و نه تنها سخن پوچ.
امید دارم از سخنان من ، دل آزرده نشید .
اما اگر سخنان خود را درست میدانید ، بن مایه ارزشمند ( منبع معتبر ) بیارید .
یک بن مایه ارزشمند ( منبع معتبر ) بیار که بگه ، واژه پارس که قوم پارس در ایران هست و نام پیشین کشور ایران نیز بوده ، همون واژه بارس در زبان ترکی است.
یک بن مایه ارزشمند ( منبع معتبر ) از دانشمندان جهان بیار که این سخن شما رو درست بدونه .
... [مشاهده متن کامل]
اما اگر از من بخوای صد تا بن مایه ارزشمند ( منبع معتبر ) میارم که بگه واژه پارس از کجا اومده و به چه
چم ( معنی ) هست .
اگر بخواهیم مانند شما سخن بگیم پس واژه ترک و ترکیه هم چون در زبان انگلیسی به چم ( معنی ) بوقلمون هست ، پس این نام انگلیسی هست .
تازه سگ ، پاس میکند
کافیه یه سر بیای به جنوب کشور و ببینی که مردم جنوب میگن ، یک پاس میکند و نه پارس .
اون زمان که در این سرزمین ، نام پارس بوده ، ترکی در اینجا نبوده .
نام پارس بسیار پیش تر از نام های ترک و. . . . . وجود داشته و این رو بن مایه ها ( منابع ) درست میدانند ، و نه تنها سخن پوچ.
امید دارم از سخنان من ، دل آزرده نشید .
اما اگر سخنان خود را درست میدانید ، بن مایه ارزشمند ( منبع معتبر ) بیارید .
پارس نام یکی از شخصیت های شاهنامه است که در زمان یزدگرد یکم میزیسته
پارس دارای چند معنی و مفهوم گوناگون است. پارس یکی در معنی نام قومی در فلات ایران بوده است و کاربرد دیگر آن نام ایالتی در جنوب غربی مرکز ایران و در مجاورت خلیج فارس بوده است که آن را پارسَه می نامیدند، و همچنین نام شاهنشاهی پارس که پارسیَه نام داشت تا پیش از به کارگیری نام ایران بوده است و دیگری کاربرد آن که گسترده تر است نام اقوام و ملت های دشت و بلندی های ایران و شامل مرزهای شاهنشاهی پارس می شود، بوده است.
... [مشاهده متن کامل]
در شاهنامه بیشتر از ۷۲۰ بار نام ایران و ۳۵۰ بار نیز نام ایرانی و ایرانیان بکار رفته اما در دنیای غرب، در رم و یونان قدیم به جای ایران نام پرسیس را به کار می بردند و علت استفاده از این واژه این بود که یونانیان با اولین قوم ایرانی که آشنا شدند پارسیان هخامنشی بودند، در حالی که پارس از نظر جغرافیایی تنها یک ایالت ایران بوده است و در جغرافیای دوره اسلامی نیز به منطقه جنوب ایران گفته می شده است.
سرزمین البته بارها بزرگ تر از استان کنونی فارس بوده است و سراسر کرانهٔ خلیج فارس، هرمزگان، یزد، بخشی از اصفهان و بخشی از استان کنونی کرمان را نیز در بر می گرفته است. در قدیم همهٔ کرانهٔ خلیج فارس و دریای عمان با نام دریای فارس یا دریای پارس شناخته می شده است.
بر اساس آنچه در تقسیمات کتاب های دوره امپراتوری اسلامی ( معجم البلدان و کتاب ابن حوقل، مقدسی، استخری و جغرافی نویسان اسلامی قرون وسطی ) آمده است، ایالت یا «اقلیم فارس جنوب» ایران و کرانهٔ خلیج فارس که در غرب آن خوزیه ( اهواز ) و بصره ( پسراه ) و آپالو ( ابله ) و در شرق آن مکران، کرمانیا و در شمال شرقی آن خراسان وجود داشت.
عرب ها این منطقه را اقلیم فارس و مردم این منطقه را فارسی می نامیدند. اما اروپاییان در تمام دوره های تاریخی همه اقلیم های ایرانی را پارس و پرسیا نامیده اند. پارس ها قومی از نژاد آریایی بودند که با اسب ها و دام های خود در میان دشت ها و کوهستان های گرمسیری و سردسیری تردد می کردند. شاهنشاهی هخامنشی بر یکجانشینی این قوم تأثیر زیادی گذاشت.
پارت ها و پارس ها شیوه زندگی تقریباً یکسانی داشتند و بهترین اسب سواران زمان خود بودند. به همین دلیل اعراب پس از فتح ایران به بهترین اسب سواران و چابک سواران فارِسْ می گفتند.
یکی از معانی پارس، اسب می باشد. ایرانیان باستان لقب افراد را بر پیشهٔ اسب خود شناسایی می کرده اند مانند سفید اسب، سه اسب پیر اسب زراسب و… در دربار هخامنشی اسب های تربیت یافته ای بوده است در سفرنامه فیثاغورث نادرترین گونه اسب جهان نامیده شده اند که به آن ها پارسی می گفته اند.




... [مشاهده متن کامل]
در شاهنامه بیشتر از ۷۲۰ بار نام ایران و ۳۵۰ بار نیز نام ایرانی و ایرانیان بکار رفته اما در دنیای غرب، در رم و یونان قدیم به جای ایران نام پرسیس را به کار می بردند و علت استفاده از این واژه این بود که یونانیان با اولین قوم ایرانی که آشنا شدند پارسیان هخامنشی بودند، در حالی که پارس از نظر جغرافیایی تنها یک ایالت ایران بوده است و در جغرافیای دوره اسلامی نیز به منطقه جنوب ایران گفته می شده است.
سرزمین البته بارها بزرگ تر از استان کنونی فارس بوده است و سراسر کرانهٔ خلیج فارس، هرمزگان، یزد، بخشی از اصفهان و بخشی از استان کنونی کرمان را نیز در بر می گرفته است. در قدیم همهٔ کرانهٔ خلیج فارس و دریای عمان با نام دریای فارس یا دریای پارس شناخته می شده است.
بر اساس آنچه در تقسیمات کتاب های دوره امپراتوری اسلامی ( معجم البلدان و کتاب ابن حوقل، مقدسی، استخری و جغرافی نویسان اسلامی قرون وسطی ) آمده است، ایالت یا «اقلیم فارس جنوب» ایران و کرانهٔ خلیج فارس که در غرب آن خوزیه ( اهواز ) و بصره ( پسراه ) و آپالو ( ابله ) و در شرق آن مکران، کرمانیا و در شمال شرقی آن خراسان وجود داشت.
عرب ها این منطقه را اقلیم فارس و مردم این منطقه را فارسی می نامیدند. اما اروپاییان در تمام دوره های تاریخی همه اقلیم های ایرانی را پارس و پرسیا نامیده اند. پارس ها قومی از نژاد آریایی بودند که با اسب ها و دام های خود در میان دشت ها و کوهستان های گرمسیری و سردسیری تردد می کردند. شاهنشاهی هخامنشی بر یکجانشینی این قوم تأثیر زیادی گذاشت.
پارت ها و پارس ها شیوه زندگی تقریباً یکسانی داشتند و بهترین اسب سواران زمان خود بودند. به همین دلیل اعراب پس از فتح ایران به بهترین اسب سواران و چابک سواران فارِسْ می گفتند.
یکی از معانی پارس، اسب می باشد. ایرانیان باستان لقب افراد را بر پیشهٔ اسب خود شناسایی می کرده اند مانند سفید اسب، سه اسب پیر اسب زراسب و… در دربار هخامنشی اسب های تربیت یافته ای بوده است در سفرنامه فیثاغورث نادرترین گونه اسب جهان نامیده شده اند که به آن ها پارسی می گفته اند.




پارس یک واژه ایرانی است و با نزدیکی horse ریشه هندواروپایی دارد که با فارس وارد عربی شده است
به بزرگان پارس اسپهبد یا هزاراسپ، لهراسپ، تهماسپ و . . به معنای دارنده اسب می گفتند
اسپهان/اصفهان به سرزمین دارندگان اسب گفته می شد
... [مشاهده متن کامل]
همچنین فارس در رابطه با به فرس اعظم یا اسب بالدار می باشد که همان پگاسوس است و پرسئوس نیای پارسیان سوار بر آن معشوقه خود آندرومدا را از دست هیولای دریا نجات داده است
** پارس به معنای سواران، دارندگان اسب. بعدتر نام قوم پارسیان شد **
به بزرگان پارس اسپهبد یا هزاراسپ، لهراسپ، تهماسپ و . . به معنای دارنده اسب می گفتند
اسپهان/اصفهان به سرزمین دارندگان اسب گفته می شد
... [مشاهده متن کامل]
همچنین فارس در رابطه با به فرس اعظم یا اسب بالدار می باشد که همان پگاسوس است و پرسئوس نیای پارسیان سوار بر آن معشوقه خود آندرومدا را از دست هیولای دریا نجات داده است
** پارس به معنای سواران، دارندگان اسب. بعدتر نام قوم پارسیان شد **
در جواب کاربر سالار
منابع یونانی و غربی مانند هرودوت و. . .
قبیله های پارسی را به ده طایفه شهرنشین و بدوی ( چادرنشین ) تقسیم می کند که اسامی آن به این شرح است.
طایفه های شهری : پاسارگادیان ( pasargadae ) ، مرفیان ( maraphies ) ، ماسپیان ( maspes ) ، پانتالیان ( panthialee ) ، دروسیان ( derousie ) ، گرمانیان ( germanie ) و
... [مشاهده متن کامل]
طایفه های چادرنشین ها ( کوچ نشین ) را با این اسامی اشاره کرده است. دائی ها ( daens ) ، ماردها ( mardes ) ، دروپیک ها ( dropiques ) ، ساگارتی ها ( sagarties ) .
حکومت های هخامنشیان و ساسانیان هم از طایفه شهری پاسارگادیان بودند
یه چیز دیگه میخواستم بگم و اینه که هر کلمه ممکنه در زبان های مختلف معنی بده و این دلیل بر این نشد که چون فلان کلمه توی فلان زبان ها مشترک هست پس اونا باید ادعای مالکیت کنند روی اون کلمه
مثلا کلمه ترکیه در زبان ترکی به معنی سرزمین ترک و در زبان انگلیسی به معنی بوقلمون و در زبان ایرانی ( لری ) با علامت فتحه رو ت معنی چوب و یا کسی که خیلی رو فرم و به اصطلاح سرحال هست رو میده و در زبان های دیگه هم پیدا میشه که صد در صد چنین کلمه در اونا وجود داشته باشه ولی این دلیل نشد که بقیه زبان ها و ملت ها ادعای مالکیت کنند و. . .
کلمه فارس هم عربی شده پارس هست و عرب ها پ ندارن تو زبانشون
منابع یونانی و غربی مانند هرودوت و. . .
قبیله های پارسی را به ده طایفه شهرنشین و بدوی ( چادرنشین ) تقسیم می کند که اسامی آن به این شرح است.
طایفه های شهری : پاسارگادیان ( pasargadae ) ، مرفیان ( maraphies ) ، ماسپیان ( maspes ) ، پانتالیان ( panthialee ) ، دروسیان ( derousie ) ، گرمانیان ( germanie ) و
... [مشاهده متن کامل]
طایفه های چادرنشین ها ( کوچ نشین ) را با این اسامی اشاره کرده است. دائی ها ( daens ) ، ماردها ( mardes ) ، دروپیک ها ( dropiques ) ، ساگارتی ها ( sagarties ) .
حکومت های هخامنشیان و ساسانیان هم از طایفه شهری پاسارگادیان بودند
یه چیز دیگه میخواستم بگم و اینه که هر کلمه ممکنه در زبان های مختلف معنی بده و این دلیل بر این نشد که چون فلان کلمه توی فلان زبان ها مشترک هست پس اونا باید ادعای مالکیت کنند روی اون کلمه
مثلا کلمه ترکیه در زبان ترکی به معنی سرزمین ترک و در زبان انگلیسی به معنی بوقلمون و در زبان ایرانی ( لری ) با علامت فتحه رو ت معنی چوب و یا کسی که خیلی رو فرم و به اصطلاح سرحال هست رو میده و در زبان های دیگه هم پیدا میشه که صد در صد چنین کلمه در اونا وجود داشته باشه ولی این دلیل نشد که بقیه زبان ها و ملت ها ادعای مالکیت کنند و. . .
کلمه فارس هم عربی شده پارس هست و عرب ها پ ندارن تو زبانشون
علّامه مهدی بارانی
معنی پارس:
پارس یا ایران :پاره تن ما ایرانیان است نه، روح و جان و و روان و تن ماست، جمیع بلاد تحت سیطره ایرانیان را مُلک پارس یا ایران گویند، به روایت غربیان دشمنان فرهنگ ایرانیان از شمال هند تا یونان است اما به روایت ما دانندگان و به روایت خطوط ترجمه شده کوروش بزرگ سیطره کوروش بر تمام بلاد روی زمین را پارس ( ایران ) می گفتند ( منم کوروش، منم شاه شاهان ، منم پادشاه راستین چهار گوشه زمین. . .
... [مشاهده متن کامل]
سرزمینی بس عزیز و مبارک و خوش یمن و مقدّس و مشهور است که بیشتر زبانها و اجداد مردمان جهان در آن اقامت و رشد و پروریده اند ، از تمام زبانهاو اقوام و نژادها و طایفه ها و گروه ها و قبیله ها ، مردمی بس اصیل و نجیب و با فرهنگ و نژاد و جوانمرد دارد که نظیر ندارند ، مُلک ادب است، مُلک فرهنگ و نجابت و شرم و حیاست، مُلک علم و دانش و بشر دوستی و ادبیات و شعر شاعریست ، ملکیست که هنرو فرهنگ و آداب و تمدن و تاریخ و علم و مذهب در آن پرورانده شده و به سایر نقاط عالم گستریده، هر ناحیه و منطقه آداب و رسوم و غذای مخصوص خود را دارد و این در حالیست که از پرگار فرهنگ اصیل و پارسی ایرانی خروج نکرده و با آن تلفیق شده و فرهنگی بس غنی وملیح و زیبا و مقدس و شهره را ایجاد کرده
معنی پارس:
پارس یا ایران :پاره تن ما ایرانیان است نه، روح و جان و و روان و تن ماست، جمیع بلاد تحت سیطره ایرانیان را مُلک پارس یا ایران گویند، به روایت غربیان دشمنان فرهنگ ایرانیان از شمال هند تا یونان است اما به روایت ما دانندگان و به روایت خطوط ترجمه شده کوروش بزرگ سیطره کوروش بر تمام بلاد روی زمین را پارس ( ایران ) می گفتند ( منم کوروش، منم شاه شاهان ، منم پادشاه راستین چهار گوشه زمین. . .
... [مشاهده متن کامل]
سرزمینی بس عزیز و مبارک و خوش یمن و مقدّس و مشهور است که بیشتر زبانها و اجداد مردمان جهان در آن اقامت و رشد و پروریده اند ، از تمام زبانهاو اقوام و نژادها و طایفه ها و گروه ها و قبیله ها ، مردمی بس اصیل و نجیب و با فرهنگ و نژاد و جوانمرد دارد که نظیر ندارند ، مُلک ادب است، مُلک فرهنگ و نجابت و شرم و حیاست، مُلک علم و دانش و بشر دوستی و ادبیات و شعر شاعریست ، ملکیست که هنرو فرهنگ و آداب و تمدن و تاریخ و علم و مذهب در آن پرورانده شده و به سایر نقاط عالم گستریده، هر ناحیه و منطقه آداب و رسوم و غذای مخصوص خود را دارد و این در حالیست که از پرگار فرهنگ اصیل و پارسی ایرانی خروج نکرده و با آن تلفیق شده و فرهنگی بس غنی وملیح و زیبا و مقدس و شهره را ایجاد کرده
درباره آیا واژه پارس با فارس فرق داره یاخیر دو ویدئو می فرستم بعدیش هم در باره که می گویند پارس سگ در گذشته خود شاعران ایرانی از واژه ی پاس سگ به جایی واژه ی پارس سگ استفاده می شد ببینید چقدر یک عده هستند آدم ضد ایرانی کلاً مشکل دارند با ایران قوم فارس یا پارس تحقیق درست می کنند فقط وفقط نظر شخصی خودشان می دهند مشخص چجور آدم های هستند یک مشت تجزیه طلب ضد ایرانی هستند از طرفداران آنهای هستند نوکر رژیم کودک صهیونیستی پان ترک نوکر رژیم صهیونیستی هستند
... [مشاهده متن کامل]
درباره اشکالات و ایرادات لغت نامه دهخدا
لغت نامه مفصل ترین کتاب واژه در زبان فارسی است و علاوه بر آن اعلام نیز با شرح و تفصیل در این کتاب آمده. دهخدا برای تألیف این کتاب نزدیک چهل سال وقت صرف کرده و نزدیک صد نفر با وی همکاری داشته اند. این لغت نامه، مهم ترین و اساسی ترین اثر دهخدا است و بیشتر شهرت دهخدا به خاطر همین اثر اوست.
اما این لغت نامه همچون لغت نامه های دیگر زبان های دنیا نیازمند به روز رسانی های ساختاری و مستمر است؛ چرا که هر دو سال یک بار فرهنگ نامه های مهم دنیا بازنویسی می شوند. نحوهٔ انجام این امر در مورد لغت نامه دهخدا از سوی کارشناسان و پژوهشگران زبان فارسی مورد بحث و نقد بسیار بوده. از جمله بارها از زبان مسئولان فرهنگستان زبان و ادب فارسی گله مندی هایی ابراز شده که مؤسسهٔ دهخدا را مورد خطاب خود قرار داده. به عنوان مثال:
�معتبرترین و مهم ترین فرهنگی که تاکنون نوشته شده لغت نامه دهخداست. از زمانی که دهخدا و بعد از او علاقه مندان و شاگردان و دوستدارانش این کار عظیم را به پایان رساندند تاکنون چه تغییراتی در این فرهنگ داده شده؟ در واقع هیچ. همان لغت نامه دهخدا را اکنون هم تجدید چاپ می کنند، بدون کمترین تغییری. به جز یک ویرایش سطحی، به لحاظ محتوایی تغییرات چندانی با آن چیزی که به قلم دهخدا انجام شده به وجود نیامده… در حال حاضر لغت نامه دهخدا لغت نامه کاملی برای زبان فارسی محسوب نمی شود و این امر علل مختلفی دارد. مهم ترین مسئله این است که اکنون شیوه های نوین فرهنگی نویسی مطرح شده اند و اصلاً شیوهٔ فرهنگ نویسی عوض شده. امروزه فرهنگ نویسی شاخه ای از زبان شناسی است و فرهنگ های معتبر برمبنای دانش زبان شناسی، خصوصاً معنی شناسی، تألیف می شوند. یکی از اشکالات عمده ای که در کار لغت نامهٔ دهخداست این است که شیوهٔ واحدی در انتخاب مدخل ها، تعریف نگاری ها و شواهد وجود ندارد… ضعف شیوه نامه دارد، و اینکه بعد از دهخدا بسیاری از متون فارسی چاپ شده اند، خصوصاً رمان ها، خاطرات، داستان های کوتاه، و اصلاً زبان امروز ایران در مقایسه با زمانی که دهخدا فرهنگش را نوشت تغییر کرده است. بسیاری از واژه ها بعد از دهخدا در روزنامه ها، مجله ها، رمان ها و داستان ها رواج یافته که این واحدهای واژگانی در لغت نامه دهخدا وجود ندارد. خوب پس نیاز هست که یک فرهنگ جدیدی تألیف بشود و به خاطر اشکالات ساختاری ای که در لغت نامه دهخدا وجود دارد این لغت نامه نمی تواند مبنای �فرهنگ جامع زبان فارسی� قرار بگیرد؛ پس فرهنگستان به ناچار باید اساس استواری را برای فرهنگ جامع زبان فارسی بریزد و این اساس استوار در آینده روزآمد هم بشود. �
�مؤسسه لغت نامه دهخدا با شیوه های امروز فرهنگ نگاری به کل بیگانه است… لغت نامه دهخدا فاقد تیم زبان شناس است. ��لازم است ذکر شود که نسخهٔ آنلاین این لغت نامه نیز چند سال پیش اصطلاحاً فیلتر شد و دسترسی مستقیم تعداد بیشمار کاربرانش به این سایت را با مشکل مواجه کرد. بعد از مدتی وبسایت آن به کل بسته شد و در موتورهای جستجوگر واژه یاب های دیگر ادغام شد.
منابع ها.
�دهخدا، جاودانهٔ فرهنگ ایران�
https://www. cgie. org. ir/popup/fa/system/contentprint/1337
https://www. khabaronline. ir/news/275036/چرا - سایت - لغتنامه - دهخدا - فیلتر - شده - اس�%
درضمن می فرستم استاد سیامک رستمی توضیح می دهد درباره واژه فارس یا پارس و واژه پاس تغییر به پارس کرده است. از آبادیس خواهش می کنم متن من انتشار بدهد
... [مشاهده متن کامل]
درباره اشکالات و ایرادات لغت نامه دهخدا
لغت نامه مفصل ترین کتاب واژه در زبان فارسی است و علاوه بر آن اعلام نیز با شرح و تفصیل در این کتاب آمده. دهخدا برای تألیف این کتاب نزدیک چهل سال وقت صرف کرده و نزدیک صد نفر با وی همکاری داشته اند. این لغت نامه، مهم ترین و اساسی ترین اثر دهخدا است و بیشتر شهرت دهخدا به خاطر همین اثر اوست.
اما این لغت نامه همچون لغت نامه های دیگر زبان های دنیا نیازمند به روز رسانی های ساختاری و مستمر است؛ چرا که هر دو سال یک بار فرهنگ نامه های مهم دنیا بازنویسی می شوند. نحوهٔ انجام این امر در مورد لغت نامه دهخدا از سوی کارشناسان و پژوهشگران زبان فارسی مورد بحث و نقد بسیار بوده. از جمله بارها از زبان مسئولان فرهنگستان زبان و ادب فارسی گله مندی هایی ابراز شده که مؤسسهٔ دهخدا را مورد خطاب خود قرار داده. به عنوان مثال:
�معتبرترین و مهم ترین فرهنگی که تاکنون نوشته شده لغت نامه دهخداست. از زمانی که دهخدا و بعد از او علاقه مندان و شاگردان و دوستدارانش این کار عظیم را به پایان رساندند تاکنون چه تغییراتی در این فرهنگ داده شده؟ در واقع هیچ. همان لغت نامه دهخدا را اکنون هم تجدید چاپ می کنند، بدون کمترین تغییری. به جز یک ویرایش سطحی، به لحاظ محتوایی تغییرات چندانی با آن چیزی که به قلم دهخدا انجام شده به وجود نیامده… در حال حاضر لغت نامه دهخدا لغت نامه کاملی برای زبان فارسی محسوب نمی شود و این امر علل مختلفی دارد. مهم ترین مسئله این است که اکنون شیوه های نوین فرهنگی نویسی مطرح شده اند و اصلاً شیوهٔ فرهنگ نویسی عوض شده. امروزه فرهنگ نویسی شاخه ای از زبان شناسی است و فرهنگ های معتبر برمبنای دانش زبان شناسی، خصوصاً معنی شناسی، تألیف می شوند. یکی از اشکالات عمده ای که در کار لغت نامهٔ دهخداست این است که شیوهٔ واحدی در انتخاب مدخل ها، تعریف نگاری ها و شواهد وجود ندارد… ضعف شیوه نامه دارد، و اینکه بعد از دهخدا بسیاری از متون فارسی چاپ شده اند، خصوصاً رمان ها، خاطرات، داستان های کوتاه، و اصلاً زبان امروز ایران در مقایسه با زمانی که دهخدا فرهنگش را نوشت تغییر کرده است. بسیاری از واژه ها بعد از دهخدا در روزنامه ها، مجله ها، رمان ها و داستان ها رواج یافته که این واحدهای واژگانی در لغت نامه دهخدا وجود ندارد. خوب پس نیاز هست که یک فرهنگ جدیدی تألیف بشود و به خاطر اشکالات ساختاری ای که در لغت نامه دهخدا وجود دارد این لغت نامه نمی تواند مبنای �فرهنگ جامع زبان فارسی� قرار بگیرد؛ پس فرهنگستان به ناچار باید اساس استواری را برای فرهنگ جامع زبان فارسی بریزد و این اساس استوار در آینده روزآمد هم بشود. �
�مؤسسه لغت نامه دهخدا با شیوه های امروز فرهنگ نگاری به کل بیگانه است… لغت نامه دهخدا فاقد تیم زبان شناس است. ��لازم است ذکر شود که نسخهٔ آنلاین این لغت نامه نیز چند سال پیش اصطلاحاً فیلتر شد و دسترسی مستقیم تعداد بیشمار کاربرانش به این سایت را با مشکل مواجه کرد. بعد از مدتی وبسایت آن به کل بسته شد و در موتورهای جستجوگر واژه یاب های دیگر ادغام شد.
منابع ها.
�دهخدا، جاودانهٔ فرهنگ ایران�
https://www. khabaronline. ir/news/275036/چرا - سایت - لغتنامه - دهخدا - فیلتر - شده - اس�%
درضمن می فرستم استاد سیامک رستمی توضیح می دهد درباره واژه فارس یا پارس و واژه پاس تغییر به پارس کرده است. از آبادیس خواهش می کنم متن من انتشار بدهد
در پاسخ به کاربر /salar/:
این "فارس" و "فراست" و این چیز ها از ریشه "فَرَسَ" هستند و این "فارس" ، برابر "فارِس" است بر آهنگ "فاعل".
واژه "فارس" یا "پارس" بر آهنگ "فاعل" هستند؟
اینکه در زبان انگلیسی هم به ما "persia" میگویند نشان از این است که در گذشته پارس بوده است.
... [مشاهده متن کامل]
خیلی آشکار است که چون عرب ها چون "پ" نداشتند آنرا "ف" می گفتند.
هیچ و هیچ زبانشناسی در دنیا "پارس" را از "فارس" نخوانده است و این دیدگاه پوچ این کاربر است که هیچ چرایی ای هم برایش ندارد و همین که هر کس همچون من به این کاربر پاسخ دهد، جایگاه خودش را پایین آورده است.
بِدرود!
این "فارس" و "فراست" و این چیز ها از ریشه "فَرَسَ" هستند و این "فارس" ، برابر "فارِس" است بر آهنگ "فاعل".
واژه "فارس" یا "پارس" بر آهنگ "فاعل" هستند؟
اینکه در زبان انگلیسی هم به ما "persia" میگویند نشان از این است که در گذشته پارس بوده است.
... [مشاهده متن کامل]
خیلی آشکار است که چون عرب ها چون "پ" نداشتند آنرا "ف" می گفتند.
هیچ و هیچ زبانشناسی در دنیا "پارس" را از "فارس" نخوانده است و این دیدگاه پوچ این کاربر است که هیچ چرایی ای هم برایش ندارد و همین که هر کس همچون من به این کاربر پاسخ دهد، جایگاه خودش را پایین آورده است.
بِدرود!
پارس هیچ ارتباطی با سیگنال ها نداره ، واق واق سگ نوعی پالسه که منطقی به نظر میاد.
اگه اینطوریه پاریس هم یعنی واق واق ها یا هاپ هاپ جمعی از سگ ها. . .
هموطنها در نظر داشته باشید که سگ پالس میکنه یا پالس میندازه.
اگه اینطوریه پاریس هم یعنی واق واق ها یا هاپ هاپ جمعی از سگ ها. . .
هموطنها در نظر داشته باشید که سگ پالس میکنه یا پالس میندازه.
چه خوب است که هنگام سخن گفتن بگوییم سگ ها هاپ هاپ می کنند و نگوییم سگ ها پارس می کنند
چر اکه پارس و پارسی نام نژاد و زبان ماست
چر اکه پارس و پارسی نام نژاد و زبان ماست
تازیان ایرانیانیان را فارس و سوارکار میدانستند چون اولین رام کنندگان اسپ بودند و این کلمه در پارسی به پارس تغییر یافته ، . البته ایرانیان نیز خود را با این ویژگی می شناساندند ، لهراسپ . گشتاسپ
پارس دارای دو نوشتار و دو معنی بوده است: 1ـ در پارسی کهن ( مادها ) پارسوآ pārsuā و به معنی مرز و یا همسایه بوده است؛ زیرا پارسیان با مادها همسایه بودند و مادها به آنان پارسوآ یا همسایه می گفتند؛ در پارسی
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
باستان ( هخامنشیان ) پارسیه pārsaya و در سنسکریت پارَسِه pārase و به معنی کشور بزرگ و در پارتی، سغدی و پهلوی پارس pārs می باشد که همان معنی سنسکریت را دارد؛ یعنی کشور بزرگ. 2ـ پارس به معنی آوای سگ که در اوستایی پاثره pāşra و در سغدی پارث pārş و به معنی نگهبانی دادن است؛ و پارث کردن سگ، همان نگهبانی دادن اوست؛ ولی چون ث که در زبان های اوستایی و سغدی بوده و امروزه تنها در واژه ی کیومرث مانده از میان رفته است، پارث نیز به صورت پارس نوشته شد.
واژه فارس هیچ ربطی به واژه پارس ندارد این واژه کامل عربی است فارس به معنی سوار، یعنی دارنده اسب. ج، فرسان، فوارس. صورت جمع اخیر برای وزن فاعل بسیار نادر است زیرا وزن فواعل جمع فاعلة است. ( منتهی الارب ) .
... [مشاهده متن کامل]
شیر بیشه، دلاور،
قسمی ذوذوابة است به صورت ماه تمام با یالی چون یال اسب از پس افکنده.
خلاف راجل
واژه پارس باید استفاده شود تاسف واژه زشت به پارس استفاده می شود
منبع. لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
شیر بیشه، دلاور،
قسمی ذوذوابة است به صورت ماه تمام با یالی چون یال اسب از پس افکنده.
خلاف راجل
واژه پارس باید استفاده شود تاسف واژه زشت به پارس استفاده می شود
منبع. لغت نامه دهخدا
🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای حیوانات مختلف: 📢
❗️نکته: بعضی صداها در حیوانات مختلف مشترک است. . .
✅ سگ: bark / woof 🐶
✅ سگ ( در حین عصبانیت ) : growl 🐶
✅ توله سگ: yap 🐶
... [مشاهده متن کامل]
✅ بز یا گوسفند: bleat 🐏
✅ پرنده یا میمون: chatter 🐧 🐒
✅ قورباغه: croak / ribbit 🐸
✅ مار: hiss 🐍
✅ گرگ یا سگ: howl / growl / bay 🐺
✅ گربه: meow / purr 🐈
✅ گاو: moo / low 🐄
✅ خوک: oink / grunt 🐖
✅ فیل: trumpet 🐘
✅ پرنده: chirp / tweet / twitter / sing 🕊
✅ اسب ( شیهه ) : neigh / whinny / nicker 🐎
✅ زنبور: buzz 🐝
✅ مرغ: cluck / cackle 🐔
✅ خروس: cock - a - doodle - doo / crow 🐓
✅ غاز: honk / quack 🪿
✅ اردک: quack 🦆
✅ موش: squeak 🐀
✅ عقاب: screech / scream 🦅
✅ جغد: hoot / screech 🦉
✅ خفاش: screech 🦇
✅ شیر، خرس، ببر: roar 🦁 🐅 🐻
✅ کلاغ: caw 🐦⬛️
✅ خر، گورخر، الاغ: bray 🦓
✅ شتر: grunt 🐪
✅ جیرجیرک: chirp / creak 🦗
✅ دلفین: click 🐬
✅ بوقلمون: gobble 🦃
✅ زرافه: bleat 🦒
✅ صدای هر جوجه پرنده: cheep 🐥
✅ شغال: howl
✅ کفتار: laugh / scream
✅ صدای هر حیوانِ نر بزرگ: bellow 🐋
✅ صدای هر حیوانی که از روی خشم باشه: snarl 😾
✅ صدای کشیدن هوا داخل بینی: sniff 😪
✅ صدای بیرون دادن هوا از داخل بینی: snort 😤
❗️نکته: بعضی صداها در حیوانات مختلف مشترک است. . .
✅ سگ: bark / woof 🐶
✅ سگ ( در حین عصبانیت ) : growl 🐶
✅ توله سگ: yap 🐶
... [مشاهده متن کامل]
✅ بز یا گوسفند: bleat 🐏
✅ پرنده یا میمون: chatter 🐧 🐒
✅ قورباغه: croak / ribbit 🐸
✅ مار: hiss 🐍
✅ گرگ یا سگ: howl / growl / bay 🐺
✅ گربه: meow / purr 🐈
✅ گاو: moo / low 🐄
✅ خوک: oink / grunt 🐖
✅ فیل: trumpet 🐘
✅ پرنده: chirp / tweet / twitter / sing 🕊
✅ اسب ( شیهه ) : neigh / whinny / nicker 🐎
✅ زنبور: buzz 🐝
✅ مرغ: cluck / cackle 🐔
✅ خروس: cock - a - doodle - doo / crow 🐓
✅ غاز: honk / quack 🪿
✅ اردک: quack 🦆
✅ موش: squeak 🐀
✅ عقاب: screech / scream 🦅
✅ جغد: hoot / screech 🦉
✅ خفاش: screech 🦇
✅ شیر، خرس، ببر: roar 🦁 🐅 🐻
✅ کلاغ: caw 🐦⬛️
✅ خر، گورخر، الاغ: bray 🦓
✅ شتر: grunt 🐪
✅ جیرجیرک: chirp / creak 🦗
✅ دلفین: click 🐬
✅ بوقلمون: gobble 🦃
✅ زرافه: bleat 🦒
✅ صدای هر جوجه پرنده: cheep 🐥
✅ شغال: howl
✅ کفتار: laugh / scream
✅ صدای هر حیوانِ نر بزرگ: bellow 🐋
✅ صدای هر حیوانی که از روی خشم باشه: snarl 😾
✅ صدای کشیدن هوا داخل بینی: sniff 😪
✅ صدای بیرون دادن هوا از داخل بینی: snort 😤
زبان بیشتر اقوام این منطقه از خاورمیانه یعنی ایران باستان بیشتر پَهلَو زبان با گونه های گوناگون و بسیار نزدیک به هم بوده. فارسی و لری و اردو و پَشتو جزء بازمانده دوره زبانی پهلوی ساسانی یا پهلوی جنوبی هست.
... [مشاهده متن کامل]
زبانهای کردی، لکی، زازا، گورانی یا هورامی، استیانی، تاتی، تالشی، گیلکی، مازنی، بلوچی و زبان آذری باستان جزء بازمانده زبانهای پهلوی مادی_پارتی اشکانی یا پهلوی شمالی هست.
... [مشاهده متن کامل]
زبانهای کردی، لکی، زازا، گورانی یا هورامی، استیانی، تاتی، تالشی، گیلکی، مازنی، بلوچی و زبان آذری باستان جزء بازمانده زبانهای پهلوی مادی_پارتی اشکانی یا پهلوی شمالی هست.
پارس یا پارسوان یا پارزوان یعنی نگهبان و محافط
کاربر A L C Y O N E U S آنقدر درگیر زبان انگلیسی هستی که حتی تاریخ کشور خودت را هم نمی دانی. ایران و ایرانشهر در زمان ساسانیان وجود داشته است یا در نوشته های فردوسی و نظامی و . . . . از دریچه غربیها به هویت و چیستی خودت ننگر.
... [مشاهده متن کامل]
ایرانیان همواره نام کشور خود را ایران می نامیدند. اروپایی ها بواسطه ی یونانی ها به ایران، پرشیا می گفتند که رضاشاه از کشورهای اروپایی خواست که این کشور را با نام حقیقی خود یعنی ایران صدا بزنند نه پرشیا.
ایران همان آریایی است که خود داریوش در سنگ نبشته اش آورده است. در شکوهمندی پارسیان که تردیدی نیست.
... [مشاهده متن کامل]
ایرانیان همواره نام کشور خود را ایران می نامیدند. اروپایی ها بواسطه ی یونانی ها به ایران، پرشیا می گفتند که رضاشاه از کشورهای اروپایی خواست که این کشور را با نام حقیقی خود یعنی ایران صدا بزنند نه پرشیا.
ایران همان آریایی است که خود داریوش در سنگ نبشته اش آورده است. در شکوهمندی پارسیان که تردیدی نیست.
پارس به معنی پهلوان و قهرمان
جنگجوی سواره
سردسته سوارکاران
سردسته سوارکاران
ایرانی
هم نام مکان پارس داریم
و هم به ایرانی پارس میگوینید
و زبان پارسی
هم نام مکان پارس داریم
و هم به ایرانی پارس میگوینید
و زبان پارسی
ستان و سان واژه ای اصیل پارسی به چم ( معنی ) سرزمین است
در ترکی اصطلاحی برای عنوان سرزمین وجود ندارد
و در این زبان از اصطلاحات پارسی بهره می برند
در ترکی اصطلاحی برای عنوان سرزمین وجود ندارد
و در این زبان از اصطلاحات پارسی بهره می برند
نام پارس از استان پارس به ایران گفته نشده بلکه برعکس نام ایرانیان پارسی بود و چون ایرانیان انشان را گرفتند و شهر پارسه را در انجا ساتند نام انشان به نام پارس تبدیل شد پارسه پرسه پرثه پلهه وپلخه ( بلخ ) پهله پرهه و فهرج و پهره همگی یکی است که در جای جای ایران می بینیم و برذع معرب پرثه است
نام پارس به چم جنگجوی تبردار از ریشه پرسو ، پرسوس
که در آثار میانرودی و مصری هم این نام به معنی تبر جنگی و شوالیه و جنگ آور میباشد در زبان عربی و عبری هم فارس ، فرس به معنی جنگجوی و شوالیه است همچنین ریشه نام پالستین ( فلسطین )
... [مشاهده متن کامل]
پارس تین به معنی سرزمین پرسها است که ساکنان اولیه آنجا پرشی ها بوده اند و هم تبار با هیتی ها
بر اساس گفته های خشایار شاه پس از پیروزی بر یونانیان
که میگوید
پرسوس، پرسو، پارسها فرزندان پرسیوس خدای جنگ و آندرومدا هستن و نوادگان زوٕوس، ددٔوُس ( خدای روشنایی و نور ) که امروز واژه روز ، واژه دی در انگلیسی و ماه دی در فارسی از ریشه زوٕس و دواس، هستن
هرودوت نیز مینویسد پرسیس ها فرزندان پرسیوس خدای جنگ هستند و نواده زوٕوس
واژه پرس ( جنگجوی تبردار ) به پرث و پرت دگرگون می شود و سپس به تپر دگرگون می شود که ریشه تپر ها و مردم تبرستان نیز از پرس و پارس است امروزه نیز به تپر تبر میگوییم
که در آثار میانرودی و مصری هم این نام به معنی تبر جنگی و شوالیه و جنگ آور میباشد در زبان عربی و عبری هم فارس ، فرس به معنی جنگجوی و شوالیه است همچنین ریشه نام پالستین ( فلسطین )
... [مشاهده متن کامل]
پارس تین به معنی سرزمین پرسها است که ساکنان اولیه آنجا پرشی ها بوده اند و هم تبار با هیتی ها
بر اساس گفته های خشایار شاه پس از پیروزی بر یونانیان
که میگوید
پرسوس، پرسو، پارسها فرزندان پرسیوس خدای جنگ و آندرومدا هستن و نوادگان زوٕوس، ددٔوُس ( خدای روشنایی و نور ) که امروز واژه روز ، واژه دی در انگلیسی و ماه دی در فارسی از ریشه زوٕس و دواس، هستن
هرودوت نیز مینویسد پرسیس ها فرزندان پرسیوس خدای جنگ هستند و نواده زوٕوس
واژه پرس ( جنگجوی تبردار ) به پرث و پرت دگرگون می شود و سپس به تپر دگرگون می شود که ریشه تپر ها و مردم تبرستان نیز از پرس و پارس است امروزه نیز به تپر تبر میگوییم
طوایف ومحلهای زیادی در ایران وجود دارد که نام پارس به معنی سوارکار بر آنها اطلاق میشود
شهر فارسان که به آن پارسون یا پارسان می گویند
روستای پارسان کرمان
روستای فارسبان نهاوند
روستای پارسی در مازندران
طایفه پارسی در ایل بختیاری
پارس آباد اردبیل
شهر فارسان که به آن پارسون یا پارسان می گویند
روستای پارسان کرمان
روستای فارسبان نهاوند
روستای پارسی در مازندران
طایفه پارسی در ایل بختیاری
پارس آباد اردبیل
وطن
پارس یکی از معانی باستانی آن در منابع رومی و یونانی به معنای اسب سپید است. . . . . و قوم پارس به ده انعشاب تقسیم میشد قبل از اتحاد در زمان قبل از هخامنشیان که به نام قبیله های پارسی را به ده طایفه شهرنشین و بدوی تقسیم می کند که اسامی آن به این شرح است. پاسارگادیان، مرفیان، ماسپیان، پانتالیان، دروسیان، گرمانیان وچادرنشین هارا با این اسامی اشاره کرده است. دائی ها، مردها، دروپیک ها، ساگارتی ها که شغل اصلی این ده قوم پارس بیشتر دامپروری بوده اما بهترین فولاد سازان و اسلحه سازان عصر خود به منابع تاریخی بودند که اثار به جا مانده در تبه های سیلک کاشان به گفته میراث فرهنگی و باستان شناسها از جمله دکتر پویا منصفی تحصیلکرده از منچستر قدمت چرخ سفالگری به 9000 سال تخمین زدند و سیلک کاشان اولین مکان ذوب فلزات و صنایع دستی سفالهای منقش به نقره و حکاکی شده هست که این سبک صنایع دستی هنوز در شهرهای پارسی زبان اصفهان و یزد و شیراز و همدان به چشم میخورد و باستان شناسها از جمله دیاکونف احتمال دادن در سیلک کاشان یکی از اقوام پارسیان ساکن بودند البته وجود پارس که مانند پارت و ماد از زیرمجموعه های نژاد آریا بودند میان باستان شناسها تفاوت نظر است عده ای 4000 تا 5000 سال قبل تخمین زدند که به فلات ایران از سیبری مهاجرت کردند و عده ای به 8000 تا 9000 سال تخمین زدند.
... [مشاهده متن کامل]
از طرفی در منابع یونانی و رومی بعنوان بهترین اسب سواران از پارسها یاد شده که اعراب بعد تصاحب ایران، پارسها را به بهترین تازندگان با اسب و بهترین اسبها یاد میکردند.
... [مشاهده متن کامل]
از طرفی در منابع یونانی و رومی بعنوان بهترین اسب سواران از پارسها یاد شده که اعراب بعد تصاحب ایران، پارسها را به بهترین تازندگان با اسب و بهترین اسبها یاد میکردند.
پارس=نیک تبار
ایل بزرگ قندعلی ( گندلی )
طوایف:
طایفه بزرگ خلیلوند
طایفه بزرگ مدولی
طایفه بزرگ ورناصری
طایفه بزرگ صالح بابری
__________________
طوایف ایل بزرگ قندعلی به همراه سایرطوایف
بختیاری ازقدیمی ترین ساکنان در
پارس وماش ( مسجدسلیمان کنونی )
هستند
طوایف:
طایفه بزرگ خلیلوند
طایفه بزرگ مدولی
طایفه بزرگ ورناصری
طایفه بزرگ صالح بابری
__________________
طوایف ایل بزرگ قندعلی به همراه سایرطوایف
بختیاری ازقدیمی ترین ساکنان در
پارس وماش ( مسجدسلیمان کنونی )
هستند
سپاری=نیک نژاد
کاربرد پارس برای واق واق سگ اشتباه است. سگ از قدیم موجود پاسبان بوده که پاسبانی یا "پاس" می کند و به اشتباه الان معروف شده به "پارس" بنابراین "پاس کردن" برای سگ درست است
در جواب شخصی به نام پارس:
ابتدا عرض کنم بنده خود ترک یا به قول بعضی از دوستان تورک و به قول بعضی آذری البته که بنده خودم فقط ترک هستم در باب کلمه سیستان که ایشان سگستان گفته بودند باید عرض کنم ایشان جز همان یاوه گویان تورک هستند چون سیستان هرگز در هیچ جا سگستان نامیده نشده است اینان که همه چیز را ترکی می دانند چگونه پارس را سگ می گویند در حالی که حتی کلمه ایران را ترکی می گویند چرا پارس را به ترکی که به معنای ببر هست معنا نمی کنند !!!!این مگر جز افکار نژاد پرستانه خود آنها می باشد که تمام افتخارات از اول تاریخ تا به امروز به قوم و قبیله هزار و اندی ساله خود می زنند و اما واژه سکا که تورکها آن را قوم ابوالتورک می دانند در پارسی باستان سکا به معنی سگ می باشدکه خوب همه چیز کامل مشخص می شود و خواهیم دید که در اصل نام خود را به دیگران نسبت می دهند این قوم بعد از مهاجرت به زرنج به آن زرنج را سکستان نامیدند نه سگستان متاسفانه شوونیست و فاشیست تورک دست از این فحاشی نخواهد کشید مگر. . . . . .
... [مشاهده متن کامل]
ابتدا عرض کنم بنده خود ترک یا به قول بعضی از دوستان تورک و به قول بعضی آذری البته که بنده خودم فقط ترک هستم در باب کلمه سیستان که ایشان سگستان گفته بودند باید عرض کنم ایشان جز همان یاوه گویان تورک هستند چون سیستان هرگز در هیچ جا سگستان نامیده نشده است اینان که همه چیز را ترکی می دانند چگونه پارس را سگ می گویند در حالی که حتی کلمه ایران را ترکی می گویند چرا پارس را به ترکی که به معنای ببر هست معنا نمی کنند !!!!این مگر جز افکار نژاد پرستانه خود آنها می باشد که تمام افتخارات از اول تاریخ تا به امروز به قوم و قبیله هزار و اندی ساله خود می زنند و اما واژه سکا که تورکها آن را قوم ابوالتورک می دانند در پارسی باستان سکا به معنی سگ می باشدکه خوب همه چیز کامل مشخص می شود و خواهیم دید که در اصل نام خود را به دیگران نسبت می دهند این قوم بعد از مهاجرت به زرنج به آن زرنج را سکستان نامیدند نه سگستان متاسفانه شوونیست و فاشیست تورک دست از این فحاشی نخواهد کشید مگر. . . . . .
... [مشاهده متن کامل]
من بر این باور هستم که اطلاق واژه پارس به جای واق واق سگ درست نمی باشد. چون گویش مادی من لری می باشد ، ودر این گویش به واق واق سگ پاس می گویند نه پارس. همچنین پاس به معنای نگهبانی و مواظبت نیز می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
بنابر این واژه پاس به معنای بانگ سگ درست می باشد . و کاربرد پارس در این معنا از پایه نادرست می باشد
آوای سگ در پارسی " هاپ هاپ " است نه پارس ، پارس و پارسی نام سپند و ارزشمند در فرهنگ ایرانی می باشدکه افزون بر نام یک ویس بزرگ آریایی نام زبان شکوهمند هندو آریایی بوده و نماد جاودانه میهن اهورایی ایران بر تارک گیتی می درخشد که بایستی این نماد دیرپایی نیاکان را پاس بداریم و بر شکوفایی و رسایی آن بیافزاییم و نگذاریم این نماد مانایی ایران و ایرانی کم فروغ گردد.
سگها پاس میکنند نه پارس به رمژن به ان پارس میگویند. پارس کژیست باید گفت پاس . سگها در پاسی از شب واق واق میکنند به همین انگیزه به ان پاس سگ میگوینند. کنونی کردان و بختیاری ها میگویند پاس سگ
دودمان باسری بازمانده تیره ای از پارسیان باستان هستند که اربان به پاسارگادی باسری میگفتند. تن پوش یا ژامکهای رنگارنگ و زیبا میپوشند و اسبان پارسی سوارند . ژامکهای قشقایی ها از باسری ها ، برداشت و برگرفته
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
از باسری ها یا پاسارگادی هاست. نیاز به یادکرد که اسب عرب شاخه ای از اسب پارسیست که بالانشین اسلام اسب پارسی را به دیگر بخشهای جهان بردند. اسب ترکمن نیز اسب پارتیست 350 سال پیش شاه تهماسب به خانان خیوه یورش میبره و شکست میخوره سپس ترکمنان مرو را گشایش و اسبان مروی یا پارتی را از ان خود میکنند. پس اسب ارب اسب پارسیست و اسب ترکمن اسب پارتیست.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٦٥)