[ویکی فقه] قوم تبّع. قوم تُبّع، گروهی از مردم یمن می باشند و پاد شاهان یمن را تُبَّع که جمع آن تبابعه می نامید ند.
" تُبّع " از ریشه " تَبِعَ " و در لغت به معنی پیروی کردن است. خواه به طور دنبال کردن و تعقیب باشد، خواه از نظر پذیرفتن دستور و اطاعت کردن. و در اصطلاح به رؤسایی گفته می شود که به خاطر پیروی بعضی از آنها از بعضی دیگر در ریاست و سیاست این چنین نامیده شده اند و نیز گفته شده " تُبّع " فرمان روایی است که قومش از وی پیروی می کنند و جمعش "تبابعه" است.
" تُبّع " از ریشه " تَبِعَ " و در لغت به معنی پیروی کردن است. خواه به طور دنبال کردن و تعقیب باشد، خواه از نظر پذیرفتن دستور و اطاعت کردن. و در اصطلاح به رؤسایی گفته می شود که به خاطر پیروی بعضی از آنها از بعضی دیگر در ریاست و سیاست این چنین نامیده شده اند و نیز گفته شده " تُبّع " فرمان روایی است که قومش از وی پیروی می کنند و جمعش "تبابعه" است.
[ویکی فقه] قوم تُبّع، گروهی از مردم یمن می باشند و پاد شاهان یمن را تُبَّع که جمع آن تبابعه می نامید ند.
" تُبّع " از ریشه " تَبِعَ " و در لغت به معنی پیروی کردن است. خواه به طور دنبال کردن و تعقیب باشد، خواه از نظر پذیرفتن دستور و اطاعت کردن. و در اصطلاح به رؤسایی گفته می شود که به خاطر پیروی بعضی از آنها از بعضی دیگر در ریاست و سیاست این چنین نامیده شده اند و نیز گفته شده " تُبّع " فرمان روایی است که قومش از وی پیروی می کنند و جمعش "تبابعه" است.
معرفی تبّع
در تفسیر آمده:(تبع) یک لقب عمومی برای ملوک و شاهان یمن بود مانند (کسری) برای سلاطین ایران و (خاقان) برای شاهان ترک و (فرعون) برای سلاطین مصر و (قیصر) برای سلاطین روم. از امام رضا(ع) پرسید ند: چرا تبّعِ پادشاه، تبّع نامیده شده است؟ حضرت فرمود:«زیرا او جوانی بود نویسنده و برای پادشاه قبل از خود نویسندگی می کرد و نوشتن را با جمله "باسم اللَّه الّذی خلق صیحا و ریحا" (به نام خداوندی که باد و فریاد را آفرید) آغاز می کرد. پادشاه به او گفت: بنویس "به نام پادشاه رعد" (یعنی نام خودش) او گفت: خیر، نوشتن را فقط با نام معبود خودم آغاز می کنم، سپس خواسته تو را در نظر می گیرم، لذا خداوند این ویژگی او را شکر نمود و پاد شاهی آن پاد شاه را به او اعطاء کرد و مردم در این مورد تابع او شدند و لذا تبّع نامیده شد. سرزمین یمن که در جنوب جزیره عربستان قرار دارد از سرزمین های آباد و پر برکتی است که در گذشته مهد تمدن درخشانی بوده است ، پادشاهانی بر آن حکومت می کردند که (تبع) نام داشتند، به خاطر اینکه مردم از آنها(تبعیت) می کردند و یا از این نظر که یکی بعد از دیگری روی کار می آمدند.به هر حال ((قوم تبع) جمعیتی بودند با قدرت و نیروی فراوان و حکومت پهناور و گسترده .
یاد کرد قرآن از قوم تُبّع
در قرآن دو بار به این قوم اشاره شده است:«أَ هُمْ خَیرْ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ أَهْلَکنَاهُمْ إِنهَّمْ کاَنُواْ مجُرِمِین ». «آیا آنان بهترند یا قوم «تبّع» و کسانی که پیش از آنها بودند؟! ما آنان را هلاک کردیم، چرا که مجرم بودند».در این آیه «تُبّع» یکی از پاد شاهان یمن است که در بعضی روایات نام او «اسعد ابو کرب» نقل شده است.جمعی از مفسران معتقدند که او شخصا مرد حق جو و مؤ منی بود. «وَ أَصحْابُ الْأَیکةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ کلُ کذَّبَ الرُّسُلَ فحَقَّ وَعِید». در این دو آیه خداوند شخص او را مذمت نکرده است، بلکه تنها قوم او مذمت شده اند.
هویت تبع
...
" تُبّع " از ریشه " تَبِعَ " و در لغت به معنی پیروی کردن است. خواه به طور دنبال کردن و تعقیب باشد، خواه از نظر پذیرفتن دستور و اطاعت کردن. و در اصطلاح به رؤسایی گفته می شود که به خاطر پیروی بعضی از آنها از بعضی دیگر در ریاست و سیاست این چنین نامیده شده اند و نیز گفته شده " تُبّع " فرمان روایی است که قومش از وی پیروی می کنند و جمعش "تبابعه" است.
معرفی تبّع
در تفسیر آمده:(تبع) یک لقب عمومی برای ملوک و شاهان یمن بود مانند (کسری) برای سلاطین ایران و (خاقان) برای شاهان ترک و (فرعون) برای سلاطین مصر و (قیصر) برای سلاطین روم. از امام رضا(ع) پرسید ند: چرا تبّعِ پادشاه، تبّع نامیده شده است؟ حضرت فرمود:«زیرا او جوانی بود نویسنده و برای پادشاه قبل از خود نویسندگی می کرد و نوشتن را با جمله "باسم اللَّه الّذی خلق صیحا و ریحا" (به نام خداوندی که باد و فریاد را آفرید) آغاز می کرد. پادشاه به او گفت: بنویس "به نام پادشاه رعد" (یعنی نام خودش) او گفت: خیر، نوشتن را فقط با نام معبود خودم آغاز می کنم، سپس خواسته تو را در نظر می گیرم، لذا خداوند این ویژگی او را شکر نمود و پاد شاهی آن پاد شاه را به او اعطاء کرد و مردم در این مورد تابع او شدند و لذا تبّع نامیده شد. سرزمین یمن که در جنوب جزیره عربستان قرار دارد از سرزمین های آباد و پر برکتی است که در گذشته مهد تمدن درخشانی بوده است ، پادشاهانی بر آن حکومت می کردند که (تبع) نام داشتند، به خاطر اینکه مردم از آنها(تبعیت) می کردند و یا از این نظر که یکی بعد از دیگری روی کار می آمدند.به هر حال ((قوم تبع) جمعیتی بودند با قدرت و نیروی فراوان و حکومت پهناور و گسترده .
یاد کرد قرآن از قوم تُبّع
در قرآن دو بار به این قوم اشاره شده است:«أَ هُمْ خَیرْ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ أَهْلَکنَاهُمْ إِنهَّمْ کاَنُواْ مجُرِمِین ». «آیا آنان بهترند یا قوم «تبّع» و کسانی که پیش از آنها بودند؟! ما آنان را هلاک کردیم، چرا که مجرم بودند».در این آیه «تُبّع» یکی از پاد شاهان یمن است که در بعضی روایات نام او «اسعد ابو کرب» نقل شده است.جمعی از مفسران معتقدند که او شخصا مرد حق جو و مؤ منی بود. «وَ أَصحْابُ الْأَیکةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ کلُ کذَّبَ الرُّسُلَ فحَقَّ وَعِید». در این دو آیه خداوند شخص او را مذمت نکرده است، بلکه تنها قوم او مذمت شده اند.
هویت تبع
...
wikifeqh: قوم_تبّع
[ویکی اهل البیت] منظور از قوم تُبّع، گروهی از مردم یمن است؛ زیرا تبع و تبابعه لقبی برای پادشاهان یمن است.
" تُبّع " از ریشه " تَبِعَ " و در لغت به معنی پیروی کردن است؛ خواه به طور دنبال کردن و تعقیب باشد، خواه از نظر پذیرفتن دستور و اطاعت کردن. و در اصطلاح به رؤسایی گفته می شود که به خاطر پیروی بعضی از آنها از بعضی دیگر در ریاست و سیاست این چنین نامیده شده اند و نیز گفته شده " تُبّع " فرمانروایی است که قومش از وی پیروی می کنند و جمعش "تبابعه" است. حدیثی از امام رضا علیه السلام نیز معنی اخیر را تایید میکند.از امام رضا (علیه السلام) پرسیدند:چرا تبّعِ پادشاه، تبّع نامیده شده است؟ حضرت فرمود:
«زیرا او جوانی بود نویسنده و برای پادشاه قبل از خود نویسندگی می کرد و نوشتن را با جمله "باسم اللَّه الّذی خلق صیحا و ریحا" (به نام خداوندی که باد و فریاد را آفرید) آغاز می کرد. پادشاه به او گفت: بنویس "به نام پادشاه رعد" (یعنی نام خودش) او گفت:خیر، نوشتن را فقط با نام معبود خودم آغاز می کنم، سپس خواسته تو را در نظر می گیرم، لذا خداوند این ویژگی او را شکر نمود و پادشاهی آن پادشاه را به او اعطاء کرد و مردم در این مورد تابع او شدند و لذا تبّع نامیده شد.»در هر صورت تبع و تبابعه لقبی برای پادشاهان یمن است، مانند«کسری» برای سلاطین ایران و «خاقان» برای شاهان ترک و «فرعون» برای سلاطین مصر و «قیصر» برای سلاطین روم و منظور از قوم تُبّع، گروهی از مردم یمن است.
در قرآن دو بار به این قوم اشاره شده است:
«أَ هُمْ خَیرٌْ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ أَهْلَکْنَاهُمْ إِنهَُّمْ کاَنُواْ مجُْرِمِین »«آیا آنان بهترند یا قوم «تبّع» و کسانی که پیش از آنها بودند؟! ما آنان را هلاک کردیم، چرا که مجرم بودند»
در این آیه «تُبّع» یکی از پادشاهان یمن است که در بعضی روایات نام او «اسعد ابو کرب» نقل شده است.از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمود:«تبّع را نفرین نکنید، زیرا تبّع اسلام آورده است.»
و همچنین گویند:«تبّع» مردی صالح بوده است که خداوند او را مذمت نکرده است، بلکه تنها قومش مذمّت شده اند.
جمعی معتقدند او مردم را به پیروی از دعوت انبیاء فرا می خواند، هر چند با او مخالفت می کردند.
" تُبّع " از ریشه " تَبِعَ " و در لغت به معنی پیروی کردن است؛ خواه به طور دنبال کردن و تعقیب باشد، خواه از نظر پذیرفتن دستور و اطاعت کردن. و در اصطلاح به رؤسایی گفته می شود که به خاطر پیروی بعضی از آنها از بعضی دیگر در ریاست و سیاست این چنین نامیده شده اند و نیز گفته شده " تُبّع " فرمانروایی است که قومش از وی پیروی می کنند و جمعش "تبابعه" است. حدیثی از امام رضا علیه السلام نیز معنی اخیر را تایید میکند.از امام رضا (علیه السلام) پرسیدند:چرا تبّعِ پادشاه، تبّع نامیده شده است؟ حضرت فرمود:
«زیرا او جوانی بود نویسنده و برای پادشاه قبل از خود نویسندگی می کرد و نوشتن را با جمله "باسم اللَّه الّذی خلق صیحا و ریحا" (به نام خداوندی که باد و فریاد را آفرید) آغاز می کرد. پادشاه به او گفت: بنویس "به نام پادشاه رعد" (یعنی نام خودش) او گفت:خیر، نوشتن را فقط با نام معبود خودم آغاز می کنم، سپس خواسته تو را در نظر می گیرم، لذا خداوند این ویژگی او را شکر نمود و پادشاهی آن پادشاه را به او اعطاء کرد و مردم در این مورد تابع او شدند و لذا تبّع نامیده شد.»در هر صورت تبع و تبابعه لقبی برای پادشاهان یمن است، مانند«کسری» برای سلاطین ایران و «خاقان» برای شاهان ترک و «فرعون» برای سلاطین مصر و «قیصر» برای سلاطین روم و منظور از قوم تُبّع، گروهی از مردم یمن است.
در قرآن دو بار به این قوم اشاره شده است:
«أَ هُمْ خَیرٌْ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ أَهْلَکْنَاهُمْ إِنهَُّمْ کاَنُواْ مجُْرِمِین »«آیا آنان بهترند یا قوم «تبّع» و کسانی که پیش از آنها بودند؟! ما آنان را هلاک کردیم، چرا که مجرم بودند»
در این آیه «تُبّع» یکی از پادشاهان یمن است که در بعضی روایات نام او «اسعد ابو کرب» نقل شده است.از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمود:«تبّع را نفرین نکنید، زیرا تبّع اسلام آورده است.»
و همچنین گویند:«تبّع» مردی صالح بوده است که خداوند او را مذمت نکرده است، بلکه تنها قومش مذمّت شده اند.
جمعی معتقدند او مردم را به پیروی از دعوت انبیاء فرا می خواند، هر چند با او مخالفت می کردند.
wikiahlb: قوم_تبع