قضاوت
/qezAvat/
مترادف قضاوت: حکم، دادرسی، داوری، محاکمه
برابر پارسی: دادستانی کردن، دادوری، داوری
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) داوری کردن بین دو تن یا چند تن حکم کردن در مسئله ای ۲ - ( اسم ) داوری حکم . توضیح قضاوت از مصدر های ساختگی است که به جای قضائ ( در عربی ) استعمال می شود و در لغت عرب وجود ندارد و اگر موجود بود می بایست قضایت بیائ باشد زیرا فعل آن قضی یقضی است مانند رمی یرمی و برای قلب یائ بواو سبب و مجوزی نسیت ولی این غلط چندان متداول گردیده که حتی بر زبان و قلم دانشمندان نیز جاریست بنابرین . بزرگان در استعمال آن اشکالی نمی بینند .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. حکم کردن بین دو یا چند نفر، داوری کردن.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] «قضاوت» که عبارت از داوری کردن برای رفع نزاع و کشمکش در میان مردم است، یکی از منصب های بزرگی است که از جانب خداوند متعال برای پیغمبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام و از جانب آنان برای فقیه جامع الشرایط تعیین شده است.
منصب قضاوت در دیدگاه اسلام یکی از ارزشمندترین و در عین حال خطرناک ترین مناصب اجتماعی است؛ قاضی نیز در یک نگاه نماینده خدا و با فضیلت ترین انسان ها (ای داود! ما تو را نماینده خود در زمین قرار دادیم، پس در میان مردم بحق داوری کن)و در نگاه دیگر از شقی ترین مردم شمرده شده است؛ زیرا به تعبیر امیر مؤمنان علیه السلام او در جایگاهی می نشیند که یا انبیا و اوصیا در آن قرار می گیرند و یا اشقیا بر آن تکیه می زنند و فاصله این دو، فاصله بهشت و دوزخ است!
اقسام قضاوت
امام خمینی قدس سره قضاوت را به دو قسم مطلق و مأذون تقسیم کرده است.
← قضاوت مطلق
۱. ↑ خمینی، روح الله، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۴۰۴.
...
منصب قضاوت در دیدگاه اسلام یکی از ارزشمندترین و در عین حال خطرناک ترین مناصب اجتماعی است؛ قاضی نیز در یک نگاه نماینده خدا و با فضیلت ترین انسان ها (ای داود! ما تو را نماینده خود در زمین قرار دادیم، پس در میان مردم بحق داوری کن)و در نگاه دیگر از شقی ترین مردم شمرده شده است؛ زیرا به تعبیر امیر مؤمنان علیه السلام او در جایگاهی می نشیند که یا انبیا و اوصیا در آن قرار می گیرند و یا اشقیا بر آن تکیه می زنند و فاصله این دو، فاصله بهشت و دوزخ است!
اقسام قضاوت
امام خمینی قدس سره قضاوت را به دو قسم مطلق و مأذون تقسیم کرده است.
← قضاوت مطلق
۱. ↑ خمینی، روح الله، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۴۰۴.
...
wikifeqh: منصب_قضاوت
[ویکی شیعه] قضاوت به معنای صدور حکم، طبق احکام شرعی و با هدف احقاق حق است. طبق روایات شیعه، این منصب متعلق به پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) بوده و فردی که بدون اجازه آنان در این جایگاه قرار گیرد، ظالم شمرده شده و قضاوت وی باطل است. در عصر غیبت، فقهای شیعه قضاوت را با استناد به نیابت عامه خود از امام زمان(عج) بر عهده دارند. طرفین نزاع می توانند اختلاف خود را با مراجعه به داوری که اصطلاحا قاضی تحکیم خوانده می شود، برطرف نمایند.
قضاوت به معنای قرار گرفتن بر منصب صدور حکم، و رفع نزاع با استناد به حکم شرعی است. این منصب از جانب خداوند یا معصومین به کسی که توانایی صدور فتوا داشته باشد، واگذار می شود. در حقیقت قضاوت جزیی از ریاست عامه - که شأن پیامبر(ص) و ائمه(ع) است- محسوب می گردد. امام علی(ع) به شریح قاضی نوشت: «ای شریح بر مسندی نشسته ای که تنها شایسته نبی و وصیّ او، یا جایگاه انسان شقی است.» ایشان در عهدنامه مالک اشتر شروط لازم برای مسند قضاء را چنین شرح داده است:
«سپس از میان رعایای خود برترین فرد را نزد خود برای قضاوت در میان مردم برگزین. کسی که امور مختلف وی را در تنگنا قرار ندهد و برخورد مخالفان و خصوم با یکدیگر او را به خشم و لجاجت وا ندارد، در لغزش و اشتباهاتش پافشاری نکند و هنگامی که خطایش بر او روشن شود بازگشت به سوی حق بر او مشکل نباشد و نفس او به طمع تمایل نداشته باشد، در فهم مطالب به اندک تحقیق اکتفا نکند و تا پایان پیش رود و در شبهات از همه محتاط تر باشد، در تمسک به حجت و دلیل از همه بیشتر پافشاری کند و با مراجعه مکرر اطراف دعوا کمتر خسته شود، در کشف حقیقت امور شکیباتر و به هنگام آشکار شدن حق در انشای حکم از همه قاطع تر باشد. از کسانی که ستایش فراوان، او را مغرور نسازد (و فریب ندهد) و مدح و ثنای بسیار او را به ثنا خوان و مدح کننده متمایل نکند، البته این گونه افراد کم اند.»
قضاوت به معنای قرار گرفتن بر منصب صدور حکم، و رفع نزاع با استناد به حکم شرعی است. این منصب از جانب خداوند یا معصومین به کسی که توانایی صدور فتوا داشته باشد، واگذار می شود. در حقیقت قضاوت جزیی از ریاست عامه - که شأن پیامبر(ص) و ائمه(ع) است- محسوب می گردد. امام علی(ع) به شریح قاضی نوشت: «ای شریح بر مسندی نشسته ای که تنها شایسته نبی و وصیّ او، یا جایگاه انسان شقی است.» ایشان در عهدنامه مالک اشتر شروط لازم برای مسند قضاء را چنین شرح داده است:
«سپس از میان رعایای خود برترین فرد را نزد خود برای قضاوت در میان مردم برگزین. کسی که امور مختلف وی را در تنگنا قرار ندهد و برخورد مخالفان و خصوم با یکدیگر او را به خشم و لجاجت وا ندارد، در لغزش و اشتباهاتش پافشاری نکند و هنگامی که خطایش بر او روشن شود بازگشت به سوی حق بر او مشکل نباشد و نفس او به طمع تمایل نداشته باشد، در فهم مطالب به اندک تحقیق اکتفا نکند و تا پایان پیش رود و در شبهات از همه محتاط تر باشد، در تمسک به حجت و دلیل از همه بیشتر پافشاری کند و با مراجعه مکرر اطراف دعوا کمتر خسته شود، در کشف حقیقت امور شکیباتر و به هنگام آشکار شدن حق در انشای حکم از همه قاطع تر باشد. از کسانی که ستایش فراوان، او را مغرور نسازد (و فریب ندهد) و مدح و ثنای بسیار او را به ثنا خوان و مدح کننده متمایل نکند، البته این گونه افراد کم اند.»
wikishia: قضاوت
[ویکی اهل البیت] کلید واژه: احکام قضاوت، قضاوت، منصب قضاوت، قاضی، آداب قضاوت، ملاک قضاوت، داوری،
«قضاوت» که عبارت از داوری کردن برای رفع نزاع و کشمکش در میان مردم است، یکی از منصب های بزرگی است که از جانب خداوند متعال برای پیغمبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام و از جانب آنان برای فقیه جامع الشرایط تعیین شده است.
منصب قضاوت در دیدگاه اسلام یکی از ارزشمندترین و در عین حال خطرناک ترین مناصب اجتماعی است؛ قاضی نیز در یک نگاه نماینده خدا و بافضیلت ترین انسان ها و در نگاه دیگر از شقی ترین مردم شمرده شده است؛ زیرا به تعبیر امیرالمومنین علیه السلام او در جایگاهی می نشیند که یا انبیا و اوصیا در آن قرار می گیرند و یا اشقیا بر آن تکیه می زنند و فاصله این دو، فاصله بهشت و دوزخ است!
در فقه اسلامی، ویژگی هایی برای قاضی بیان شده که عبارتند از: بلوغ، عقل، ایمان، عدالت، مردبودن، حلال زاده بودن، اجتهاد در دین و اعلم بودن نسبت به کسانی که در حوزه قضاوت وی هستند.
تصدی مقام قضاوت، بر آنان که ویژگی های یادشده را داشته باشند، واجب کفایی است مگر این که این ویژگی ها منحصر در فرد خاصی باشد که در این صورت قضاوت بر او واجب عینی خواهد بود.
در تشکیل دادگاه و قوام قضاوت، چند چیز نقش اساسی دارد که بدون آن ها، قضاوت انجام نمی گیرد. آن ها عبارتند از:
قاضی در برخورد با شاکی و متشاکی باید آدابی را به کار گیرد که عبارتند از:
گفتنی است در اسلام، برای حفظ جان، مال و ناموس مردم اهتمام بیشتری شده و دستورهای احتیاطی در این زمینه ها به گونه ای است که حق کسی ضایع نشود.
«قضاوت» که عبارت از داوری کردن برای رفع نزاع و کشمکش در میان مردم است، یکی از منصب های بزرگی است که از جانب خداوند متعال برای پیغمبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام و از جانب آنان برای فقیه جامع الشرایط تعیین شده است.
منصب قضاوت در دیدگاه اسلام یکی از ارزشمندترین و در عین حال خطرناک ترین مناصب اجتماعی است؛ قاضی نیز در یک نگاه نماینده خدا و بافضیلت ترین انسان ها و در نگاه دیگر از شقی ترین مردم شمرده شده است؛ زیرا به تعبیر امیرالمومنین علیه السلام او در جایگاهی می نشیند که یا انبیا و اوصیا در آن قرار می گیرند و یا اشقیا بر آن تکیه می زنند و فاصله این دو، فاصله بهشت و دوزخ است!
در فقه اسلامی، ویژگی هایی برای قاضی بیان شده که عبارتند از: بلوغ، عقل، ایمان، عدالت، مردبودن، حلال زاده بودن، اجتهاد در دین و اعلم بودن نسبت به کسانی که در حوزه قضاوت وی هستند.
تصدی مقام قضاوت، بر آنان که ویژگی های یادشده را داشته باشند، واجب کفایی است مگر این که این ویژگی ها منحصر در فرد خاصی باشد که در این صورت قضاوت بر او واجب عینی خواهد بود.
در تشکیل دادگاه و قوام قضاوت، چند چیز نقش اساسی دارد که بدون آن ها، قضاوت انجام نمی گیرد. آن ها عبارتند از:
قاضی در برخورد با شاکی و متشاکی باید آدابی را به کار گیرد که عبارتند از:
گفتنی است در اسلام، برای حفظ جان، مال و ناموس مردم اهتمام بیشتری شده و دستورهای احتیاطی در این زمینه ها به گونه ای است که حق کسی ضایع نشود.
wikiahlb: قضاوت
دانشنامه عمومی
قضاوت (پس از مرگ). قضاوت ( انگلیسی: Judgement ) در زندگی پس از مرگ، که در آن اعمال و ویژگی های زندگی فرد تعیین کننده مجازات یا پاداش است، موضوع اصلی بسیاری از ادیان است. تقریباً همه ادیان به شدت به زندگی پس از مرگ اختصاص دارند، و تأکید می کنند که آنچه در زندگی فعلی خود انجام می دهید، بر آنچه پس از مرگ برای شما اتفاق می افتد تأثیر می گذارد.
یونانیان باستان معتقد بودند که پس از مرگ، فردی وارد قلمرو هادس، دنیای زیرین یونان می شود و توسط مینوس، آیاکوس و رادامانتوس قضاوت می شود. بسته به اعمال فرد در زندگی، فرد به یکی از سه سطح مختلف فرستاده می شود: الیسیوم، دشت آسفودل یا تارتاروس. الیزیوم برای کسانی است که در زندگی عادل بوده اند و مختص افراد خوب و قهرمانان افسانه ای است. [ ۱] در الیسیوم، مردم استراحت می کنند و از یک زندگی با شادی ابدی در زمینی زیبا و راحت با درختان و خورشید لذت می برند. [ ۲] [ ۳] دشت آسفودل سرزمین بی طرفی است، جایی که آنهایی که یا بی طرف بودند یا اعمال خوب و بدشان تقریباً برابر است، اقامت داشتند. این مکان خنثی ای است که نماد عدم شهرت ساکنان آن در زندگی است. قلمرو نهایی، تارتاروس، قلمرو شریران است. این عمیق ترین قلمرو هادس است و کسانی که اعمال بدانجام داده اند در اینجا برای ابد مجازات می شوند. [ ۴] مجازات در اینجا منعکس کننده اعمال شرورانه ای است که در زندگی فرد مرتکب شده است ( به عنوان مثال، تانتالوس پسرش را کشته و به خدایان داده است، بنابراین او را با ایستادن در استخری که با درختان میوه احاطه شده بود، تنبیه کردند، اما نمی توانست از آب و میوه بخورد. [ ۵] ) . .
یونانیان باستان معتقد بودند که پس از مرگ، فردی وارد قلمرو هادس، دنیای زیرین یونان می شود و توسط مینوس، آیاکوس و رادامانتوس قضاوت می شود. بسته به اعمال فرد در زندگی، فرد به یکی از سه سطح مختلف فرستاده می شود: الیسیوم، دشت آسفودل یا تارتاروس. الیزیوم برای کسانی است که در زندگی عادل بوده اند و مختص افراد خوب و قهرمانان افسانه ای است. [ ۱] در الیسیوم، مردم استراحت می کنند و از یک زندگی با شادی ابدی در زمینی زیبا و راحت با درختان و خورشید لذت می برند. [ ۲] [ ۳] دشت آسفودل سرزمین بی طرفی است، جایی که آنهایی که یا بی طرف بودند یا اعمال خوب و بدشان تقریباً برابر است، اقامت داشتند. این مکان خنثی ای است که نماد عدم شهرت ساکنان آن در زندگی است. قلمرو نهایی، تارتاروس، قلمرو شریران است. این عمیق ترین قلمرو هادس است و کسانی که اعمال بدانجام داده اند در اینجا برای ابد مجازات می شوند. [ ۴] مجازات در اینجا منعکس کننده اعمال شرورانه ای است که در زندگی فرد مرتکب شده است ( به عنوان مثال، تانتالوس پسرش را کشته و به خدایان داده است، بنابراین او را با ایستادن در استخری که با درختان میوه احاطه شده بود، تنبیه کردند، اما نمی توانست از آب و میوه بخورد. [ ۵] ) . .
wiki: قضاوت (پس از مرگ)
قضاوت (مجموعه تلویزیونی). قضاوت و یا داوری ( به ترکی استانبولی: Yargı ) مجموعهٔ تلویزیونی در ژانر درام جنایی ساخت ترکیه و محصول شرکت آی یاپیم دارنده جایزه بین المللی امی ( Emmy ) به کارگردانی علی بیلگین، نوشته ی سما ارگنکون و به تهیه کنندگی کرم چاتای است که اولین قسمت آن در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ پخش شد و با استقبال بسیار بینندگان مواجه شد نقش های اصلی را کان اورگانجی اوغلو و پینار دنیز ایفا کرده اند. از دیگر بازیگران آن می توان به اوعور اصلان، محمت ی شوکران اوالی و اوعور پولات اشاره کرد. فصل اول آن با ۳۴ قسمت یکی از پربیننده ترین سریال های ترکیه شده و فصل دوم آن در ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۲ شروع به پخش کرده است. [ ۱]
ایلگاز ( کان اورگانجی اوغلو ) که دادستانی درستکار است برای برادرش که متهم به قتل است، جیلین ( پینار دنیز ) یک وکیل جوان را که بسیار سرکش و موفق است را به عنوان وکیل انتخاب می کند. آن دو در مسیر حل این پرونده با اتفاقات عجیب و گاهی تلخ و شیرینی که زندگی برایشان رقم زده رو به رو می شوند و موجب به وجود آمدن احساساتی در آنها می شود که فکرش را نمی کردند.
ایلگاز ( کان اورگانجی اوغلو ) که دادستانی درستکار است برای برادرش که متهم به قتل است، جیلین ( پینار دنیز ) یک وکیل جوان را که بسیار سرکش و موفق است را به عنوان وکیل انتخاب می کند. آن دو در مسیر حل این پرونده با اتفاقات عجیب و گاهی تلخ و شیرینی که زندگی برایشان رقم زده رو به رو می شوند و موجب به وجود آمدن احساساتی در آنها می شود که فکرش را نمی کردند.
wiki: قضاوت (مجموعه تلویزیونی)
قضاوت (کارت تاروت). کارت قضاوت ( ۲۰ ) کارت شماره بیستم تاروت است که بخشی از دسته کارت های کبیر می باشد. کارت های کبیر معمولاً شامل ۲۲ کارت است.
• داوری
• تجدید حیات، تولد دوباره
• گوش دادن به ندای درونی
• تبرئه[ ۱]
• آمرزش گناهان
• کارما[ ۲]
• علیت، رابطهٔ بین علت و معلول[ ۲]
• شانس دوم، فرصت دوم[ ۲]
صحنه سنتی از تصاویر مسیحی از رستاخیز و آخرین قضاوت الگوبرداری شده است. فرشته ای که احتمالاً فرشته متاترون یا احتمالاً فرشته اسرافیل، در حال دمیدن در شیپور بزرگ به تصویر کشیده شده است که از آن پرچم سنت جورج آویزان است. این بع معنی اشاره به فصل پانزدهم کتاب اول قرنتیان است. [ ۳] گروهی از زنده شدگان ( زن و مرد و کودک ) با چهره هایی بی رنگ ایستاده اند، دست ها را باز کرده اند و با هیبت به فرشته نگاه می کنند. مردگان خفته از دخمه ها یا گورها بیرون می آیند و به کتاب مکاشفه فصل ۲۰ بازمی گردند، جایی که دریا مردگان خود را تسلیم می کند. [ ۴] کوه های پوشیده از برف در پس زمینه وجود دارند که تم زمستانی مشابه زاهد را به عنوان یک پایان نمادین نشان می دهند.
• در دسته وررق تاروت توث، داوری به عنوان آئون نامیده می شود و شامل بازنمایی تصویری از شب، حدیث و را - هور - خویت و هارپوکراتس است.
• در دسته تاروت دارکانا، از قضاوت به عنوان احتیاط یاد می شود تا نمادگرایی چهار فضیلت اصلی ( استقامت، عدالت، اعتدال، احتیاط ) را بهتر منعکس کند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف• داوری
• تجدید حیات، تولد دوباره
• گوش دادن به ندای درونی
• تبرئه[ ۱]
• آمرزش گناهان
• کارما[ ۲]
• علیت، رابطهٔ بین علت و معلول[ ۲]
• شانس دوم، فرصت دوم[ ۲]
صحنه سنتی از تصاویر مسیحی از رستاخیز و آخرین قضاوت الگوبرداری شده است. فرشته ای که احتمالاً فرشته متاترون یا احتمالاً فرشته اسرافیل، در حال دمیدن در شیپور بزرگ به تصویر کشیده شده است که از آن پرچم سنت جورج آویزان است. این بع معنی اشاره به فصل پانزدهم کتاب اول قرنتیان است. [ ۳] گروهی از زنده شدگان ( زن و مرد و کودک ) با چهره هایی بی رنگ ایستاده اند، دست ها را باز کرده اند و با هیبت به فرشته نگاه می کنند. مردگان خفته از دخمه ها یا گورها بیرون می آیند و به کتاب مکاشفه فصل ۲۰ بازمی گردند، جایی که دریا مردگان خود را تسلیم می کند. [ ۴] کوه های پوشیده از برف در پس زمینه وجود دارند که تم زمستانی مشابه زاهد را به عنوان یک پایان نمادین نشان می دهند.
• در دسته وررق تاروت توث، داوری به عنوان آئون نامیده می شود و شامل بازنمایی تصویری از شب، حدیث و را - هور - خویت و هارپوکراتس است.
• در دسته تاروت دارکانا، از قضاوت به عنوان احتیاط یاد می شود تا نمادگرایی چهار فضیلت اصلی ( استقامت، عدالت، اعتدال، احتیاط ) را بهتر منعکس کند.
wiki: قضاوت (کارت تاروت)
دانشنامه آزاد فارسی
(یا: قضاء) در اصطلاح شیعه، ولایت شرعی بر حکم در مصالح عامه از سوی امام معصوم (ع). به گفتۀ شهید ثانی در مسالک، قضاء را بدان سبب قضاء نامیدند که قاضی، خصومت را تمام می کند. صاحب جواهر گفته است که قضا واجب کفایی است. قاضی بر دو نوع است: قاضی منصوب و قاضی تحکیم. قاضی منصوب کسی است که از سوی امام (ع) یا نایبش تعیین شده باشد، و قاضی تحکیم کسی است که طرفین به حکم او در رفع خصومت رضایت داده باشند. در زمان غیبت امام معصوم (ع)، نصب قاضی، از سوی امام به شکل عام برای کسانی که متصف به صفات ویژه ای باشند، صورت گرفته است. البته بعضی اعتقاد دارند که چنین نصبی صورت نگرفته است. به عقیدۀ کسانی که نظریۀ ولایت فقیه را قبول دارند، فقیه می تواند به نیابت از امام معصوم (ع) اشخاصی را برای قضاوت در زمان غیبت منصوب کند. دربارۀ شرایط قاضی، فقیهان اتفاق نظر ندارند. دسته ای شرط کرده اند که قاضی باید مجتهد مطلق باشد. عده ای تجزی در اجتهاد را کافی دانسته اند و حتّی گروهی گفته اند که قاضی باید مجتهد اعلم باشد. بعضی نیز علم به احکام شرعی را ولو از روی تقلید، برای قضاوت کافی می دانند. در شرط بودن بلوغ، عقل، رشد و اسلام کمتر اختلاف است، و همین طور مرد بودن که البته اخیراً در این باره اختلاف نظرهایی پدید آمده است. اما در شرط بودن عدالت، گرچه در تبیین معنی عدالت توافقی وجود ندارد، هیچ اختلافی مشاهده نمی شود. قاضی حتی اگر خود بی نیاز باشد حق دارد از بیت المال ارتزاق کند. همچنین می تواند به علم خود عمل کند و به بیّنه و اقرار و قسم توجه نداشته باشد. قاعدۀ اصلی در باب قضا آن است که مدّعی باید بیّنه بیاورد و منکر باید قسم بخورد.
wikijoo: قضاوت
جدول کلمات
مترادف ها
ذکاوت، قضاوت، هوش، اطلاعات، معلومات، دانش، تعمد
قضاوت، حکم، رای، گفته، فتوی، فتوا، جمله
قضاوت، داوری، حکم ورشکستگی، احقاق حق
قضاوت، نظر، حکم، رای، فتوی، رای هیئت منصفه
قضاوت، منصب قضا
قضاوت، نظر، نما، عقیده، دید، چشم انداز، منظره، نظریه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
به زبان سنگسری
داوری davery
در باره هم نظر هاده تن der bareh hem nezer hadeheten
خاره و بد هم حرف بژتن khareh o bed hem heref bezeten
ز دنیا بجز دار قضاوت ناحق به یکدیگر
ز انسان هایی که شب وروز در قضاوت بد وخوب به هم برتر
... [مشاهده متن کامل]
ز انسان هایی که از درون هم ندارند خبر در قضاوت نااگاهتر
انسان هایی که خود را فراموش ز بد ونیک دیگران در قضاوت شقیتر
گل بی خار چو انسان بی عیب در جهان نیست قضاوت نه راه آسان تر
ز بد وعیب هم مشغول بر قضاوت ناحق هستیم فرمانتر
ز انسان نا عاقل و بی معرفت این خصلت که خود را فراموش در آنسوتر
ز پیمانه خود که بد وخوب را می برد بر قضاوت بر یکدیگر
ز هر عیبی که خود دارد خود را فراموش دیگری را می یابد عیبتر
ز انسان عاقل با معرفت نخست در خود نظر خود را قضاوت از همه پیشتر
انسان باید مطلق عشق باشد تا دیگران را قضاوت نکند راحت تر
وقتی تو عشق باشی دیگر در نظر نیاید به قضاوت ناحق تر
ز هر خصلت که خود داریم چون جهل و قدرت و شهوت دیگر آیند به قضاوت انسانتر
ز انسان عاقل آن است که خود را قضاوت کند بر سعادتمنتر
هر انسان خود را بهتر می شناسد ز بد و خوب خود هست هوشیارتر
ز هر قضاوت ناحق بر دیگران انرژی منفی را میکاریم شایانتر
ز قضاوت ما آسیبی بر دیگران نیست چون خدا می داند حال او را آگاهتر
ز هر قضاوت بی جا بار خود را از گناه می کنیم فراوانتر
ز انسان عاقل آن است که نخست بر خود قضاوت بر آید بر اصلاح خود زودتر
ز خود فراموشی به قضاوت دیگران پرداختن نه اخلاقیات و نه عقل هست دادگر
هر انسانی ز اعمال و رفتار عزیز است نزد دادار قضاوت ما نیست اعتبار
چون بال و پر شکسته ایم نیاییم بر عیب هم رساتر
بر پوشش عیب هم کوشا باشیم چون خدا هست ستارتر
ز زنبور عسل بیاموز عشق را به گل نگوید در قضاوت بدتر وخوب تر
ز عشقش به گل بیاموز که انسان ها همه هستند در درون مهربان تر
پارسی ز هر کس بر قضاوت یکدیگر به دید مثبت و عاشقتر
جهان از رفتار و قضاوت مثبت هم گلستان و مرغزار تر
داوری davery
در باره هم نظر هاده تن der bareh hem nezer hadeheten
خاره و بد هم حرف بژتن khareh o bed hem heref bezeten
ز دنیا بجز دار قضاوت ناحق به یکدیگر
ز انسان هایی که شب وروز در قضاوت بد وخوب به هم برتر
... [مشاهده متن کامل]
ز انسان هایی که از درون هم ندارند خبر در قضاوت نااگاهتر
انسان هایی که خود را فراموش ز بد ونیک دیگران در قضاوت شقیتر
گل بی خار چو انسان بی عیب در جهان نیست قضاوت نه راه آسان تر
ز بد وعیب هم مشغول بر قضاوت ناحق هستیم فرمانتر
ز انسان نا عاقل و بی معرفت این خصلت که خود را فراموش در آنسوتر
ز پیمانه خود که بد وخوب را می برد بر قضاوت بر یکدیگر
ز هر عیبی که خود دارد خود را فراموش دیگری را می یابد عیبتر
ز انسان عاقل با معرفت نخست در خود نظر خود را قضاوت از همه پیشتر
انسان باید مطلق عشق باشد تا دیگران را قضاوت نکند راحت تر
وقتی تو عشق باشی دیگر در نظر نیاید به قضاوت ناحق تر
ز هر خصلت که خود داریم چون جهل و قدرت و شهوت دیگر آیند به قضاوت انسانتر
ز انسان عاقل آن است که خود را قضاوت کند بر سعادتمنتر
هر انسان خود را بهتر می شناسد ز بد و خوب خود هست هوشیارتر
ز هر قضاوت ناحق بر دیگران انرژی منفی را میکاریم شایانتر
ز قضاوت ما آسیبی بر دیگران نیست چون خدا می داند حال او را آگاهتر
ز هر قضاوت بی جا بار خود را از گناه می کنیم فراوانتر
ز انسان عاقل آن است که نخست بر خود قضاوت بر آید بر اصلاح خود زودتر
ز خود فراموشی به قضاوت دیگران پرداختن نه اخلاقیات و نه عقل هست دادگر
هر انسانی ز اعمال و رفتار عزیز است نزد دادار قضاوت ما نیست اعتبار
چون بال و پر شکسته ایم نیاییم بر عیب هم رساتر
بر پوشش عیب هم کوشا باشیم چون خدا هست ستارتر
ز زنبور عسل بیاموز عشق را به گل نگوید در قضاوت بدتر وخوب تر
ز عشقش به گل بیاموز که انسان ها همه هستند در درون مهربان تر
پارسی ز هر کس بر قضاوت یکدیگر به دید مثبت و عاشقتر
جهان از رفتار و قضاوت مثبت هم گلستان و مرغزار تر
داورزیدن ، داورز، داورزی
قضاوت ( در علم روانشناسی ) یکی از زیرمجموعه های تفکر انتزاعی است و به معنای توانایی در ارزیابی اطلاعات و اتخاذ تصمیمات منطقی است. این توانایی ذهنی به فرد کمک می کند تا در مورد یک موضوع یا موقعیت، تصمیم درست بگیرد. به عنوان مثال افراد دارای معلولیت ذهنی ممکن است در درک اطلاعات، ارزیابی گزینه ها و انتخاب بهترین گزینه مشکل داشته باشند. این مشکل می تواند در موقعیت های مختلف زندگی، مانند انتخاب شغل، انتخاب رشته تحصیلی یا انتخاب همسر، بروز کند.
... [مشاهده متن کامل]
منبع گوگل بارد
... [مشاهده متن کامل]
منبع گوگل بارد
قضاوت
قضاوت پوه
قضاوت یکطرفه
برداشت
پیش داوری بهتر است
این واژه اربی نیست، در سانسکریت که خواهر زبان پارسی است و همریشه هستند به شکل कोशवत् kozavat و به مانای sword
شمشیر, تیغ, قداره و عدالت آمده است!
شمشیر, تیغ, قداره و عدالت آمده است!
قضاوت نکنیم درباره کسانی که نمیشناسیم و قضاوت نکنیم در باره مساـٔل هایی که هیچوقت خودمان تجربه شان نکردیم
نظر دادن درباره کسی یا چیزی
و حال ممکن است این نظر خوبی باشد و یا نظر بد و از عجله
و حال ممکن است این نظر خوبی باشد و یا نظر بد و از عجله
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)